جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
عبدخدایی

حوزه/ اين عالم رباني داراي اخلاق و وارستگي ويژه‌اي بود، پيوسته مراقب بود که مبادا خاطرات نفساني به او ضربه‌اي وارد بسازد. اگر ناراحت مي‌شد، با عصبانيت تندي نمي‌کرد، شوخ و خوش‌مشرب بود.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آيت ‌الله حاج شيخ غلامحسين عبدخدايي(ره) در سال  1303 هجري قمري در شبستر تبريز متولد شدند و در سال 1359 هجري شمسي( 1400 هجري قمري)  بعد از 97 سال زندگی عالمانه و زاهدانه، در حرم مطهر رضوي  به خاک سپرده شدند. از اساتید ایشان می توان به آيات عظام: میرزاابوالحسن انگجی ،سيدمحمدکاظم طباطبايي يزدي، ميرزا فتح‌الله شريعت اصفهاني، آخوند ملامحمدکاظم خراساني اشاره نمود.

این عالم ربانی ، تحصيلات ديني و روحاني را در مدرسه‌ علميه‌ طالبيه‌ تبريز آغاز نمود و سطوح عاليه را از خدمت عالم رباني، حضرت آيت ‌الله حاج ميرزا ابوالحسن انگجي استفاده نمود. سپس عازم نجف اشرف شد و فقه را نزد آيت ‌الله‌العظمي سيدمحمدکاظم طباطبايي يزدي(ره) و اصول را نزد مرحوم آيت الله‌العظمي آخوند ملامحمدکاظم خراساني و معارف الهي را نزد آيت ‌الله‌العظمي شريعت اصفهاني تلمذ نمود و با کوله‌باري از علم به تبريز برگشت. آيت الله عبدخدايي در سال 1311 هجري شمسي عازم مشهد مقدس گرديد و تا اواخر عمر در کنار مضجع شريف حضرت امام رضا(ع) زندگي کرد.

  • آثار علمي:

از اين عالم رباني تأليفات متعددي بر جاي مانده است که عناوين تعدادي از اين آثار عبارتند از:

اصول مهذبه (خلاصةالاصول)؛ الدروس‌الدينيه (12جلد)؛ گوهرهاي درخشان (در اثبات حقانيت تشيع و رد اظهارات احمد کسروي)؛ نداي راستي (در رد اظهارات مردوخ کردستاني)؛ انوار لامعه (تفسير سوره‌ اعلي)؛ الدرر الثمينه في شرح سورة المبارکه الجمعه؛ رهبر سعادت (ترجمه وجوه اعجاز قرآني نوشته مرحوم علامه بلاغي(ره))؛ انوار مشرقه و درر القيمه؛ نشريه خداشناسي به زبان ساده (2جلد)؛ ترجمه نکت اعتقاديه مرحوم شيخ مفيد؛ بيان‌الحق؛ معتبرترين زيارت‌نامه‌ها (ترجمه‌ زيارت امين‌الله).

  • خدمات فرهنگي و اجتماعي:

آيت الله عبدخدايي در سال 1343 هجري قمري جمعيت ديانت اسلامي را در تبريز تأسيس نمود و جلسه‌ تذکرات ديني را براي ارشاد مردم تشکيل داد و نشريه‌اي به همان نام منتشر نمود. در قيام تبريز عليه رضاخان هم از جمله شخصيت‌هاي برجسته‌ قيام و سخنرانان آن بود که بعدها مورد تعقيب نظام رضاخاني قرار گرفت و پس از مدتي اختفا به نجف اشرف مشرف شده و سرانجام پس از تشرف به مشهد و گذشت دوران خفقان رضاخاني، اقدام به انتشار همان نشريه به اضافه‌ نشريه ديگري به نام نداي حق، بعد از شهريور 1320 ‌نمود.

1- تأسيس دارالتعليم ديانتي:

اين دارالتعليم که در سال 1324 هجري شمسي توسط اين عالم خدوم تأسيس شد، مجموعه‌ دبستان بود که برنامه‌هاي اصول اعتقادي در آن برگزار مي‌گرديد. توضيح آن‌که: در دوران ستمشاهي و پهلوي تعدادي از مکتب‌خانه‌ها عهده‌دار تحصيلات نوجوانان و جوانان بودند و مشکلاتي هم در برداشتند، که برخي از اقشار متدين جامعه به تعاليم مدارس و مکتب‌هاي وابسته به رژيم پهلوي اعتماد نداشتند. از اين‌رو آيت ‌الله عبدخدايي اقدام به تأسيس دبستاني با عنوان دارالتعليم ديانتي نمود که مشکلات آن‌ها را نداشته باشد و نوجوانان را با تربيت صحيح اسلامي پرورش دهد.

2- بيمه‌ طلاب:

از ديگر خدمات ايشان راه اندازي بيمه‌ بهداشت محصلين علوم ديني در سال 1347 هجري شمسي به بعد بود که طلاب علوم ديني طبق ضوابط و مقررات خود و خانواده‌شان مي‌توانستند از بيمه خدمات درماني استفاده کنند، بدون آن‌که وجهي بپردازند.

3- تأسيس مدرسه‌ علميه‌ جعفريه:

ايشان در سال 1387 هجري قمري برابر با 1346 هجري شمسي اقدام به تأسيس مدرسه‌ علميه‌ جعفريه کرد و براي اين مدرسه، وقف‌نامه‌اي هم تنظيم نمود که طلاب اين مدرسه بايد به تفسير، حديث، فقه و اصول و عقايد اسلامي اشتغال داشته باشند. اين مدرسه منشأ خيرات و برکات بسياري شده که در حال حاضر بسياري از طلاب آن مدرسه از علماي برجسته در قم و مشهد و شهرستان‌ها مي‌باشند و تعدادي هم مشغول به خدمت در نظام مقدس اسلامي هستند.

4- تدريس:

مرحوم آيت ‌الله عبدخدايي در منزل خود دروس رسائل و مکاسب و هم‌چنين خارج درس اصول را براي عده‌اي از طلاب علوم ديني تدريس مي‌‌کرد.

5- برگزاري نماز جمعه:

آيت ‌الله عبدخدايي نماز جمعه را تقريباً از سال 1327 هجري شمسي در شبستاني که در مسجد جامع گوهرشاد حرم مطهر رضوي به نام ايشان است، اقامه نمود. پس از پيروز‌ي انقلاب اسلامي امام راحل رضوان‌الله‌تعالي به احترام آيت ‌الله عبدخدايي(ره) امام جمعه‌اي را منصوب ننمودند، ولي پس از وفات ايشان، مرحوم آيت ‌الله شيخ ابوالحسن شيرازي(ره) را به‌عنوان امام جمعه مشهد منصوب کردند.

 6- محبت به کودکان يتيم:

 آيت ‌الله عبدخدايي(ره) احساسات پاکي داشت و علاوه بر کمک‌هايي که غيرمستقيم مي‌کرد؛ خودش مي‌خواست دستي بر سر کودک يتيمي بکشد و کمکي به او بنمايد. با اين‌که در آن هنگام تقريباً 85 الي 90 سال سن داشت، گاهي به همراه گروه‌هاي خدماتي مؤسسه‌ خيريه انصارالحجة(عج) به منازل اطفال مي‌رفت؛ گاهي شب‌هاي زمستان در کوچه‌هاي پرگل اطراف شهر به سختي توشه‌هاي آذوقه را مي‌کشيد تا وارد منزل بينوايي مي‌شد، البته اطرافيان کمک مي‌کردند، ولي او هم دوست داشت خودش دستي برساند و زير کيسه‌ آذوقه‌اي بگيرد و هم‌چنين نسبت به کمک به خانواده‌هاي بي‌سرپرست روحاني اهتمام داشت؛ زيرا آن روزها اگر يک روحاني از دنيا مي‌رفت، کسي نبود که خبري از خانواده‌ او بگيرد، چه رسد به اين‌که کمکي به آن‌ها بنمايد؛ همين امر سبب شد که آيةالله عبدخدايي(ره) در صدد کمک‌رساني به خانواده‌هاي بي‌سرپرست روحاني برآيد. از اين رو ليستي از اسامي اين خانواده‌ها تهيه مي‌شد و وجوهي به صورت نقدي به آن‌ها پرداخت مي‌نمود و اين کار تا هنگام رحلت ايشان ادامه داشت.

  • فرار از ملاقات با شاه:

هنگامي که شاه به مشهد مي‌آمد براي ملاقات با او، از آيت الله عبدخدايي نيز دعوت مي‌کردند و در روز ملاقات مأموري جهت پيگيري مي‌فرستادند، ولي چون تاريخ آمدن شاه تقريباً مشخص بود، ايشان از چند روز قبل، نماز جماعت را تعطيل مي‌کرد و به صورت مخفيانه به منزل يکي از دوستان يا بستگان مي‌رفت و وقتي شاه از مشهد برمي‌گشت، ايشان همان شب به نماز جماعت مي‌رفت و کارهاي عادي خود را شروع مي‌کرد.

  • روابط با علما:

مرحوم آيت الله عبدخدايي براي علما و بزرگان احترام خاصي قايل بود و با حضرات آيات سيديونس اردبيلي، سيدمحمد‌هادي ميلاني، سيدعلي علم‌الهدي، سيدجليل‌الدين حسيني، سيدجواد خامنه‌اي، شيخ مجتبي قزويني، شيخ‌هاشم قزويني، ميرزا جواد آقاتهراني و ميرزا حسنعلي مرواريد قدس‌سرهم رابطه‌ نزديک داشت و مورد احترام همگان بود.

  • ويژگي‌هاي اخلاقي:

اين عالم رباني داراي اخلاق و وارستگي ويژه‌اي بود، پيوسته مراقب بود که مبادا خاطرات نفساني به او ضربه‌اي وارد بسازد. اگر ناراحت مي‌شد، با عصبانيت تندي نمي‌کرد، شوخ و خوش‌مشرب بود و داستان‌هاي مزاح‌آميز در حافظه داشت، ولي در هيچ‌کدام خلاف شرع يا خلاف نزاکت نبود.

هيچ‌گونه ادعا و مدعايي نداشت و پيرايه‌اي در گفتار و کردارش نبود، ظاهر و باطنش يکي بود. اگر در دعا اشکي مي‌ريخت يا در حرم ملکوتي حضرت امام رضا(ع) با تمام وجود گريه مي‌کرد، يا در بالاي سر حضرت هنگام قرائت قرآن يا دعا سر را همراه با گريه تکان مي‌داد، اين‌ها همه برخاسته از انگيزه‌هاي درونيش بود. نيمه شب در منزل هم وقتي سجاده‌اش را مي‌انداخت و نماز شب مي‌خواند و قرآن تلاوت مي‌کرد، همين حال را داشت.

به تلاوت آيات قرآني عشق مي‌ورزيد و گاهي در سحرگاهان بلند بلند قرآن تلاوت مي‌کرد. مخصوصاً در ماه مبارک رمضان چند ختم قرآن مي‌کرد. فرزندش مي‌گويد: يادم مي‌آيد در نوجواني، صبح‌ها وقتي هنوز در رختخواب بودم، پدر را مي‌ديدم که از خواب برخاسته است و آرام آرام قرآن تلاوت مي‌نمايد.

در دعا شور وشوق فراواني داشت، دعا در اعماق روح و جان ايشان نفوذ داشت. از صحيفه سجاديه زياد استفاده مي‌نمود، به‌ويژه از دعاي مکارم الاخلاق؛ دعاي عاليةالمضامين را زياد قرائت مي‌نمود. دعاهاي ايشان روح مخصوصي داشت و در پايان هر منبر پس از ذکر مصيبت به دعا مي‌پرداخت، عده‌اي شيفته دعاهاي ايشان بودند. دعاهاي ايشان بيشتر برگرفته از ادعيه مبارکه‌ اهل‌بيت عترت(ع) به‌ويژه صحيفه‌ سجاديه بود، که با زبان فارسي از اعماق جان بر مي‌آمد. در دعا اشک مي‌ريخت و مردم را منقلب مي‌ساخت. در دعا به مانند کودکي بود که با اصرار و به‌صورت خيلي طبيعي و بدون تکلف از خدا مي‌خواست؛ مي‌گفت: "خدايا! تو به عذاب ما محتاج نيستي و ما به رحمت تو احتياج داريم. تو افرادي را مي‌يابي که آن‌ها را عذاب کني، ولي ما کسي نداريم که به ما رحم کند" و نيز مي‌گفت: "وعمرني و ما کان عمرئي بذلة في طاعتک فاذا کان عمري مرتعاً للشيطان فاقبضني قبل ان يسبقني مقتک الي او يستحکم غضبک علي (صحيفه‌ سجاديه ـ دعاي مکارم الاخلاق)، به من عمر و زندگي عنايت فرما، مادامي که عمر من در راه تو مصروف گردد، ولي اگر قرار شد که زندگي و عمر من، چراگاه و محل تاخت و تاز شيطان باشد؛ مرا قبض روح فرما، پيش از آن‌که بغض تو به‌سراغ من ‌آيد يا غضب تو بر من استحکام يابد.

بسيار اهل توسل بود و به ائمه اطهار به‌ويژه اميرالمؤمنين(ع) عشق مي‌ورزيد و هنگامي که نام مقدس آن حضرت را با تجليل هرچه تمام‌تر مي‌برد، چشم‌هايش برق مي‌زد و اشک در ديدگانش جمع مي‌شد و لب به فضايل آن حضرت مي‌گشود. معمولاً در شبانه‌روز دومرتبه به حرم مطهر امام رضا(ع) مشرف مي‌شد؛ يک‌دفعه پس‌از نماز عشاء و يک‌دفعه هم پيش‌از نماز صبح، اين تشرف در ماه مبارک رمضان به سه مرتبه مي‌رسيد که دفعه‌ سوم آن پس‌از نماز ظهر بود.

  • ارتحال:

عالم رباني، مرحوم آيت الله عبدخدايي بعد از عمري پربرکت و خدمات علمي، فرهنگي، اجتماعي،‌ در 24 خرداد 1359 شمسي برابر با اول شعبان‌المعظم 1400 قمري، بر اثر کهولت سن در 97 سالگي نداي حق را لبيک گفت و به ديار باقي شتافت.

پيکر پاکش پس از تشييع با شکوهي در مشهد مقدس و اقامه‌ نماز توسط حضرت آيت ‌الله‌العظمي حاج حسن قمي(ره)؛ در قسمت شمالي رواق دار‌السلام حرم مطهر رضوي آرام گرفت.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha