به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به شبهات از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.
- سؤال
شيطان جن است يا فرشته؟ اگر جن است، پس چرا در قرآن گفته شده است كه: "تمام فرشتگان سجده كردند جز شيطان" و اگر فرشته است، پس چرا در آيهاي مشابه گفته شده كه تمام فرشتگان سجده كردند جز ابليس، كه از جنيان بود: "كان من الجن"؟!
- پاسخ
پرسش از ساختار وجودي ابليس و تلاش براي دستيابي به تفسيرِ درستِ آياتي كه از سجده فرشتگان بر آدم و سرپيچي ابليس سخن ميگويند، سابقهاي ديرينه دارد و از ژرفنگري مسلمانان و اهتمام آنان به كتاب آسمانيشان خبر ميدهد.
يكي از سؤالاتي كه برخي از اذهان را به خود مشغول ميداشت اين بود كه اگر ابليس جزو فرشتگان نباشد، پس فرمان سجده "و اذ قلنا للملائكة اسجدوا"(1) شامل او نميگردد و در نتيجه، خودداري وي از سجده بر آدم، گناهي را برايش رقم نميزند و اگر از زمره فرشتگان باشد، با اين نكته كه خودِ قرآن كريم بر جن بودن او تأكيد مي ورزد(2)، سازگار نيست!
پيشوايان معصوم - كه از زبان پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله، همراه و همتاي قرآن خوانده شدهاند - با بيانات روشنگر خويش، معناي درست اين آيات را پيش چشم همگان نهاده و بر برداشتهاي نادرست، خط بطلان كشيدهاند. چنانكه از امام صادقعليه السلام روايت گرديده كه فرمودند:
"در آسمان، ابليس همراه با فرشتگان در پرستش خدا به سر ميبُرد و آنان گمان ميكردند كه وي از ايشان است و حال آنكه چنين نبود (3) اما آنگاه كه خداوند به فرشتگان فرمان داد كه بر آدم سجده نمايند، ابليس حسادت دروني خود را آشكار ساخت و فرشتگان دانستند كه او از جنس ايشان نبوده است (4)
آنگاه، يكي از حاضران از آن حضرت پرسيد: "چگونه فرمان الهي ابليس را نيز در بر ميگيرد، با اينكه تنها فرشتگان مورد خطاب خداوند بودهاند؟" امامعليه السلام در پاسخ فرمود:
هر چند ابليس از جنس فرشتگان نبود، اما به دليل دوستي و همنشيني، جزو آنان به شمار ميرفت (5).
براي توضيح بيشتر، جا دارد اشارهاي گذرا داشته باشيم به قاعدهاي ادبي كه در اصطلاح ادبيات عرب، "تغليب"(6) ناميده ميشود(7). بر اساس اين قاعده، در موقع سخن گفتن از جمعيت انبوهي كه به جز يكي از آنان، همگي از جنس فرشتهاند، ميتوان به راحتي واژه "ملائكه" را به كار برد، بدون اينكه قاعدههاي سخنوري ناديده گرفته شده و يا كج فهمي پيش آيد و اگر ابهامي نيز روي نمايد، با اندك توجهي زدوده ميگردد.
پاسخ ديگر آن است كه مخاطب فرمان خداوند، تك تك فرشتگان نبودند تا اين پرسش مطرح شود كه چگونه اين فرمان، ابليس را نيز در بر ميگيرد، بلكه شواهدي چند(8) نشان از آن دارد كه خطاب "اسجدوا" براي همه كساني بود كه در جايگاهي ويژه كه ميتوان آن را "مقام قدس" ناميد، به عبادت و پرستش خداوند مشغول بودند.
پينوشت ها:
1. بقره، 2.34- كهف، 50.
2. نكته درخور توجه آن است كه ابليس به مدت شش هزار سال - كه روشن نيست از سالهاي دنيوي است يا اخروي - همنشين فرشتگان بود و همراه با آنان به پرستش خداوند ميپرداخت. ر.ك: نهج البلاغه، خطبه 192، معروف به قاصعة.
3.عبد علي بن جمعة، تفسير نورالثقلين، ج 1، طبع الثانية، قم، المطبعة العلمية، بي تا، ص 56.
4. اين قاعده، گستره وسيعي دارد و در زمينههاي گوناگون به كار گرفته ميشود. بر اساس اين قاعده، گاه جانب اكثريّت را بر اقليّت غلبه ميدهند؛ چنانكه در مسأله مورد گفتگو چنين است و گاه موجود پستتر يا ضعيفتر را زيرمجمومه موجود برتر يا قويتر ميسازند؛ چنانكه براي سخن گفتن از خورشيد و ماه، عبارتِ "شمسَين= شمس و قمر را به كار ميگيرند.
5. عبدالرزاق فياض لاهيجي، گوهر مراد، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1372 ش، ص 426.
6. علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 8، ترجمه محمدباقر موسوي همداني، چاپ دهم، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1377 ش، ص26-28 و ص51
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. پژوهشي در عصمت معصومان، حسن يوسفيان و احمدحسين شريفي، قم و تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1377 ش، ص 345 - 346
2. تفسير كبير مفاتيح الغيب، ج2، امام فخررازي، ترجمه علي اصغر حلبي، بي جا: انتشارات اساطير، 1373ش، ص1090 - 1096
3. تفسير نمونه، زير نظر ناصر مكارم شيرازي، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1363 ش، ج 1، ص 126 و ج 6، ص 99
4. فرشتگان، عليرضا رجائي تهراني، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1376 ش، ص 39 - 41
5. كشف الاسرار و عدة الابرار، تفسير خواجه عبداللَّه انصاري، ابوالفضل رشيدالدين الميبدي، تهران، اميركبير، پنجم، 1371ش، ج 1، ص 144