به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه علمیه در جمع دانش آموزان مدرسه غیرانتفاعی فروغ اندیشه به ایراد سخن پرداخت که بدین شرح می باشد:
آنچه در گزارش به من فرمودهاند، این است که گویا شما عزیزان وارد سن بلوغ شدهاید. بلوغ، یعنی ورود به وادی مسئولیت. ممکن است انسان در شرایطی کاری انجام دهد که به خاطر انجام دادن یا ندادن آن، از او سؤال نکنند.
معنای بلوغ این است که انسان وارد مرحله دیگری میشود که در همه شئون زندگی، مورد سؤال قرار میگیرد. به او میگویند چرا فلان کار را انجام دادهای؟
برای روشن شدن موضوع مثالی عرض میکنم: اگر وزیر دولتی، مسئولیتش را به خوبی انجام ندهد، در مجلس او را استیضاح میکنند. استیضاح یعنی از او سؤال میکنند که چرا به وظیفهات عمل نکردهای؟ چرا فلان کار را انجام ندادهای؟ بنابراین مسئولیت یعنی مورد سؤال واقع شدن و این مسئولیت امتیازی برای انسان محسوب میشود؛ یعنی حیوانات مورد سؤال واقع نمیشوند. اگرچه برخی حیوانات را برای اموری تربیت میکنیم و آنها را در جاهایی به کار میگیریم.
مثلاً در همین حادثه ناگوار آتش سوزی ساختمان پلاسکو، سگهای زندهیاب را به کار گرفتند؛ اما کسی مسئولیتی بر عهده آنها قائل نیست. مسئولیت فقط بر گردن انسانهاست. انسان مسئول است. مقصود خداوند از فرستادن کتاب و انبیاء برای انسان مسئول است، نه انسان غیرمسئول. اگر انسانی دیوانه باشد، اختیار افعال خود را ندارد؛ بنابراین مسئول نیست. دوران قبل از بلوغ هم به نحوی شامل همین قاعده میشود. البته روایاتی در دست داریم که قائل به مرحلهای قبل از دوران بلوغ، با عنوان مرحله تمیز هستند. در مرحله تمیز انسان میتواند خوب و بد را از هم تشخیص بدهد. البته در دوران ما سن مرحله تمیز کم شده است؛ یعنی ممکن است گاهی بچه پنج ساله هم خوب و بد را از هم تشخیص دهد و لذا بعضی از احکام برای بچههای ممیز عنوان شدهاند. برای مثال، نماز برای فرد غیر بالغ واجب نیست؛ اما اگر ممیز و فرزند ارشد خانوادهاش باشد، میتواند برای پدرش که به رحمت خدا رفته نماز قضا بخواند. این نماز از او پذیرفته میشود. یعنی اگرچه هنوز به مرحله بلوغ نرسیده است، چون در مرحله تمیز به سر میبرد، نماز قضایی که برای پدر مرحومش میخواند، از او پذیرفته میشود. بلوغ نهایت درجه است؛ یعنی انسان چه مرد و چه زن، در دوران پس از بلوغ مسئول است؛ یعنی مورد بازخواست قرار میگیرد و مسئولیت انسان بودن خود را دارد.
*تفاوت مسئولیت انسانی و مسئولیت مسلمانی
انسان از نظر عرف مسئولیت انسان بودن و از نظر شرع، مسئولیت مسلمان بودن را دارد. مسئولیت مسلمان بودن، مانند مسئولیت انسان بودن است؛ اما قید و بند آن قدری بیشتر است. شخص به مقدار انسان بودنش، حقوق و تکالیفی را متوجه میشود. تکلیف خود نسبت به دیگران، خانواده، همکاران، همکلاسان و... را تشخیص میدهد. انسان مسلمان علاوه بر این تکالیف قید و بندهای دیگر و بیشتری دارد که باید رعایت کند. یعنی توقعی که اسلام و دین به انسان مسلمان دارد، توقع بالاتری است. مجموعهای که اسلامی زیست میکند، بهتر از جوامعی که انسانی و بشری است، میتواند زیست کند؛ ولی مشکل ما این است که الگو کم داریم؛ یعنی جامعه اسلامی که میخواهیم به دنیا معرفی کنیم برای آن الگوی کمی در دست داریم. مثلاً ناگزیریم عربستان سعودی را به عنوان جامعه مسلمان معرفی کنیم که الگوی مناسب و مطلوبی نیست. یا در جامعه خودمان هم مشکلات اخلاقی داریم، فساد در جامعه ما هست. این واقعیتی انکار ناپذیر است.
*مسئولیتپذیری خود در برابر بیمسئولیتی دیگران
امروز که شما در این مقام مسئولیت قرار گرفتهاید، فارغ از اینکه جامعه ما چه وضعیتی دارد و فارغ از اینکه دیگران که مسئولیت دارند، آیا به مسئولیت خود عمل میکنند یا نه، مسئول هستید؛ یعنی به صرف اینکه به دیگران نگاه کنید و بگویید که دیگران به مسئولیت خود عمل نمیکنند، پس ما هم به مسئولیت خود عمل نمیکنیم، از مسئولیت شما کم نمیکند. این پاسخی نیست که یک انسان مسئول میدهد. حتی اگر کل خانواده، برادر و خواهر و... به مسئولیتهایشان عمل نکنند، تکلیف ما ساقط نمیشود. در نظام خانواده هر کدام از ما تکالیفی داریم که باید به آنها عمل کنیم؛ حتی اگر دیگر اعضای خانواده به تکالیف خود عمل نکنند. همانطور که اگر وزیری به وظایف خود عمل نکند، مجلس او را استیضاح میکند، هر کدام از ما در هر موقعیتی که هستیم اگر به وظایف خود به درستی عمل نکنیم، خداوند ما را استیضاح خواهد کرد. آنچه در قیامت و دنیای آخرت اجرا میشود، مسئله استیضاح و سؤال از انسان مسئول است. بنابراین انسان در سن بلوغ به شأنی میرسد که وظایف دینی و اسلامی او فارغ از وظایف انسانیاش آغاز میشود و در این مسئولیت اسلامی خود مخصوصاً در سنین شما که آغاز دوران بلوغ است، باید به مسائلی توجه کند که بسیار اهمیت دارند.
*لزوم استفاده درست از فرصتها
ما در برابر خدا مسئول هستیم. خداوند فرصتهایی به ما داده است، به ما سلامت داده است، تمام اعضا و جوارح ما به خوبی کار میکنند و مشکلی از این لحاظ نداریم. خداوند غیر از این دست و پا و چشم سالم، فراغت هم به داده است. دیگرانی مانند پدر و مادر جور ما را میکشند تا ما با فراغت بال سر کلاس درس بنشینیم و به سخنان معلم گوش فرا دهیم. چنین نعمتی برای همه فراهم نیست. بچههایی در سنین شما هستند که مجبورند کار کنند و بعد از کار و زحمت، اگر فرصت کنند درس هم میخوانند؛ یعنی از استراحت و اوقات فراغت خود، مانند بسیاری از شما بهرهمند نیستند. این فرصت برای شما فراهم است. خداوند که این فرصت را به شما عطا کرده است، مسئولیت هم از شما میخواهد و آن اینکه کمال بهره مطلوب را از این فرصت ببرید. باید خودسازی کنیم. یعنی خود را بسازیم تا بتوانیم برای جامعه خود فردی مفید باشیم.
*مسئولیت خود در برابر جامعه
مسئولیت ما نسبت به جامعه از اینجا مشخص میشود. مکرر باید خود را آگاه کنیم و به خود بگوییم «من وظیفه دارم بیاموزم تا سطح فرهنگ آموزش در جامعه را بالا ببرم. آن انسانهایی که در جامعه و در میان مردم منشأ اثر شدهاند، مثل دانشمندان و مخترعان، همیشه از وقتشان و فرصتی که داشتهاند به بهترین نحو ممکن استفاده کردند. مثلاً در ریاضی، پاسکال و در فیزیک انیشتین نقش اساسی داشتند. آنها هم افرادی در میان خود مردم بودند. ما هم در جامعه اسلامی خود از این سنخ افراد کم نداشتیم. افرادی مانند ابوعلی سینا، فارابی و ابوریحان بیرونی شخصیتهای تاریخی هستند که تا قبل از دوره رنسانس بینظیر بودند. اروپا و غرب تمام آن چیزی را که به دست آورده است، مربوط به دوران بعد از رنسانس است. بیشک در تاریخ خواندهاید که دوران رنسانس دوران دگرگونی جامعه اروپا است. بعد از جنگهای صلیبی جامعه اروپا به خود آمد و مردم آن به خود تنبه دادند که نباید فریب جنگطلبی بشوند. به خود گفتند: چرا باید خود را وقف مسائل و جنگطلبی کشورهای آسیایی کنیم. باید وقت خود را صرفاً برای کشور خود هزینه کنیم. در رنسانس قدرت حاکم محدود شد و در نتیجه رشد و شکوفایی پدید آمد؛ لذا دانشگاهها در میان آنها رونق گرفت. تولید علم و تولید فکر شکل گرفت. افرادی هم که در اروپا تحصیل میکنند، فکرشان و ذهنشان از فکر و ذهن شما بهتر نیست. آمار نشان داده که ضریب هوشی ایرانیها از دیگر کشورهای همسایه بهتر و بالاتر است؛ یعنی در میان کشورهای همسایه، مانند هند، پاکستان و عربستان ضریب هوشی ایرانیها به مراتب بهتر و بالاتر است؛ فقط ژاپنیها و چینیها در این زمینه از ما ایرانیها ضریب هوشی بالاتری دارند. در اروپا هم بسیاری از کشورها ضریب هوشی بالاتری از ما ندارند. پس مشکل از کجاست؟ چرا آنها تولید کننده علم هستند و ما تولید کننده علم نیستیم؟ چرا باید نظریات علمی ما در کتابهای فیزیک، زیست، جغرافیا و دیگر کتب درسی از اروپا باشد و ما در این زمینه تلاشی نکردهایم؟ از قوانین اولیه ریاضی گرفته تا مسائل زیستشناسی و دیگر علوم، همگی از نظریاتی است که آنها برای ما و جوامع دیگر دیکته کردند. پس فکر و تولید علم ما کجاست؟ اما با این حال نباید به خاطر اینکه اروپاییها پدیدآورنده این نظریات بودهاند، آنها را جمعآوری و نابود کنیم. اگر بخواهیم با فکر خود از امروز شروع کنیم، صد و پنجاه سال دیگر تازه به جایگاهی میرسیم که هماکنون آنها رسیدهاند. اینکه فایده و ارزشی برای ما ندارد. ما باید نظریات آنها را بیاموزیم. آن هم نه فقط در فیزیک و ریاضی و علوم تجربی، بلکه حتی در علوم انسانی نیز باید نظریات آنها را آموخت. در جامعهشناسی در روانشناسی و... نظریات آنها را بررسی میکنیم. حتی در فقه و بخش مسائل اقتصادی هم از نظریات آنها استفاده میکنیم. یکی از اصول استنباط احکام ناظر بر سیره عقلا است. امروزه نظریات اقتصادی آنها در دنیا مطرح است؛ لذا بنده وقتی میخواهم نظریات اقتصادی را تنقیح کنم، باید نظریات آنها را هم بررسی نمایم تا بتوانم دربارۀ آنها فتوا و نظر بدهم. در بین نظریات اقتصادی، نظریات اقتصاددانان خودمان ضعیف و ناکارآمد است. علت این نقص همین است که در این سنین از فرصتها به خوبی برای خلاقیت استفاده نشده است. از فرصتها برای اوج گرفتن در این سنین درست و مطلوب بهرهبرداری نشده است. آنها از ما پیشرفتهتر هستند به این خاطر که از فرصتها کمال بهره را بردهاند. امروزه تمام تلاش مسئولین ما برای برداشتن تحریمها این است تا اجازه بدهند بعضی از تکنولوژیها وارد کشور ما بشود. دستگاههای تکنولوژی ما مربوط به سی سال پیش است. همان که سی سال پیش میساختیم امروز هم همانها را مجدداً با همان کیفیت میسازیم. دنیا ترقی کرده و تکنولوژی بروز شده است. چرا باید خوشحالی ما این باشد که کسی از خارج به اینجا بیاید و با سرمایه خود تکنولوژی جدید را با خود بیاورد؟ چرا خودمان مبدع بعضی از دستگاهها نباشیم؟ همه این نقصها به این خاطر است که درست از فرصتها استفاده نکردهایم.
*لزوم مسئولیتپذیری در برابر جامعه جهانی
شما عزیزان که امروز دوران مسئولیتتان آغاز میشود، به این امر توجه داشته باشید. از همین آغاز مسئولیتی نسبت به جامعه دارید؛ آن هم نه فقط جامعه خودمان، بلکه مسئولیتی نسبت به جامعه جهانی دارید. مسئولیت شما فقط نسبت به مسلمانها نیست، بلکه برای همه ادیان و آیینها مسئولیت دارید. ما امروزه از خدمات کسانی که تکنولوژی جدیدی را ابداع کردند، بهرهبرداری میکنیم. آنها میکروب را کشف کردند. اگر میکروب کشف نمیشد در دنیا بسیاری از افراد، اعم از مسلمان، مسیحی، یهودی و غیر دیندار بر اثر بیماری میمردند. کسی که میکروب را کشف کرده، به همه ابنای بشری خدمت کرده است. ما این مسئولیت را نسبت به همه مردم دنیا داریم. ما باید ابتکار ذهنی خود را امروزه آغاز کنیم و از فرصتها به نحو مطلوبی استفاده نماییم.
*پرهیز از حفظ مطالب درسی و لزوم فهم و تحلیل دقیق آنها
قبلاً هم به دیگر عزیزان عرض کردم که به هنگام مطالعه و یادگیری مطالب کتب درسی، هیچ وقت به حفظ کردن اکتفا نکنید. حفظ کردن و جملات را به ذهن سپردن روش پسندیدهای نیست و فقط برای شب امتحان به کار میآید و دو الی سه روز پس از امتحان از ذهن فراموش میشود. مطالب کتابهایی مانند فیزیک و شیمی را باید به نحو تحلیلی فرا بگیرید و حتی آنها را نقد کنید. اغلب فرمولهای فیزیک و شیمی مربوط به بیست الی سی سال پیش است. الان در مقامی نیستیم که تشخیص بدهیم همه آنها صحیح یا غلط هستند؛ اما میتوانیم ذهن را به آنجا سوق دهیم و ببینیم که آیا این فرمول میتوانست به شکل بهتری تقریر شود یا خیر؟ ممکن است نظری که الان بدهیم، نظری ابتدایی و پیش پا افتاده باشد. همین نظریات پیش پا افتاده، رفته رفته به نظریات قوی، مستند و مستدل تبدیل میشوند. با تمرین و ممارست، انسان وادار میشود که با تحقیق و دقت رو به جلو گام بردارد. در بسیاری از علوم طبیعی نظریاتی که داده شده را صد در صد درست تلقی میکنند؛ مثل نظریه داروین. این نظریات را میتوان نقد کرد. همانطور که داروین با تحقیقات و مشاهده یک گونه زنده و تطبیق آن با گونههای دیگر به نتایجی دست یافت، ما نیز میتوانیم با بررسی و مشاهده گونههای دیگر به نتایج متفاوتتری برسیم.
*دیدگاه دین دربارۀ پرهیز از هدر دادن فرصتها
اگر این فرصت را بیجهت هدر بدهیم، مسئول هستیم. خداوند از ما سؤال خواهد کرد. روایات زیادی از ائمه بر اهمیت وقت و فرصتهای جوانی نقل شده است. انسان بعد از بلوغ مسئول است. البته این بدان معنی نیست که انسان بعد از دوران بلوغش هیچ وقت فراغتی نباید داشته باشد. هر انسانی نیازی به استراحت و تفریح دارد. اما از آن فرصتی که برای کار علمی و تحقیقی صرف میکنید، باید به جای حفظ مطالب، در جهت فهم و تحلیل مطالب همت کنید. ذهن انسان باید ساخته و پرورش پیدا کند. انسان موجود عجیبی است. هر چقدر مغزش بیشتر کار کند، لایههای بیشتری در آن فعال میشوند و رشد میکنند. این فرصتها را نباید از دست داد. چرا باید در زمینه تکنولوژی محتاج دیگران باشیم؟ چرا خودمان دست به کار نشویم؟ از نظر شرعی اگر در شرایطی مسلمانان به تخصص خاصی نیاز داشته باشند و آن تخصص نزد غیرمسلمانان یافت میشود، بر مسلمانِ مسئول، واجب است که برود و آن تخصص را از غیرمسلمان بیاموزد و به دیگر مسلمانان آموزش دهد و شرایطی فراهم آورد تا مسلمانان از آن لحاظ استغنا یابند. ممکن است کسی این فکر به ذهنش خطور کند که او یک نفر در میان میلیونها نفر در جامعه است و حرکت و تلاشش چقدر میتواند مؤثر باشد؟ این طرز فکر نادرست است. ممکن است در میان شما کسانی باشند که در آینده منشأ و حرکت اجتماعی یا علمی در دنیا شوند. در دانشگاههای خارج از کشور بسیاری از پزشکان ایرانی فعالیت میکنند که در این زمینه صاحبنظر هستند. بنده خودم در آلمان با پروفسور رحمانزاده دیداری داشتم. ایشان متخصص جراحی استخوان است و پزشکان تراز اول آلمان نزد او تحصیل کردهاند.
