به گزارش خبرگزاری حوزه، موسسه بوستان کتاب وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پرافتخارترین مرکز نشر کشور به حساب می آید که تاکنون افتخارات زیادی در عرصه نشر کسب کرده است و با وجود مشکلات فراروی عرصه نشر همچنان کتاب های ارزنده ای منتشر می کند.
به منظور آشنایی با جدیدترین آثار این موسسه و نیز بررسی مهم ترین مسائل عرصه نشر، گفتگویی بامحمدباقر انصاری مدیر این موسسه انجام داده ایم که در حال حاضر رئیس نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (از سال 1389) و رئیس مؤسسه بوستان کتاب (از مرداد 1394) است.
این دو مرکز نشر در هشت سال اخیر، برای فعالیت در حوزه چاپ و نشر، موفق به دریافت نزدیک به 140 رتبه و جایزه ملی و بینالمللی برای کتابهای منتشر شده است. از آن جمله، هفت بار ناشر برتر و برگزیده همایش کتاب سال حوزه (1391ـ1397) و پنج بار کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (1393،1394، 1395، 1396 و 1397) است. کتاب، کتابخوانی، صنعت نشر و اقتصاد فرهنگ، موضوعاتی بود که به بهانه آنها در مجال پیش رو با وی گفتگو کردیم.
محمدباقر انصاری دانش آموخته کارشناسی زبان و ادبیات پارسی و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس تهران و دکترای فلسفه هنر از دانشگاه علوم و تحقیقات تهران است. ویرایش دهها مقاله علمی و نزدیک به دویست کتاب و سرویراستاری هفت دانشنامه و فرهنگنامه و عضویت هیئت علمی و سیاستگذاری پنج همایش و جشنواره علمی از فعالیتهای محمدباقر انصاری بوده است.
مشروح گفت و گو:
در حال حاضر اهالی نشر و کتاب، مؤسسه بوستان کتاب را مؤسسهای موفق در حوزه کاری خود میدانند. این موفقیت به چه دلیلی است؟ حمایت مالی و معنوی مجموعه بزرگ دفتر تبلیغات اسلامی، شبکه ارتباطی و پخش خوب کتاب یا چاپخانه مجهز؟
مؤسسه بوستان کتاب هرچند وابسته و زیرمجموعه دفتر تبلیغات اسلامی است، از نظر مالی، خودگردان است. برابر نامه و استعلامی که میتوانم برای نشر خدمتتان تقدیم کنم، وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز این خودگردانی را تأیید کرده است. بنابراین حمایت مالیای وجود ندارد. درعینحال نام دفتر تبلیغات اسلامی با عنوان یک نهاد فرهنگی و انقلابی موفق، در بهتر دیدهشدن مؤسسه بوستان کتاب که خودش هم یک نشان فرهنگی موفق و خوشنام است، بسیار تأثیرگذار بوده است. بنابراین حمایت معنوی همیشه وجود داشته است.
برای موفقیت ابتدا باید مطالعه و آسیبشناسی و در ادامه برنامهریزی و آسیبزدایی کرد. بوستان کتاب در حال حاضر دیگر فقط یک ناشر بزرگ نیست؛ بلکه با تجهیز چاپخانه و روزآوری دستگاهها و آموزش کارگران و توسعه بخش بازرگانی و پخش، هم چاپ و صحافی آثار دستکم پنجاه ناشر داخلی و خارجی را انجام میدهد و هم پخش و فروش آثار نزدیک به صد ناشر حوزه دین و علوم انسانی و اسلامی را. بنابراین مؤسسه بوستان کتاب هم ناشر آثار خوب استادان حوزه و دانشگاه و پژوهشگران دغدغهمند و فرهیخته است و هم مرکز قابل اعتنای لیتوگرافی، چاپ و صحافی آثار ناشران و هم پخش گسترده و خوب اثار ارزشمند.
در حال حاضر جنابعالی همزمان مدیریت دو مرکز نشر را برعهده دارید: مؤسسه بوستان کتاب و نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. آیا مدیریت این دو تداخل ندارد؟
اینکه بتوان برای دو بخش که البته هر دو از آنِ دفتر تبلیغات اسلامی هستند، دو مدیر تعیین کرد، به شرط برخورداری از ویژگیهای بایسته این حوزه، میتواند مؤثر و کارآمد باشد. ولی وقتی ریاست محترم دفتر تبلیغات اسلامی به بنده اعتماد کردند و مسئولیت هر دو بخش را به بنده سپردند، نگاه من نگاه آسیبزایی و تداخل وظایف نبود. من از این موقعیت، به مثابه یک فرصت استفاده کردم و تلاش کردم به کمک قابلیتهای موجود دو مجموعه، کاستیها و ایرادهای طرف دیگر را برطرف کنم. برای مثال نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در حوزه بینالملل و مجامع دانشگاهی بسیار موفق بوده و هست. بنابراین از این ظرفیت برای عرضه و معرفی آثار مؤسسه بوستان کتاب در نمایشگاههای بینالمللی در کنار آثار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی استفاده کردم. در حوزه نمایشگاههای ملی و پخش آثار نیز بوستان کتاب مددکار نشر پژوهشگاه شده است؛ بهنحویکه در این چهار سال اخیر به مدد همین همراهی، دستکم سالانه 25درصد به فروش آثار پژوهشگاه افزوده شده است.
سؤالی اینجا شکل میگیرد و آن اینکه اصلاً چه لزومی دارد دفتر تبلیغات اسلامی سه نشر داشته باشد؟
روشن است. دفتر تبلیغات اسلامی نهادی است با وظایف گسترده و متنوع. این گستردگی و تنوع اقتضا میکند در کنار مؤسسه بوستان کتاب که ناشر آثار عموماً ترویجی است، معاونت پژوهشی دفتر و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی هم برای نشر آثار تخصصی و معاونت آموزش و دانشگاه باقرالعلوم(ع) برای نشر متون آموزشی خود نشر داشته باشند. البته این سه نشر به مثابه سه برادر، با همپوشانی نقاط ضعف و قوت یکدیگر، مددکار و معرف هماند.
زمانی صحبت از انتشار روزانه یک اثر در مجموعه دفتر تبلیغات اسلامی بود. با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد بازار و مشکلات مالی، توقع، کاهش این میزان است. آیا این اتفاق افتاده است؟
بحمداللّه نه تنها از این میزان کاسته نشده است، بلکه افزوده شده است. باور این مسئله برای بسیاری از اهل کتاب و نشر سخت است؛ چون با دشواری کار و شرایط موجود آشنا هستند. همین سال گذشته و از هفته پژوهش 1396 تا هفته پژوهش 1397 (آذر) شمار اثار چاپ اول مجموعه دفتر تبلیغات اسلامی، 220 عنوان بود. بسیاری میگفتند در این گزارش، آمارسازی شده است؛ درحالیکه فهرست این آثار هم با عنوان سند در همان زمان منتشر شده است. بنابراین حقیقت، کارنامهٔ روشنی است. بزرگی کار وقتی بیشتر به دید میآید که بدانیم یک عنوان این مجموعه، تفسیر قرآنِ شمس اثر استاد مصطفی بروجردی، در ده مجلد و 6600 صفحه است. در حال حاضر به همراه بازچاپ آثار، سالانه بیش از پانصد عنوان کتاب در مجموعه دفتر تبلیغات اسلامی چاپ و نشر میشود که به سهم خود در حرکت فرهنگی کشور بسیار جریانساز و مؤثر بوده و هست.
گرانی کاغذ را یکی از پاشنهآشیلهای صنعت نشر میدانند. این گرانی واقعاً چقدر جامعه مصرفکننده را از تولیدکننده جدا کرده است؟
گرانی کاغذ، در وهلهٔ اول، مشکل صنعت چاپ است نه صنعت نشر. به نظر من، مشکل اصلی نشر ایران، فقدان کپیرایت است. کپیرایت باید به رسمیت شناخته شود تا جایگاه واقعی تولیدکننده و مصرفکننده مشخص شود. در تمام دنیا اگر امنیت سرمایه تأمین نشود، کسی سرمایهگذاری نمیکند. کپیرایت، امنیت بهرسمیتشناختهٔ نشر کتاب است؛ وگرنه چه تضمینی وجود دارد که امروز من کتابی منتشر کنم و فردا ناشری دیگر با عنوانی دیگر و با حذف و اضافات حداقلی، آن را منتشر نکند؟! همین حالا متأسفانه نزدیک به پانصد عنوان از آثار ما در فضای مجازی دستبهدست میشود. چرا؟... اگر کپیرایت باشد هم ناشر به حقاش میرسد، هم نویسنده و هم خواننده! ... مهم، کتابخواندن است وگرنه چه فرقی میکند بستر خوانش کاغذ باشد یا یک برنامک (اپلیکیشن) کتابخوان! ... الان ایرادهای برنامکهای کتابخوان به حداقل رسیده است و اضافهشدن بسیاری از قابلیتها به همراه بهای اندک عرضه اثر، نصب و راهاندازی و دراختیارگیری کتاب را در این بستر بسیار جذاب و آسان کرده است.
ولی کاغذ چیز دیگری است ...
کاغذ، چیز دیگری بود!... الان با وجود این همه مشکلات زیستمحیطی و سرعت انتشار آثار، چارهای جز پوستاندازی و تغییر بستر نیست. روزگاری نهچندان دور بیشتر نویسندگان کاغذ را به رایانه ترجیح میدادند و حاضر نبودند تایپ کنند ... اما الان دیگر کمتر نویسندهای است که مستقیم تصویر عقل و خیال خود را با صفحهکلید به صفحه نمایشگر و حافظه رایانه نسپارد!
آمیختگی به حسِ بساوایی و بحثهایی مثل خلاقیت، به نظر میرسد کتاب کودک را در این میان استثنا میکند. یعنی اینجا نمیشود کاغذ را حذف کرد.
ابزار کار امروز، فناوری مرتبط به رایانه است. آموزشِ از راه دور و مجازی، همایشها و جلسههای تصویری و برنامکهای طراحیشده آن، خرید و سفر مجازی... همه و همه نشاندهنده تغییر بسترند. زمانی تلفنهای رومیزی انگشتی بود. امروز دیگر همه چیز هوشمند و براساس هوش مصنوعی است. آیا میشود بر همان تلفنهای قدیمی و استفاده از آنها پای فشرد؟... اصرار زیاد، باعث عقبماندگی زمانی است. باعث پسرفت است. الان نه عصر، نه دهه ... که سرعت فناوری آنقدر بالاست که شاید بگوییم «روز» به خدمتگیری رُباتهاست. چون همین فردا باید منتظر فناوری جدیدی باشیم. بنابراین هوشمندسازی و افزایش خلاقیت کودکان هم باید متناسب با این فضا باشد. مطمئن باشید اگر مخاطب بخواهد و نیازش حس شود، کتاب کودک با فناوری بهروز خودش تا حمامها هم خواهد رفت. بنابراین صنعت نشر برای ادامه حیات، نیازمند جدّی بهرسمیتشناختهشدن کپیرایت است. صنعت چاپ هم کمکم باید خود را از وابستگی به صنعت نشر کتاب و نشریه نجات دهد. صنعت چاپ باید به سمت و سوی بستهبندی و دنیای به اقتضای آن برود. در تمام دنیا تنها یک درصد ظرفیت چاپخانهها به چاپ تحریر اختصاص دارد. درحالیکه در حال حاضر این مسئله در کشور ما برعکس است. ایران یکی از بزرگترین واردکنندگان برچسب، لیبل و جعبههای آمادهٔ بستهبندی است. این فرصت خوبی برای چاپخانههای ما برای کاستن از واردات و کارآفرینی در این بخش جدید است.
در حوزه نشر الکترونیک آیا مجموعه نشر دفتر تبلیغات اسلامی کاری کرده است؟
البته. ما در این حوزه هم دغدغه داشته و داریم. نزدیک به پنج سالی است که کارشناسان آی. تی یا فناوری اطلاعات دفتر تبلیغات اسلامی با توان داخلی خود برنامک یا اپلیکیشنی به نام «پژوهان» تولید کردهاند که در تمامی بسترهای دیجیتال قابل نصب و بهرهبرداری است. حُسن این برنامک کتابخوان، گذشته از امنیت بالا و گرافیک جذاب، اتصال به اصطلاحنامه علوم اسلامی است که خود کمککار بسیار مهمی برای پژوهشگران است.
این برنامه کتابخوان، خاص مجموعه آثار دفتر تبلیغات اسلامی است؟
خیر. دوستان بنده در این بخش همچنانکه تا امروز به آن مبادرت کردهاند، آمادهٔ بارگذاری فایلهای آثار تمامی ناشران کشور هستند. راه برای هیچ ناشری بسته نیست. پژوهان بستر مناسب را فراهم کرده است. پژوهان فرصت مناسبی برای عرضه آثار برای ناشران و دسترسی آسان و کمهزینه برای مخاطبان کتابخوان تمامی ناشران است.
مؤسسه بوستان کتاب، ناشر کتاب در حوزه علوم اسلامی و انسانی است؛ ناشری که در هر حال آثار نشریافتهاش صبغه دینی دارد. در کل، چرا جذابیتهای دیداری و گرافیکی آثار دینی نشریافته در نسبت با دیگر کتابها کمتر است؟
در گذشته شاید اینگونه بوده است. چون بیش از هر چیز، مهم، محتوا بود. ولی ناشران این حوزه، امروز مسئله گرافیک و دعوتکنندگی آثارشان برایشان مهم شده است. مرور گذرای آثار نشریافته این چند سال شهر قم، گویای همین مسئله است. شهر قم، دستکم سههزار دانشآموخته گرافیک و تصویرسازی دارد. این رخداد بزرگی است. مگر میشود این همه دانشآموخته در یک شهر باشد و کتابهایش رنگی از این جریان نوآمد و مهم نداشته باشد؟! در حال حاضر مدیر هنری مؤسسه بوستان کتاب جناب استاد نجابتی، یکی از سرآمدان گرافیک در ایران است. بنابراین میبینید که برای ما هم این مسئله مهم بوده است. مرور آثار چاپشدهٔ مؤسسه هم بیانگر همین نگاه است. منتها اینکه تا چه اندازه در این راه موفق بودهایم، داوری و قضاوتش با من نیست. با خوانندگان عزیز این آثار است.
نظرتان درباره ورود سلبریتیها به عرصهٔ کتاب و نشر چیست؟ بررسی آثار همین نمایشگاه گذشته کتاب تهران نشان میدهد به جذب مخاطب کمک کرده است.
سلبریتیها چون شهرت و محبوبیت را با هم دارند، به سبب دامنهٔ گستردهٔ مخاطب، در فروش کالاها بسیار نقش دارند. یعنی نشانی تجاری شده و میشوند که تولیدکنندگان به خود اجازه میدهند با تکیه بر اعتماد عمومی مردم به این «نشان» هر کالایی را به مردم بفروشند. من شامپویی به سر میزنم که فلان بازیکن فوتبال استفاده میکند... عینک آفتابیای به چشم میزنم که فلان بازیگر سینما به چشم میزند. ... آسیب این رویکرد، آنجاست که کیفیت کالا با تبلیغ آن به اصطلاح سلبریتی تناسب نداشته باشد؛ یعنی کیفیتی بسیار پایین حتی آسیبرسان و مُضر داشته باشد. بنابراین ممکن است کار به جایی برسد که حرف و عمل این افراد مشهور و محبوب ـ به سبب کاستهشدن از آن اعتماد عمومی ـ حتی در خصوص جریانهای فرهنگی عمومی و مفید خریدار نداشته باشد، و این خطر است. حوزه پژوهش و نویسندگی، حوزهای تخصصی است. بنابراین باورش سخت است که یک ورزشکار یا هنرمند مشهور، بتواند همزمان با فعالیت در حوزه خود، نویسندهٔ خوبی باشد. در تمامی دنیا پدیدهای به نام «نویسنده یا شاعر نامرئی» وجود دارد. یعنی شاعر یا نویسندهای حرفهای، داستان یا رمانی میآفریند و در برابر دریافت مبلغی دستمزد، نتیجهٔ کارش را به دیگری میفروشد. نهایت این امر آنجاست که شخصی خاطرات آن فرد را گوش میکند و بازنویسی و یا حتی بازآفرینی میکند و باز نتیجه کار به نام فرد درخواستکننده چاپ و منتشر میشود. بنابراین و به معنی دقیق، نویسندگی اتفاق نمیافتد. درهرحال، شهرت و محبوبیت یک فرصت است که سرمایهگذاران را برای بهرهگیری و بهرهبرداری حداکثری از آن ترغیب میکند. دستکم من گوشه دلم آرزو میکنم این کتابهای تولیدی، محتوای خوبی داشته باشند... چون در غیر این صورت و در نهایت به کتابگریزی منجر خواهند شد.
از مهمترین آثار نشریافته و جدید مؤسسه بوستان کتاب اگر اثری درخور معرفی میبینید، معرفی بفرمایید.
بوستان کتاب، گلهای بسیار و گونهگونی دارد. هر کدام به جای خود بایسته معرفی است. در عین حال امسال موفق شدیم ترجمه پارسی کتاب «مشجرالوافی: شجرهنامه کامل سادات»، اثر آیتاللّه سیدحسین موسوی ابوسعیده را در یازده مجلد چاپ و منتشر کنیم. آیتاللّه موسوی یکی از بزرگترین علمای نسبشناس جهان اسلام است که تمامی عمر شریفشان را وقف این حرکت ارزنده کردهاند. با توجه به گستردگی سادات در فلات ایران و پارسیزبان بودن آنها، ترجمه پارسی این اثر تخصصی با حمایت خود آیتاللّه موسوی آمادهسازی و چاپ شد. در کنار این اثر عظیم و سترگ، دو کتاب دیگر ایشان، یعنی «آموزههای تبارشناسی» و «عللالنسب: در بیان چرایی و چیستی نام سادات» ترجمه و چاپ شد که امیدوارم برای عاشقان خاندان عصمت و طهارت مثل همیشه، مفید و کارا باشد.
گفت و گو: هادی ذاکری
نظر شما