خبرگزاری «حوزه»// حجت الاسلام والمسلمین سید محمد حسینی شاهرودی، نماینده ولی فقیه در کردستان، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور، چندی قبل با حضور در ساختمان مدیریت رسانه و اطلاع رسانی حوزه های علمیه کشور، از بخش های مختلف «خبرگزاری حوزه» و «هفته نامه افق حوزه» بازدید کرد و در جریان فعالیت های کلان رسانه ای حوزه قرار گرفت. در حاشیه این بازدید، گفت و گویی صریح و صمیمی با این شخصیت علمی و حوزوی داشتیم که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار دادید، در ابتدا کمی از سبک زندگی خود برای ما بفرمایید. شاید مردم دوست داشته باشند بدانند که نماینده ولی فقیه یک استان به چه نحو زندگی می کند.
بسم الله الرحمن الرحیم. بسیار خوشحالم که در خدمت شما هستم و به دوستان خبرگزاری حوزه بابت زحمات و فعالیت ها، خسته نباشید می گویم.
بنده همواره سعی کرده ام یک زندگی معمولی داشته باشم و از این جهت هم خدا را شاکرم. زمانی که سطح زندگی مردم در حد بالایی نیست، مسئولین هم باید در همان سطح زندگی کنند تا فاصله ای میان مردم و مسئولین ایجاد نشود.
یک بحث هم زندگی کاری و علمی بنده است که هیچ گاه از درس و بحث جدا نشده ام، اصولا یکی از شاخصه های طلاب این است که در هیچ شرایطی درس و بحث را کنار نگذارند. بنده از سال 1353 که طلبه شدم، زمانی را به یاد ندارم که مشغول درس خواندن یا درس دادن یا تحقیق نباشم.
از نظر فعالیت های کاری نیز اهمیتی نداشته که در شهر باشم یا روستا؛ در اداره باشم یا جای دیگر.
فعالیت بنده چه در نظام اسلامی و چه کارهای علمی اعم از تبلیغ و تدریس، بدون تعطیلات بوده و شب و روز و جمعه و شنبه نداشته است. اگرچه برنامه ریزی برای خانواده هم همواره مدنظر بوده است؛ اما در این مسئله به لحاظ اینکه از پیش از انقلاب درگیر مسائل بودیم شاید بشود گفت کمتر از آن چیزی که باید در کنار خانواده بوده ام؛ اما سعی بنده بر این بوده که در حد توان برای اهل خانه کم نگذارم.
* اعضای خانواده یک شخصیت در سطح شما معمولا همیشه ناراضی اند که پدر خانواده از محیط خانوادگی دور است و بیشتر در پی امورات بیرون تلاش می کند. آیا در خانواده شما هم چنین مطلبی صادق است؟
اگر تدبیر در کار باشد و خانواده به شرایط عادت کنند این مشکلات پیش نمی آید. بنده سعی می کنم اگر قرار است روزنامه ای مطالعه کنم، یا سایت ها را ببینم و مطالبشان را دنبال کنم، بیشتر در درون خانه و کنار خانواده این کارها را انجام دهم تا بیشتر در کنار خانواده قرار بگیرم؛ اما به هر حال کارهایی پیش می آید و گاهی تا نیمه شب بیرون هستیم و به هر حال خانواده ما هم با این وضع کنار آمده اند.
* نماینده ولی فقیه در استان کردستان از چه ماشینی استفاده می کند؟
خودروی بنده در سفرهای داخل استانی خودروی پژو یا سمند است و در سفرهای بیرون استانی هم خودرویی است که استانداری در اختیار ما می گذارد که پلاکش هم دولتی است و همه می دانند که مربوط به بنده نیست و در گذشته هم یک خودروی بنز از طریق یکی از نهادها در اختیار دفتر نمایندگی قرار گرفته بود که بنده از آن استفاده نکرده ام.
البته حجم سفرهای بنده نسبتا زیاد است و دلیلش هم آن است که علاوه بر وظایف نمایندگی ولی فقیه در استان، عضو شورای نمایندگان ولی فقیه در رابطه با امور اهل سنت کشور نیز بوده و دائما در سفرم. این شورا یک کمیته منتخبی دارد که بنده در آن هم عضو هستم.
همچنین در شورای مدارس اهل سنت و شورای عالی مجمع تقریب و مجلس خبرگان هم عضویت دارم و نائب رئیس کمیسیون سیاسی هستم و به طور میانگین تقریبا به صورت هفتگی مسافرت دارم که عمدتا زمینی سفر می کنم. بنابراین حجم سفرهای بنده با خودرو بسیار بالاست و خودم هم هیچ خودروی شخصی ندارم.
* آیا نماینده ولی فقیه در یک استان، جلسات خصوصی با رهبر معظم انقلاب هم دارد یا فقط در جلسات عمومی حضور پیدا می کند؟
اکثر اوقات که همان دیدارهای عمومی و دیدارهای خبرگان است یا گاهی اوقات در نماز ایشان خدمتشان می رسیم؛ اما اگر مورد خاصی باشد به صورت خصوصی خدمتشان خواهیم رسید. ایشان هم بیان کرده اند که به دلیل مشغله بالای کاری، کارها را از طریق مسئولین مربوطه پیگیری کنیم و ما هم سعی می کنیم معمولا مشکلات را از طریق افرادی که مسئولیت مرتبط دارند، حل کنیم و مزاحم ایشان نشویم.
* چگونه مطلع شدید که برای پست نمایندگی ولی فقیه در استان کردستان در نظر گرفته شده اید و آیا پیش از این در استان دیگری نمایندگی ولی فقیه را بر عهده داشتید یا خیر؟
بنده پیش از استان کردستان نمایندگی ولی فقیه در استان دیگری را بر عهده نداشتم و این استان، نخستین تجربه بنده برای نمایندگی بوده است.
درباره نحوه انتخاب و اطلاع به بنده نیز باید بگویم که دفتر حضرت آقا دارای یک معاونت حوزوی است که مطابق با ویژگی های مدنظر رهبر معظم انقلاب به شناسایی افراد می پردازند. به عنوان مثال ایشان برای استان کردستان بیان کرده بودند که سیادت از ویژگی های شخص نماینده باشد.
بنده در آن ایام در قم حضور داشته و در مجتمع شهید محلاتی دارای مسئولیت بوده و در پژوهشکده تحقیقات اسلامی فعالیت می کردم. یک روز حجت الاسلام والمسلمین مروی بنده را خواست و موضوع نمایندگی ولی فقیه در استان کردستان را مطرح کردند که بنده هم به لحاظ مسائلی که مطرح نمودند و ضرورت و حساسیتی که وجود داشت، عرض کردم که اگر تکلیف چنین است مانند یک سرباز انجام وظیفه می کنم.
در آن زمان بنده چندین کار داشتم و به عنوان مثال در موسسه دائرة المعارف آیت الله شاهرودی، مسئولیت فرهنگ فقه را داشتم و در تهران و مجمع نمایندگان حوزه نیز دارای سِمت بودم؛ اما یک سرباز هرگاه در هر سِمتی به او نیاز باشد، باید آماده فعالیت باشد. اتفاقا بنده هم چندین نفر را برای این پست معرفی کردم و پس از بررسی بنده را ترجیح داده بودند.
پس از قبول مسئولیت از بنده سؤال شد که خانواده چه موضعی دارند؟ که عرض کردم آنها هم هر جا وظیفه باشد می پذیرند و از همان سال ٨٩ با بنده به سنندج آمده اند.
الحمدلله از تلاش هایی هم که تاکنون انجام داده ایم با توجه به حساسیت های ویژه ای که وجود دارد راضی بوده ام. در مدتی هم که طول کشید تا حکم بنده ابلاغ شود، سعی کردم مطالعات مرتبطی داشته باشم و خود را آماده فعالیت نمایم. در حکم بنده هم آمده که همه مسئولان استان و کشور موظفند که با ما همکاری نموده و همیشه هم این ارتباط وجود داشته است.
یکی از مواردی هم که نمایندگی در استان کردستان با سایر نمایندگی ها تفاوت دارد، بحث نبود نماز جمعه است که نماینده ولی فقیه در استان کردستان امام جمعه سنندج نیست.
سعی بنده هم بر این بوده که ارتباطمان به نحوی باشد که یک مدل از رفتار و فعالیت های رهبری پیاده شود؛ چراکه نماینده ولی فقیه باید وظایف خود را به خوبی در کل استان انجام دهد که مردم نیاز به اینکه مشکلشان را به دفتر رهبری بنویسند، نباشد و بنده به جرأت می گویم که کمترین نامه ها از استان کردستان به دفتر رهبری ارسال می شود؛ چون مردم احساس می کنند هر مشکلی دارند می توانند با ما مطرح کنند و پاسخ بگیرند.
اتفاقی هم که در دوره اخیر انتخابات خبرگان رهبری افتاد و اهل سنت بنده را به نمایندگی خود برگزیدند، نشانه همین رابطه نزدیک بنده با مردم بود که برادران اهل سنت بنده را حامی خودشان می دانند و به همین دلیل است که یک شیعه را به عنوان نماینده خودشان به مجلس خبرگان فرستادند.
* از نحوه ارتباط خود با برادران اهل سنت نکاتی را بفرمایید.
از همان ایام طلبگی هیچ وقت در ارتباطم میان مردم فرق نگذاشتم و مثلا برای سلام کردن، نگاه نکردم که شخص مقابل، وزیر است یا کودک، شیعه است یا سنی و ...؛ این روش در استقبال اهل سنت در زمان سفرهای بنده به شهرهای اهل سنت متبلور است که همواره به بنده لطف دارند و همیشه برای استقبال می آیند.
هیچ گاه سعی نکرده ام از لحاظ اقتدار غیر معنوی با مردم و حتی مخالفین رفتار کنم؛ بلکه ما باید خود را به عنوان فردی ناصح و امین برای مردم معرفی کنیم و حتی معاندین هم هیچگاه از بنده نشنیدند که با شما برخورد تندی خواهم کرد.
در رابطه با انتقال فرهنگ اهل بیت (ع) هم بحمدلله مردم کردستان محب اهل بیت(ع) هستند و ما هم سعی می کنیم آن را تقویت نماییم؛ به عنوان مثال ارتباطی با صدا و سیما دارم که یک برنامه تفسیر ده دقیقه ای، قبل از مغرب هر روز پخش می شود و ظهر هم بازپخش می گردد و مطابق با آمارها مخاطبین زیادی دارد؛ چون بنده در این برنامه، مباحث اختلافی را بیان نمی کنم و با اینکه از منابع تشیع استفاده می کنم، اما به مسائل اختلافی نمی پردازم.
یکی از افرادی که اتفاقا با جمهوری اسلامی هم زاویه دارد، به بنده می گفت ما وقتی تفسیر شما پخش می شود مجبوریم گوش بدهیم؛ چون فرزند ما خیلی علاقه دارد و هر روز آن را پیگیری می کند.
ما اگر رفتارمان را تصحیح کرده و گفتارمان هم بر اساس منطق باشد، این رفتار و گفتار قطعا تأثیرگذار خواهد بود. قرار هم نیست که ما از خود دفاع نکنیم؛ اما دفاع باید به صورت صحیح باشد. بنده هر هفته نشست و بحثی با طلاب اهل سنت استان دارم که از شهرهای دیگر هم به جلسه می آیند و خیالشان راحت است که حرفهایشان شنیده می شود و کسی به آنها نمی گوید چرا این حرف را می زنی و هم پاسخ هایشان را دریافت می کنند.
مدل درسی بنده هم سعی شده است مانند درس مقام معظم رهبری باشد؛ چون شش سالی که بنده تهران بودم در درس معظم له شرکت می کردم و تلاش می کنم ابتدایش نکته اخلاقی بیان شود و سپس وارد مباحث فقهی می شوم.
