به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حضر آيت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق پنجشنبه های خود که در نمازخانه بنياد بين المللی علوم وحيانی اسراء برگزار گرديد، ضمن تبریک عید سعید نیمه شعبان، به ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام، با اشاره به سالروز میلاد با سعادت حضرت حجت(عج) ضمن تبریک این عید خجسته بیان داشتند: وقتی پیامبر(ص) به رسالت خود مبعوث شد، در جامعه جاهلیت دو غده بدخیم وجود داشت؛ در حوزه اندیشه، آنها گرفتار وهن و خیال بودند و در حوزه انگیزه با هوس و غرور و گرایشات قبیله ای رفتار می کردند اما پیامبر(ص) «عدل» را جایگزین آن گرایشات قبیله ای، جناحی و هوس کرد و «عقل» را به جای ظن و وهن نشاند.
معظم له ادامه دادند: همین کار را حضرت حجت در هنگام ظهور انجام خواهند داد؛ یعنی جامعه را عالم و عاقل می کنند، به برکت حضرت، عقل مردم کامل می شود، اداره چنین جامعه ای کار دشواری نیست. این است که انسان شبانه روز منتظر ظهور است و برای فرج دعا می کند.
ایشان در ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام پرداختند و اظهار داشتند: این جمله قصار در حقیقت یکی از خطبه های نورانی حضرت است که سید رضی آن را به عنوان کلمه قصار ذکر کرده است؛ وقتی از حضرت در خصوص ایمان سوال کردند، حضرت ایمان را داری چهار رکن معرفی کرد؛ «الاِْيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ، وَالْيَقِينِ، وَالْعَدْلِ، وَالْجِهَادِ»، طبق این بیان یکی از ارکان ایمان، عدل است که طبق بیان حضرت خود چهار جزء و شعبه دارد؛ «وَالْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ، وَغَوْرِ الْعِلْمِ، وَزُهْرَةِ الْحُكْمِ، وَرَسَاخَةِ الْحِلْمِ».
معظم له ادامه دادند: این کلمات یک سری معنای لغوی دارند اما حضرت به معنای خاص این لغات می پردازد مانند اینکه در خصوص معنای عدل می گویند کسی عادل است که کارهای واجب را انجام دهد و از انجام کارهای حرام بپرهیزد اما حضرت در خصوص معنای واژه عدل می فرماید یکی از شعب چهارگانه عدل، فهم غَائِصِ است. حضرت فرمود علم مانند دریایی است که اگر کسی توانست در این دریا غواصی کند صاحب فهم خواهد شد. هر علمی را فهم نمی گویند؛ آن علم دقیق و عمیق را فهم می گویند که باعث می شود انسان مطالب را موشکافانه بفهمد!
این مفسر قرآن خاطرنشان کردند: حضرت در خصوص «جهاد» می فرماید «وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَالصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِينَ: فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ، وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ؛ وَمَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ، وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَغَضِبَ لِلَّهِ، غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ جهاد (نيز) چهار شاخه دارد، که اولین آنها امر به معروف، نهى از منكر است.
حضرت آيت الله جوادی آملی ابراز داشتند: امر به معروف غیر از موعظه، ارشاد، تعلیم و پند است، این موارد باب خود را دارند اما امر به معروف آنجایی است که شخص بدون هیچ عذری، عالماً و عامداً در حال انجام گناه است، به چنین شخصی می توان فرمان داد که از انجام کارش دست بردارد. در این هنگام شخص آمر، ولایت دارد، در حقیقت اگر شخص خاطی به امر او گوش ندهد دو گناه مرتکب شده؛ اول آنکه کار خلاف کرده و دوم اینکه به حرف ولی خود گوش نداده است، آمر به معروف در مقام «ولی» امر به معروف می کند.
ایشان ادامه دادند: در نظام اسلامی اینگونه است که « وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ ۚ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ» که البته امر به معروف و نهی از منکر دارای درجاتی است که درجات ابتدایی و مهم آن همان انزجار قلبی و بروز ظاهری این انزجار است که اگر هر کس در مقابل شخص گناهکار این انزجار را از خود نشان دهد در بیشتر موارد شخص از کار خود پشیمان خواهد شد و دیگر به مراحل بعدی نیازی نخواهد بود.
معظم له با اشاره به ادامه کلام حضرت امیر علیه السلام تصریح داشتند: حضرت دومین شاخصه جهاد را صادقانه قیام کردن ذکر می کنند و اینکه شخص نسبت به تبهکاران کینه داشته باشد. در قرآن کریم می خوانیم موسی(ع) به خداوند می فرماید به پاس نعمت هایی که به من دادی هرگز از انسان تبهکار و خلافکار حمایت نمی کنم.