به گزارش خبرگزاری «حوزه» آیت الله علوی بروجردی در دیدار با جمعی از طلاب جامعه المصطفی العالمیه واحد تبریز به ایراد سخن پرداخت که متن کامل سخنان وی به این شرح است:
این جلسه توفیقی است برای من که چهرههای نورانی و مصمم شما را از نزدیک زیارت میکنم. خداوند انشاءالله تأییدات شما را بیشتر کند. شما امروز بهعنوان سرباز در جبهه، آن هم در جبههای که با رایت امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(علیه السلام) و ارزشهای اصیل اسلامی این جبهه تشکیل شده، حرکت میکنید.
شیخ طوسی(رحمت الله علیه) شخصیت والا و عالیقدری برای شیعه است؛ بهخصوص برای حوزویها. ایشان غیر از اینکه فقیه است و غیر از اینکه صاحب جامع روایی است، فقیه اصولی بوده و تقریباً روش اجتهادی ایشان، سبک اجتهادی است که تا امروز در حوزههای علمیه ادامه پیدا کرده است. خود شیخ طوسی رحمت الله علیه سرباز مجاهدی بود که ناچار میشود از بغداد هجرت کند؛ لذا در نجف حوزهای برپا میکند که این حوزه تا امروز دوام آورده، بهرغم همۀ هَجماتی که در طول این تاریخ هزارو چند ساله متوجه این حوزه شده است.
بر این اساس، کار طلبهها مجاهده است. حضورشان حضور در جبهه است؛ اما اسلحهای که فرد طلبه در این جبهه بهدست دارد، با اسلحههای معمول در جبهههای جنگ تفاوت میکند. اسلحۀ طلاب، سخن، فکر و ارتباطگرفتن با جوامع مختلف است.
خداوند امروز این فرصت را نصیب ما کرده که بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال، این آزادی و توان را داریم که اولاً از کشورهای مختلف، افراد را در قم جمع بکنیم. قم، امروز شهری بینالمللی است. عزیزانی که امروز از گوشه وکنار دنیا در اینجا هستند، برای تعلم معالم اهلبیت علیهم السلام جمع شدهاند و این آزادی فراهم شده و دستشان باز است که با افرادِ هر نقطهای از دنیا بتوانند مکالمه کنند و آنان را مخاطب قرار بدهند. پیشتر این امکان وجود نداشت. یکی از امکاناتی که این انقلاب برای ما در عرصۀ تبلیغ فراهم کرد، این بود که ما این پرچم و رایت علیبنابیطالب علیه السلام را بلند نگاه داریم.
* تفاوت شیعه با مذاهب دیگر
مرحوم آقای بروجردی قدس سره میفرمودند که شیعه با مذاهب دیگر تفاوتی دارد: بسیاری از مذاهب مثل اسماعیلی یا غیراسماعیلیها فقط با خودشان هستند و در مجموعۀ خودشان کار میکنند. اینان اصلاً نمیخواهند مطرح باشند یا با دیگران تعامل کنند و هدفشان فقط این است که عقایدشان را حفظ کنند؛ اما شیعه اینگونه نیست. شیعه برای تمام دنیا حرف دارد. برای دنیای اسلام و فراتر از آن، برای تمام بشر حرف دارد. خود ایشان معتقد بودند چون مذهب ما این ویژگی را دارد، باید در جامعۀ اسلامی حضور داشته باشیم. شیعه اقلیت است؛ اما باید روابطش را با جمعیتهای دیگر، یعنی با اکثریت، تعریف کند. شیعه باید در مراکز علمی دنیا حضور داشته باشد و معالم خود را عرضه کند.
بیان ایشان ترجمان کلام وجود مقدس آقا علیبنموسیالرضا علیه السلام است که فرمودند: «رَحِمَ اللهُ مَن اَحیا اَمرنا!» از حضرت پرسیدند: «وَ مَن یُحیی اَمرَکم؟» آن حضرت فرمودند: «الَّذین یَتَعلَّمون عُلومَنا و یُعلِّمونها النّاس فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَرَفوا مَحاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا.»