مثلا امام جمعه موقت سنندج و امام جماعت مسجد جامع سنندج بصورت مرتب در این جلسه شرکت می کنند و مشخص است که رفتار ما به شکلی نبوده که حضور چنین افرادی در میان اهل سنت حساسیت برانگیز باشد؛ در عین حال اگر ایشان در درس فردی غیر از بنده شرکت می کردند حتما برایشان مشکل ایجاد می شد.
ما نه تنها در کشور؛ بلکه با خارجی ها هم اگر این رفتار را داشته باشیم حتما رفتار آنها با ما هماهنگ خواهد شد. بطور مثال وهابیت خیلی به اندونزی فشار آورده بود که مذهب جعفری را در ان کشور غیر رسمی اعلام کنند، در همین رابطه حضرت آیت الله مکارم شیرازی از وزیر دین اندونزی خواستند نمایندگانی را بفرستند که انجام شد. پس از حضور آنان در ایران، به سنندج فرستاده شدند تا وضعیت اهل سنت را ببینند و سمپاشی های وهابیت منتفی شود.
بعد که به اندونزی رفتم، آنها بسیار استقبال گرمی داشتند و دیدم که وضع واقعا تغییر کرده و بعد از آن رئیس جمهور و رئیس مجلس و علمایشان به ایران آمده اند و بنده هم سه بار به اندونزی رفتم و در شهرهای مختلف سخنرانی کردم و روابط تا این حد اصلاح شد.
ما یک کنگره برای بزرگداشت امام شافعی در سلیمانیه عراق برگزار کردیم که خود اهل سنت تابحال چنین کاری نکرده بودند و رئیس طریقت نقشبندی به صورت رسمی از بنده تشکر کرد که چنین کاری تابحال حتی از طرف خود ما انجام نشده بود و علمای ما همگی از شما رضایت دارند.
یکی از مسائلی که حتی برای اندونزیایی ها جای تعجب داشت، بحث خدماتی بود که مقام معظم رهبری به طلبه های اهل سنت می دهد و اصلا باور نمی کردند که چنین کاری انجام شود. یا بطور مثال بحث سربازی طلاب اهل سنت را درست کردیم و مانند طلاب تشیع انجام می شود.
ما سعی کرده ایم در این استان مشکلات را در اتاق دربسته و جلسات خصوصی با مسئولین مطرح کرده و حل کنیم تا مباحث اختلافی به بیرون کشیده نشود. سعی شده اختلاف دیگران را هم حل کنیم. به عنوان مثال، یکبار میان دو نماینده اهل سنت مشکل پیش آمده بود، خودشان از بنده خواستند که پادرمیانی کنم و الحمدلله نگاهشان به بنده این چنین است. در بحث استانداری هم از وقتی که به استان کردستان وارد شدم، همیشه با وزارت کشور و استاندار رابطه خوبی داشته ایم.
یکی از مواردی که به نظر بنده باید تصحیح شود، این است که نماینده ولی فقیه نباید خود را به امامت جمعه مرکز استان محدود کند و باید به صورت مداوم به سایر شهرها سرکشی داشته باشد. بنده معمولا در سایر شهرهای استان حضور پیدا کرده و حتی در شهرهای شیعه به عنوان امام جمعه آن هفته به ایراد خطبه می پردازم. این کار خیرات و برکات زیادی داشته و می تواند بسیار مثمرثمر باشد.
همچنین با تمام مسئولین و بزرگان استان، چه از اهل سنت و چه از شیعه ارتباط دارم اگر به صورت ماهانه نشود، هر 45 روز ائمه جمعه استان را جمع کرده و جلسه مشترکی برگزار می کنیم؛ یا به عنوان مثال با گروه های مختلف جلسات مشترک برگزار می کنیم.
