به گزارش خبرگزاری «حوزه» در ادامه سلسله نشست های علمی- تخصصی مهدویت، نشستی با عنوان" جایگاه استخاره در دین و تشخیص حجت الهی" توسط انجمن علمی مهدویت در قم برگزار شد.
این نشست که در سالن همایش انجمن های علمی حوزه برگزار شد، کارشناس مسائل مهدویت به تبیین جایگاه استخاره در تشخیص موضوعات پرداخت و ضمن تبیین سوء برداشت مبلّغین احمدبن حسن یمانی به ادعاهای آنان پاسخ گفت. متن این نشست علمی در ذیل آمده است.
* طرح بحث «تبیین معنای استخاره» از سوی حجت الاسلام حجّامی
حجت الاسلام حجّامی عضو هیأت علمی انجمن علمی مهدویت ابتدا در بیان موضوع این جلسه گفت: میزان حجیت استخاره و چرایی اهمیت استخاره در سیره متشرعه و جایگاه آن در بین عوام مردم از مباحث امروز ماست
گرایش به این امر به حدی است که برخی در مسائل بسیار مهم که تصمیم گیری در آن خیلی مشکل است به استخاره پناه می آورند.
* اولین سؤال در این مورد این است که آیا اساسا استخاره حجیت و مشروعیت دارد؟ چرا که اگر مشروعیت آن اثبات نشود، دیگر استخاره کردن افراد برای کشف حکم الله در موضوعات مشکوکه، معنا نخواهد داشت.
مسأله اساسی تر اینکه دایرۀ حجیت این مسأله نزد خداوند متعال و شارع مقدس «عز ذکره» و معصومین علیهم السلام به چه میزان است؟
* آیا حجیت استخاره به صورت مطلق از سوی شارع بیان شده؟ یعنی در تمام عقاید و احکام و در همه عملیات های فردی و اجتماعی می توانیم استخاره کنیم. به عنوان مثال اگر شک کردیم خدا هست می توانیم استخاره کنیم؟ اگر خوب آمد، خدا هست و اگر بد آمد یعنی خدایی وجود ندارد!!؟؟ یا وقتی شک داریم این خانم بعد از سی سال و چند فرزند به درد من می خورد یا نه؟ بلافاصله استخاره کنیم واگر بد آمد طلاق جاری کنیم!؟
این قسمت مهم ترین بخش این جلسه را تشکیل می دهد که به انحرافات احمد ابن حسن خواهیم پرداخت.
مسأله سوم این است که آیا عمل به این استخاره از نظر فقهی واجب است و مخالفت با استخاره کار حرامی است؟ یا این مخالفت، حرمت فقهی و عذاب اخروی ندارد؛ به عبارت دیگر آیا استخاره راهی برای تعیین تکلیف الهی است یا ما را از مقام حیرت در می آورد!؟
* مساله چهارم تفاوت استخاره با تفأل است و این که آیا هر دو مشروع می باشند؟
* مساله پنجم این است که آیا استخاره در معنای روائی خود تنها در استخاره مصطلح به کار رفته یا حضرات معصومین(ع) استخاره را در معنای اعم استفاده کرده اند؟
* مطلب ششم نحوه استخاره کردن است و این که آیا دو روش استخاره(استخاره با قرآن و استخاره با تسبیح) از سوی خداوند متعال و ائمۀ معصومین(ع) تشریع شده اند؟
هفتمین و آخرین مطلب اینکه آیا استخاره نیابتی درست است یا خیر؟
* سخنان حجت الاسلام سیدهادی صالحی کارشناس مسائل مهدویت
یک معضل اجتماعی در کشور ما با عنوان "استخاره کردن برای هر کاری" وجود دارد که در حقیقت برخی افراد از کوچک ترین کارهای خود مثل رفتن به فلان مجلس یا نرفتن، تا بزرگترین کار مثل ازدواج کردن یا طلاق دادن استخاره می کنند.
در سفرهایی که به شهرهای زیارتی عراق داشتم زیاد دیدم که عده ای(چه در ایران و عراق) برای استخاره به برخی افراد مراجعه می کنند. خصوصاً در کشور ایران این امر جایگاه خاصی پیدا کرده است.
