به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «بانوی تراز در گفتمان امام خمینی (ره) و امام خامنه ای» به موضوع بانوان و نقش آنان در انقلاب اسلامی ایران پرداخته که در این نوشتار به مناسبت دهه فجر انقلاب اسلامی ایران، بخش هایی از این کتاب را در شماره های مختلف تقدیم شما خوبان خواهیم کرد.
- امام خمینی (قدس سره)؛ اولین کاشف نقش مهم زنان در انقلاب
و من اقرار کنم، اعتراف کنم؛ اول کسی که این نقش را فهمید، امام بزرگوار ما بود – مثل خیلی چیزهای دیگری که اول او فهمید، در حالی که هیچکدام از ماها نمی فهمیدیم - همچنان که امام نقش مردم را فهمید ... به نظر من الان هم هرچه ما را به پیش می رویم، ضرب دست امام است. ایشان آنچنان این گوی را محکم پرتاب کرده که حالا حالاها امثال بنده باید دنبالش بدویم. این مردم حرکت کردند. نسل به نسل هم دارد دست به دست می شود.
امام در زمینه ی زن هم همین جور بود. امام نقش زنان را فهمید؛ و الّا بودند بزرگانی از علما که ما با اینها بگومگو داشتیم، که اصلا زن ها در تظاهرات شرکت بکنند یا نکنند! آنها می گفتند زن ها در تظاهرات شرکت نکنند. آن حصار محکمی که انسان به او تکیه میداد، خاطرجمع میشد تا بتواند در مقابل اینجور نظراتی که از مراکز مهمی هم ارائه می شد، بایستد، حصار رأی امام و فکر امام و عزم امام بود.
رحمت خدای متعال تا ابد الآبدین بر این مرد بزرگ باد. (۱)
- نقش امام خمینی (قدس سره) در زنده کردن زنان مسلمان
همه ی ما، بخصوص زن های این جامعه، باید حق گزار و قدردان رسالت و پیام آن رهبر و پیشوای فقید عظیم الشأنی- یعنی امام بزرگوار (ره) - باشیم که با قیام و حرکت خود و با مطرح کردن ارزش ها و عظمت های اسلامی و درخشندگی های شخصیت های صدر اسلام - از جمله فاطمه ی زهرا (علیها السلام) - ما و بیش از همه زن های ما را زنده کرد.
زن در جامعه ی خودباخته ی نظام پلید پادشاهی، حقیقتا و از همه ی جوانب مظلوم بود. اگر زن می خواست وارد مقوله ی علم بشود، باید قید دین و تقوا و عفاف را می زد. مگر یک خانم مسلمان، در دانشگاه ها و محیط های آموزشی فرهنگی می توانست به آسانی حجاب و متانت و وقار خود را حفظ کند بود؟
مگر می شد یک زن مسلمان، در خیابان های تهران و بعضی از شهرهای دیگر با متانت و وقار اسلامی یا حتی با حجاب نیمه کاره، راحت راه برود و از گزند زبان و حرکت هرزگان و دل باختگان به فساد و فحشای سوغات غرب، مصون بماند؟ کاری کرده بودند که در این مملکت، کسب علم برای زن ها غالبا ممکن نمی شد؛ موارد استثنایی را کاری ندارم. به طور غالب، رفتن زنان به وادی علم میسر نمی شد؛ مگر با برداشتن حجاب و منصرف شدن از تقوا و وقار اسلامی!
در میدان سیاست و در زمینه ی فعالیت های اجتماعی هم همین طور بود. اگر زنی می خواست منصبی از مناصب اجتماعی و سیاسی را در ایران دوران پادشاهی دارا باشد، باید قید حجاب و عفاف و وقار و متانت زن اسلامی را می زد. البته، بسته به این بود که خود این زن، جوهر و استعدادش چگونه باشد. اگر خیلی سست عنصر بود، باید تا آن اعماق می لغزید. اگر خوددار و خویشتن دار بود، تا حدودی خود را حفظ می کرد، اما دائما با فشارهای روزافزون از سوی محیط اجتماعی روبه رو بود. جامعه ی ما، این گونه بود.
اسلام و انقلاب و امام آمد و در این کشور، زن را در مرکز فعالیت های سیاسی قرار دادند و پرچم انقلاب را به دست زنان سپرد؛ در حالی که زن در همان حال توانست حجاب و وقار و متانت اسلامی و عفاف و دین و تقوای خود را حفظ کند. کسی حقی از این بزرگتر بر گردن زن ایرانی و مسلمان ندارد. (۲)
پی نوشت ها:
۱. بیانات امام خامنه ای در سومین نشست اندیشه های راهبردی با موضوع زن و خانواده – ۱۴/۱۰/۱۳۹۰
۲. بیانات امام خامنه ای در دیدار با جمع کثیری از زنان شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، کرمان، قم، قزوین، یزد، کرج و استان های چهارمحال بختیاری و مازندران – ۲۶/۱۰/۱۳۶۸