مدل نمایندگی ولی فقیه باید همان نظر مقام معظم رهبری باشد که همان وظایف رهبر در کل کشور را یک نماینده ولی فقیه در استان دارد. تلاش ما باید این باشد که اگر مشکلی وجود دارد در استان حل بشود و کمترین مراجعه از استان به دفتر رهبری صورت بگیرد.
* آیا نمایندگان ولی فقیه از دفتر مقام معظم رهبری حقوق دریافت می کنند؟
نمایندگان ولی فقیه حقوق مشخصی ندارند و شورای سیاست گذاری ائمه جمعه وجه مختصری به عنوان شهریه پرداخت می کند. بنده خودم چون حقوق بازنشستگی دارم از وجوهات دریافتی ندارم؛ اما واقعا شرایط برای برخی نمایندگان ولی فقیه مساعد نیست؛ چون مراجعات به دفتر بسیار زیاد است و مهمان هایی که به استان می آیند و سایر مخارجی که وجود دارد، نیازهای آنان را دوچندان می کند؛ به هر حال نیاز به این است که فکری در این زمینه بشود.
* در پایان در رابطه با وضعیت حوزه علمیه استان کردستان هم نکاتی را بفرمایید.
تعداد طلاب اهل سنت در استان کردستان از خواهر و برادر حدود ۳ هزار و 500 نفر است که ما سعی کردیم بیشتر در بحث آموزش وارد شده و مدرسه های علمیه را گسترش دهیم. قبلا به اینگونه بود که هر مسجدی چند حجره داشت و همانجا امام جماعت مساجد تدریس می کردند که مناسب نبود و امروز همه شهرهای اهل سنت دارای مدارس علمیه بوده و بصورت منظم درس و بحث طلاب صورت می گیرد.
علاوه بر این، نمایندگی هایی هم از جامعه المصطفی، دانشگاه مذاهب اسلامی و دانشگاه ادیان و مذاهب در استان فعال شده اند که بحث آموزش را پیش می برند.
در رابطه با طلاب شیعه متاسفانه در بخش حضور روحانیت در استان بسیار کمبود داشتیم و سعی شده است که حضورشان را بیشتر کنیم و بطور مثال برای روحانیون بومی شرایطی را مهیا کنیم که به استان باز گردند. مثلا مسکن در نظر گرفته شده که مخصوص طلاب باشد تا برای خانواده هایشان راحت باشند و تاکنون در شهر سنندج تعدادی منزل ساخته شده است و همینطور در قروه و بیجار و سایر شهرها هم ساختمان هایی ساخته شده است. همچنین در قروه و بیجار و کامیاران حوزه هایی برای برادران شیعه تاسیس شده است.
در بحث حوزه های علمیه اهمیت بخش خواهران در استان کردستان برای ما از بخش برادران بیشتر است؛ چون خانم ها اثرات بیشتری در خانواده ها و مدارس دارند و 750 طلبه خواهر در استان حضور دارند که تعدادشان در شهر سنندج هم حدود 180 نفر است. علاوه بر این در شهرهای بیجار و قروه و کامیاران هم طلاب خواهر در حال تحصیل هستند. 120 طلبه خواهر اهل سنت هم در سنندج حضور دارند.
مدرسه علمیه خواهران اهل سنت به نام مبارک حضرت خدیجه (س) و همینطور مدرسه علمیه خواهران شیعه هم با نام ریحانه النبی (ص) در شهر سنندج تاسیس شده است.
یکی از فعالیت هایی هم که باعث شده حساسیت ها کمتر بشود این است که جلسات ما مشترک است و جلسه جداگانه برای شیعه و اهل سنت نمی گذاریم و مثلا همین اخیرا افطاری مشترکی با حضور علمای شیعه و سنی داشتیم. این روش باعث می شود که دو طرف دست در دست هم با افراطیون شیعه و سنی مقابله کرده و خود طرفین از این روش ما دفاع می کنند.
تعداد طلبه های برادر شیعه ما هم نسبت به سایر استان ها آمار خوبی است که گاهی در جلسات طلاب زیادی شرکت می کنند.
گفت و گو: محمدرسول صفری
انتهای پیام