* کثرت شیوع استخاره در بین مردم
آنچه که نوع مردم از استخاره متوجه می شوند، استخاره مصطلح که یا با قرآن و یا با تسبیح انجام می گیرد، می باشد و با وجودی که روایات استخاره با تسبیح بیش از استخاره با قرآن و با سندی قوی تر است؛ لکن بیشتر مردم استخاره با قرآن را دنبال می کنند و مشروعیت استخاره با قرآن را بیشتر از استخاره با تسبیح می دانند.
برخی که اهل علم هم نبودند در پاساژها می نشستند و دائما برای مردم استخاره می کردند. برای من جای سؤال بود که یک کتاب فروش - گاهی در یک ساعت که پیش او بودم - برای 15 نفر استخاره می کرد و شاید در روز بیش از صد استخاره داشت، چطور به این شهرت رسیده است؟!
* استخاره یک موهبت الهی است
با گذشت زمان با آیت الله محسنی ملایری آشنا شدم. وی یک شخص معروفی در استخاره بود. در یک ملاقاتی که با او داشتم به من گفت؛ استخاره من از ناحیه معصومین(ع) داده شده و ادامه داد: من یک عمل خوب انجام داده بودم که به معصومین علیهم السلام توسل کردم و عرض کردم دوست دارم در قبال این جهاد با نفس برای من یک هدیه و بشارتی بدهید. شب در خواب دیدم این استخاره را به من عنایت کردند. این از ناحیه اهل بیت علیهم السلام به من داده شده است. بعداً فهمیدم استخاره غیر از آن چیزی است که معمولا عامه مردم می فهمند.
مرحوم آیت الله بروجردی(ره) نزد آیت الله ملایری برای برخی کارهای خود استخاره می گرفتند.
اصل استخاره یک موهبت الهی است، همان گونه که تعبیر خواب نیز به فرمودۀ قرآن یک موهبت الهی است و اینطور نیست که قاعدۀ آن با صرف علوم حصولی به دست آید. به نظر می رسد استخاره نیز یک چنین سیر و صفای سلوکی باطنی می خواهد.
متأسفانه امروزه برخی در خواب مثلاً انار می بینند بعد در اینترنت جستجو می کنند تا تعبیر آن را بفهمند! حال آن که خواب دیدن یک امری است که روحیات هر فردی در آن دخالت دارد و تأویل کردن خواب -در حالی که این رویا فعل نفس است- بدون توجه به روحیه بینندۀ خواب ممکن نیست. گاهی در خواب کنار انار، چیزهای دیگری وجود دارد که تأویل خواب را واژگون ساخته و ماهیت خواب عوض می شود. استخاره نیز چنین حالتی دارد.
حجت الاسلام مهدی پور می گفت: در خریدن خانه ای مردد بودم بعد از این که کاملاً فکر کردم و مشورت لازم با متخصصین را انجام دادم، باز سایه تردید از دلم بیرون نرفت. برای همین وقتی به محضر آیت الله ملایری مشرف شدم در ضمن گفتگو از وی خواستم استخاره ای برای من انجام دهد، بعد از انجام استخاره گفت؛ این خانه به درد شما نمی خورد و فروشندۀ خانه، مالک آن نیست! در حالی که من اصلاً حرفی را دربارۀ موضوع استخاره خودم به او نگفته بودم؛ خودم نیز اطلاع نداشتم که این خانه، ملک این شخص نیست!.
شب به مالک خانه زنگ زدم و گفتم: خانه را نمی خواهم، این خانه ملک شما نیست. مالک خانه گفت: بله، این خانه مال خواهرم است که در آلمان زندگی می کند ولی شما از کجا فهمیدید؛ من که چیزی به شما نگفته بودم!. بعد به خواهرش در آلمان زنگ زده بود و خواهرش به وی گفته بود: اتفاقا می خواستم به شما زنگ بزنم و بگویم خانه من را نفروش. می گویند خانه در قم گران خواهد شد!.
* سختی استخاره با قرآن
آیت الله العظمی شبیری زنجانی از مراجع تقلید، با قرآن استخاره نمی گیرند و یک بار در علت کار خود گفتند؛ بنده نمی دانم برخی آیات قرآن در مورد استخاره چه می خواهند بگویند و استخاره با قرآن سنگین است.
* استخاره در لغت و اصطلاح
استخاره در لغت از کلمه خیر به معنی طلب کردن بهترین حالت برای هر امری می باشد.
استخاره در اصطلاح شرعی "واگذاری امور به عنایت الهی" و توکل قبل از کار است که اصطلاح شرعی آن اعم از اصطلاح عرفی امروزی آن است. روایات زیادی در این معنا وجود دارد که قبل از کار، استخاره کنید به این معنی که از خدا طلب خیر کنید.
