به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از مشهد، آیت الله العظمی جعفر سبحانی، از مراجع تقلید، امروز در ادامه سلسله جلسات مسائل جدید کلامی در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد به تبیین فرضیه های ناکام در تفسیر گرایش های وجدانی پرداخت و با بیان این که یکی از چیزهایی که همگان آن را احساس می کنند، وجود گرایش های دینی و توجه به ماوراء الطبیعه است، گفت: توسعه نشانه های بارز دین در جهان سبب شده تا جامعه شناسان به ریشه یابی این گرایشات عمیق بپردازند.
ایشان با بیان این که امروز هرکجا بروید آثاری از دین را می بینید و در هر جایی نشانه هایی از دین وجود دارد، اظهار کرد: عده ای از روانشناسان چنین بیان کرده اند که جهل بشر به قوانین حاکم بر جهان، سبب شد تا اندیشه ای به نام خدا در اذهان به وجود بیاید که بدین سبب اندیشمندان جهان و همه پدیده های هستی را به خداوند نسبت می دهند.
این مرجع تقلید با بیان این که نارسایی این فرضیه روشن و مبرهن است، خاطر نشان کرد: بر اساس این عقیده باید گفت در طول قرن ها، همه انسان های مذهبی جاهل و نادان بوده و بویی از علم نبرده اند، در حالی که انسان هایی فرهیخته در همه تمدن ها بوده اند که در عین پرده برداری از رموز و اسرار جهان، به خدای یگانه به عنوان پدیدآورنده سنن اعتقاد راسخ داشتند.
حضرت آیت الله سبحانی با بیان این که عده دیگری معتقدند ترس بشریت از حوادث ویرانگر همچون صاعقه، زلزله و سیل سبب شد تا انسان خائف در اندیشه خود، قدرت مافوق را بسازد، بیان کرد: نارسایی این فرضیه نیز روشن است، چراکه دلیل خواهی در انسان یک امر نهادینه شده و بر اساس بیان شیخ الرئیس نیز پذیرش ادعا، بدون دلیل نشانه سقوط انسانیت است.
ایشان با بیان این که در بی پایگی این نوع فرضیه سازی ها کافی است بدانید جایگاه فرضیه تراشی، امور عادی و رسوم اکتسابی است که در زندگی بشر پدید آمده نه در مسائل فطری و نهادینه، بیان کرد: در امور عادی و رسوم اکتسابی که گاهی از آن به فرهنگ ملت ها تعبیر می شود، مجال برای جامعه شناسان باز است تا آنان با فرضیه سازی، ریشه اندیشه های خرافی را بیابند.
این مرجع تقلید ضمن ارائه مثالی در این زمینه، با بیان این که در برخی از کشورهای عربی اگر کسی سیگار خود را با آتش قلیان دیگری روشن کند، درگیری عظیمی رخ می دهد که در اینجا فرضیه سازان می توانند به ریشه یابی این فرهنگ غلط دست بزنند، بیان کرد: اگر پدیده ای به صورت روشن علتی داشته باشد، در این جا جای فرضیه سازی نیست.
حضرت آیت الله سبحانی با بیان این که گرایش به ماوراء الطبیعه از آن جمله است، افزود: گرایش از واجدانیات انسان می باشد که با گوهر وجودی او عجین شده و برای جداسازی این دونوع گرایش فطری و اکتسابی ضوابطی وجود دارند.
ایشان با بیان این که گرایش های فطری را از گرایش های عادی و اکتسابی می توان با چهار ضابطه تفکیک کرد و در توضیح نخستین ضابطه، با بیان این که آنچه جزء ذاتی دارد از بشریت جدا نیست، تصریح کرد: از آنجا که این گرایش ندایی است که ذات انسان و خلقت او مبدا آن است، بنابراین باید همگانی باشد یعنی فرض انسان با فرض این گرایش توام باشد و نتیجه توام بودن نیز آن است که در هر زمان و مکان که انسان فرض شود، فرض این گرایش از او جدا نباشد.
این مرجع تقلید با اشاره به ضابطه دوم در تفکیک گرایش های فطری از اکتسابی، گفت: گرایش های فطری آمیخته با سرشت انسان است، بنابراین در همه اکناف و شرایط مختلف جغرافیایی و نظام های گوناگون اجتماعی و سیاسی، محفوظ خواهد بود، زیرا فرض آن است که علت تامه آن وجود و نهاد انسان بوده و وجود او نیز در همه این فراز و نشیب ها محفوظ خواهد بود.
حضرت آیت الله سبحانی با بیان این که بنابراین شرابط مختلف جغرافیایی و عوامل اقتصادی، سیاسی و ..... در امور اکتسابی موثر، اما در مسائل نهادینه موثر و کارآمد نیست، به سومین ضابطه در تفکیک گرایش های فطری از اکتسابی اشاره و خاطر نشان کرد: اگر این گرایش ندایی است که انسان از درون می شنود، بنابراین منادی آن نیز همان درون است و نیازی به معلم خارجی ندارد.
ایشان با اشاره به چهارمین ضابطه، با بیان این که اگر این گرایش ها با نهاد انسان عجین شده است، تبلیغات خلاف نمی تواند آن را ریشه کن کند، ولی می تواند از شکوفایی آن بکاهد، ابراز کرد: از آنجا که فطریات انسان متعدد و متنوع است، چه بسا ابراز عنایت به یکی مایه رشد بیش تر آن و رکود دیگری گردد، اما در عین حال ریشه های گرایش در انسان محفوظ است.
این مرجع تقلید ضمن ارائه مثالی با بیان این که خداوند متعال عفت را در درون زنان نهادینه کرد و تبلیغات رضاخانی تنها توانست تا ریشه های حجاب و عفاف را کمرنگ کند، ولی توان ریشه کن کردن عفاف را نداشت، بیان کرد: شوروی در سال 1917 به وجود آمد و بر اساس متریالیسم اعتقادات خود را ارائه دادند و سال های علیه خداپرستی تبلیغ و افسونگری کردند اما بازهم درهای معبدخانه ها و کلیساها باز شد، بنابراین تبلیغات می تواند یک چیز را کمرنگ کند، اما آن را ریشه کن نمی کند.
انتهای پیام۳۱۳/۴۹
نظر شما