به گزارش خبرنگار خبرگزاری«حوزه» در تهران، رسانهها و مطالب کانالهای خبری را مطالعه میکنم. بیشترین چیزی که به چشم میخورد، اغتشاشات دراویش گنابادی و لحظه عبور یک دستگاه اتوبوس و خودروی سواری از روی مأموران نیروی انتظامی است! مأمورانی که فقط برای حفظ آرامش شهر، آرامش خود و خانواده خویش را به مخاطره انداخته بودند.
تصور اینچنین اقدامات از سوی هیچ گروهی جز داعشی ها قابل قبول نیست! به همین دلیل تصمیم گرفتم برای مواجهه هرچه بهتر با این مسائل، به محل حادثه بروم. حد فاصل گلستان هفتم و هشتم را محتاطانه طی میکنم! هنوز هم هستند افرادی با چهرههایی منتسب به دراویش که منتظر لحظهای برای اغتشاش و درگیری میباشند!
کم و بیش زمزمههایی از گوشه و کنار خیابان پاسداران شنیده میشود! «دیشب حال مأموران رو گرفتیم»، «کلی از اونارو لت و پار کردن»، «هر کی علیه ما باشه، لهش میکنیم»...
جرأت نمیکنم نزدیک آنها شوم! قطعاً افرادی با این روحیه و تفکر، هیچ منطق و تفکری جز خشونت و قتل را نمیفهمند! پس نباید نزدیکشان شد. سرم را کج کرده و به مسیر خود تا رسیدن به ایستگاه بی آر تی ادامه میدهم.
به انتظار رسیدن اتوبوس، کنار جایگاه بیآرتی میایستم! همه یا از حادثه سقوط هواپیمای تهران-یاسوج میگویند یا از حمله دراویش به مأموران یگان امنیت عمومی! اما آنچه بیشتر روی زبانهاست، حمله داعشی های وطنی به مأموران بیگناه نیروی انتظامی است.
یکی میگوید باید اینها «اغتشاشگران» را از ریشه سوزاند! دیگری میگوید حکومت خیلی با دراویش مسامحت کرده است! یک خانم جوان با ظاهری خاص که بیشتر به بالاشهریها میخورد جمله جالبی گفت: «اگر میخوان اعتراض کنن، چرا با چماق و قمه! مگه ایران بی صاحابه که مثل وحشیها به جون اموال عمومی و مردم می افتن! نیروی انتظامی چه گناهی داشت که با اتوبوس از روی سربازها رد شدن».
همه میدانند که اینها نه از مردم بوده و نه قصد اعتراض دارند! آنها فقط یک خواسته دارند؛ تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران که البته غیر ممکن است. لاکن برای دستیابی به این هدف ناممکن خود، به هر اقدام و حرکت وحشیانهای دست میزنند! از قمه و چاقوکشی گرفته تا حمله با خودروی سواری و سنگین به بخشی از بدنه جامعه....
یک جمله، دهانبهدهان میان جمعیت منتظر در مترو، پخش میشود؛ «اینها مثل همان داعشی ها هستند». آری اینها هم همان داعشی مسلکانی هستند که در بطن جامعه زندگی میکنند و با استفاده از خدمات جمهوری اسلامی علیه استقلال مردم اقدام میکنند.
داعشی های خارجی با ریشهای بلند و بدون سبیل، اما داعشی های داخلی با سبیلهای بلند و بدون ریش چند هدف مشترک را دنبال میکنند که مهمترین آنها «سلب امنیت و آرامش عمومی جامعه» و «تغییر نظام حاکمیتی جمهوری اسلامی» میباشد.
اگرچه در این چند روز اخیر، به دلیل مماشات فرماندهی نیروی انتظامی با اغتشاشگران، آسیبهای جبرانناپذیری به مردم وارد شد، اما قطعاً هیچ تغییری در اراده مستحکم نظام و ملت وارد ایجاد نشد و نخواهد شد.
البته جالب اینجاست که سرکردگان و رؤسای دراویش نسبت به آشوبهای خیابانی طرفدارانشان اعلام برائت کرده اند، اما مگر میشود، جمع کثیری از دراویش، بدون اذن و اجازه قطب خویش دست به اعتراض و آشوب بزنند. بدون شک هیچ اعتراض جمعی بدون سازماندهی از پیش صورت گرفته، انجام نمیشود و اغتشاشات دراویش هم طبق مشاهدات عینی، از پیش برنامهریزی شده بود.
باید این نکته مهم را مد نظر قرار داد که اگرچه حکومت داعش از بین رفته ولی تفکرات داعشی همچنان باقی مانده و به همین دلیل لازم است این سؤال را پرسید که نتیجه مماشات بیشازحد نهادهای امنیتی با عاملان جنایات وحشیانهی دراویش چه بوده و مگر میشود با عدهای داعش مسلک بهصورت مسالمتآمیز برخورد کرد و نتیجه مثبتی هم گرفت!؟.
گزارش: علی زمان زارعی