* دایره استخاره امور عقیدتی و احکام الله را نمی گیرد
اولا استخاره در امور عقیدتی جایز نیست در امور عقیدتی تقلید هم نمی توان کرد و عقل باید تعیین کننده، عقاید ما باشد
در امور فقهی نیز - نه در واجب، حرام، مستحب، مکروه از حیث جعل الهی که بدانیم حکم خداوند متعال در این مسأله چیست- نمی توانیم استخاره بکنیم؛ چه در مقام قطع به حکم الله از طریق ادله باشیم و چه در مقام ظنّ و چه در مقام تحیر و شک. اصول فقه شیعه که بسیار عاقلانه و دقیق بنا شده و از منبع جامع وحی الهی و قرآن و قواعد عقلیه بهره می برد، در این امور به ما اجازه استخاره را نمی دهد. حتی اگر کسی به حکم الهی شک هم داشته باشد، قواعدی مثل استصحاب، برائت و احتیاط برای کشف نظر شارع بیان شده است و هیچ فقیهی در طول تاریخ در این مقام استخاره نکرده است.
* استخاره در تشخیص موضوع استحبابی، کراهتی و مباحات جایز است
اما در تشخیص موضوع که چه امری را بین این امور می توان انجام داد و کدام یک را مقدم دانست، در اینجا هم در امور واجب و حرام چنانچه شیخ مفید و سید بن طاووس عبارات متعددی در این باره دارند، استخاره جایز نیست، یعنی در موردی که شخص از انجام عملی نهی شده است، نباید انجام دهد و نمی توان استخاره کرد؛ یا امر الهیِ وجوبی، وجود دارد، در اینجا نیز استخاره جایز نیست و واجب و حرام را نمی شود با استخاره ترک کرد و یا مرتکب شد.
سید ابن طاووس در کتاب کشف المحجة به فرزندش می گوید: برای پادشاهی که می خواست من او را ببینم و برای او استخاره کنم، نوشتم که سابقاً این کار را برای پادشاهان دیگری انجام می دادم ولی خداوند متعال به من عنایتی کرد که فهمیدم استخاره در این موضوع دور از صواب است.
استخاره در موضوعات جایز است ولی در اموری نیز جایز نیست؛ در مساله ای که حکم شرعی را می دانیم، نمی توانیم استخاره کنیم.
در تعارض دو مستحب مثلاً وقتی مانده ام که امروز روزه بگیرم یا هزار صلوات بفرستم و نمی دانم ثواب کدام یک بیشتر است و کدام یک در حال من اثر مثبتی دارند و فرض این است که نمی توانم جمع بین این دو کنم؛ در اینجا استخاره فی نفسه اشکال ندارد.
یا در مسأله ازدواج بعد از تحقیق و بررسی کامل و مشورت با اهل خبره و متخصصین مشاوره خانواده، باز شخصی مردد است که این ازدواج به نفع او یا به ضررش است و وقتی محسّنات و بدی هایش را می نویسد، مساوی در می آید، در این حالت شخص می تواند استخاره کند.
ادعاهای مبلّغین احمد الحسن یمانی در مورد تأیید شدن امامت او با استخاره
مبلّغین مشهور احمد ابن حسن و خود او امروزه انحرافی را در جامعه شیعی و اسلامی در مورد اعتقاد به امامت وی مطرح کرده اند و وقتی در مورد امامت وی نص صریح قرآنی یا روایی یا دلیل عقلی نمی یابند به بحث استخاره هایی روی آورده اند که در مورد بیعت با وی از سوی برخی افراد انجام شده و خوب آمده است! و بالتبع بحث طویل عجیبی را در مورد استخاره در کتاب های تبلیغی خود انجام داده اند؛ این بحث در سه بُعد ذیل مطرح می گردد.
* عمومات راجح بودن نتیجه استخاره برای احمدالحسن؛
* روایات؛
* عمل صفوان جمال در مورد استخاره در امامت امام رضا علیه السلام و ارائه آن در کتاب الغیبة شیخ طوسی.
* راجح بودن نتیجه استخاره برای احمدالحسن
دلیل اول که عنوان گردید، این است که می گویند: خیلی افراد برای بیعت با او استخاره کرده اند و این امر عمومی شده که استخاره برای بیعت با وی خوب آمده است.
