به گزارش خبرگزاری«حوزه»، تفاوت های خمس با مالیات وهمچنین اشتراکات این دو از سوی صاحبنظران و کارشناسان حوزه در نشست علمی- تخصصی" تاثیر خمس بر اقتصاد اسلامی "، در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم بررسی شد.
حجتالاسلام والمسلمین حسن آقا نظری، رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ابتدای این نشست گفت: اگر بخواهیم بحث تاثیر خمس در اقتصاد اسلامی را بررسی کنیم، باید بدانیم خمس در شریعت اسلام به گونه ای تشریح شده است که با زکات ارتباط قوی و تنگاتنگی دارد و برای دیدن تأثیر خمس در اقتصاد باید در کنارآن بحث زکات را نیز داشته باشیم تا ببینیم این دو عنوان در کنارمالیات اسلامی چه تأثیر در اقتصاد دارند
وی با بیان اینکه خمس یک حق مالی خاص است که عبادت نیز محسوب می شود اظهار داشت: در مالیات های عادی و رسمی نمی توان کاری کرد که هم حق مالی باشد و هم عبادت محسوب شود.
عبادت به حساب آمدن کاری ،دست انسانها نیست بلکه عبادت محسوب شدن این عمل فقط دست شارع است، لذا در مورد خمس صاحب عروة می گوید؛ «اگر حاکم شرع شخصی را به پرداخت زکات واجبش مجبور کرد و طرف چون مجبور است نتوانست قصد قربت کند، حاکم از طرف او قصد قربت میکند».
حجت الاسلام ضیا الدین کیاء الحسینی، عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه مفید نیز در این نشست با بیان این مقدمه که؛ اگر آیات قرآن را مرور کنیم دو واجب مالی در قرآن مشهود است، گفت: اصلی ترین موضوع اقتصادی که در قرآن مطرح شده دو بحث خمس و زکات است، گرچه بعضی الزامات مالی دیگر مثل کفارات نیز در قرآن موجود است ولی مبتلا به مال عموم نیست .
*26 آیه قرآن پیرامون زکات
در مورد خمس تنها یک آیه در قرآن موجود است، ولی در مورد زکات 26 آیه وجود دارد که غالبا کنار نماز آمده است و تنها منحصر به زکات واجب نیست، علامه طباطبائی اثبات می کنند؛ زکاتی که در قرآن کنار نماز می آید در مورد رابطه انسانها باهم بیان شده است، همانطور که نماز رابطه انسان با خداست و از آیات مختلفی این معنی را اثبات می کند که این زکات در ادیان قبل نیز موجود بوده است؛
بنابر تبیین علامه، خمس یک بخشی از زکات قرآنی وهر نوع ارتباط انسانی بین انسانها است که ثمره توجه به خداست و در حقیقت مومن نباید بی خیال مسائل اجتماعی باشد و جزء مهم این زکات قرآنی، زکات مالی می باشد و زکات مالی قرآنی، اعم از خمس شرعی است.
*تفاوت های ماهیت اقتصاد اسلامی با اقتصاد متعارف
حجت الاسلام و المسلمین آقا نظری در پاسخ به سوال دبیرنشست که ماهیت اقتصاد اسلامی چگونه شکل میگیرد و چه زاویهای با اقتصادهای روزمره دنیا داردو همچنین اهدافی را اقتصادهای متعارف پی گیری می کنند ، چگونه با اقتصاد اسلامی مشترک وچگونه جدا میباشد؟ بیان داشت: فرض بگیریم، یک اقتصاد اسلامی داریم که تمایزاتی با اقتصاد های دیگر دارد، تمایز اساسی این است، اقتصاد متعارف بین المللی، اقتصاد پولی است و بحث اساسی این است که؛ از چه مسیری می خواهیم این پول را به جریان بیندازیم، ولی بحث اصلی در اقتصاد اسلامی سود نرخی ، پولی و پول زائی پولی نیست، بلکه سود سرمایه جانشین سود بهره پولی میباشد و باید نرخ این سود را جانشین نرخ بهره کنیم، اگر این اتفاق رخ دهد، اقتصاد ما اسلامی است و إلا اسلامی خواندن آن درست نیست.
این نرخ سود سرمایه در تولید و توزیع درآمد تاثیر مستقیم دارد و یکی از تمایزات اقتصاد اسلامی با اقتصاد های متعارف است و ما با اقتصاد پول محور و متکی بر نرخ بهره بعید است بتوانیم اشتغال و کار ایجاد کنیم.
اگر جامعه ای نرخ بهره را بردارد واز مسیر نرخ سود پول را به جریان بیاندازد این جامعه اسلامی است.
حجت الاسلام کیاء الحسینی نیز درپاسخ به این سوال که؛ دو مقاله در چگونگی تاثیر خمس بر درآمد مردم و جامعه ارائه کرده و خمس چه پیامدهایی در اقتصاد اسلامی دارد؟ گفت : باید دید اساساً خمس به چه چیزهایی و در کدام شرایط تعلق می گیرد، خمس اعم از سودهای حاصل از کسب و کار ما زاد بر معونه در شرایطی که درآمد واقعی باشد، تعلق می گیرد ولی به عقیده ما خمس از شرایط حکومت اسلامی نیست و بدون حکومت یا یک حکومت در سایه با اذن امام معصوم(ع) یا فقها نیز ممکن است جاری باشد تا در موارد متعین خود مصرف شود.
*تعریف مالیات و تفاوت های آن با خمس
مالیات را در دنیای امروزی به مال پرداخت شده یک جانبه اجباری از طرف شرکت ها و خانوار برای دولت تعریف کرده اند.
الزام آوربودن و اینکه خمس مالیات بردرآمد است و بر اساس دوره زمانی معینی باید پرداخت شود از اشتراکات خمس با مالیات است.
بنابراین دولت برای اهدافی مالیات را اخذ می کند و این اهداف قابل تغییر است، اما خمس بر هفت مساله معین واجب می شود، هر چند امام خمینی ره می گوید، در غیر موارد مذکور در آیه شریفه نیز با نظر فقیه می توان مصرف کرد، ولی به صورت کلی خمس یک حیثیت اجتماعی دارد و نیاز به حکومت ندارد مالیات اساسا در حکومت ها مطرح است.
مطلب دوم این است که در تعیین هزینه برای خمسِ درآمد یکساله هزینه های سرمایه گذاری جدا می باشد و خمس ندارد و همچنین هزینه های مصرفی خانوار استثنا می شود و به طور کلی خمس، موارد معینی برای مصرف دارد که توسط امام معصوم(ع) یا نائبش برای مصارف شش یا هفت گانه که در آیه ذکر شده و در کتب فقهی بیان گردیده، مصرف می شود.
تفاوت بعدی این است که خمس واجب دینی است و برعهده سرپرست است و او باید نیت کند و قصد قربت در آن شرط است، اما چون واجب است باید به افراد ذی صلاح پرداخته شود.
خمس اعم از این است که دولت مرکزی ولائی در کار باشد یا نه، برخلاف مالیات که باید دولت مرکزی موجود باشد.
اختلاف بعدی در مصارف خمس است که به علت نصوص در موارد معینی باید مصرف شود، بر خلاف مالیات که قابل تغییر می باشند، زیرا اهداف مالیات قابل تغییر است و حکومت ها می توانند پایه و اهداف مالیات را تغییر دهند.
اهداف مالیات مثل توزیع در آمد و هدایت مصرف و هدایت صادرات و جلوگیری از تورم می باشد که در علل پرداخت مالیات بیان شده است.
مصارف مربوط به خمس معین است و از طرف شارع است، ولی مصارف مالیات از سوی قانون گذار تعیین می شود.