در گذشته معمول این بود که در جبهههای جنگ، پرچمداری پرچم را نگه میداشت به نشانۀ اینکه افراد این سپاه سرپا هستند و اگر پرچمدار لطمه میخورد و پرچم از دستش میافتاد، بلافاصله فرد دیگری پرچم را بلند نگه میداشت. امام هم میفرمایند کسانی که ما را ترویج میکنند و امر ما را زنده نگه میدارند و در این جبهه این پرچم را دستبهدست حفظ میکنند، افرادی هستند که «یَتَعلَّمون عُلومَنا و یُعلِّمونها النّاس». حضرت کاری بیشتر از این نمیخواهند: معالم اهلبیت علیهم السلام را فرابگیرند و بیاموزند و بعد به مردم انتقال بدهند.
* نحوۀ میراثداری معالم اهلبیت علیهم السلام در زمان حاضر
شیخ طوسی رحمت الله علیه نیز چنین کرد. شیخ طوسی رحمت الله علیه میراثی را که از محضر بزرگان عصر خودش فراگرفته بود، در اختیار شاگردان خودش قرار داد. شاگردان شیخ طوسی رحمت الله علیه همه بزرگانی شدند که مکتب شیعه را رونق دادند و این حرکت بدینترتیب تا امروز امتداد پیدا کرد و امروز بر عهدۀ شما عزیزان این معنا و این مهم قرار گرفت که منتقلکنندۀ این میراث مبارک برای نسل بعد از خود و نیز برای همۀ دنیا باشید. امروز فرصتی مغتنم در دنیا پیدا شده است و آن همین فضای مجازی است که در اختیار همه قرار دارد. در قدیم، مخاطب هر روحانی در پای منبرها نهایتاً هزار یا دههزار نفر بود؛ اما امروز هرکس میتواند میلیونها مخاطب داشته باشد بدون اینکه بحث زمان و مکان مطرح باشد.
امروز دنیا یکپارچه شده و این بهترین فرصت برای شیعه و بهخصوص مبلغان آن است. امروز دنیا تشنۀ عدالت است؛ آن عدالتی که در طول تاریخ مخفی شده و علیبنابیطالب علیه السلام بود که این عدالت را با نهج البلاغه و با عمل و مشی خود ترویج کرد. ائمه علیه السلام و ازجمله سیدالشهدا علیه السلام نیز به همین ترتیب، این عدالت را ترویج و تبیین کردند و به ما نشان دادند و شیعه امروز این سرمایهها را در اختیار دارد؛ درحالیکه دیگران از داشتن این سرمایهها محروماند. دیگران اگر تنها نهج البلاغه و عاشورایی داشتند و بس، الان صاحب همه چیز بودند. آنان امکانات و پولهای حاصل از درآمد نفتی را در سرتاسر دنیا خرج میکنند و چندین شبکۀ تلویزیونی بهکار میگیرند؛ ولی ما این سرمایهها و امکانات مالی را نداریم و در قبالش، سرمایۀ ما عاشورا و نهج البلاغه و امیرالمؤمنین علیبنابیطالب علیه السلام است. بههمین دلیل، دنیا نیز از شیعه خوشش نمیآید. شاهد بر این مطلب هم این است که بسیاری از سیاستمدارها در انگلیس و در آمریکا بهصراحت گفتند که اسلام سنی را ترجیح میدهند و با آن میخواهند کار کنند و نمیخواهند اسلام شیعه را بهرسمیت بشناسند. با وجود این، در سازمان ملل نامۀ امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر بهعنوان سند رسمی ثبت میشود؛ یعنی سازمان ملل نشان حقوق بشر را باید در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام جستوجو کند و در آنجا به نمایش بگذارد.