* تمسک به روایات استخاره
دلیل دوم تمسک به روایات استخاره می باشد. برای این امر متن برخی از آنها مورد بررسی قرار می گیرد.
حدیث اول
عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: «مَا اسْتَخَارَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْدٌ فِي أَمْرٍ قَطُّ مِائَةَ مَرَّةٍ، يَقِفُ عِنْدَ رَأْسِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَيَحْمَدَ اللَّهَ وَ يُهَلِّلَهُ وَ يُسَبِّحَهُ وَ يُمَجِّدَهُ وَ يُثْنِيَ عَلَيْهِ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ، إِلَّا رَمَاهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِأَخْيَرِ الْأَمْرَيْنِ». (قرب الإسناد (ط - الحديثة)، متن، ص: 59)
همچنین ابن طاوس، فتح الأبواب: 240، و علامه مجلسيّ در بحار الأنوار 91: 259 ضمن حديث 9، این حدیث را نقل می کنند.
حدیث دوم
«مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ اسْتَخِرِ اللَّهَ فَوَ اللَّهِ مَا اسْتَخَارَ اللَّهَ مُسْلِمٌ إِلَّا خَارَ لَهُ الْبَتَّةَ.» (الكافي ج3، ص: 470)
روایت دوم از روایت اول صریح تر است و در آن تصریح به این معنی شده که هیچ کسی از خدا طلب خیر و استخاره نکرده است مگر اینکه خدا برای او خیر را نشان داده است. در قسمت نقدها این روایت توضیح داده خواهد شد.
* بیان روایات در کلیپ ساخته شده توسط مبلغین احمد بن حسن
قبل از اینکه کلیپ مورد اشاره در این نشست نشان داده شود، توضیح این مطلب لازم است که احمد بن حسن که خود را فرستاده امام زمان (عج) می خواند یاوری به نام عبدالله هاشم دارد. عبدالله کلیپ های متعددی برای تبلیغ احمد بن حسن ساخته که چند روایت را در این کلیپ مطرح می کند تا بگوید ما نیز برای تشخیص حق امام احمد بن الحسن استخاره می کنیم!.
وی در این کلیپ، احادیثی را که مورد آن، استخارۀ به قرآن نیست، به عنوان استخارۀ قرآن مطرح می کند که یک دزدی آشکار علمی و تهمت به حضرات معصومین علیهم السلام است.
در قسمتی از این کلیپ وقتی صحبت از نماز و معنویات است، نمازگزاری را نشان می دهد که به شکل اهل سنت و دست بسته، نماز می خواند!
در ادامه این کلیپ، بیوت مراجع را نشان می دهد که با قرآن استخاره می گیرند و بعد چند روایتی که ذکر شد را می آورند. سپس خانمی که حجاب اسلامی نداشته و به زبان انگلیسی صحبت می کند، می گوید: با احمدبن الحسن بیعت کرده است؛ در حالی که ابتدا در مورد او شک داشته و بعد از استخاره کردن با قرآن هایی که برای فروش بیشتر، خوب و بد را در صفحات آن نوشته اند (در حالی که هیچ دلیلی وجود ندارد که این خوب و بدی که نوشته اند واقعا عندالله خوب و بد است و بر اساس اصولی مدون شده است) به احمد ایمان می آورد و در حجیت تبعیت از احمد الحسن همین صحبت و فعل این زن بی حجاب که انگلیسی حرف می زند، کفایت می کند!!!
* دلیل آوردن استخاره بر امامت احمد یمانی در کتب مبلغین او
احمد ابن الحسن خود و طرفدارانش بحث استخاره را مفصلاً مطرح کرده اند. مثلا در کتاب "رسالتی آشکار" شیخ ناظم العقیلی از انصار وی که به فارسی نیز ترجمه شده است، می گوید؛ اضافه براین أدلّه ای که گذشت (که تطبیق دادن روایات یمانی به احمد است) یک دلیل دیگری نیز وجود دارد و آن این که اکثر کسانی که به وی ایمان آورده اند، استخاره کرده اند و برای اینها خوب آمده است؛ شاید کوردلان اشکال کنند که استخاره حجت نیست.
مؤلف این کتاب در پاسخ به منتقدین وی که همه فقهای شیعه هستند، در ص 14 می گوید: امامت احمد یک حقیقت غیبیّه است و در قضایای غیبی باید استخاره کرد!
