به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حضرت آيت الله صافی گلپایگانی به مناسبت آغاز سال تحصيلی جديد یادداشتی داشتند که بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: « أَلا اِنَّ اللهَ یحِبُّ بُغاةَ الْعِلْمِ/ آگاه باشید كه خداوند، طالبان علم را دوست دارد». (1)
* لزوم آراستگی به اخلاق الهی
نشانیافتن و نشانداشتن از خدا، همان دارا بودن اخلاق كریمه الهی است كه مهمترین و سرآمد آنها علم و قدرت، دانایی و توانایی است. این دو صفت با هم ملازمت و مصاحبت ضروریه وتنگاتنگ دارند و افتراق و جدایی آنها از یكدیگر ممكن نیست.
در روایات آمده است كه «تَخَلَّقُوا بِاَخْلاقِ اللهِ»(2) یعنی به اخلاق خدا، خود را آراسته نمایید و خود را به صفات خداوند بیارایید. در بین صفات خداوند متعال، صفت علم، اشرف صفات و اسم «العالم» اعظم اسمای صفاتیه است. بیشتر اسما و صفات جمالیه و جلالیه، به این اسم و اسم «القادر» و صفت قدرت بر میگردد. بنابراین تزین به زینت و زیور علم و آراسته شدن به این صفت، از اخلاق دیگر بالاتر و ارزندهتر است.
هر كجا دانایی باشد، توانایی هست و هر كجا توانایی باشد، دانایی نیز هست. پس در میان آنچه بشر میخواهد و میجوید و مطالب و خواستههایی كه دارد، خواسته و مطلوبی از علم بالاتر نیست كه هر چه طالب آن، به مطلوب میرسد، باز طلبش بیشتر و آن را بیشتر و بهتر میخواهد.
* درس بخوانید تا ...
باید فرصت علمآموزی را غنیمت شمرد، درس خواند تا آگاهی و معرفت پیدا كرد. درس خواند تا خود و جامعه و اسلام را عزیز و سربلند نمود. درس خواند تا خود و دیگران را از ظلمت جهالت نجات داد.
باید درس خواند، برای اینكه مشكلاتی را كه در رشتههای گوناگون علمی تاكنون لاینحل مانده، حل نمود و با سرپنجه بینش و دانش گرههای باز نشده از كار بشر را باز كرد.
باید درس خواند تا دانشمند شد؛ باید فهمید كه دانشآموزان و دانشجویان ما از دیگران در استعداد و نیل به مدارج عالیه كمال و معارج سامیه ابتكار و اختراع كمتر نیستند، بلكه قویتر و رشیدترند.
* آینده برای ملّتهای عالم و داناست
در اسباب و وسایل ظاهری، هیچ وسیلهای بر غلبه و پیروزی بر استكبار و استبداد قویتر از علم نیست.
باید دانست كه دنیا و آینده آن برای ملّتهای عالم و دانا است، و این دانشپژوهان هستند كه باید ملت اسلام را به مجد و عزت دیرین و بیشتر از آن برسانند.
خداوند متعال به بشر و این مخلوق هنوز هم ناشناخته، لیاقت تسخیر كاینات زمینی و آسمانی را عطا كرده، یا به بیان دیگر، آنها را مسخّر او گردانیده است.
باید پیش رفت و اسرار كاینات و آیات علم و قدرت خدا را كشف نمود. عزّت و قوّت و استقلال و هر چیز خوبی كه فطرت سالم و پاك بشر، طالب آن است، با علم فراهم میشود و ذلّت و ضعف و زبونی، نتیجه جهل و ناآگاهی است.
* علمآموزی، جهاد در راه خدا
باید دانشآموزان خود را برای اسلام و برای اعلای كلمة الله و حصول اهداف الهی، قرآنی و برای خدمت به محرومان و نجات مستضعفان آماده سازند و هر رنج و تلاشی را كه در تحصیل علم متحمل میشوند، با نیت خالص و پاك آن را فی سبیلالله و در راه خدا و راه آسایش خلق خدا محسوب دارند، تا از اجر و ثواب بسیار برخوردار شوند.
باید این عزیزان بدانند كه همه در انتظار آنها هستند؛ خداوند متعال از آنها سعی و عمل و مجاهدت میخواهد. اسلام و پیامبر عظیمالشأن در انتظار تحصیلات دبستانی و دبیرستانی و دانشگاهی، و بعد هم تحقیقات علمی آنها هستند. ائمه طاهرین علیهمالسّلام بخصوص حضرت بقیةالله، امام عصر ارواح العالمین له الفداء از آنها انتظار دارند.
نظر همه و تمام جامعه به این مراكز علمی و كلاسهای تعلیماتی و درس دوخته شده كه آنها چگونه عمل میكنند، چگونه تلاش میكنند و چگونه خود را برای خدمت به انسانها آماده مینمایند؟
* ضرورت اجتناب از آسیبهای علمآموزی
دانشپژوهان عزیز باید سعی نمایند چنان باشند كه از فهم و بینش بیشتر و آگاهی زیادتر لذت ببرند؛ اوقات خود را به بطالت، معاشرتهای بیهوده و بعضی بازیها و مسابقات بیهوده، كه كمالی از آن نه برای روح و نه برای جسم حاصل نمیشود، و ارزش حقیقی انسانها را بالا نمیبرد، تلف نكنند. در پی كسب كمالات حقیقی و سیر الی الله باشند. آیه كریمه: «اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً» (3) و «ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا اِلّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ» (4) و مضامین بلند تعالیم نورانی قرآن را فراموش نكنند. از ملاهی و مناهی پرهیز نمایند و از سرگرم شدن به بازیهای وقت بر باد ده خود را دور نگهدارند. بعضی از بازیها موجب افت تحصیلی جوانان و دانشآموزان میشود گرچه با نام تقویت فكر و ذهن باشد.
اگر میخواهند در تحصیل كمالات حقیقی موفق شوند و اگر مدرسه و محیط خانواده علاقه به توفیق آنها دارند، همه باید در دور بودن از ملاهی و مناهی، با آنها همراهی و همكاری نمایند، و خلاصه تلاش كنند عمر، وقت، حیات و فرصتهایی را كه دارند و همه خواه و ناخواه از دست خواهد رفت، به رایگان با بهای كم از دست ندهند. برای این نعمتهای بزرگ الهی، بها و ارزشی، غیر از علم، معرفت، رضای خدا، ثواب خدا و سیر الی الله نیست، كه حضرت امیرالمؤمنین، علیهالسلام، میفرماید: « اَلا حُرٌّ یدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لأَهْلِها اِنَّهُ لَیسَ لأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ اِلَّا الْجَنَّةَ فَلا تَبیعُوها اِلّا بِها؛ آیا آزادهای نیست كه این دنیا را كه در كمارزشی، همچون تهمانده طعامی است كه در دهان باقی میماند، به اهلش واگذارد. به راستی كه جز بهشت، هیچ ارزشی برای جانهایتان نیست؛ پس جانهایتان را به غیر از بهشت، نفروشید.»(5)
خود را متعهد بدانند و متعهد بسازند كه از كارهای زشت و ناشایست و حرام اجتناب كنند و واجبات و فرایض را انجام دهند و مخصوصاً به نماز، كه معراج مؤمن است، اهمیت بدهند. در جمعه و جماعات شركت نمایند و وقار دانشآموزی و دانشجویی را پاس دارند.
خداوند متعال را در همه حالات فراموش نكنند و درس و تدریس و تعلیم و تعلّم را برای رضای او و اتصاف به صفت الهی علم قرار دهند و از او استعانت و كمك بخواهند.
به مولی الوری حضرت بقیة الله مولانا المهدی ارواح العالمین له الفداء متوسل باشند و بدانند كه وجود مقدس و بزرگوار آن حضرت، كه امروز در این عالم، آیتی اعظم و اكبر از وجود او برای خدا نیست، از موفقیتی كه نصیب آنها میشود، بیشتر مسرور و خوشحال میگردند و همه بدانند كه فرزندان روحانی آن حضرتاند و آن حضرت بیش از هر پدری توفیق فرزند را در علم، و عمل و كسب كمال، دوستدار و خواهانند.
* هدایتگران راه سعادت
نكته دیگری هم كه لازم است آن را مطرح كرد، نقش ویژه معلمان و استادان در هدایتگری برای پیمودن این راه بزرگ سعادت است.
شغل شریف معلّمی از مشاغلی است كه عقل و شرع بر احترام آن اتفاق دارند و علوّ منزلت و رتبه معلّم در بین تمام ملل و امم همواره مورد تصدیق و تأیید بوده و هست.
خداوند متعال طبق فرموده خود، در قرآن مجید، معلم كلّ انسانها و معلم آدم ابو البشر و معلم حضرت رسول خاتم صلی الله علیه و آله است و تمام ممكنات، زیر پوشش تعلیم و تربیت تكوینی، تشریعی و فطری او قرار دارند.
انبیای عظام یكی از بزرگترین وظایفشان، تعلیم و تربیت است و حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلّم افضل مخلوقات و خواجه كاینات در تقدیر و تعظیم مقام معلم طبق فرموده خودشان، «اِنَّما بُعِثْتُ مُعَلِّماً»(6)، معلم كتاب و حكمت بود.
امیرالمؤمنین و سایر ائمه اطهار سلام الله علیهم مظاهر صفت تعلیم و تربیت جامعه الهیه هستند. مدرسه تعلیم و بیان علوم و معارف و احكام آن بزرگواران، از همان صدر اسلام گشایش یافت و تا به امروز، یگانه مدرسه جهانی است كه هزاران معلم در آن پرورش یافته و در اطراف و اكناف جهان، شهر و روستا، مساجد و حسینیهها، مدارس و دانشگاهها و منازل، شغل مقدّس آموزگاری دارند.
معلّم قرآن، معلّم احكام، معلّم اخلاق، معلّم اعتقادات و اصول دین، معلّم خطّ و نگارش، معلّم تاریخ و سرگذشت عبرت انگیز گذشتگان، معلّم علوم ادب، معلّم علوم پزشكی، معلّم فیزیك، شیمی، ریاضیات، هیأت و نجوم، معلّم انواع صنایع، معدن شناسی، زمین شناسی، گیاه شناسی و ... همه فضیلت دارند، و تعلیم همه را میتوان به عنوان خدمت به جامعه و عزت و شوكت اسلام و مسلمین و رفع نیاز از بیگانگان، برای كسب ثواب و رضای خداوند متعال انجام داد. البته بدیهی است كه در اینجا مقصود از تعلیم و معلّم، تعلیم علوم مشروعه و كمالات مفیده است.
در صورتی كه معلّم با این شعور و ادراك عالی و هدف مقدس، علومِ مذكوره را تعلیم دهد، هیچ یك از متاعهای دنیوی را نمیتوان با ارزش كار او برابر شمرد.
هر چه خلوص نیت معلّم، در این راه بیشتر و اهتمام او در تربیت افراد مفیدتر و كاملتر باشد، ارزش معنوی كار او بیشتر میشود.
در جامعه اسلامی، وقتی سخن از تعلیم و معلّم و شأن و مقام معلّم به میان میآید، تعلیم و تعلّم در رشتههای مذكور است، هر چند تعلیم علوم اسلامی و علوم قرآن و شرعیات را موقعیتی خاص است، امّا چون همه این علوم برای كمال دین و آخرت و نظام معاش و معاد و نفی فقر و جهل لازم است، و از طرفی معلّم در همه این رشتهها میتواند در ضمن تدریس، دانش آموزان را با اسلام و معارف و مكتب حق اهل بیت علیهم السلام آشنا سازد، شغل معلم فرصت بسیار خوبی برای او است كه دانشآموزان را به راه راست اسلام هدایت نماید، و بالعكس، چنانچه خدای ناكرده، معلّم، متعهّد نباشد و سلامتی اخلاقی و عقیدتی نداشته باشد، در هر رشتهای كه تدریس كند، ممكن است بر افكار و عقاید و اخلاق دانشآموز، اثر سوء بگذارد.
در این میان هم، رشتههایی از آداب و فنون فساد انگیز میباشد كه آموزش و تعلیم آنها جایز نیست و حساب معلمان حقیقی، كه با انبیا و ائمه علیهم السلام همكاری دارند و از مكتب آنها الهام میگیرند، از كسانی كه به آموزش این فنون مبتذل و حرام عمر خود و دیگران را ضایع مینمایند، جداست.
* لزوم تجلیل از مقام معلّم
و معلّمانی كه با این خصوصیات در راستای ترویج دین به این شغل شریف پرداختند باید قدردانشان بود؛ چرا كه در روایات از معلم به پدری و ابوت تعبیر شده است؛ شأن معلم و متعلم، همان شأن مولی و عبد است؛ اگر چنان كه باید قدردانی از معلم نشود كفران نعمت، و اگر در جامعه چنان باشد كه از بازیگر و بلكه خواننده و نوازنده بیش از معلم یا هم طراز با معلم احترام كنند و جوائز كلان را به اصطلاح به هنرمندان و اصحاب ملاهی بدهد، علامت انحطاط اخلاقی است.
اساتید و معلّمان بزرگوار و محترم، باید اهتمام داشته باشند تا كار خود را برای خدا و در راه خدا قرار دهند و با دانشآموزانی كه در كلاس آنها هستند، با كمال مهر و محبت و فروتنی رفتار كنند؛ مسئولانه در كلاس حاضر شده و از امانتهایی كه به آنها سپرده شده و میشود، خوب نگهداری كنند كه عمر و وقت آنها، كه نه فقط به خودشان، بلكه به كلّ جامعه مربوط است، تلف نشود.
* آینده جامعه، مرهون اخلاق معلّمان
بدانند كه اخلاق، آداب، روش و گفتار و كردار معلّم، حتی ظاهر لباس و سر و صورت او، بر دانشآموز تأثیر میگذارد و بعد از خانه و محیط منزل، یا مهمتر از خانه، محیط انسانساز، محیط مدرسه و كلاس درس و اخلاق معلّم است. « وَالْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذی خَبُثَ لایخْرُجُ اِلّا نَكِداً »؛ زمین پاك گیاهش به اذن پروردگارش میروید و آنچه پلید است جز [حاصلی] ناچیز نمیپروراند.»(7)