به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب یادشده در سی و چهارمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، در گروه دین، بخش عرفان به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد.
* گزارش مختصری از کتاب
در توصيف كوتاه از رسالة الولاية علامّه طباطبائي، مي توان آن را اثري عرفاني دانست كه از آغاز تا انجام از منبع وحياني بهره برده و با دستمايه هاي حكمي و عرفاني اعم از نظري و عملي به واكاوي حقايق پيدا و پنهان منبع ديني پرداخته است تا به درستي «عرفان اصيل اسلامي شيعي» را عرضه نمايد؛ عرفاني كه از هر نوع شطحي وارسته و از هر گونه شذوذي پيراسته است و از هر جهت بي شائبه است؛ هم به لحاظ مصنّف، تصنيف و منبع و هم به جهت انديشه اي كه اين همه را همراهي مي كند.
از ويژگي هاي اين اثر ممتاز، هم افزايي مناسبات علمي و روابط روحاني استادي همچون علاّمه طباطبائي با شاگردي همانند استاد آيت الله العظمی جوادي آملي است. اين دو نسل كه از حسنات روزگار معاصر و دست پروردگان قرآن و عترت در دوران كنوني مي باشند، آنچنان به هم نزديك اند كه سخن يكي در اثر ديگري و بنان يكي در بيان ديگري بازتاب مي يابد.
این کتاب شامل: مقدمه ای درباره «علم عرفان»، تحریر مقدمۀ کتاب رسالة الولایه و بیان عصاره ای از محتوای آن و تحریر فصول پنج گانه است. هر فصل از فصول پنج گانه نیز دارای دو مقام: مقام اول ادله عقلی و مقام دوم ادله نقلی، و هر مقام نیز شامل تحریر اجمالی، تحریر تفصیلی و اشارات است.
مرحوم علامه طباطبايي در کتاب «رسالة الولايه» در پنج فصل با استفاده از ادله عقلي و نقلي به اثبات راه عرفان و مقام ولايت و باز بودن اين راه و بيان طريق باريابي به اين مقام منيع مي پردازد.
«باطن داشتن ظاهر دين»، «سنخ اسرار باطني شريعت»، «اختصاصي نبودن دستيابي به امور دروني و حقايق باطني»، «راه رسيدن به امور و حقايق باطني» و «آنچه انسان با کمال خويش به آن مي رسد» فصول پنج گانه این کتاب می باشد.
استاد علامه طباطبايي(ره) چون خود همانند بعضي از اساتيد خاص خويش سالک اين طريقت و راهيِ اين راه بود، توانست سفر نامه اي بنويسد که همان «رسالۀ ولايت» است.
زندگينامه در متن تاريخ مي گذرد و «سفرنامه»، «سير من الخلق الي الحق» را بازگو مي کند و انسان سالک تا اين طريق را نرفت و راه را از نزديک نپيمود، توان بازگويايي اسرار آن را ندارد، همچنین توفيق بازگو کردن همه اسرار براي ديگران، نصيب همۀ ره پويان اين راه نشد، يا بعضي نخواستند بگويند؛ ولي حضرت علامه طباطبايي از معدود علماي راهي اين راه بود که به مقدار اينکه راه را طي کرد توانست رموز آن را براي ديگران بازگو کند؛ يعني «مشهود» را «مبرهن» کند. آن توانايي در استاد علامه بود که «حضور» را «حصول» و «مشهود» را «مفهوم» و «عرفان» را در خدمت قرآن «برهان» کند؛ به قلم بياورد و بتواند آنچه را يافت مستدل کند.
نظر شما