با این جملۀ خودش تلویحاً می پذیرد که نصّی در تأیید نماینده امام زمان و مأمور حضرت ولی عصر بودن او نداریم و برای این مهم باید استخاره کرد!.
* تمسک به استخاره صفوان جمال در امامت امام رضا علیه السلام
نویسنده کتاب سپس به این بحث می پردازد که وقتی در امامت یک امام شک کردیم، باید استخاره کنیم، می گوید: در کتاب ماوراء الفقه پدر شهید صدر این مطلب آمده است و در این باره به این کتاب نگاه کنید.
سپس روایات متعدی در رجحان استخاره بیان می کند به وصیت امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام که در پایانش آمده است؛ خالص باش و زیاد طلب خیر از خدا بکن.
همچنین وی در قسمتی از این بیان به حدیث صفوان جمال که در مورد امامت امام رضا علیه السلام آن را با استخاره پذیرفته است، اشاره می کند که این مطلب در کتاب الغیبة شیخ طوسی آمده است که این را بیشتر توضیح خواهیم داد.
یا عبدالرزاق انصاری در کتاب خود در تأیید بیعت با وی می نویسد؛ از راه های شناخت غیب، استخاره است که سیرۀ متشرّعه و نصّ شرعی بر این امر داریم؛ سپس همان روایت دوم که در اول این بحث بیان شد را می آورد و چنین ترجمه می کند: «به خدا قسم مسلمانی استخاره نکرد مگر اینکه خیر را خدا به وی نشان داد» و منبع آن را کتاب «وسائل» و «الکافی» ذکر می کند که روی این موضوع بحث خواهد شد.
پاسخ به شبهات
* پاسخ به عمومات رجحان استخاره
اگر قرار باشد انسان با استخارۀ چند نفر مسأله هستی شناسی را اثبات کند، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی ماند، مثلاً یکی می گوید: استخاره کردم که به حج بروم یا خیر؛ چون بد آمد، دیگر نمی روم!. آن یکی می گوید: استخاره کردم که نماز بخوانم یا نه، خوب نیامد و نمی خوانم!.
انسان نمی تواند با توسل به استخاره مباحث عمیق و مهم عقیدتی و فقهی را بررسی کند؛ چون در این صورت احکام الهی تعطیل خواهد شد.
اگر در مسأله طهارت، قضاوت، ثابت بودن ماه و هر مسایل شرعی دیگری نیز بخواهیم استخاره کنیم، آیا عقل این مسأله را می پذیرد!؟ آیا عقل می پذیرد که من زمام امر خود را به کسی بدهم که هیچ یک از بزرگان و مراجع، وی را تأیید نکرده اند ولی چون استخاره برای بیعت با او خوب آمده، او همان یمانی است؟! بی شک هیچ انسان عاقل بالغی این روش را در مسائل هستی شناسی و عقیدتی مهم پی نمی گیرد.
* پاسخ تمسک به روایات استخاره
روایات باب استخاره از سوی زیدیه، اسماعلیه و اهل سنت نیز به معنای خاصی در کتب آن ها وجود دارد؛ آیا این فِرَق قائل هستند که اگر استخاره کردند باید در مورد عقاید خود عدول کنند!؟ آیا دین ما این قدر سهل البنا است که با یک استخاره عنان دین خود را به یکی بسپاریم و با استخاره ای عنان کار را از دست امامی باز پس گیریم!.
"إِستَخِراللهَ" یعنی قبل هر کاری از خد طلب خیر کن نه اینکه قبل هر کاری استخاره کن! این مبلغین احمدالحسن معنای روایت را طوری بیان می کنند که این طور بیان نشده و فقط مقصد آن ها را تأمین می کند.
نکتۀ دیگر این که اصلاً این روایات در مورد استخارۀ متعارف نیست. همان گونه که بیان شد، استخاره از ماده خیر و به معنای طلب خیر است نه به معنای طلب استخاره از قرآن! که بر پایه حدسیات بنا شود، آن هم در این مسایل مهمی که قرار است یمانی یاور امام زمانی باشد که می خواهد در این عصر یا بسیار پیشرفته تر امام عقول و نفوس عالم گردد! آیا با چنین روشی می خواهید فقه بین المللی و حکومت جهانی امام زمان (عج) را پی ریزی کنید!؟
سید ابن طاووس در کتاب فتح الأبواب و طبرسی در مکارم الاخلاق که از مصادر بحار است، فصول متعددی را در مورد استخاره آورده است و شما می بینید بیش از دو سوم آنچه که آورده است در مورد طلب خیر کردن از خدا قبل از کارها و توکل به الله برای تقویت نگاهِ وسیله ای به عالم می باشد نه استخاره به قرآن و تسبیح که اساساً بعد از تفکر، تحقیق و مشورت است نه قبل هر کار!.
