شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
کد خبر: 887702
۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۲
شهید علیرضا بریری

حوزه/ بعد از سخنرانی حاج قاسم به خانواده ها اطلاع دادند به نماز خانه سالن بروید. آنجا برای همه خانواده تک تک میزی گذاشته بودند. سردار چند دقیقه سر میز هر خانواده می نشست. چهره حاج قاسم از نزدیک به قدری پر صلابت بود که انگار نمی شد مستقیم در چشم هایشان نگاه کرد. در عین حال بسیار بسیار صمیمی بودند. 

به گزارش خبرگزاری حوزه  مدافع حرم حضرت زینب(س) علیرضا بریری در۱۶ اردیبهشت  سال ۱۳۹۵ در منطقه خانطومان سوریه حین مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید. پیکر او در شرایطی بود که مانند تعدادی دیگر از شهدا امکان آوردن به عقب وجود نداشت. 

سرانجام پیکر این شهید عزیز که اهل استان مازندران بود پس از حدود سه سال که از شهادتش می گذشت در منطقه خان طومان تفحص و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.  

آنچه می خوانید روایت همسر این شهید است از دیدار با حاج قاسم سلیمانی. 

بعد از شهادت همسرم خیلی دوست داشتم سردار سلیمانی را ببینم. همه خانواده های شهدای مازندران احساس مرا داشتند. برای همین درخواست کردیم سردار به مازندران بیایند. مدتی بعد مراسمی در بابل ترتیب دادند تا حاج قاسم برایمان سخنرانی کنند. خیلی خوشحال بودیم. در شهر همه جا عکس های سردار را نصب کرده بودند. 

آن روز بعد از سخنرانی حاج قاسم به خانواده ها اطلاع دادند به نماز خانه سالن بروید. آنجا برای همه خانواده تک تک میزی گذاشته بودند. سردار چند دقیقه سر میز هر خانواده می نشست. چهره حاج قاسم از نزدیک به قدری پر صلابت بود که انگار نمی شد مستقیم در چشم هایشان نگاه کرد. در عین حال بسیار بسیار صمیمی بودند. 

به میز ما رسیدند، پسرم که حدود ۶ سال داشت از ایشان خواست هدیه ای به او بدهد. سردار یک انگشتر به پسرم داد اما وقتی دید انگشتر برایش بزرگ است با ناراحتی بچه گانه به سردار پس داد و گفت این انگشتر بزرگانه است من انگشتر بچگانه می‌خواهم. سردار انگشتر را گرفت و خندید، همه خندیدند. اما حاج قاسم مجدد انگشتر را به او داد و قرار شد وقتی پسرم بزرگ شد آن را به او بدهم. اما خب برای همه جالب بود چون تا به حال کسی انگشتر سردار را پس نداده بود. 

پسرم سردار را می شناخت. همیشه تصویر حاج قاسم را نشانش می دادم و می گفتم این مرد خیلی قوی است او فرمانده بابایی بوده و ما را خیلی دوست دارد. 

سپس از حاج قاسم خواستم نوشته ای برای ما بنویسند. سردار پرسید برای خودتان بنویسم یا محمد امین. گفتم برای هر دو. تصویر شهید بریری روی میز مقابل سردار بود. سردار موقع نشستن نگاه زیر چشمی ای به عکس شهید کرد، نگاهی که همان وقت هم برای ما سوال برانگیز شد. 

همسر من  دو سال و چند ماه پس از شهادت پیکرش از سوریه برگشت و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. جالب است بگویم همسرم روز ۱۷ دی ۹۷ به خاک سپرده شد. با خودم فکر می کنم شاید سردار می دانسته روز تدفین او هم هم زمان می شود با روز تدفین شهید بریری. 

وقتی حاج قاسم شهید شد من جایی بودم که دسترسی به تلویزیون نداشتم؛ خبر شهادت حاج‌قاسم را به من پیامک دادند؛ وقتی خبر را خواندم وارد شبکه‌های اجتماعی شدم و دیدم  خبر شهادت ایشان در تمام کانال‌های خبری و گروه‌ها درج شده است. داغ بزرگی بود و شوکه شدم. سردار به واقع بعد از شهدایمان پشت و پناه خانواده های شهدای مدافع حرم بودند. اما از طرفی شهادت حق ایشان بود. به قول همسرم یک پاسدار ۳۰ سال وقت دارد شهید شود. یعنی زمانی که در سپاه حضور دارد و سردار سلمیانی و واقعا حیف بود به شهادت نرسد. 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • سرباز IR ۱۶:۵۲ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۰
    0 0
    تا قیامت داغت بر دلمان نشست.. سردا به بی بی حضرت زینب سلام الله علیها میدمت قسم شهادت مارا نزد آقا ابا عبدالله بگیر.. به آبروی حضرت زهرا دعام کنید.