حجت الاسلام و المسلمین سید صادق محمدی رئیس انجمن فقه و اصول حوزه علمیه قم در گفت و گو با خبرگزاری«حوزه» به موضوع خطر سکولار فقهی وکلامی در حوزه اشاره کرد و گفت: کلمه سکولار، ریشه لاتینی دارد و دارای ابعاد مختلفی است، گاهی درباره جدایی دین از جامعه، جدایی دین از سیاست و بعضی اوقات جدایی دین از سیاست و جامعه معنا می شود.
سکولار یعنی؛ حکومت و فرهنگ جامعه آن هر دو با هم سکولاریزه شده و جامعه ای در پرتو این حکومت تبدیل به جامعه سکولاری شده باشد.
تاریخچه سکولار در برخي از كشورها
این مسئله در گذشته در دوران آتاتورک و رضا خان و در جامعه فرانسه مشهود بوده؛ در زمان رضا خان و آتاتورک، مخالفان دین به دنبال ایجاد جامعه اي بودند تا بتوانند دین را از جامعه جدا کنند.
اما در فرانسه سکولار از حکومت آغاز و در زمان فعلی به جامعه آن نيز رسوخ پیدا کرده و يكي از شواهد آن ممنوعیت حجاب است.
اما در ایران بر خلاف کشورهای دیگر، دشمنان اگر چه در مورد سکولاریزه کردن حکومت و جامعه، با وجود عالمان دین به موفقیت نرسیدند، ولی همیشه و درطول تاریخ در اندیشه سکولاری کردن جامعه از دین بودند و هستند و حتی اتفاقاتی را رقم می زنند تا جامعه را از دین تهی نموده و بر دین غلبه کنند.
وقتی سخن از جامعه می شود، حوزه را هم شامل می شود، یعنی دشمنان برای غلبه بر دین، جدایی دین از سیاست و جامعه، درفکر سکولاریزه کردن حوزه می باشند. اگر به این موفقیت برسند، سکولاریزه کردن اسلام از جامعه و حکومت آسانتر خواهد بود.
رويكردهاي مختلف در مواجهه با فقه
در سال1036 محمد امین استرآبادی از دنیا رفت، ولی مکتبی به نام اخبار گرایی در حوزه تأسیس کرد که تا سال 1205(تقریبا دو قرن) بر حوزه های شیعه سیطره داشت.
استرآبادی معتقد بود« ابن جنید و ابن عقیل، عقل گرایی را در مورد مباحث حوزوی رایج کرده اند، بعد شیخ مفید، ابن ادریس، علامه حلی، شهیدین و محقق کرکی(رحمه الله عليهم ) این مسلک را ادامه دادند».
استرآبادی درمقابل عقل گرایی، معتقد بود «اخباري گری راه استنباط و برداشت از دين است»؛ و متأسفانه 200سال از سیطره این اعتقاد و طرز تفکر در حوزه گذشت البته نهضت اخباري گري فوائدي هم داشت كه در جاي خود بايد بيان شود ولي حوزه را با نوعی جمود فکری درگیرکرد.
معنای اخبار گرایی
اخبار گرایی که خود انواعی دارد و نوعی از آن اخباري گري افراطي امين استرآبادي در مقابل اصول گرایی است، دارای مباني خاص است از جمله، عدم حجیت ظواهر قرآن از سوی معتقدین آن است و حتی صاحبان این مسلک در مواجه با اصول فقه رایج در حوزه، مخالفت های زیادی دارند كه فرصت ذكر آنها نيست و هم اکنون بین اندیشمندان و علما شاهد چند رویکرد می باشیم.
رویکردهای موجود در حوزه
بعضی سعی دارند اوضاع جهانی را با فقهی که خود فهمیده اند، منطبق کنند؛ در حقیقت به دنبال ایجاد جهانی، مطابق با اصول و قوائد فقهی خود می باشندو اين دسته به هيچ عنوان اهل تعامل بر اساس اصول و قواعد نيستند.
دسته ای نیز سعی دارند با گفتمان علمی، راهی برای گشودن فقه شیعه درفضای امروزی پیدا کنند؛ در واقع به دنبال تطبیق فقه جواهری با مقتضیات زمان می باشد.
دسته سومی اعتقاد به فقه جواهری داشته و در مباحث علمی، دنباله رو قوائد و اصول سلف گذشته می باشند، اما در عمل دچار نوعی سکولار درعمل(یعنی تسامح و تساهل) شده اند.
خطرناک ترین رویکرد انحرافي
اما دسته آخر که اندیشه آنها از همه گروه هاي انحرافي در زمان كنوني خطرناک تر است، معتقد به نوعی فقه عرفی بدون ملاك هستند، یعنی در معاملات، عبادات و سایر موارد، نظریه عرف و عقلا را حاکم دانسته و آیات و روایات را تا آنجای که عرف و عقلا می پذیرند، بیان می کنند و سعی دارند مباحثی مانند نماز قصر، دیه، ارث زن، مسائل تقلید و... را طوری بیان کنندکه عرف و عقلا آن را قبول دارند.
این اعتقاد آنها علاوه بر احکام فقهی، به مسائلی چون اعتقادت، مانند نبوت و ولایت نیز رسوخ کرده و به دنبال تحقق این امر می باشندکه آیات و روایات را طوری تفسیرکنندکه عرف جامعه آن را بپسندد؛ در واقع به دنبال تفسیر دین بر اساس عرف و عقلاء می باشند.
این مسلک بر اساس شواهد، در مقابل اصول و قواعد اصيل استنباط اصولی است، که البته مسلک اصولی ها، در مواردی عرف را دخالت می دهد؛ به عنوان توضیح در باب مفهومات بنابر مشهور، مصداق شناسی بنابر برخي از محققان، مرجعيت عرف است.
خطراين طرز فكر، زمانی حساس تر شده و تهدید به حساب می آید که دین را بر اساس تشخیص عرف و عقلاء بنا گذاشته و آنچه را که عرف با آن مخالف است، خارج از دین بدانیم، در واقع عرف گرایی مطلق در فقه و کلام، نوعی سکولاریزه کردن دین است.
تفکرالقاء دین براساس موازین عرفی بدون ملاك وضوابط
متأسفانه بعضی در فکر القای دین براساس موازین عرفی بوده و معتقدند باید آیات و روایات را طوری معنا کرد که عرف بپسندد؛ این گروه آگاهانه يا ناآگاهانه در حقیقت به دنبال ترویج و پی ریزی کردن سکولارغربی در حوزه، جامعه و حکومت می باشند و ازطریق برخی چهرهای علمی حوزوی، می خواهند همان مبانی سکولار یعنی آنچه درعرف عام غربي مورد پذیرش است، اجرا کنند.
البته مصاديق آن هم به لحاظ فقه وهم به لحاظ مباحث كلامي فراوان است كه به برخي اشاره شد و در مصاحبه بعدي به طور مفصل اشاره خواهم نمود.
رویکرد مورد قبول علما در حوزه درطول تاریخ
ولی آنچه لازم است برای استنباط مورد پذیرش باشد، حرکت براساس اصول ثابت، قواعد علمای صالح گذشته و آنچه امام راحل به عنوان فقه جواهری تأکید دارند، است، طوری که به سمت ارتجاع ياتمدن و ترقي خواهی منفی سوق داده نشویم و می توان در عین رعایت قواعد اصیل حوزوی ، به عرف هم توجه و بر اساس نیازهای روز، فقهی را ارائه داد که منطقی و قابل توجه باشد.
تهیه و تنظیم: قربان اسلامی نژاد