به گزارش خبرگزاری «حوزه»، مردم ایران با اتکا به ایمان به خداوند در مقابل تجاوز استکبار ایستادگی کردند و با اهدا بهترین فرزندان خود نگذاشتند یک وجب خاک این سرزمین به دست دشمن بیفتد.
علی رغم همه آن جانفشانی ها، اما دفاع مقدس در سینمای این روزهای ما واژه غریبی است، سالی دو یا سه فیلم در این حوزه برای اینکه گفته شود در این حوزه بیکار نبودهایم ساخته میشود، حال آنکه با چه کیفیتی و تاثیرگذاری، قضاوت را باید به وقت دیگر موکول کرد.
متاسفانه برخی از یاد برده اند خطر دشمن همیشه در کمین است. برای همین تصور میکنند، دیگر جنگی رخ نخواهد داد، بنابراین فیلم ساختن در این حوزه بیفایده است.
این کم دقتی در شرایطی است این روزها جوانان سرزمین ما در خارج از مرزها به دفاع از ناموس شیعه برخاستهاند و با جان و دل برای دفاع از این مهم، رشادت میکنند، اگر این فداکاری ها نبود ما نیز باید در مرزهایمان با داعش میجنگیدیم.
باید از خانواده هنر هفتم پرسید؛ چرا باید طی دو سال گذشته تنها یک فیلم با نام «جشن تولد» در حوزه مدافعان حرم ساخته شود؟
در سینمای ما متعهدانی چون ابراهیم حاتمیکیا و... وجود دارند که برای نشان دادن عظمت مقام شهدا تلاش کردهاند و انتظار می رود این تفکر در همه هنرمندانی که دغدغه دین و ارزشهای ولای هنر قدسی را دارند نهادینه شود.
متاسفانه امروز برخی فیلمسازان ما به جای دغدغه موضوعاتی چون مدافعان حرم، در پی به تصویر کشیدن کاستیهای جامعه هستند، تا جایزهای را از جشنوارههای خارجی کسب کنند، البته نشان دادن نقاط ضعف اگر برای اصلاح اتفاق خوبی است و دغدغهمند بودن هنرمند را نشان میدهد، چون نشان دادن ضعف به امید اصلاح باشد، ممکن است بر مسئولان تاثیر بگذارد و رویه خود را اصلاح نمایند، اما اگر برای ناامید کردن مردم و سیاه نمایی و افسردگی جامعه باشد، گناه نابخشودنی است، زیرا اصل تفکر جمهوری اسلامی اصلاح امور و خدمت به مردم است، حال ممکن است در حین این مأموریت بزرگ کاستی ها و اشتباهاتی نیز رخ دهد.
*یک انتقاد از سازمان های انقلابی
یکی از عوامل کم رونق شدن سینمای دفاع مقدس، عدم حمایت سازمان های انقلابی از چنین فیلمهایی است، اتفاقی که در دهه 60 روی نمیداد. برای مثال اگر قرار بود فیلمی از امکان نظامی بهره ببرد سپاه و ارتش از کار حمایت میکرد، اما در زمان حال، فیلمسازان برای تهیه یک فشنگ یا یک گلوله خمپاره با مشکل مواجه هستند، چگونه میتوان انتظار داشت، فیلمهایی با محوریت دفاع مقدس در چنین شرایطی ساخته شود، وضعیت پیش آمده را اگر بخواهیم مقایسه کنیم با فیلمهای جنگی که از سینمای آمریکا در اختیار جوانان است بیشتر مقایسه کنیم پی خواهیم برد که چه خطر عظیمی ما را تهدید میکند.
هالیوود با در اختیار داشتن امکانات بالای سینمایی توانسته، آرمانهای خود را با ظاهری زیبا و فریبنده به جوانان منتقل کند. برای مثال میتوان به سریالی چون «24» اشاره کرد که یک کار کاملا سفارشی در جهت تامین نیازهای کاخ سفید است. در این میان ما چه کار کردهایم؟ جواب این سوال واقعا تاسفآور است، چون با وجود اینکه بارها مقام معظم رهبری خطر جنگ نرم را متذکر شده و هشدار داده اند، هنوز آن را باور نداریم، فکر میکنیم تولیداتی که در هالیوود ساخته میشود، تنها با هدف سرگرمی جلوی دوربین میرود!
این ساده دلی در شرایطی است که نشانههای بسیاری را از طریق هالیوود دریافت میکنیم که نشان میدهد، آنها بر سینما به عنوان پیش قراولان خود سرمایه گذاری کردهاند، اما ما غافلانه از کنار آن میگذریم. اتفاقی که برای فیلم «آرگو» رخ داد را باید مثال میزد. این فیلم از سوی جشنواره اسکار با استقبال چشمگیر رو به رو شد، حتی نام این فیلم به عنوان برگزیده در اسکار از طریق ارتباط ویدیویی از کاخ سفید و توسط همسر رئیس جمهور آمریکا اعلام گردید، ولی ما خود را به خواب زدهایم و از کنار آن به سادگی میگذریم، حتی عدهای رودربایستی را کنار گذاشته و با سیاستهای سینمایی آمریکا همراه شده و با هجمههای خود نسبت به سینما دفاع مقدس به نوعی باعث به حاشیه رفتن آن می شود.
در پایان باید این نکته را یادآور شد، سینمای دفاع مقدس، ملی ترین گونه سینمایی است که در کشور ما وجود دارد، اما آن را فراموش کرده ایم، البته برگذاری جشنواره فیلم مقاومت که به زودی آغاز خواهد شد، تا حدودی نسیمی نوید بخش است که می تواند ما را با داشته های خود و افتخاری که می توانیم در سینما تصویرگر آن باشیم بیشتر آشنا کند.