به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در کرمان، حجتالاسلاموالمسلمین محسن قرائتی، به مناسبت ایام عزاداری امام حسین(ع) در دهه اول محرم، در مسجد امام شهر کرمان به کمالات و ویژگیهای موجود در تاریخ شهادت امام حسین (ع) در کربلا اشاره کرد و گفت: خداوند میفرماید کارهایی که من انجام میدهم همگی بهترین هستند «أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَه» هرچه آفریدهام کامل است، «فِي أَحْسَنِ تَقْوِيم» در ساختن بشر بهترینها را به انسان دادم، «أَحْسَنَ الْقَصَص» قصههای قرآن بهترین قصهها هستند است. در قرآن کلمه احسن زیاد است. خداوند میگوید حال که تمامی افعال من احسن است میخواهم تو هم احسن باشی. «فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه» ببینید چه کسی احسن است و دنبالرو او باشید، «يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَن» میخواهید سخنی بگویید بهترینش را بگویید.
وی افزود: اوج تمامی کمالات در صحرای کربلا وجود داشت. بهعنوان نمونه مساله توحید در کربلا در اوج بود. امام حسین(ع) فرمود: «لا معبود سواک» هیچ موجودی بهغیراز تو لیاقت عبادت را ندارد. فقط تو شایسته بندگی هستی. ما مردم هم خدا را صدا میزنیم اما تفاوتمان این است که بهغیراز خدا را هم فرامیخوانیم. قرآن میگوید «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُون» (یوسف/ 106) اکثر مومنین رگ شرک هم دارند. ایمان دارند اما صد درصد خالص نیست. ما فکر میکنیم کارها به دست خودمان است و در کارهایمان مستقل هستیم. حتی در موضوع کوچکی مانند خنداندن دیگران، خداوند در قرآن میفرماید خندهها دست من است. «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى»(نجم/ 43) خنده و گریه به دست خداوند است.
مفسر قرآن کریم به دیگر کمالات موجود در کربلا اشاره کرد و بیان داشت: اوج نبوت در کربلا بود. امام حسین(ع) فرمود: «اسیر بسیرة جدی» خط من خط پیامبر است؛ یعنی نبوت در او مجسم شده بود. کمال دیگر یقین است. بالاترین درجه ایمان یقین است یعنی انسان لحظهای شک نکند و بهجایی برسد که شعارها و موجها او را تکان ندهد. امام خمینی میفرمود چه مردم بگویند زندهباد یا مرده باد خمینی، من در راهم شک نمیکنم. در کربلا یقین بود. حضرت علیاکبر به امام حسین(ع) فرمود: «هذا جدی رسول الله» یعنی پیامبر را دیدم. به اینجا رسیده بودند. خیلیها پول و علم دارند اما یقین کم است. حدیث داریم «ما اوتی شی اقل من الیقین» هیچچیز مثل یقین کم داده نشده است.
وی ادامه داد: مساله بعدی نماز است. در تاریخ نماز، نمازی نداشتیم که دو رکعت همراه با سی تیر باشد. عصر تاسوعا زمانی که دشمن حمله را آغاز کرد، امام حسین(ع) فرمود: بروید و به اینها بگویید فردا بجنگیم، زیرا «انی احب صلاة» من نماز را دوست دارم. این علاقه به نماز است. ویژگی دیگر جهاد است. در تاریخ جنگ زیاد بوده است؛ اما جنگ لشکری که یک طرف آن علی اصغر و طرف دیگر آن پیرمردی چون حبیب مظاهر بوده باشد یک استثنا است.
حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی تصریح کرد: رعایت حقالناس در کربلا، امام حسین(ع) ر بدو وردشان به کربلا، زمینهای آنجا را خرید تا خونش در زمین دیگران ریخته نشود و زائرینش در محل غصبی ورود نکنند. عدالت امام حسین(ع)، حر و برده برای امام(ع) تفاوتی نداشت. همانطوری که بالای سر فرزندش علیاکبر(ع) رفت، همانطور هم بالای سر غلامش رفت. حق تبلیغ؛ امام حسین(ع) در روز عاشورا سه سخنرانی کرد و تا میتوانست به روشنگری پرداخت. عفو و بخشش که نمونه آن بخشش حر بود.
وی افزود: ویژگی دیگر کربلا حق آزادی بود. شب عاشورا امام(ع) فرمود: این افراد مشکلشان با من است، اگر میخواهد برود در تاریکی شب جدا شود. در شبی که امام حسین(ع) نیاز به لشکر داشت اصحابش را آزاد گذاشت. کرامت در کربلا در اوج خود بود. زمانی که امام حسین(ع) نزدیک به کربلا رسید به اصحابش گفت: مقداری آب ذخیره کنید زیرا الان لشکر حر میرسد درحالیکه هم خودشان و هم اسبهایشان تشنهاند. آب ذخیره کردند برای اسب دشمنشان. اینها چیزهای است که جای دیگر پیدا نمیشود.
مفسر قرآن بیان کرد: اینکه سر امام حسین(ع) بر سرنیزه قرآن خواند یعنی سرم از تنم جدا میشود ولی از قرآن جدا نمیشود. این حق قرآن بود که در کربلا به نمایش درآمد. ویژگی دیگر رضایت و تسلیم در برابر امر خداوند بود. ممکن است فردی سختی را تحمل کند و در برابر امر خدا تسلیم باشد، اما آیا نسبت به آن راضی هم هست؟ امام حسین(ع) به رضایت و تقدیر خدا راضی بود. حق اطاعت از امام در کمال بود، یاران امام که بر زمین میافتادند، زمانی که امام بالای سرشان میرسد، میپرسند: ا رضیت عنی؟ آیا از من راضی هستی؟ من هدفم این است که شما از ما راضی باشید.
حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی خاطرنشان کرد: اینها کمالاتی است که در کربلا بوده است، اوضاع ما چطور است؟ ما چقدر با اصحاب امام حسین (ع) فاصله داریم؟ آیا ما از خداوند راضی هستیم؟ قرآن نسبت به رفتار انسانها انتقاد میکند و میگوید مردم وضعیتشان که خوب شود میگویند «رَبِّي أَكْرَمَن» وضعیتشان بد شود میگویند «رَبِّي أَهَانَن» قرآن میگوید: «كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيم» اینطور نیست، پیشازاین به تو دادیم و تو به یتیم کمکی نکردی و باعث شدی مالت تلف گردد. ما باید دقت کنیم ببینیم ملاکات زندگی ما چیست؟ در انتخاب همسر ملاکمان چیست؟ در انتخاب شغل چطور؟
وی در ادامه به دیگر ویژگیهای کربلا پرداخت و بیان داشت: ویژگی دیگر سبقت است. در قرآن آیاتی وجود دارد که به مومنین توصیه میکند در کارهای خیر سبقت بگیرند «فاستبقوا»، «سارعوا»، »یسارعوا». در اذان میگوییم حی علی الصلاة، یعنی عجله کنید زمانی که نماز جمعه شروع میشود باید به سمت نماز جمعه بدویم. ثواب صف اولیها در نماز جماعت بیشتر است زیرا از دیگران زودتر به نماز جماعت آمدهاند. آنها که قبل از فتح مکه اسلام آوردند مقامشان بیشتر است از کسانی که بعد مسلمان شدند و آنها که قبل از انقلاب انقلابی بودند خیلی متفاوتاند با آنهایی که بعد از انقلاب انقلابی شدند. در کربلا عجله بود. امام حسین(ع) قبل از جوانان بنیهاشم اول علیاکبر (ع) را به جنگ فرستاد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: وقف در کربلا بود. امام حسین(ع) همهچیزش را وقف کرد. وقف موقت را دائمی میکند و فرد را جمع میکند. هرکس که میتواند چیزی را وقف کند، وقف کند و این فرصت را از دست ندهد. دفاع از ناموس ویژگی دیگر بود. زمانی که امام حسین(ع) در قتلگاه افتاد و لشکر دشمن به سمت خیمهها حمله کردند، امام(ع) فرمود: تا من زنده هستم چهکار به ناموس من دارید؟ یعنی از ناموس دفاع کرد. تمام کمالاتی که در قرآن است در اوج و در حد اعلی آن در کربلا بود.
انتهای پیام./