به گزارش خبرگزاری حوزه پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.
- سؤال
چرا خداوند بهشت و جهنم را آفریده است؟ شکل بهشت و جهنم به چه صورتی است؟ از عذاب های جهنم و پاداش های بهشت مطالبی را بازگو کنید؟
- پاسخ
پاسخ در چند محور ارائه می شود:
۱. درباره فراز اول پرسش باید گفت: اگر در یک مدرسه ای برخی دانش آموزان درس و مشق را به خوبی بخوانند و بنویسند، و برخی با بازی گوشی های خود نسبت به وظایف درسی خود بی اعتنایی کنند و درس نخوانند و به تکالیف خود عمل ننمایند و از سوی آموزگاران و مسئولین مدرسه همه آن شاگردان یکسان باشند و برای دانش آموزان درس خوان پاداش و برای شاگردانی که درس نمی خوانند کیفر داده نشود جا دارد این سؤال مطرح شود که چرا همه شاگردان آن مدرسه به یک چشم دیده می شود و چرا به شاگردان درس خوان پاداش و به دانش آموزان بازی گوش کیفر داده نمی شود؟
اما اگر به عکس برای شاگردان درس خوان پاداش های گوناگون در نظر گرفته شود و از سویی هر سال به کلاس بالاتر برود و آینده خوب داشته باشند، و دانش آموزان بازی گوش کیفر بینند و از ارتقاء به کلاس های بالاتر محروم شوند. هرگز جایی برای سؤال یاد شده نخواهد بود.
مسئله خلقت بهشت و جهنم نیز چیزی شبیه همین مثال است. یعنی بهشت در واقع پاداش انسان های نیکوکار است که در کلاس دنیا به وظایف و تکالیف خود خوب عمل کرده و خداوند برای پاداش عمل آنها بهشت را با آن همه نعمت هایش خلق کرده است. و جهنم برای افراد ناصالح که در کلاس دنیا به وظایف خود عمل نکرده اند خلق شده است. و اگر چنین نمی شد یعنی برای کارهای نیک پاداش بهشتی داده نمی شد و برای افراد بدکار کیفر جهنمی در نظر گرفته نمی شد؛ جای این پرسش و اشکال بود که تفاوت خوبان و بدان در چیست؟ و چرا همه یکسان شده اند، و یا مظلومان می گفتند چرا حقشان از ظالم ها گرفته نمی شود و چراهایی از این قبیل، پس خلقت بهشت و جهنم حکیمانه بوده است و یکی از دلایل آفرینش بهشت و جهنم آن است که نیکوکاران در بهشت پاداش بگیرند، و تبهکاران در جهنم کیفر دریافت کنند. [۱]
۲. بهشت و جهنم شکلی به معنای شکل هندسی اگر هم دارد شاید برای ما قابل درک نباشد، لکن در قرآن این گونه آمده است که بهشت هشت درب دارد، و جهنم هفت درب دارد و این درب ها طبقاتی هستند که هر یک بالای دیگری است [۲]. و در قرآن نیز آمده: (لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ) [۳] برای جهنم هفت درب است.
اما در آیات و روایات درباره اوصاف بهشت و جهنم زیاد سخن گفته شده است. مثلاً درباره بهشت در قرآن کریم آمده: (وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ) [۴] یعنی گسترده و پهنه بهشت به اندازه آسمان و زمین است.
در جای دیگر فرمود: (جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ) [۵] بهشت هایی که از زیر درختان آنها نهرهای آب روان جاری است. و یا در جای دیگر فرمود: (لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ) [۶] یعنی برای پرهیزکاران غرفه هایی است و بر فراز آن غرفه هائی دیگر و از زیر آنها نهرها جاری است. درباره جهنم گفته شده : واژه جهنم به معنای چاه عمیق است. و جهنم هفت در دارد و این درها طبقاتی هستند که هر یک بالای دیگری است [۷]. و در قرآن نیز آمده: (لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ) [۸] برای جهنم هفت در است.
۳. اما نعمت های بهشتی فراوان است که در این جا به چند نمونه از آن ها اشاره می شود:
الف. در بهشت هرگونه نعمت و لذت که دل انسان بخواهد وجود دارد قرآن فرمود: (وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ) [۹] یعنی در بهشت آنچه دل می خواهد و چشم از آن لذت می برد موجود است.
ب. درمورد لباس های اهل بهشت فرمود: (وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ) [۱۰] یعنی آنها لباس های زیبائی به رنگ های سبز از حریر نازک و ضخیم می پوشند.
ج. و نیز آمده: (مُتَّکِئِینَ عَلی فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ) [۱۱] این در حالی است که بهشتیان به بسترهایی که حریر و استبرق آستر آنهاست تکیه زده اند.
د. و نیز فرمود: (وَ فاکِهَةٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ) [۱۲] یعنی میوه های گوناگون و گوشت پرنده های مختلف و هر چه مورد علاقه شان باشد.
ه. و نیز فرمود: (لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً وَ لا تَأْثِیماً إِلاَّ قِیلاً سَلاماً سَلاماً) [۱۳] یعنی در بهشت نه سخن لغو و بیهوده ای می شنوند، نه گفتاری گناه آلود، تنها چیزی که می شنوند سلام است و سلام، آنچه بیان شد تنها نمونه های اندکی از پاداش های بهشتی است.
۴. درباره عذاب های جهنم نیز تنها به چند نمونه اشاره می شود:
۱. قرآن کریم فرمود: (إِذِ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ یُسْحَبُونَ فِی الْحَمِیمِ ثُمَّ فِی النَّارِ یُسْجَرُونَ) [۱۴] یعنی در آن هنگام غل ها و زنجیرها بر گردن آنها قرار گرفته و آنها را می کشند و در آبی سوزان وارد می کنند، سپس در آتش دوزخ افروخته می شوند.
۲. و نیز فرمود: (تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِیها کالِحُونَ) [۱۵] یعنی شعله های سوزان آتش هم چون شمشیرها به صورت های شان نواخته می شود و در دوزخ چهره ای در هم کشیده دارند.
۳. و نیز فرمود: (کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ) [۱۶] هرگاه پوست های تن آنها بر اثر آتش عریان شود، پوست های دیگری به جای آن قرار می دهیم تا کیفر بچشند. (اعاذنا الله و ایاکم و جمعین المؤمنین و المؤمنات)
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. ناصر مکارم، پیام قرآن، ج ۵ و ۶، نشر مدرسه امیرالمؤمنین قم، ۱۳۷۰ شمسی.
۲. ناصر مکارم، تفسیر نمونه مجلدات: ۱۸ ص ۴۹۰، ۱۵ ص ۳۵، ۸ ص ۲۳۲، ۲۱ ص ۳۳۹، ۲۶ ص ۲۳۲، ۱۴ ص ۳۳۹، نشر دارالکتب الاسلامیه تهران، ۱۳۷۸ شمسی.
۳. امام خمینی معاد از دیدگاه امام خمینی، نشر موسسه آثار امام، ۱۳۷۸ شمسی.
پی نوشت ها:
[۱] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، نشر مدرسه امیرالمؤمنین، ۱۳۷۰ ش، ج ۶، (معاد ۲)، ص ۴۰۹.
[۲] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، نشر پیشین، ج ۶، ص ۳۹۹.
[۳] . حجر/ ۴۴.
[۴] . حدید/ ۲۱.
[۵] . آل عمران/ ۱۵.
[۶] . زمر/ ۲۰.
[۷] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، نشر پیشین، ج ۶، ص ۳۹۹.
[۸] . حجر/ ۴۴.
[۹] . زخرف/ ۷۱.
[۱۰] . کهف/ ۳۱.
[۱۱] . الرحمن/ ۵۴.
[۱۲] . واقعه/ ۱۹.
[۱۳] . واقعه/ ۲۵.
[۱۴] . مؤمن/ ۷۱.
[۱۵] . مؤمنون/ ۱۰۴.
[۱۶] . نساء/ ۵۶.