خبرگزاری حوزه، / قسمت چهارم سریال «آقازاده» جمعه (۲۷ تیر) پخش شد. این کار همکاری دیگری از حامد عنقا و بهرنگ توفیقی است که چندی پیش سریال موفق «پدر» را روی آنتن سیما داشتند، اما این بار این دو سعی کردند بخت خود را در شبکه نمایش خانگی بیازمایند. درباره این دو سینماگر دو نکته به عیان وجود دارد. نکته ابتدایی به گرایشهای دینی فیلمساز و نویسنده مربوط میشود، چون در تمامی کارهای این دو میتوان توجهات دینی را به خوبی مشاهده کرد با این فرق که معانی مورد نظر کمتر در قالب کلیشه هستند و ما شکل تازهای از پرداختهای دینی را در کار این دو میبینیم، البته شاید آیاتی که در ابتدای هر قسمت از سریال آورده می شود نوعی مستقیمگویی باشد، ولیکن این شکل توجه به آیاتی قرآنی که مختص کارهای حامد عنقاست در خدمت قصه بود و شعارگویی در آن دیده نمیشود، چون آنچه در آیه مورد نظر بیان میشود همان پیامی است که در آن قسمت مورد توجه سازنده است.
ویژگی دوم به ساختار و فرم حرفهای آثار عنقا و توفیقی مربوط میشود. این دو سینماگر ابزار سینما را به خوبی میشناسند به ویژه شکل ارتباط با تماشاگر را آموختهاند، برای همین از شخصیت پردازی گرفته تا عوامل بصری سریال در خدمت جذابیت قصه است. برای شروع از شخصیتپردازی مجموعه حرف میزنم که معتقدم یکی از اتفاقات خوب در سریالهای نمایش خانگی است. قصه «آقازاده» روایتگر زندگی آقازادههایی است که به پشتوانه نام پدر هر کاری میخواهند میکنند، ولی در میان، آقازادههایی نیز هستند که در خدمت آرمانهای پدرشان هستند.
البته کاراکتر آقازادهها سیاه و سفید نیستند و هر یک برای رفتاری که انجام می دهند، توجیهاتی دارند، هرچند که بسیاری از آنها قابل دفاع نیست، ولیکن اوج و فرودهای نقشها به تماشاگر نشان میدهد مرز بین خوبی و بدی بسیار باریک است، کافیست در لحظهای که انتخاب فرا میرسد کوچکترین اشتباهی صورت گیرد تا فرد راه سراشیبی را پیش گیرد. نکته جالبتر به کارکتر اصلی این سریال نیما (امیر آقایی) بر میگردد. این نقش را باید یکی از شخصیتپردازیهای بسیار خوب مجموعه دانست به ویژه که انتخاب درست امیر آقایی برای این نقش به موفقیت آن کمک کرده است. امین حیایی نیز برای معدود دفعات از کلیشههای همیشگی رها شده و بازی متفاوت از خود نشان میدهد. این اتفاق برای نقشهای کامبیز دیرباز، نیکی کریمی، جمشید هاشمپور نیز رخ داده است، البته درباره نقشهای مثبت وضعیت کمی متفاوت است و کمی از کلیشهنگاری را در کار میبینیم. نقش سینا مهرداد، لعیا زنگنه و امین تارخ چنین هستند. دلیل این نقد هم این است که برای خوب بودن خود دلیل ندارند، اما این اتفاق برای نقش حامد آقایی رخ نمیدهد. نیما برای هر کارش دلیل دارد و همانگونه که خود میگوید در پی آرزوهایش است، اما آیا این انگیزه را برای نقش حامد (سینا مهرداد) میبینیم.
نقد تصویرگری از نقشهای مثبت در کارهای نمایشی سینما و تلویزیون اتفاق عجیبی نیست، چون این یک اصل رایج است که نقش مثبت باید عاری از زشتی و پلیدی باشد، والا اجازه پخش آن با اما و اگر مواجه میشود. نکته دیگری که در این رابطه وجود دارد عدم کپی کاری از سریالهای ترکی است، چون متاسفانه این اتفاق به شدت در سریالهای نمایش خانگی وجود دارد. بهترین گواه این ادعا نیز سریال «دل» است. این مجموعه را میتوان یک رونوشت ضعیف از سریالهای ترکی دانست که در آن هیچگونه سلیقهای لحاظ نشده است. مطلب بدتر به روابط آدمها بر میگردد که همانند نسخههای اصلیشان (سریالهای ترکی) هیچ فردی به دیگری متعهد نیست. رویکردی که از آن می توان به عنوان بیبند و باری نام برد، اما این اتفاق در سریال «آقازاده» رخ نمیدهد. در آقازاده وقتی عشق به وجود میآید، قرار نیست به راحتی رنگ ببازد، برای همین هم حامد که فردی به شدت مذهبی است وقتی روز عروسی با حقیقت همسرش مواجه میشود او را پس نمیزند، بلکه سعی میکند، چتر حمایتی خود را همچنان برقرار کند.
نکته دیگری که در این سریال وجود دارد به تصویرسازی درست از نماز مربوط میشود. فریضه نماز در بسیاری از کارهای سینمایی و تلویزیونی مدنظر است، اما بدون اینکه فیلمنامه چنین امری را طلب کند، ولی در آقازاده زمانی نماز خواندن به نشان داده میشود که قصه به آن نیاز دارد. برای مثال حامد در صحنهای که میخواهد نیما را بازداشت کند به نماز میایستاد تا با مدد از خداوند، راه خود را با قاطعیت پیش گیرد. این اتفاق در چندین جای دیگر سریال میبینیم. درباره پوششها هم میتوان رعایت اصول دینی را مشاهده کرد، چون این عادت شده که به واسطه برخی آزادیهای موجود در شبکه نمایش خانگی، فیلمسازان از این امر سوءاستفاده را ببرند، اما در «آقازاده» چنین امری را نمیبینیم یا حداقل نسبت به کارهایی نظیر «دل» این اتفاقات به شدت کمتر وجود دارد.
درباره مسائل فنی هم نمیتوان ضعف اعیانی را در کار دید به ویژه در مسائل تکنیکی شیوه جدیدی از فیلمبرداری میبینیم. در ضمن رفت و برگشتهای قصه به گذشته و زمان حال با تدوین خوب، قبل پذیرش هستند، تنها دغدغه که در این میان وجود دارد این است که این مجموعه نیز در اواسط راه دچار تکرار نشده و به بهانه فروش، سریال به هر قیمتی ادامه پیدا نکند، چون این آسیبی رایج برای سریالهای ایرانی است.
داوود کنشلو