خبرگزاری حوزه، تورق کتاب زندگانی آیت الله ملبوبی که از علمای با اخلاق و با صفای حوزه علمیه قم بودند، موجب عبرت و درس آموزی است.
تولد و تحصیل
ایشان در سال 1308 شمسی در اراک دیده به جهان گشود. پدرش شیخ محمدتقی از علمای سرشناس منطقه و فردی پرهیزگار بود که درس اخلاق و قرآن برای شاگردان داشت.
محمد تقی در شش سالگی به مدرسه ابتدایی در اراک رفت و تا کلاس ششم درس خواند. در همان ایام پدر بزرگوارش را از دست داد ولی این امر خللی در رشد و ترقی او به وجود نیاورد.
12 سال داشت که وارد مدرسه علمیه آقا ضیاالدین اراک شد و زیر نظر آیت الله صدرا مقدمات را به پایان برد. 4 سال بعد، خود را به اقیانوس علم و معرفت حوزه علمیه قم رساند و پس از اتمام دوره سطح، در درس آیات عظام بروجردی، امام خمینی، مرعشی نجفی، گلپایگانی، عبدالنبی عراقی، فیض و سلطانی طباطبایی رحمة الله علیهم اجمعین حاضر شد و به درجاتی از علم و اجتهاد نائل آمد.
اخلاقیات استاد ملبوبی
او هیچگاه پای خود را از دایره احتیاط بیرون نکشید، در این زمینه می گفت : « انسان باید برای رسیدن به دنیا از دین خود بگذرد و آخرت خود را به چند روز این دارفانی بفروشد و در آخرت کوله بار ذلت را به دوش بکشد.»
در خلوت با خدای خود راز و نیاز و مناجات داشت؛ نوشته اند چنان می گریست که هر کس او را می دید فکر می کرد اتفاقی برای او افتاده است و اطرافیانش نیز با گریه او به گریه می افتادند.
کم حرفی و کنترل زبان از ویژگی های بارز او بود. از سخنان بیهوده و لغو نیز پرهیز می نمود.
به زی طلبگی بسیار مقید بود و در این زمینه به طلابی که به او مراجعه می کردند، تذکراتی را بیان می فرمود.
خدمات اجتماعی و فرهنگی
استاد ملبوبی از فعالان امور اجتماعی و فرهنگی بود. جهت تبلیغ دین به شهرهای مختلف سفر می نمود. در جلسات علمی مدارس علمیه از جمله مروی تهران و امور تبلیغی مساجدی همچون مسجد امام، حاج سید عزیز الله، سعادت و مساجد اطراف بازار شرکت فعال داشت. کمک به اعزام تبلیغی طلاب به سراسر کشور، تشویق طلاب به حضور در جبهه های جنگ در دوران دفاع مقدس، تصدی امور امتحانات و شهریه حوزه علمیه قم، سر و سامان بخشیدن به کتابخانه های مسجد اعظم قم، فیضیه و آیت الله گلپایگانی و امامت جماعت مسجد سید عبدالوهاب قم نمونه هایی از خدمات ارزنده این روحانی خدوم است.
فعالیت سیاسی
استاد ملبوبی از جمله شخصیت هایی است که از همان آغازین سالهای نهضت اسلامی در ایران، در مقابل دستگاه طاغوت ایستاد. در سخنرانی هایش از بیان ظلم و بی دینی حکومت باکی نداشت و در این زمینه بارها به سازمان امنیت ساواک احضار شد.
ایشان در همان ایام در کتابفروشی کوچکش به نام «کتابفروشی خِرَد» به توزیع اعلامیه ها و کتابهای مختلف ضد رژیم می پرداخت و به همین دلیل در سال 1348 این مرکز توسط عوامل رژیم به کلی تخریب شد.
لبیک به ندای ارجعی الی ربک
این عالم فرزانه سرانجام پس از سالها تلاش و مجاهدت در راه نشر و تبلیغ اسلام در سال 1373 در یکی از بیمارستان های قم دعوت حق را لبیک گفت. پیکر آن مرحوم پس از تشییع با شکوه و نماز به امامت آیت الله مجتبی عراقی، در قبرستان باغ بهشت در بقعه علما دفن گردید.
عاش سعیدا و مات سعیدا
منبع: ستارگان حرم. جلد 14