* شیعه؛ پیرو سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
اینها سرمایههای شیعه است. ائمه علیهم السلام و بزرگان ما هر کدام به ما درسها آموختند. آن راهی که آنها به ما آموختند، همان اسلام اصیل و حقیقی بود؛ یعنی همان اسلامی که بر دو لب پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم جاری شد. شیعه اسلام را از آن چشمۀ زلالی که از ناحیۀ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ادامه پیدا کرد، یعنی از علیبنابیطالب علیه السلام گرفت که از آغازین لحظات وحی و رسالت کنار پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بود تا آخرین لحظات عمر مبارک آن حضرت. هیچ کس وجود نداشت که نزدیکتر از او به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده باشد؛ لذا حقیقتاً این شیعه است که اهل سنت و پایبند به سنت رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است. سنت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را شیعه دارد و ترویج میکند. این سنت بعداً دستخوش تغییر شد و حکومتهای ظالم خواستند نام اسلام باشد و از آن بهرهبرداری کنند، اما به نفع خودشان! در این راستا بود که اسلام توجیهکنندۀ ظلمِ حاکم پیدا شد. شیعه در مقابل، همیشه مقام اعتراض بود. اگر این چند سال حکومت جمهوری اسلامی ایران را کنار بگذاریم، شیعه هیچگاه حاکم نبوده است؛ جز در عرصههای محدودی که منطقهای حکومتی به دستش آمده است. همهجا حکومتها علیه شیعه کار کردند، در کشورهای مختلف یا در مناطق مختلف. چه بسیار بود قتلعام شیعه که در جایجای دنیا صورت گرفت، حتی در انتاکیه. چقدر در دوران خلفای عثمانی قتلعام شیعه اتفاق افتاد؛ اما شیعه هنوز سرپاست.
* دشمنی با امیرالمؤمنین علیه السلام
زمانی بود که آوردن نام علی علیه السلام جرم بود. برای نمونه، شخصی نزد حجاجبنیوسف ثقفی آمد و گفت: «شما منتی بر سر من بگذار و محبتی کن! پدر من نام علی بر من نهاده است. شما این ننگ را از دامن من پاک کن و اسم علی را از من بردار!» اوضاع اینگونه بود. نام علی کافی بود برای کشتن افراد و برای محکومکردن افراد. حتی قرابت با علی(ع) برای مجرمبودن شخص کافی بود. اینها مسائلی است که پیش آمده و وجود داشته است. خود حکومت رسمی اسلامی در شصت سال حکومتش، لعنت به علیبنابیطالب و اظهار برائت و بیزاری از علیبنابیطالب علیه السلام را بهعنوان یک کار رسمی، در تمام نمازجمعهها و در تمام مراکز اعمال کردند. این واقعیت است.
عمربنعبدالعزیز در سال ۱۰۲ یا ۱۰۳ هجری بهاصطلاح بخشنامه کرد و این رسم را برداشت و گفت: این کار آبروریزی است! مگر مثل علیبنابیطالب علیه السلام چند نفر وجود دارد که اینگونه بالای منبر لعنش میکنیم؟!
ابنعباس زمانی به معاویه گفت: «علی علیه السلام از دنیا رفته است. تو نیز این دشمنی را تمام کن. این منبری که خطیب را بالای آن میفرستی که بر آن لعن علیبنابیطالب علیه السلام کند، بهدست علیبنابیطالب علیه السلام سرپا شده است. این بیانصافی است.» اما معاویه نقشهای دیگر داشت و حتی دنبال خود پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم بود، چنانکه سندش در حدیث نیز هست. اینها واقعیت است.
* تداوم شیعه و حرکت آن در طول تاریخ
امروز خداوند این عنایت را به ما کرده است که آن تفکر مظلوم و آن حرکت مظلوم را که در طول تاریخ همیشه خواستند آن را بکوبند و زمین بزنند، ادامه دهیم. در جریان کربلا برای مردم میگویند که همه را کشتند و یک نفر را زنده نگذاشتند. برای مردم روضه میخوانیم که همه را کشتند و روی زمین ریختند و در ظاهر غلبه کردند؛ اما سؤال این است که به چه دلیلی اسبها را نعل تازه زدند و بعد ابدان مقدس را پامال سم اسبها کردند؟! هدفشان از این کار چه بود؟ معلوم است که میخواستند از این افراد نشانی نماند. اما این عنایت خداست، ازآنجاکه خدا عدالت و حق را میخواهد حفظ بکند، بهگفته خود آقایان و خبرگزاریهای غیرمسلمان، بزرگترین اجتماع انسانی در اربعین حسین علیه السلام تشکیل میشود. چند برابر جمعیتی که برای حج اجتماع میکنند، در مراسم پیادهروی اربعین حاضر میشوند. امروز شیعه به این مقام رسیده است. امروز چند کشور وجود دارد که اکثریت مردم آن شیعه هستند. در کشورهایی هم که شیعه در اقلیت است، اقلیت عظیم است. در کشور هندوستان بهاندازۀ جمعیت ایران شیعه وجود دارد. اینها به حساب میآید. چرا؟ چون بزرگان ما و شیخ طوسیها و...، کسانی بودند که کمر همت بستند به «یَتَعلَّمون عُلومَنا و یُعلِّمونها النّاس»، و فرد بعد از فرد و شخصیت بعد از شخصیت، در حرکت زمان امتداد پیدا کرده و امروز به شما رسیده و شما عزیزان امروز میراثداران این میراث عظیم هستید. قدر خودتان را بدانید که این توفیق خداست. این توفیق را به همه کس نمیدهند. بهقول آن شاعر، «عشق از اول سرکش و خونین بود ٫ تا گریزد هر که بیرونی بود». بسیاری از کسانی که وارد حوزه میشوند، کنار افتادند و نخواستند ادامه بدهند. اگر کسی در حوزه دوام آورَد، طی مراحل خواهد کرد و موفق خواهد بود. بدانید شما را خواستهاند و خودشان شما را پذیرفتهاند و این جای افتخار دارد. این حضور را توفیق خودتان بدانید و تمام وقت و فرصت خودتان را بهکار بگیرید و تا جایی که میتوانید، بیشتر بیاموزید و به تمام معنا مسلح باشید. به این ترتیب میتوانید بعدها حتی پاسخ پرسشهایی را بدهید که پیشتر با آنها مواجه نشدهاید و نیز میتوانید در عقاید حرف داشته باشید. مخاطب شما امروز بسیار است.
* ترویج محبت به انسانها؛ نیاز بشر امروز
خوشبختانه امروز حوزۀ قم بزرگترین حوزۀ دنیای اسلام است و مراکز تحقیقی و علمی متعدد دارد. اگر تحقیقی کنید، درمییابید که در همین حوزۀ مقدس، جماعتی هستند که در منطقۀ اسپانیاییزبان دارند کار میکنند. آنها میگویند افراد بسیاری در آن منطقۀ آمریکای لاتین مخاطب مطالب شیعه هستند. دنیایی که از معنویت دور میشود و ارزشهای اخلاقی و خانوادگی را کنار میگذارد، بیش از هر زمان دیگر به معنویت احتیاج دارد بدون اینکه خودش چنین احساسی داشته باشد. این احساس را ما باید در آنها ایجاد کنیم و به آنها این معنویت را بدهیم. مسیحیت در اوجش، فقط عشق و محبت را ترویج میکند؛ اما مثل رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم کاری والاتر میکنند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد نشسته بودند، دیدند بچهای مرتب به مسجد میآید و به رخسار مبارک پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نگاه میکند و خندهای میکند و میرود. این بچه چند روز این کار را تکرار کرد. حضرت صدایش کردند و به او فرمودند: «تو مرتب میآیی و میروی. آیا با من کاری داری یا چیزی میخواهی بگویی؟» بچه گفت که نه، من شما را دوست دارم. من چهرۀ شما را میبینم و [بهقول امروزیها] انرژی میگیرم. مدتی که میگذرد، دوباره دلم تنگ میشود و مجدد میآیم شما را ببینم. در این هنگام، عدهای از اصحاب نیز نشسته بودند که حضرت به آنان فرمودند: «هَل الدّین اِلّا الحُب». بنابراین بر ماست که این عشق و محبت به انسانها را ترویج کنیم. امیرالمؤمنین علیه السلام در مملکتش، وقتی گوشواره از گوش دختر یهودی و ذمّیِ در پناه اسلام میکِشند، فریاد میکند و خطبه میخواند که اگر کسی در این مصیبت سکته کند و بمیرد، حق دارد.
امامصادق علیه السلام در حق افراد حتی غیر شیعه از غیر از دوستان خودشان محبت میکردند. یکی از صحابۀ ایشان نقل میکند که دیدم شب امامصادق علیه السلام در هیئت پیرمردی، تکوتنها از خانه بیرون آمدند و کیسههایی بر دوش انداخته بودند و به حومۀ شهر رفتند. در حومۀ شهر مدینه فقرایی زندگی میکردند. حضرت رفتند و بالای سر آنها غذا گذاشتند. من جلو رفتم و به حضرت کمک کردم. حضرت فرمودند: «چرا دنبال من آمدی؟» گفتم: «آقا، اینها شیعه و محب شما هستند؟» فرمودند: «اگر اینها شیعه و محب ما بودند که باید کل زندگیمان را با اینها تقسیم میکردیم!»
* تلاش ابرقدرتهای دنیا برای ترویج خشونت به نام اسلام
اینگونه ائمه علیه السلام محبت به انسانها را ترویج میکردند. امروز میدانیم داعشمانندها، کسانی که ترویج خشونت میکنند، القاعدهها و...، از کجا تأمین میشوند و آموزش میبینند و اسلحه میگیرند. آنهایی که میخواستند اصلاً اسلام را به این صورت به دنیا معرفی بکنند، داعش را برای لکهدارکردن اسلام بهوجود آوردند. پولش از عربستان آمد و آمریکا آن را بهرسمیت شناخت. حکومت طالبان در افغانستان را چند کشور در دنیا بهرسمیت شناختند؟ چه کسانی کمک مالی و هزینههای نظامی کردند؟ پاکستان، غیر پاکستان؟ اینها واقعیت است. واقعیت را نمیشود فراموش کرد. تبلیغات دنیا بهگونهای است که فقط در هر قصهای، ایران محکوم است. جمهوری اسلامی محکوم است. در یمن مردم را کشتار میکنند، خود انگلیس و آمریکا اسلحه و بمبهای غیرمجاز میدهند. اینها را محکوم نمیکنند که چرا اسلحه دادید! اما چون گزارش شده است که موشک به ایران رفته، بلافاصله ایران را محکوم میکنند. در دنیا بههرحال مطبوعات در اختیار صهیونیستهاست؛ یعنی در اختیار دشمنان ماست و ترویج و تبلیغ میکنند؛ اما بالاخره پردهها کنار میرود و مردم دنیا میفهمند واقعیتها چیست. ما باید این واقعیتها را به اطلاع مردم برسانیم و این را بدانیم که تفکر شیعه خودش پیش میرود چه ما بخواهیم یا نخواهیم، شیعه پیش خواهد رفت؛ اما سعی کنیم در این مسیر ما هم سهمی و نقشی داشته باشیم آن هم نقش اساسی. بنده از خداوند متعال مسئلت دارم که توفیقات عزیزان را بیشتر کند و اجر همتی که در این راه صرف میکنید، دوچندان سازد از باب «مَن جاهَدَ فِینا لَنَهدیَنَّهُم سُبُلَنا». خودشان وعده دادهاند. باز در آخر سخنم، عرض میکنم که وجود مقدس رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بعد از آنکه خطبۀ غدیریه را انشا فرمودند، در ضمن خطبۀ غدیریه بعد از اینکه فرمودند «مَنْ کُنتُ مَولاه فَهذا عَلِیٌّ مَولاه»، فرمودند: «وَانْصُر مَن نَصَرَه و اخْذُل مَن خَذَله». دعای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم که دعای مستجاب است. ایشان از خداوند مسئلت کردند که «وَانْصُر مَن نَصَرَه»؛ بنابراین نصرت الهی از آنِ کسانی است که علیبنابیطالب علیه السلام و مکتب او و این تفکر را احیا و نصرت کنند.
نظر شما