به گزارش خبرگزاری حوزه، علی امیرخانی در مطلبی به گفت و گوی دو شهر ووهان و سوهان پرداخته که بدین شرح است:
ووهان:
سلام سوهان چطوری خوبی؟ اسمت به گوشم خورده بود؛ ولی خیلی تو را نمیشناختم. هیچی از شما نمی دانستم الان فهمیدم یک شهر ویژه و تأثیرگذار در جهان هستی.
از روی نقشه نگاهت کردم دیدم در قلب ایرانی و ایرانی ها همواره دوستت دارن و خاطرات خوبی را از اول انقلابشون با تو دارن و فرزندان و مردان انقلابی شجاع و بزرگی را پرورش دادی.
سوهان:
سلام ووهان؛ اسم من و تو چقدر شبیه هم است. من هم اسم تو را نشنیده بودم ولی به یکباره از رسانه ها شنیدم شهری به نام ووهان در چین مرکز انتشار ویروسی به نام کرونا شده است. با خود گفتم کرونا دیگر چیست و برای مردمان دیار تو دعا کردم ولی نمی دانستم.
روزی این ویروس مهمان ناخوانده خودم خواهد شد. راستی ووهان جان! وقتی تو به این ویروس مبتلا شدی مردم سایر مناطق کشورت خوشحالی کردن و تو را مسخره کردند بهت خندیدند و گفتند خوب شد که دچار این بلا شدی و این مصیبت حق تو بود و باید بدتر از اینها تقاص پس می دادی؟!
ووهان:
نه بابا این چه حرفیه چرا باید خوشحال شوند؟ چرا باید اینجوری به من بگویند؟! مگر ما همه اعضای یک پیکر نیستیم؟! ما مثل اعضای یک بدن در یک تن هستیم و یار و پشتیبان همدیگریم و اگر کمک دوستانم نبود الان کرونا انتقام سختی از من و همشهریام می گرفت.
راستی شما یک شعر زیبا هم در این زمینه دارید که:
بنی آدم اعضای یک پیکرند // که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار // دگر عضوها را نماند قرار
راستی چرا این سوال را کردی؟!
سوهان:
همینجوری پرسیدم گفتم شاید همشهریات مثل برخی از همشهری های من باشند؟!
این خیلی خوبه که تو همشهری های خوبی داری قدرشونو بدون.
ووهان:
چشم؛ ولی به دل نگیر. همه جا آدمایی سطحی نگر و کج فهم پیدا میشه.
راستی مراقب خودتان باشید در ضمن ویروس کرونا قابل شکست هست به شرطی که محکم و با تدبیر با اون مقابله کنید.
سوهان:
باشه ممنونم خوشحال شدم از آشنایی با شما
ووهان: همچنین
علی امیرخانی