*اخلاقمداری، از دیگر تکالیف انسان مسئول
همچنین باید به این نکته توجه داشته باشیم که استفاده مطلوب از فرصتها یکی از امور رفع مسئولیتهاست. از تکالیف دیگر انسان مسئول، اخلاقمداری است. جامعه امروزی ما جامعهای به دور از اخلاق شده است. اخلاقمداری یعنی ساختن نفس وجودی خود. این نوع ساختن، بسیار مهم است. علاوه بر تقوا باید در زندگی صبر پیشه کنیم. از ابراز آرا و نظریات دیگران ناخرسند نشویم. بگذاریم دیگران هم عقاید و باورهای خود را مطرح کنند. تحمل ابراز آرای دیگران را داشته باشیم و به همدیگر پرخاش نکنیم. همدیگر را تحمل کنیم و احترام بگذاریم؛ حتی اگر اطرافیان به وظایف خود عمل نکنند. به تعبیر دیگری، زندگی مسالمتآمیز در کنار تعدد آرا و نظریات مختلف را تمرین کنیم. باید روحیه گذشت را در خود پرورش بدهیم. سعی کنیم اگر دیگری به ما ناسزا بگوید، مقابله با مثل نکنیم؛ بلکه گذشت کنیم و او را ببخشیم. به خود بگوییم که شاید او متوجه این کار ناشایسته نباشد، من که آگاه به بدی کار او هستم، نباید مثل خودش رفتار کنم. او معلم من نیست، معلم من اخلاق است. چنین منشی را باید در وجود خود بارور کنیم. کسانی را که مرتکب فعل غیر اخلاقی میشوند معلم اخلاقی خود نپنداریم. اگر شخصی نسبت به دیگران گذشت ندارد و به دیگران توهین میکند، مال دیگران را در نظر نمیگیرد، بنده چرا باید او را الگوی رفتاری خود قرار بدهم؟ اگر بخواهم از اموال کسی، مثل قلم و خودکار استفاده کنم، ابتدا باید از او اجازه بگیرم؛ حتی اگر او از من اجازه نگیرد. آن شخص معلم ما نیست؛ معلم ما اسلام است. معلم آن کسی است که به ما مسئولیت داده است. معلم ما خداوند است. باید اخلاق حسنه را در وجود خود پرورش دهیم. وقتی صبح از خواب بیدار میشویم، لبخند بزنیم و شکر خدا کنیم که زنده هستیم و این فرصت را دوباره در اختیار داریم که از تمام روز خود کمال بهره را ببریم. اگر دیگران اخم میکنند، ما باید به زندگی لبخند بزنیم.
*ضرورت احیای اخلاق اسلامی در جامعه
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ و حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ»[1] اخلاق اسلامی همین است. این نوع اخلاق اسلامی را باید در جامعه احیا کنیم. آنچه از اسلام فراموش شده را دوباره زنده کنیم. سید جمالالدین اسدآبادی جمله معروفی دارد؛ میگوید: «به غرب رفتم، اسلام را دیدم؛ ولی مسلمان ندیدم. برگشتم به شرق، مسلمان دیدم، اما اسلام ندیدم.» شما عزیزان باید سعی کنید با رفتار و اخلاق خود اسلام را در جامعه تجلی کنید. چرا باید در جامعه ما اینقدر دروغ و فریب رواج پیدا کند؟ خصلت دروغگویی را باید از خود دور کنیم؛ حتی اگر آن دروغ کوچک باشد. سعی کنیم همیشه صادق و قانونمدار باشیم. طبق مسیر صحیح حرکت کنیم. با این روش نه تنها خودسازی حاصل میشود، بلکه میتوانیم در جامعه مؤثر باشیم. مخصوصاً شما عزیزان که در این سن هستید و در آینده برای مراحل بعدی زندگی گام برمیدارید، میتوانید در جامعه بسیار مؤثر واقع بشوید. حتی در همین سنین هم میتوانید در بین خانواده تأثیر مطلوبی داشته باشید. فضای ناملایم خانواده را بهبود ببخشید. در هر اجتماعی، چه درسی و چه غیر درسی، در میان دوستان خود تأثیر بسزایی داشته باشید. منظورم این نیست که آنها را موعظه کنید و به منبر بروید؛ بلکه با رفتار و اخلاق خود، روی آنها تأثیر مثبتی بگذارید. یعنی در عمل دیگران را به کارهای نیک و خیر سوق بدهید. شما عزیزان در آینده تشکیل خانواده میدهید، در ادارهها و جوامع مختلف حضور فعالی پیدا میکنید، شعاع وجودیتان گسترده میشود و بر اساس این شعاع وجودی گسترده، اثربخشی میکنید. گاهی ممکن است یک نفر کل جامعه را متحول کند. منشأ این همه پیشرفت در جوامع مختلف وجود افراد معدودی بود که با منش و فکر خود دیگران را همراه خود کردند و جامعه خود را متحول ساختند.
*یاری خواستن از خدا برای رسیدن به اهداف متعالی
از امروز با خداوند خود عهد کنید و به خدا بگویید: «آنچه امروز در جامعه تکلیف من هست، هم در حوزه تعلیم و پژوهش و هم در اخلاق و رفتار سعی میکنم برای آنها به بهترین نحو ممکن از فرصتها استفاده کنم. خدایا، تو هم در مقابل مرا یاری بفرما و این فرصتها را برای من محفوظ بدار تا بتوانم به آن آرمانهایی که در نظر دارم، برسم.» این نحو معامله با خداوند بسیار خوب و مطلوب است. گاهی ما پولهای خود را برای محافظت در بانکها میگذاریم و در عوض بانک هم به ما سود میدهند. خداوند هم در برابر پناه آوردن به او به ما سود میبخشد. همه کارهای خود را با اخلاص برای خدا انجام دهیم. اگر از بدی دیگران گذشت میکنیم، اگر کار نیکویی در حق دیگری انجام میدهیم، همگی برای رضای خدا باشد. قطعاً در مقابل، خدا نیز در جاهای مختلف ما را یاری خواهد کرد. ممکن است مادرمان از سر خستگی به ما تندی کند، هر چند که ما مرتکب خطایی هم نشده باشیم، نباید وارد جدل و تندی با مادر خود بشویم. این گذشتها برای رضای خدا باشد. این اخلاق و گذشت، مانند حساب جاری است که میتوانیم در شرایط خاص از خداوند آن را مطالبه کنیم تا ما را به خاطر حسنات خود یاری دهد. خودتان نیز همین هدف را داشته باشید و هدف خود را کلان در نظر بگیرید. به جای اهداف کوچک به اهداف بزرگ و کلان فکر کنید. رسیدن به اهداف بزرگ تلاش و همت لازم دارد. اهداف اگرچه بزرگ باشند، با همت و تلاش فراوان ممکن میشوند.
از خداوند متعال میخواهم توفیقات شما عزیزان را بیشتر کند و این فرصتها را بیشمار گرداند و انشاءالله در آینده در جامعه ما تأثیر عمیق علمی، اجتماعی و اخلاقی داشته باشید. خداوند این مرحله از زندگی را برایتان مبارک کند و همه شما عزیزان را موفق بدارد.
[1] . شادی مؤمن در رخسار او و اندوهش در دل است.
نظر شما