این ترجمه های غلط و اشتباهی که از روایات توسط اعوان و یاران احمدالحسن صورت گرفته با چه هدفی می باشد. از روایات مورد بحث در کتاب مکارم الاخلاق در باب [صلاة الاستخارة و آدابها] که اساساً موضوع نماز استخاره است که قبل انجام کارهای مهم تشریع شده که توکل به خدا کنیم، متن روایت چنین است؛
«قَالَ الصَّادِقُ (ع) إِذَا أَرَدْتَ أَمْراً فَلَا تُشَاوِرْ فِيهِ أَحَداً حَتَّى تُشَاوِرَ رَبَّكَ قَالَ قُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ أُشَاوِرُ رَبِّي قَالَ تَقُولُ أَسْتَخِيرُ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ تُشَاوِرُ النَّاسَ فَإِنَّ اللَّهَ يَجْرِي لَكَ الْخِيَرَةَ عَلَى لِسَانِ مَنْ أَحَب» (مكارم الأخلاق، ص: 318)
امام صادق می فرماید: وقتی اراده کاری را کردی قبل از مشورت با مردم با خدای خود خلوت و مشورت کن. راوی می پرسد چطور با خدای خود مشورت کنم؟ امام می فرماید؛ صد بار بگو از خدا در این مسأله طلب خیر دارم و سپس با مردم مشورت کن که در این صورت خدا در زبان کسی که با او مشورت می کنی خیر تو را قرار خواهد داد.
اینجا اساساً قرآن و استخارۀ قرآنی و تسبیحی مطرح نیست. روایات متعددی در کتاب سیدبن طاووس آمده و جالب این است که این روایات را یاران این مدعی یمانی تقطیع کرده و کامل نیاورده اند.
* عمل صفوان جمال در مورد استخاره در امامت امام رضا علیه السلام
روایتی از صفوان جمال در کتاب الغیبة شیخ طوسی آمده که واقفیه آن را در رد شیعیان می آورند. واقفیه در امام کاظم علیه السلام توقف کرده اند و معتقدند، وی امام زمان (عج) می باشد و در رد قول امام بودن امام رضا علیه السلام این روایت را مطرح کرده اند که صفوان می گوید: در مورد امامت امام رضا علیه السلام استخاره کردم و خوب آمد و فهمیدم او امام من است!. واقفیه می گویند: ببینید یکی از شیعیان با تمسک به استخاره شیعه شده است و این را سبب استضعاف عقیده شیعه دانسته اند.
* دلائل وهن تمسک به حدیث صفوان توسط مبلغین مدعی یمانی
* شیخ طوسی این روایت را در مقام پاسخ به واقفیه بیان کرده و می گوید: این دلیل ما شیعیان نیست.
* اگر هم روایت درست باشد تنها فعل صفوان جمّال است و ما این فعل را تأیید نمی کنیم؛ فعل صحابی امام رضا علیه السلام حجت شرعی نیست که بدان تمسک کنند. بعد مبلّغین احمدالحسن این مطلب را برداشته اند و به کتاب شیخ طوسی استناد می کنند که وی این روایت را بیان کرده است اما آنچه این افراد فهمیده اند از نقل شیخ طوسی استفاده نمی شود.
* شیخ طوسی این رویه را رد می کند که بتوان با استخاره امام را شناخت. می گوید "بأی شیئ قطعتَ علی أنّ علیِ ابن موسی الرضا، امامٌ"
* به علاوه این روایت را واقفیه آورده اند و انقراض سندی دارد و شیخ طوسی آن را از واقفیه نقل می کند.
* توضیحات پایانی استاد حجّامی در عدم وجوب عمل به استخاره
اکثر مطالب را کارشناس محترم توضیح دادند، مطلبی که باقی ماند در جواز عمل نکردن به استخاره متعارف می باشد که معمولا فقها می گویند: اصل اولی این است، کسی که استخاره می کند به استخاره خود عمل کند ولی از تعابیر اینها جواز عمل نکردن نیز استخراج می شود و کسی به وجوب عمل به استخاره قائل نیست.