در تبیین مالیات قانون گذار براساس دموکراسی عمومی، قانون مالیاتی را معین می کند و دست ما انسان ها است ولی در خمس شارع مقدس آن را معین می کند و در رابطه با عدم پرداخت خمس علاوه بر ضایع کردن حق، معصیتی نیز انجام داده ایم ،این تفاوت چنین است کسی که خمس نمی دهد علاوه بر این که مرتکب یک خطای قانونی است و حقی را هم ضایع کرده و کار او معصیت نیز محسوب می شود، ولی مالیات به عنوان اولی معصیت نیست، هرچند با عنوان ثانوی چون حق را ضایع کرده و از باب اینکه به موجب "اوفوا بالعقود" باید این را پرداخت می کرد، دچار معصیت نیز شده است، ولی اینجا مطرح نیست که گناه مستقلی وراء تضییع حقوق انجام داده است.
تفاوت بعدی این است که ولی فقیه و مرجع تقلید خمس را اخذ و به فقرا پرداخت می کنند.
حجت الاسلام و المسلمین آقا نظری نیز در ادامه بحث تفاوت های میان خمس و مالیات گفت : خمس به عنوا ن یک امر مهم در اقتصاد می تواند اهداف کلان اسلامی را تامین کند، هر چند مالیات نیز یک مساله مهم است.
مالیات دولتی متعلق اصل پول و درآمد سالیانه افراد است، ولی خمس متعلق به سود مازاد بر معونه و استفاده سالانه خانوار و صاحب شرکت ها می باشد.
*تاثیرخمس در اقتصاد اسلامی
اما بحث تاثیر خمس در چند محور مطرح است، یکی اینکه خمس همیشه یک پنجم سود مازاد است برخلاف مالیات که چنین نیست و پلکانی است و یک حساب و تناسب ثابت ندارد و گاهی حتی تا سقف نود درصد سود نیز در برخی کشور ها بالا رفته است.
بحث دوم؛ پایه خمس است که متعلق خمس است؛ یکی سود ما زاد و یکی اصل سرمایه می باشد.
بحث سوم؛ بحث تاثیر این خمس برسرمایه گذاری است
بحث چهارم؛ تاثیر پرداخت خمس بر پس انداز ها می باشد.
تاثیر معکوس مالیات تصاعدی بر تولید
یکی از مباحثی که در دنیای امروز بحث بسیار پیچیده ای است، این است که با چه مالیاتی در دنیا جلو برویم، حتما می دانید در دنیا نرخ مالیات ها تصاعدی است و اگر پنجاه هزار تومن سرمایه دارم دولت، می گوید، مالیات شما ده هزار تومن، یعنی یک پنجم می باشد، ولی اگر شخص دیگری دویست هزارتومن داشته باشد مالیات برای او یک چهارم می شود.
قانون گذارها و مالیات گمارنده ها در حکومت های دنیا می گویند، این کسی که درآمدش کمتر بوده با کسی که درآمد او بیشتر بوده نرخ واحد مالیاتی نخواهند داشت و این نرخ پلکانی و تصاعدی می شود، یعنی نرخ مالیات به نسبت سود و درآمد تصاعدی است، در حالی که ما در خمس این تصاعد را نداریم ،کسی که درآمد اضافه بر خرج سالش و ما زاد معونه او پنجاه هزارتومن است، خمس او یک پنجم است وکسی که درآمد مازادش دویست هزار تومن است، باز یک پنجم خمس دادن براو واجب است، هردو یک پنجم باید پرداخت کنند و نرخ ثابت است و تصاعدی، نیست البته یک نرخ تصاعدی دارد که اقتصاددانان مالی به این می گویند نرخ تصاعد تناسبی نه تصاعد پلکانی، بنابراین نرخ مالیات را، به خاطر اهدافشان تصاعدی کردند و این اهداف در خمس مطرح نیست.
مثلاً، اگر مردی به تنهایی در انگلستان کار کند، یک نرخی برای پرداخت مالیاتش دارد، ولی اگر زن و مرد هردو کار کنند، نرخ تصاعد دارد و در بسیاری از موارد به این نتیجه میرسند چرا باید هردو کار کنند و ترجیح می دهند بعضی وقت ها زن و برخی وقت ها مرد کار کند، این بحث در مورد تولید باعث می شود، هیچ کس دنبال تولیدات نرود.
ولی در نرخ خمس یک مبلغ ثابت تصاعدی تناسبی موجود است، یک پنجم است، چه ده هزار تومان باشد و چه دویست هزار تومان، باهم فرق ندارند.
نتیجه تصاعد مالیاتی، توجیه کار کردن را از مرد وزن میگیرد، هر چند به ظاهر نرخ تصاعدی چیزخوبی است، ولی شدت نرخ تصاعدی باعث می شود، کسی کار نکند و در بحث سرمایه گذاری بسیار تاثیر دارد، ولی نرخ خمس یک نرخ خاصی است و نرخ تناسبی با گرایش تصاعد خفیف و ثابت است.
بنابراین یکی از جاهایی که خمس ویژگی پیدا می کند نرخ اوست که تصاعدی نیست و چون تناسبی است، آثار خاص خود را دارد.
حجت الاسلام کیاء الحسینی در ادامه این نشست، در پاسخ به این سوال به نظر شما افزایش تصاعدی مالیات چه تاثیری بر اقتصاد می تواند داشته باشد؟ گفت: اهداف مالیات در قرن گذشته یک مدت رشد و یک مدت هدایت مصرف بود و اهداف دیگری نیز در پی خود داشت که به تغییرآن در 1930 تا 1970 و انقلاب کینزی اقتصادی در مقابل نئو کلاسیک ها انجامید و در آن دخالت دولت، در زمینه های اقتصادی و اجتماعی مبنای نظری و عملی پیدا کرد و عملا دولت ها موظف شدند مالیات تصاعدی از شرکت ها و خانوار دریافت کنند.
در جلسه ای که با وزیر فعلی اقتصاد داشتیم می گفت؛ در انگلستان مالیات حتی تا 80 و 90 در صد نیز بالا گرفت و انگیزه کار اقتصادی از تولید کنندگان را گرفت و نتیجه معکوس داد
در برخی کشور ها تا 25 درصد مالیات وجود دارد و هرچه سرمایه ودرآمد بالا تر باشد منحنی مالیات نیز تغییر و تشدید می یابدو وقتی نرخ مالیات رابالا ببریم حتماً جلوی فعالیت اقتصادی را می گیرد.
حجت الإسلام المسلمین آقا نظری در پایان این نشست با اشاره به تفاوت نگاه خمس با مالیات در مواجه با دهک های مختلف درآمدی بیان داشت :در تعلق خمس هرچه خانوارها فقیرترند سهم هزینه کرد آنها از درآمد بیشتر و سود مازاد کمتر است، لذا خانواراز طبقه سوم با چهارم به بعد که نمی توانند پس انداز کنند و سود مازاد ندارند، خمس به درآمد آنها تعلق نمی گیرد، هر چند خمس به اصل سرمایه ایشان تعلق دارد.
همه می دانیم مازاد بر معونه مشمول خمس می باشد و طبقات پایین تر اساسا مشمول پرداخت خمس نمی شوند ولی هرچه بالا تر برویم پرداخت خمس بیشتر خواهد بود
اما دربررسی نسبت مالیات با درآمد می بینیم، هرچه درآمدها بالاتر است، نرخ مالیات بیشتر می شود ولو اینکه سود مازاد بر معونه سالانه نداشته باشد، لذا در شرایط تورم فقراء ضرر خواهند کرد.
در خمس فقط نباید در مصرف اسراف داشته باشی و إلا بر مصرف سالانه خمس تعلق نمی گیرد و از طرفی افرادی که درآمدشان مساوی با خرج سالشان است، خمس ندارند.
تهیه وتنظیم: حامد حسن زاده
نظر شما