به گزارش خبرگزاری«حوزه»، آیت الله حاج آقا ضیاءالدین آملی خلف صالح مرحوم آیت الله شیخ محمدتقی آملی از مجتهدین با تقوای معاصر بود که ولادتش به سال 1283 شمسی در تهران اتفاق افتاد. او در کودکی با پدرش که جهت ادامه تحصیل و فرار از جو سیاسی تهران به نجف اشرف هجرت نمود، همراه شد.
آقا ضیاء در مدینه العلم نجف درس های مقدمات و سطح را خواند و توانست به مجلس درس آیات عظام سیدابوالحسن اصفهانی، میرزا حسین نائینی، آقا ضیاء عراقی، شیخ محمدکاظم شیرازی و ابوالحسن مشکینی راه یابد.
سعی و تلاش و همت بالایش او را در سن 30 سالگی به مقام اجتهاد رسانید. آیت الله آقا ضیاء عراقی در اجازه نامه اجتهاد شاگردش می نویسد: " از کسانی که شیفته عروج به سوی بلندی های حق و یقین می باشند، عالم فاضل بارع ثقه جامع لباب فقه و اصول، کوشای در معقول و منقول، رکن الاسلام آقا شیخ ضیاءالدین آملی است که نفس شریف خویش را به تعب افکنده و آن را از آسایش باز داشته تا این که به لطف خداوند به رتبه رفیع اجتهاد رسیده است.
مراجعت به ایران
آیت الله آملی در نجف با دختر آیت العظمی حاج آقا حسین قمی ازدواج نمود و پس از مدتی به ایران آمد. او چند سال در تهران و مدتی هم در شهر آمل به تدریس و تبلیغ پرداخت و سرانجام در تهران اقامت دائمی نمود.
ایشان سال های طولانی به نمایندگی از سوی آیت الله العظمی بروجردی و آیت الله العظمی حکیم، در مصر زعامت شیعیان را بر عهده داشت و با سعی و تلاش در دانشگاه الازهر مصر کرسی فقه جعفری برپا نمود. آن درس ها پس از سالهای متمادی با مخالفت جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر به تعطیلی انجامید.
روحیات اخلاقی
دنیا آنقدر در نظرش کوچک بود که با آن موقعیت بالای اجتماعی اش، مورد بی اعتنایی او بود و شب زنده داری کار همیشگی اش بود و نوشته اند: پس از نماز شب به یاد مصیبت سیدالشهداء(علیه السلام) به سینه می زد و اشک می ریخت.
از شهرت و خودستایی کاملا پرهیز می نمود. در حل مشکلات گوناگون مردم در حد توان تلاش می کرد. دلداده و شیدای ائمه معصومین(علیهم السلام) به ویژه حضرت علی(علیه السلام) بود؛ به طوری که یک بار هنگام قرائت قرآن وقتی به آیه " و صالح المومنین"(4 تحریم) رسید، بنابر آن چه در روایات معتبر آمده که این آیه در وصف امیرالمومنین(علیه السلام) است فریادی بلند سر داد و غش نمود.
کارهای علمی و تبلیغی
آقا ضیاءالدین آملی در مسجد مجد تهران به جای پدر عالم و عارفش اقامه نمازجماعت می نمود. عادت داشت که بین دو نماز می ایستاد و با خواندن یک آیه یا حدیث، نمازگزاران را با بیانی اثرگذار موعظه می فرمود.
در همان مسجد، اتاقی اختصاصی داشت که کارهای علمی و تحقیقی خود را در آنجا انجام می داد. او در همان مکان دوره کتاب "مصباح الهدی فی شرح عروه الوثقی" تالیف پدرش را بازنگری و تصحیح نمود و به مرحله چاپ رساند.
ایشان حافظ قرآن بودند و می فرمودند: " در پنجاه سالگی شروع به حفظ قرآن کردم و ظرف چهار سال آن را به پایان رساندم.
غروب آفتاب
سرانجام آن عالم ربانی پس از سالها سعی و تلاش در جهت تبلیغ دین مبین اسلام در سال 1361 شمسی در یکی از بیمارستان های تهران به ندای حق لبیک گفت و به سرای ابدیت شتافت.
پیکر پاک آن مرحوم به مشهد مقدس انتقال یافت و در ایوان طلای حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.
والسلام علی من اتبع الهدی
منبع: مشاهیر مدفون در حرم رضوی
نظر شما