به گزارش خبرگزاری «حوزه» از بیرجند، پس از پیامبر اکرم(ص)، با شتابی بیش از حد انتظار، ارزشهای زمان پیامبر(ص) یکایک به ضدارزش تبدیل شدند. در دوره امام حسین(ع) زیادهخواهی به جان مسلمانان چنگ انداخته بود. آنان که بتها را شکسته بودند و خانه خدا را از شرک تطهیر کرده بودند و مردمان را به آزادی و عدالت بشارت داده بودند، نه در طول چند قرن، بلکه در عرض چند دهه، به تجاوزگرانی بدل شده بودند که به چپاول و زراندوزی میپرداختند.
حضرت علی علیهالسلام سالیانی در انتظار نشست تا با حضور و تقاضای مردم، زمینه اصلاح و بیدارگری فراهم آید و بتواند ارزشهای فروخفته را احیا کند. این آرزو همراه حضرت در محراب به خون نشست.
امام حسن علیهالسلام کوشید تا وجدانهای خفته را بیدار کند و با همان شیوه که در بطن و متن دین خدا نهفته است، یعنی صلح و صفا و آرامش، زمینه بازگشت تدریجی جامعه به «مدنیت نبوی» را فراهم کند. اما ایشان نیز جفا دید و خائنان از در و دیوار، گردش را گرفتند و آرمان و آرزویش را به جام زهر حواله دادند.
هرگاه صفحاتی از تاریخ عاشورا و کربلا را از نظر بگذرانیم، کافی است اندکی درنگ کنیم تا این پرسش بنیادین، ذهنمان را به آشوب بکشاند؛ چرا امام حسین(ع) دست به قیام زدند؟
اما اگر اندکی، فقط اندکی به شخصیت امام حسین(ع) بنگریم متوجه می شویم که بیش از همه دلسوزان و آگاهان آن روزگار میدانست که مردم کوفه نمیتوانند به عهدی که بستهاند و شعارهایی که دادهاند، وفادار و پایدار بمانند.
حضرت بیش از دیگران این درک را داشت که با اوضاع و احوال آن زمانه، یک قیام مسلحانه به اصلاح وضعیت نمیانجامد. ایشان بیتردید، بهتر از همه میدانست که امویان آنقدر در استقرار نهادهای ستمبنیان و فریبمحور، پیش رفتهاند و جامعه اسلامی روزگار او تا آن حد دچار تفرقه و سراسیمگی فکری شده است که کسی نمیتواند با یک قیام، ریشه حکومت فاسد را براندازد و خود، حکومت صالحان را برپا دارد؛ حتی اگر آن کس، امام معصوم(ع) و فرزند علی(ع) و زهرا(س) باشد.
کافی است اندکی تأمل کنیم تا دریابیم که اگر امام حسین(ع) با همه وجود و امکان و توانش برنمیخاست و اعتراض نمیکرد و دلها را تکان نمیداد، دیگر هیچ وقت فرصتی پدید نمیآمد تا آیندگان یادشان بیاید که اسلام پیامبر(ص) با اسلامی که پنجاه سال پس از او بخشی از جهان آن روز را در سیطره داشت، در هیچ چیز شبیه نبود.
آری؛ این دستاورد آنقدر ارزش داشت که امام حسین(ع)، همه هستی، خاندان و مالش را بر سر آن بگذارد.
امام حسین(ع) قیام کرد تا اسلام زنده بماند
حجت الاسلام غلامحسین نوفرستی، نماینده ولی فقیه در سپاه انصار الرضا(ع) خراسان جنوبی در گفت و گو با خبرنگار «حوزه» در بیرجند، در خصوص روش های متفاوت ائمه در سیاست هایشان گفت: روش ها میان امامان معصوم (ع) متفاوت بود به گونه ای که حضرت علی (ع) به این نتیجه رسیدند اگر بخواهند قیام کنند، شرایط جامعه مساعد نیست و نتیجه جبران ناپذیری خواهد داشت.
وی ادامه داد: از جمله این نتایج می توان به این اشاره کرد که نخست اصل دین و آموزه های آن زیر سوال و از بین می رفت و به جایگاه شیعیان لطمه وارد می شد چراکه نماد افرادی آزادی خواه و باتقوا بودند و قطعا با قیام امام علی(ع) این جایگاه را با توجه به اینکه بافت نسبی عرب ها قبیله ای بود، از دست می دادند.
نماینده ولی فقیه در سپاه انصار الرضا(ع) خراسان جنوبی با بیان اینکه اگر شرایط در زمان امام حسن(ع) نیز محیا بود، ایشان نیز قیام می کردند، تصریح کرد: در روایات بیان شده است که امام حسن(ع) خطاب به یکی از یارانش می فرمایند "اگر به تعداد انگشتان دست یار و یاور داشتم، قیام می کردم،" این سخن نشان دهنده ی این است که تا چه اندازه در زمان حیات ایشان، نفاق و دورویی در جامعه حاکم بوده است.
حجت الاسلام نوفرستی با اشاره به محدود بودن تعداد یاران امام حسین(ع) خاطرنشان کرد: امام حسین(ع) به دعوت از مردم کوفه حج خود را ناتمام گذاشت و کوفه عزیمت کرد.
وی با بیان دلیل قبول قیام افزود: به دلیل دعوت نامه هایی که از سوی مردم کوفه به حضرت ارسال شده بود، امام تصمیم به قیام گرفت، هر چند آن فشار و تغییر جریان سیاسی جامعه، اوضاع را به گونه ای دیگر تغییر داد، به صورتی که حضرت تنها ماندند.
نماینده ولی فقیه درسپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی عنوان کرد: جامعه ای از امام دعوت به قیام کرده بودند که صبغه شیعی از زمان امام علی(ع) داشتند و اعلام کرده بودند که اباعبدالله(ع) را یاری خواهند کرد، ولی در عمل همانند دوران امام علی(ع) پشت حضرت را نیز خالی کردند.
روش متفاوت ائمه در گسترش و حفظ اسلام
حجت الاسلام مصطفی اکبری، استاد حوزه و دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار «حوزه» در بیرجند، در رابطه با اینکه چرا در بین امامان معصوم تنها اباعبدالله الحسین(ع) قیام کرد، اظهار داشت: در آن زمان تنها شرایط برای امام حسین علیه السلام مهیا بود، چرا که در هر نهضت 4 عامل باید وجود باشد که شامل طرح و برنامه، رهبری، یاران و آمادگی عمومی می شود.
وی ادامه داد: قیامی که امام حسین(ع) انجام دادند و آن سکوتی که امام حسن(ع) در پیش گرفتند و آنچه بر امیرمومنان علی(ع) گذشت، این سخن پیامبر(ص) بود که فرمودند"حسن و حسین علیه السلام امام هستند چه قیام نکنند و چه قیام کنند."
این استاد حوزه تصریح کرد: سخن یاد شده ناظر بر آن است که امیرالمومنین علی(ع) و امام حسین(ع) در روشها دارای تفاوتهایی بودهاند، اما اهداف و ثمره روش های آنها به یک نتیجه ختم می شد و به یک اندازه بود، البته در خصوص امام سجاد(ع) نیز شرایط به گونه ای بود که ایشان روش تقیه را در پیش گرفتند.
حجت الاسلام اکبری با اشاره به روش حضرت سجاد خاطرنشان کرد: امام سجاد (ع) نیز در شرایطی که پس از به شهادت رسیدن سیدالشهدا(ع)، مساله امامت، مهدویت و ... زیر سوال رفته بود، مناسب دیدند با تقیه، اصل دین و آموزه های آن را تثبیت کنند.
یک عاشورا کافی است برای هدایت انسان ها
حجت الاسلام محمودرضا محمد دوست، نیز در گفت و گو با خبرنگار «حوزه» در بیرجند، گقت: بسیاری از مردم امامان را تقریبا نمی شناختند، تا به آن ها مراجعه کنند، همچنین حاکمان وقت نیز به ائمه اجازه قیام نمی دادند، لذا باعث شد تا نیروهای شیعه و فرصتهای علمی و فرهنگی از بین برود.
وی ادامه داد: در بین امامان تنها فرصت قیام در برابر باطل برای امام علی(ع) و امام حسین(ع) پیش آمد، که یارانی را در رکاب خود داشتند و چون زمینه ای هم وجود داشت، حجت بر ایشان تمام شد و باید به دعوت مردم پاسخ می دادند، در حالی که این فرصت برای هیچ امام دیگری فراهم نشد.
این کارشناس مذهبی با بیان شرایط دوران امام علی(ع) و امام حسین(ع) تصریح کرد: امام علی(ع) چون با استقبال فراوان مردم مواجه شدند، ناچار شدند حکومت بر مردم را بپذیرند اما درباره امام حسین(ع) چند مساله وجود داشت که ایشان را قانع کرده بود تا قیام می کردند.
حجت الاسلام محمد دوست خاطرنشان کرد: مرگ معاویه و اتمام زمان صلح امام حسن(ع) با امویان و روی کارآمدن یزید عامل مهم قیام بود، چراکه معاویه بر خلاف یزید، هرچند منافقانه حفظ ظواهر دینی را میکرد، و باعث شده بود تا امام حسین(ع) قیام را در زمان معاویه مناسب نبینند.
وی افزود: یکی از علل دیگر کینه ها و بغض های فرو خفته کوفیان نسبت به حکومت اموی به دلیل رفتارهای تحقیر آمیز کارگزاران اموی با آن ها بود، لذا نامه نگاری کوفیان به امام حسین(ع) و اعلام آمادگی برای سرنگونی فرماندار کوفه و انتخاب ایشان به عنوان رهبر اجتماعی از دیگر علل به شمار می آید.
حجت الاسلام محمد دوست با اشاره به یاران باوفای امام حسین(ع) گفت: هیچکدام از امامان دیگر، یارانی مانند یاران امام حسین(ع) نداشتند، فرمانده سپاه امام حسن(ع) با وجود اینکه فرزندانش بهدست معاویه کشته شده بودند، با پیشنهاد مالی معاویه تطمیع شد و لشکر امام حسن(ع) را رها کرده و با هشت هزار نفر فرار کرد، پس ائمۀ ما یار نداشتند، اما امام حسین ۷۲ یاران وفادار در رکاب خود داشتند.
این کارشناس مذهبی اضافه کرد: همه این عوامل حجت را بر حضرت امام حسین(ع) تمام کرد تا رهبری بر سپاه آماده و جمعیت زیاد کوفیان را بپذیرند.
حجت الاسلام محمد دوست با بیان اینکه چرا امامان بعد از سیدالشهدا قیام نکردند، تاکید کرد: امامان بعد از امام حسین(ع) عاشورا را تکرار نکردند چون تا قیامت همان یک عاشورا برای کسانی که هدایتپذیر هستند کافی است، فقط باید فرهنگ آن را حفظ کرد، لذا تلاش کردند تا عاشورا را حفظ کنند تا دچار تحریف و انحراف نشود، همین یک عاشورا مکتبی است که میتواند تا قیامت انسان ساز باشد.
یادمان باشدکه ...
اگر نبود فداكاری حسين بن علی(عليه السلام) در روز عاشورا نبود، اسلام، قرآن و هر آن چه پيامبران در طول تاريخ آورده بودند، در زير آوار بدعتها، سياه نمايیها و انحرافاتی كه خلفای پيشين به وجود آورده بودند، دفن می شد و اثری از آن باقی نمی ماند؛ همانطور كه اديان گذشته در زير اين رسوبات مدفون شد و اثر درستی از آن ها بر جای نماند.
پس قيام امام حسين(عليه السلام) هم عقلائی است و هم هدف آن حضرت، از دادن جان و مال و فرزند و در يک كلمه تمام هستی، باارزش تر است .
گزارش: مسعود نوفرستی
نظر شما