به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، هیئت حوزوی شامل آیات و حجج اسلام علیدوست و حسینی خراسانی اعضای جامعه مدرسین و حسینی کوهساری و آلایوب رئیس و مسئول روابط خارجی مرکز ارتباطات و امور بین الملل حوزه هفته گذشته به کشور افغانستان سفر کردند.
آیت الله ابوالقاسم علیدوست در گفتگو با خبرگزاری «حوزه» به بیان مهم ترین مشاهدات خود در این سفر پرداخت که تقدیم خوانندگان ارجمند میشود.
سئوال: با تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار دادید، لطفاً در ابتداء مختصری از حوزه علمیه افغانستان و تاریخ ورود تشیع به این کشور بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. تاریخ حوزه علمیه افغانستان به همان زمانی که برمیگردد که اسلام وارد افغانستان میشود و همیشه حوزههای علمیه البته عمدتاً در شکل حوزه علمیه اهل تسنن حضور داشته است. منتها چند تحول رخ داده که وضعیت حوزههای علمیه شیعه را در دوران معاصر از گذشته متفاوت کرده است؛ اولاً هجرت بخشی از افغانستانیها به ایران و جذب حوزه علمیه ایران و جامعة المصطفی شدن که باعث شده با توجه به ظرفیتی که افغانستانیها دارند برای تلاش و کوشش، ظرفیت خوبی ایجاد شده، اینها برگشتند به افغانستان و الان در مدارس افغانستان مشغول کار هستند. من در این دو سفری که به افغانستان داشتم فضلای بسیار خوبی الان و حدود ده سال قبل دیدم.
تحول دیگری که رخ داده و باعث نشاط حوزههای علمیه شیعه افغانستان شده این است که شیعیان افغانستان بعد از این قانون اساسی جدیدشان از احوال شخصیه برخوردار شدند یعنی الان در افغانستان شیعیان وقتی به دادگاه مراجعه میکنند براساس فقه جعفری و فقه شیعه با آنها معامله میشود و بخش بسیاری از قضات افغانستان روحانیت شیعه هستند.
* ورود حساب شده و نسبتاً خوب روحانیت و فضلای شیعه افغانستان به بدنه حکومت
من از برخی از نمایندگان افغانستان شنیدم حتی گاهی علمای حنفی افغانستان و کارگزاران نظام و نمایندگان مجلس اگر با فقه حنفی مشکلی پیدا کنند به فقه جعفری مراجعه میکنند. اخیراً در بحث انفال و زمین حسب نقلی که برای ما شد این قضیه رخ داد و این در حالی است که میدانید مذهب مالکی، مذهب شافعی و مذهب حنبلی احوال شخصیه ندارند. این هم باعث شد که حوزههای علمیه افغانستان رونق پیدا کند، جوانهای زیادی جذب حوزه بشوند.به این مسأله ورود حساب شده و نسبتاً خوب روحانیت و فضلای شیعه افغانستان به بدنه حکومت را اضافه کنید. الان از حدود دویست و چهل نماینده مجلس شورای ملی افغانستان چیزی نزدیک پنجاه و هفت هشت نفر شیعه هستند البته یکی دو نفرشان فوت کردند. در کابینه افغانستان برای ما نقل شد که پنج وزیر دارند، برخی از معاونان ریاست جمهوری از شیعیان هستند.
ظاهراً از پنجاه نماینده افغانستان حدود بیست نفرشان کسانی هستند که هم تحصیلات حوزوی دارند، هم دانشگاهی یا فقط حوزوی. به هر صورت وضعیت خوبی الان بر حوزههای علمیه افغانستان حاکم است. حدود پانزده هزار طلبه هست، و بیش از دویست مدرسه علمیه وجود دارد. چیزی که ما از نزدیک دیدیم طلبههای بانشاط، فعال، کوشا، زرنگ و اهل سؤال بودند.
سئوال: به واسطه زبان فارسی از فرصت خوب ایران هم میتوانند هم چنان استفاده کنند و از دروس خارج و تفسیر قوی که در قم برگزار میشود استفاده کنند تا رشد علمیشان استمرار داشته باشد.
بله، حتی شنیدم به شکل ویدئو کنفرانس بعضی درسها برگزار میشود. یعنی در قم ارائه میشود و آن جا استفاده میکنند. البته آنها تابستان را تعطیل نمیکنند برعکس، زمستان چون هوا سرد است و وسائل گرم کننده خوبی ندارند زمستان تعطیل میشود لذا خیلی از روحانیون افغانستان ترجیح میدهند که تابستان به افغانستان بروند و آن جا درس و بحث داشته باشند.
سئوال: این سفری که داشتید پایان سال تحصیلیشان بود؟
نه، تعطیل نبود، شاید اواسط زمستان به تعطیلی برسد، الان حوزهها برقرار بود.
سئوال: از اهداف سفر و برنامههایی که در این سفر داشتید بفرمایید.
دو هدف عمده دنبال میشد؛ یکی برنامه مرکز بینالملل و ارتباطات حوزه که برخی از اساتید با حوزه آن جا آشنا بشوند و علمای آن جا و حوزههای آن جا با علمای قم از نزدیک آشنا بشوند. هدفی هم جامعة المصطفی داشت دنبال میکرد که همایشی به نام همایش علمی فرهنگی ام المؤمنین خدیجه کبری(س) بود.جلسه خیلی معظمی بود، حدود شاید پانصد ششصد نفر از فرهختگان حضور داشتند، سخنران معاون دوم ریاست جمهوری بود، وزیر حج و اوقاف سخنران بود، از ایران هم بنده بودم و حضرت آقای حسینی خراسانی. ضمن این که به همین جلسه منحصر نشد یعنی بنده خودم غیر از نشستهای دوستانه و موقع ناهار و موقع شام و صبحانه شش جلسه رسمی داشتم، به همین حدود آقای حسینی خراسانی، آقای حسینی کوهساری، آقای آلایوب داشتند. اگرچه هدف دوستان شاید همین یکی دو مورد بود ولی فوایدش بیشتر از اینها بود.
سئوال: با کدام یک از علما دیدار و از کدام یک از مدارس علمیه بازدید داشتید؟
فرد شاخصی که با او دیدار داشتیم آقای آیتالله آصف محسنی بود در مدرسه خاتم النبیین. بعد از آن مدارسی که من رفتم مدرسه رسالت بود که زیر نظر آقای صالحی افغانستانی هست که سالها ایران بوده اند. مدرسه امام علی و ام البنین بود که طلاب شیعه هستند. مدرسه فقهی ائمه اطهار که مؤسس آن حضرت آیتالله فاضل لنکرانی، شبیه آن چه در قم دارند، در کابل حوزه بسیار بارونق، خوب، با نشاط و بابرنامه بود. نشستی را با فرهیختگان افغانستان حدود صد و پنجاه، دویست نفر از اساتید، نمایندگان مجلس، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه داشتم. نشستی را با گروه پژوهش جامعة المصطفی داشتم. دعای کمیل را هم در سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران داشتیم. آقای حسینی هم به همین ترتیب، یعنی در واقع تقسیم شده بود که اعضای هیئت حوزوی به این مدارس سر بزنند. فقط فکر میکنم مسافرت یک عیب بزرگی که داشت این بود که زمانش کم بود و این هم به ما برمیگشت. گفتیم شنبه در قم باشیم که درس ما تعطیل نشود و الا اگر فرصتی بود به هرات یا مزار شریف میرفتیم خوب بود. آن جاها هم بالاخره حوزه دارد.
سئوال: مهمترین نیاز فعلی حوزه علمیه افغانستان چیست؟
به نظر من همان نیاز قم آن جا هم هست. بحث اساتید هست؛ باید مقداری اساتید تکان بخورند. حتی بعضی اساتید از قم بروند. آیت الله محسنی میگفت ما درخواست میکنیم از شما و استدعا داریم که اگر اساتیدی میشناسید معرفی کنید. نمیخواهم بگویم اساتیدی که هستند ضعیف هستند یا خدای نکرده جسارتی شده باشد ولی بالاخره تقویت شود. میشود بهتر از این باشد.
* هدایت تحصیلی در حوزه علمیه افغانستان جدی گرفته شود
همچنین بحث هدایت تحصیلی است که نباید غافل شد، اگر بپذیریم که طلاب افغانستان طلبههای باظرفیتی هستند که همین طور است، مستعد هستند، کوشا هستند، ولی یک هدایت میخواهد. هدایت تحصیلی که به نظر من جدا از آموزش و حتی جدا از اخلاق است. طلبه چه جور مطالعه کند، چه جور مباحثه کند، چه جور درس بگیرد، چگونه فیشبرداری کند، چگونه تحقیق کند، چه بخواند، چه نخواند، الانچه رسالتی بر دوش او هست، در چه رشتههایی باید بیشتر سرمایهگذاری بشود که همه اینها را تحت عنوان هدایت تحصیلی من تعبیر میکنم. به نظر من این جهت یک نیاز دیگر هست.
* حوزه علمیه قم نباید افغانستان را دست کم بگیرد
آخرین جمله این که حوزه علمیه قم نباید افغانستان را دست کم بگیرد، شاید مثلاً بعضیها فکر کنند سرمایهگذاری باید در لندن بشود، در فرانسه بشود، در کجا بشود. من فکر میکنم با توجه به چند مؤلفه باید افغانستان از اولویت برخوردار باشد مخصوصاً باتوجه به همسایگیاش با ما، نزدیکیاش با ما، آسان بودن رفت و آمد و زبان که کسی آن جا هیچ مشکل زبان ندارد، این خیلی مهم است. واسطه نمیخورد یعنی استاد ما راحت میتواند با آنها و آنها با استاد ما صحبت کنند. این امتیازی است که نمیشود نادیده گرفت. باتوجه به کوشا بودنشان و فعالشان بودنشان و اینکه نسبت به اساتیدشان حرف گوشکن هستند نباید از ظرفیت افغانستان مخصوصاً حوزه علمیه غافل بشویم.
گفتگو: مرتضی سعیدی