به گزارش خبرگزاری «حوزه»، دکتر سیدعلیرضا واسعی رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به مهمترین دستاوردها و نوآوری های پژوهشی پژوهشکده اسلام تمدنی پرداخته که تقدیم می شود:
دغدغه جدی پژوهشکده اسلام تمدنی که در گذشته با عنوان مرکز پژوهشهای علوم انسانی و اسلامی فعالیت می کرد، این است که در راستای پاسخ گویی به مسائل نوین و نوآمد جامعه فکری بپردازد.این نگاه، ریشه در رویکردهای کلان جامعه دارد. در چند سال اخیر، دغدغه احیای تمدن اسلامی یا ایجاد تمدن نوین، با نشان دادن اسلام به عنوان دین تمدن ساز، ذهنیت مسئولان ما را به شدت خود مشغول کرده و امروز هم به عنوان یک مسئله مهم مطرح است. این که اسلام دینی در قامت ایجاد یک تمدن در دنیای کنونی می تواند حضور یابد، مسأله اساسی این پژوهشکده است.
ما با این نگاه و اینکه چه نوع مطالعاتی می تواند نیازهای عمده جامعه را حل کند یا به تعبیر دیگر، برای نشان دادن توانایی اسلام برای حل مشکلات پیش آمدیم. به خاطر همین عنوان اسلام تمدنی را برگزیدیم، عنوانی که در ایران چندان شایع نبوده است، لذا برخی آن را با تمدن اسلامی یکی پنداشته اند، در حالی که چنین نیست. اسلام تمدنی غیر از تمدن اسلامی یا جامعه شناسی تمدن است.
اسلام تمدنی، تمدن اسلامی یا تاریخ تمدن اسلامی نیست. در تاریخ تمدن اسلامی نگاهی به دستاوردهای گذشته اسلام و مسلمانان دنبال می شود و تلاش آن است تا نشان داده شود اسلام چه بروز و ظهوری داشته و چه نقشی در حیات آدمی ایفا کرده است. همچنین جامعه شناسی تمدنی هم مطالعه چگونگی وضعیت تمدنی یک جامعه است؛ جامعه چه بهره ای از تمدن دارد، اما اسلام تمدنی تأمل، تعقل، مطالعه و کند و کاوی در داشته های اسلام برای ایجاد یک تمدن است و طبعا سه حوزه مطالعاتی را در درون خود جای می دهد:
تجربه تمدنی گذشته اسلام که همان تمدن اسلامی است؛
نگاهی به داشته های تمدنی حاضر اسلام و مسلمانان که جامعه شناسی تمدنی است؛
نگاه به آینده، اینکه چگونه اسلام می تواند تمدنی کارا، پاسخ گو و موثر پدید آورد، به تعبیر دیگر، مطالعه اسلام در عرصه تمدن سازی.
این نگاه متفاوتی در فضای پژوهشی بود و چنین رشته تخصصی هنوز در مراکز علمی ما میدان نیافته است. بدیهی است که چنین رویکردی، حوزه های تخصصی خود را طلب می کند، گروههای علمی این پژوهشکده بر همین اساس نامگذاری شده اند.
الف: گروه پژوهشی فقه کاربردی:
امروزه فقه به شاخه های فراوانی کشیده شده است. در بین این شاخه ها، فقه کاربردی برای گروه انتخاب شد تا مطالعات فقه سنتی و رایج را بر عهده حوزه و دانشگاه بگذارد و خود به عرصه های نو وارد شود. ما در این گروه به سراغ آن جنبه از فقه ورود می یابیم که جهان امروز به دنبال آن است. البته یکی از مشکلات ما عدّه و عُدّه ماست، متأسفانه امروز امکان چنین عملیاتی به دلیل مشکلات داخلی و برون سازمانی وجود ندارد، اما نگاه ما این است و گروه با چنین رویکردی پیش می رود.
ب: گروه حکمت و کلام جدید:
در این گروه، مطالعات حکمی و فلسفی و سنتی به عنوان دستمایه های تجربه شده دنبال می شود، هم چنین کلام پرسابقه و عمیق اسلامی مورد مداقه قرار می گیرد، اما غرض اصلی آن است که از آن داشته ها، برای مطالعات نوین بهره گرفته شود. فلسفه جدید، فلسفه زندگی است و وارد مسائلی می شود که آدمیان امروز با آن دست و پنجه نرم می کنند و مورد نیاز بشر است. پرداختن به یافته های گذشتگان تمرین یک فیلسوف است برای پاسخ گویی، منتها با یان نگاه که آن فلسفه ها مثل هر کالایی تاریخ مصرف دارد، باید وارد عرصه های نوین فلسفی شد که بتواند میان مسائل روز جامعه و تفلسف پیوند برقرار کند.
کلام نیز همین گونه است. امروزه بحث کلام جدید به شدت مورد اقبال نسل نواندیش حوزه و دانشگاه قرار گرفته است. غور در بن مایه های کهن برای ورود به عرصه های جدید در این گروه دنبال می شود تا پرسش های اساسی نسل جدید را پاسخ گوید.
پ: گروه قرآن و مطالعات اجتماعی:
این گروه با این نگاه شکل گرفت که بتواند به حوزه معارف قرآن متناسب با نیازهای اجتماعی پا بگذارد. خیلی از گروههای قرآن پژوهی در مراکز علمی به علوم قرآنی روی می کنند و به معارف قرآن کمتر توجه می شود، در حالی که قرآن مانیفست زندگی متعالی است. قرآن را باید با نگاه زندگی ساز نگاه کرد. اساساً قرآن چقدر در زندگی ما نفوذ و ورود دارد و در چه حد در زندگی مسلمانان دخیل است.
واقعیت این است که پایه مطالعات اجتماعی و انسانی در نگره مسلمانی باید قرآن باشد. این گروه با این دغدغه پیش می رود.
ت: گروه هنر و تمدن اسلامی:
البته این گروه به پیشینه تمدن اسلامی نظر دارد با تمرکز بر وجه هنر و جایگاه هنر که امروزه بسان ابزار مؤثر در تبلیغ و ابلاغ پیام به آدمیان مطرح است. آن چه در تاریخ اسلام پدید زآمده به ویژه در دوره هایی که شکوفایی چشمگیری داشته، تجربه خوبی است برای امروزیان تا طرحی نو درافکنند و قابلیت اسلام را نشان دهند. تمدن اسلامی بدون درنظر داشت هنر، مثل نگاه به پیکر بی روح است. این گروه پژوهشی، تلاش دارد تا آزمون تاریخی مسلمانان را نشان دهد و ازین طریق امکان ایجاد تمدن نوین را رقم بزند.
پژوهشکده با این چهار گروه، با یک جهت گیری معینی پیش می رود. همه مطالعات ما در راستای تمدن سازی اسلامی شکل می گیرد. جا دارد عنوان کنم که از افتخارات مجموعه ما این است که جهت گیری خود را به طور روشن و مشخص بیان کرده است. قطعا برای دستیابی به این هدف مساعدتهای جدی لازم است، خصوصا از نقش خراسان نباید غافل بود. خراسان در طول تاریخ یکی از مناطق و مراکز محوری در جهان مطرح بوده و همیشه نقش آفرینی تمدنی آشکاری داشته است. وجود حرم امام رضا(ع) نیز مقتضی عنایت بیشتر است، بنابراین جا دارد که پژوهشکده اسلام تمدنی که در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی مستقر است و از پشتوانه حوزوی و دانشگاهی شایسته ای برخوردار است، به طور ویژه مورد حمایت دفتر تبلیغات اسلامی قم و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قرار گیرد تا بتواند به خوبی به انجام مأموریت بپردازد.
بی تردید برای رسیدن به اهداف بلند تمدن سازی، باید آن زنجیرهایی که به پای مراکز پژوهشی بسته می شود، فرار کرد تا فضا برای فعالیت علمی بیشتر باز شود. امروزه دو آسیب بزرگ پژوهشگاه را تهدید می کند؛ یکی مقوله رسمیت خواهی از وزارت علوم است که به نظرم سخت همه را درگیر ساخته و در همین راستا غلبه وجه بوروکراسی بر وجه علمی است. امید دارم با مدیریت درست، هر چه بیشتر بتوان برای اسلام تمدنی فرصت سازی کرد.