شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
شهر عجلون اردن

حوزه/ در محل ملاقات حضرت موسی و خضر معبدی ساخته شده که بعدها تبدیل به مسجد شده است.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» کتاب «موسوعة الرسول المصطفی(ص) » شامل مطالبی درباره ابعاد مختلف پیامبر گرامی اسلام در سال ۲۰۰۲ میلادی در بیروت به چاپ رسید.

دکتر مصطفی بن هاشم زين الدین نیز در این موسوعه به توصیف سرزمین اردن و مشاهد برخی پیامبران الهی از جمله حضرت خضر و موسی (علیهماالسلام) پرداخته که توسط محقق فقید حجت الاسلام والمسلمین علی آل کاظمی ترجمه شده است.

سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» بخش هفتم ترجمه این استاد فقید را تقدیم خوانندگان ارجمند می کند. 

محل ملاقات حضرت موسی با حضرت خضر (علیهماالسلام)

مشهد دوم: از مشاهد مشرفه پیامبر خدا حضرت موسی (علیه السلام) در این بقعه ها آن است که وقتی موسی در دوران سرگردانی قومش آمد تا با بنده صالح خداوند حضرت خضر (علیه السلام) ملاقات کند، با جوانی به نام یوشع بن نون (علیه السلام) همراه شد و نزدیک صخره به خضر (علیه السلام) پیوست ، همان طور که قرآن مجید در سوره کهف داستان آن را بیان کرده است .

این صخره نام قدیمی شهر تاریخی " کرک " است که کتاب مقدس از آن یاد کرده است و در ۱۰ کیلومتری جنوب موته قرار گرفته است که عمر این شهر و تاریخ سکونت در آن به ۷۷۵۰ سال می رسد .

هنگامی که پیامبر خدا موسی با خضر (علیهماالسلام) ملاقات کرد و از او درخواست نمود که او را همراه خود ببرد و از آنچه خداوند به او داده است به او بیاموزد، حضرت خضر در پاسخ موسی فرمود : " تو طاقت صبر کردن بر چیزی را که از آن بی خبر هستی نداری "، محل ملاقات حضرت موسی و خضر موضعی است کوچک که در آن محل چاهی وجود دارد و این محلی از قدیم به عنوان یک محلی مقدسی شناخته شده است .

در این جایگاه معبدی ساخته شده است که مسیحیان هنگامی که به اینجا آمده اند این معبد را می سازند. این معبد بعدها تبدیل به مسجد شده و دوباره تبدیل به یک کنیسه شده است و الان این محل به مقام حضرت خضر(ع) معروف است.

سه مقام و مشهد دیگر حضرت خضر

حضرت خضر این مرد صالح سه جایگاه و مقام دیگر هم دارد که در آن مقام ها داستان های او با موسی شکل گرفته است.

یکی از این مقام ها در منطقه ای است که به نام " ماحصل " خوانده می شود که در ساحل دریاست. آنجایی که حضرت خضر کشتی را سوراخ می کند و در این جایگاه مقامی ساخته شده است که از سنگ های آن کاملا روشن است که این جایگاه جدا قدیمی است و بنای آن چندین بار تجدید شده است و در هر عصری بر آن چیزی اضافه شده است .

جایگاه دوم در " عجلون " است ، آنجایی که حضرت خضر آن کودک را می کشد و در این جایگاه ساختمانی دارای قوس های متعدد ساخته شده است که در آن بنا تخته سنگی های بزرگی به کار رفته است که این طاق های قوسی اکثراً تخریب شده و تنها بعضی از این قوس ها باقیمانده است .

جایگاه سوم در " بیت الرأس " است ، آنجایی که اهل آن قریه به آنان غذا ندادند و دیواری را که می خواست فرو بریزد از نو ساخت و بر پا داشت.

که در این جایگاه نیز سنگی های بزرگی و پراکنده دیده می شود که درغربت به سر می برد و آن مقام در مدینه ناصره در فلسطین قرار گرفته است.

مشهد سوم: از مشاهد مشرفه که به حضرت موسی (علیه السلام) تعلق دارد و در این بقعه های متبرکه قرار گرفته است و آن مشهد عبارت است از جایی که خداوند به موسی فرمان داد که از سرزمین مصر به سرزمین میعاد رفته و بدین منظور از دریا عبور کردند و وارد شدند به سرزمین های بی آب و علفی که درختی نداشت.

ولی قوم موسی بر این سختی صبر نکردند و درخواست های زیادی از موسی کردند و چون عادت به بت پرستی کرده بودند از او هم خواهان پرستش بتان شدند که دچار ذلت و خواری گشتند.

و همین طور ترسی که داشتند و حاضر نبودند وارد سرزمین موعود اریحا شوند و لذا این سرزمین سالیان دراز بر آنان حرام شد و گرفتار سرگردانی در آن بیابان شدند.

مشاهد دیگر حضرت موسی در اردن

در اینجا مشاهد دیگری برای حضرت موسی(ع) در سرزمین سرگردانی وجود دارد که همگی در اردن قرار دارد.

یکی از این مشاهد و جایگاهها عبارت است از محل وفات برادرش هارون (علیه السلام) که وزیر و جانشین او بود که حضرت موسی او را در کوه "هور" و "عاد " دفن کرد و موسی به آنان خبر فوت هارون را داد که بنی اسرائیل موسی را متهم به قتل برادرش هارون کردند تا این که خداوند به منظور روشن شدن جریان مرگ هارون او را بر روی تختی بین زمین و آسمان به بنی اسرائیل نشان داد که دیدند در بدن او اثری از کشته شدن وجود ندارد!

جایگاه دیگر: آنجایی است که خداوند او را به تمامی سرزمین موعود مسلط گرداند که این کوه در شرق شهر " فسيفساء " واقع شده و مشرف است بر مصب نهر اردن و شهر اریحا که به آن کوه " صیاغه " گویند که به زبان سریانی " صیغه " به حد و مرز گویند .

چه بسا به این کوه این اسم را داده اند تا دلالت کند بر این که حضرت موسی (علیه السلام) می میرد و در آنجا دفن می شود و نمی تواند به سرزمین موعود برسد که اینجا مرز و حدی بوده است بین او و سرزمین موعودش .

بر سر قله این کوه برای پیامبر خدا حضرت موسی (علیه السلام) مقامی بنا شده است و آنجا معبد کوچکی ساخته شده است که تبدیل به یک کنیسه گشته است و به علت زلزله هایی که اتفاق افتاده است این معبد ویران شده و بعضی از کتاب ها یادآوری می کنند که تابوت عهد قدیم که مشتمل بر الواحی است که مخفی شده در همین کوه از ترس دستبرد حاکم وقت قدس در آن زمان " نبو اخذ نصر " پنهان شده است .

در اینجا نظری است که نمی شود آن را نادیده گرفت و آن این که موسی وقتی که از خداوند درخواست رؤیت جمال حق نمود : « رب أرني أنظر إليك) یعنی : " خداوندا خود را به من نشان بده که ترا ببینم."

خداوند پاسخ داد: (لن تراني و لکن انظزالی الجبل) یعنی : مرا هرگز نخواهی دید و لکن به ان کوه نظر کن. و این همان کوهی است که خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده است.

بیشتر مطالعات تاریخی و آثار باستانی که اخیرا انجام گرفته است و به این وقایع حضرت موسی(ع) در دوران چهل ساله سرگردانی قوم بنی اسرائیل مربوط می شود، بنابر آنچه در کتاب مقدس بیان کرده است و آن را به نام "بریه الانبیاء" نام نهاده است مانند چشمه هایی که بر اثر ضربه زدن عصای موسی بر آن جاری گشته است و دیگر موارد عمدتاً در سرزمین اردن اتفاق افتاده است.

 * لازم به ذکر است با توجه به نقل های متفاوت تاریخی ، خبرگزاری «حوزه» محتوای اینگونه مطالب را رد یا تایید نمی کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha