به گزارش خبرگزاری «حوزه»، همزمان با آغاز ماه عزای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، عباسیه روستای نیاک با پیام حضرت آیت الله جوادی آملی فعالیت خود را آغاز کرد.
حضرت آیت الله جوادی آملی در این پیام به تبیین رسالت حسينيهها، عباسيهها، اباالفضليهها و هر مکاني که به نام مقدس و منزه ائمه(ع) بنيانگذاري ميشود، پرداختند و توصیه هایی به هیات مذهبی در خصوص مسئولیت آنها در احیاء تفکر حسين بن علي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه) از نظر علمي و عملي ایراد نمودند.
ایشان اظهار داشتند: حسينيهها، عباسيهها، اباالفضليهها و هر مکاني که به نام مقدس و منزه اينها بنيانگذاري ميشود، مسئوليت اساسي آن تبيين حق و آثار پُر برکت عدل، تبيين باطل و آثار مشئوم ظلم است و کساني که در عباسيهها، اباالفضليهها، حسينيهها تلاش و کوشش ميکنند، بايد نموداري از حق و نموداري از عدل باشد.
متن کامل پیام معظم له به شرح زیر است:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين وَ الْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ الْمَهْدِيِّين سِيَّمَا خَاتَمُ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاء عَلَيْهِما آلَافُ التَّحِيَّةِ وَ الثَّنَاء بِهِمْ نَتَوَلَّی وَ مِنْ أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّءُ إِلَی اللَّه».
محرم 1440 فرا رسيد. اين جريان سالار شهيدان(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه) نه اختصاصي به زمان معين دارد و نه محصور در زمين خاص است، زيرا جريان کربلا، جريان مبارزه حق و باطل و ظلم و عدل است و اين جريان «الي يوم القيامة» دوام دارد.
وجود مبارک حسين بن علي(عَلَيْهِ أَفْضَل صَلَوَاتِ الْمُصَلِّين) در برابر پيشنهاد بيعت که از طرف شام به مدينه مخابره شد و گزارش داده شد، اين چنين اعلام موضع کرد که «إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ ... وَ مِثْلِي لَا يُبَايِعُ بِمِثْلِهِ»؛[1] مثل يزيد. دودمان خود را، خاندان وحي و امامت و رسالت را معرفي کرد، دودمان ننگين اموي را تشريح کرد، بعد فرمود: «مِثْلِي لَا يُبَايِعُ لِمِثْلِهِ»؛ کسي که مثل من فکر ميکند با کسي که مثل يزيد ميانديشد، بيعت نميکند؛ يعني جريان شخص مطرح نيست، قضيه شخصيه نيست، قضيه خارجيه نيست، قضيه حقيقيه است. جريان سيّدالشُهداء، جريان مبارزه حق عليه باطل و عدل عليه ظلم بود، اوّلاً.
حسينيهها، عباسيهها، اباالفضليهها و هر مکاني که به نام مقدس و منزه اينها بنيانگذاري ميشود، مسئوليت اساسي آن تبيين حق و آثار پُر برکت عدل، تبيين باطل و آثار مشئوم ظلم است و کساني که در عباسيهها، اباالفضليهها، حسينيهها تلاش و کوشش ميکنند، بايد نموداري از حق و نموداري از عدل باشد.
اين حسينيه بابرکت که به نام مبارک قمر بنيهاشم عباس بن علي(عَلَيْهِما آلَافُ التَّحِيَّةِ وَ الثَّنَاء) ساخته شد به نام مبارک سيد حسن ولي(رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَي عَلَيْه) است که اين سيد بزرگوار با هجرت خود از حجاز به ايران برکت ولايت، امامت و تشيّع را به همراه خود آورد. اين سادات که از حجاز به ايران آمدند، نورانيت امامت و خلافت را و علاقه به دودمان وحي و رسالت را تبليغ کردند.
عصاره حکومت اموي بر اساس جاهليت بود. در جاهليت دو عنصر سهم تعيينکننده داشت: يکي اينکه در بخش انديشه با گمان زندگي ميکردند؛ ديگر اينکه در بخش انگيزه با هوس به سر ميبردند؛ اما دودمان نبوت و رسالت در بخش انديشه فرمود علم و برهان، و در بخش انگيزه حق و «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ»[2] و عقل. آنچه جامعه را نگه ميدارد؛ حق است و عدل است و خير است و حَسَن و آنچه جامعه را ويران ميکند؛ باطل است و ظلم است و شرّ است و قبيح.
شما بزرگواران و عزيزان، مخصوصاً هيأت خاصي که اکثريت آنها را جوانها تشکيل ميدهند، در اين عباسيه که خدا از بنيانگذارش و از مديرانش و از مؤسسانش و از برنامهريزان و طرّاحانش به أحسن وجه بپذيرد، مسئوليت داريد که تفکر حسين بن علي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه) را از نظر علمي و عملي احيا کنيد.
جامعه اگر جامعه جاهل باشد ميشود باطل را به صورت حق نشان داد. کاري که معاويه کرد، طبق نقل ابوريحان بيروني و ديگر بزرگان اين بود؛ بعد از موفقيت ظاهري جنگ صفين و مانند آن و شهادت علي بن ابيطالب(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه) و استقرار حکومت باطل شام، کاري که معاويه کرد، اين بود پيروزيهايي که در غرب ديار اسلامي نصيب اينها ميشد، آنها بتپرست بودند، بتهاي زرّين آن قسمت را مرصّع ميکرد و مزيّن ميکرد و با کشتي به هند ميفرستاد و از راه فروش بت و انتشار تفکر بتفروشي درآمد سنگيني را به دست آورد. کسي که با بتفروشي در انتشار اين تفکر، درآمد فراواني به دست ميآورد، اين داعيه اسلام دارد، داعيه خلافت مسلمين دارد، داعيه حقانيت دارد.
اين است که وجود مبارک حسين بن علي فرمود مگر نميبينيد که به حق عمل نميشود؟ بنابراين دستگاه شام اوّلين کاري که کرد يک شبيخون فرهنگي يا تهاجم فرهنگي در جوانها و مانند آنها ايجاد کرد که حق را باطل و باطل را حق نشان دادند و حکومت انسان فريبکار فاسد را به عنوان دين ارائه کردند و اگر کسي مخالف حکومت يزيد بود، او را به عنوان مرتد معرفي ميکردند و مهدورالدّم. وجود مبارک حسين بن علي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه) آمد، حق را تبيين کرد، سخنراني روشنگر و فرهنگي و ديني و الهي را در مکه ايراد کرد، هدف خود را، راه خود را مشخص کرد، دودمان ننگين اموي را رسوا کرد. علي بن الحسين زين العابدين(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه) در شام وقتي از حضرتش پرسيدند در اين صحنه مبارزه چه کسي پيروز شد؟ فرمود اگر خواستيد ببينيد چه کسي پيروز شد: «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِم»؛[3] اگر خواستيد بفهميد در جريان کربلا چه کسي پيروز شد؟ هنگام نماز اذان و اقامه بگو! ببين در اذان و اقامه نام چه کسي را زنده کردي؟ ما توحيد را زنده کرديم، ما نبوت را زنده کرديم، خلافت را، رسالت را زنده کرديم و برگشتيم آنها درصدد محو توحيد، محو خلافت، محو رسالت بودند.
بنابراين آنچه از اين حسينيه و هيأتِ مسئول اين حسينيه و عزاداران اين حسينيه و عباسيه که به نام مبارک سيّد حسن ولي(رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَي عَلَيْه) متوقّع است آن است که اينها حسيني فکر کنند، عباسي بينديشند، زينبي قيام بکنند و به هر حال اهل بيتي باشند. علم اينها و عمل اينها همه حسينيهها و همه ابوالفضليها و همه مراکز مذهب البته موظّف هستند، چنين باشند.
اميدواريم ذات اقدس الهي از بنيانگذار، واقف مؤسس و همه کساني که در اين عباسيه، در اين ابوالفضلي، در اين حسينيه که به نام مبارک سيد ولي(رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَي عَلَيْه) است در احياي مآثر و آثار دين کامياب و موفق باشند، در دنيا و آخرت پيروز باشند و حق مسلّم اينهاست که پرچم حسيني را براي هميشه زنده نگه بدارند!
اميدواريم ذات أقدس الهي نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، دولت و ملّت و مملکت ما را در سايه وليّ عصر، حفظ بفرمايد!
روح مطهّر امام راحل و شهدا را با اولياي الهي، محشور بفرمايد!
خطرات بيگانگان را به استکبار و صهيونيسم برگرداند!
مشکلات اقتصاد و ازدواج جوانها را در سايه لطف وليّ خود به بهترين وجه، حلّ بفرمايد!
«غَفَرَ اللَّهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه»