جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۷
مدیریت انگیزه، اندیشه و رفتار دینی در رسانه تراز تمدن نوین اسلامی

حوزه/ یکی از آسیب های رسانه ها در آموزش معارف دینی به جوانان سبک تبیین و غیردلنشین و ناهماهنگ با فطرت است. یکی از شیوه های کارآمد در این میدان توجه به تشنگی فطری جوانان و احیای فطرت خفته آن هاست.

به گزارش خبرگزاری حوزه، جایگاه رسانه تراز تمدن نوین اسلامی از جمله موضوع های مهم و برای بازنمایی راهبردهایی است که ما را به وضع مطلوب نزدیک می کند، خبرنگار رسانه رسمی حوزه به دلیل اهمیت موضوع، گفتگویی با حجت الاسلام امیرمحسن عرفان، عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی و نویسنده کتاب «رسانه و آموزه مهدویت»‌، انجام داده است. در این گفتگو سعی شده به مهم ترین اثر بخشی رسانه دینی در مهندسی فرهنگ دینی در  سه ساحت «انگیزه دینی»، «اندیشه دینی» و «رفتار دینی» و در عین حال به مسائل پیرامون رسانه تراز تمدن نوین اسلامی به مقوله جنگ نرم مورد بررسی قرار گیرد.

مهم ترین اثربخشی رسانه در حوزه معارف دینی در چه می باشد؟

رسانه‌ها مهم‌ترین نقش را در تغییر نگرش در جامعه بر عهده دارند. گفتنی است رسانه تراز تمدن نوین اسلامی با مدیریت «انگیزه‌های دینی»، «اندیشه‌ دینی» و «رفتارهای دینی» مهم‌ترین نقش را در تغییر نگرش عمومی ایفا می‌کند. در حوزة مدیریت «انگیزه‌های دینی» رسانه می ‌تواند تمایلات و حساسیت‌ های مخاطبین را حول موضوع دین برانگیزد؛ یعنی با ایجاد بسترهای خاص اجتماعی و شرایط به گونه ‌ای عمل کند که مخاطبین در این موضوع حساسیت پیدا کند؛ در حوزه مدیریت «اندیشه دینی» رسانه با ارائه موضوعات گزینشی و هدفمند در این راستا بسترسازی می‌کند تا به نحو مطلوبی اولاً تولید گمانه در موضوع مورد نظر صورت گیرد، ثانیاً از میان احتمالات و گمانه‌های مختلف، گمانه برتر و کارآمد گزینش شود.

در حوزه مدیریت «رفتارهای دینی» رسانه باید  این گونه رفتارها را آسیب شناسی و درصدد برطرف سازی این گونه آسیب‌ها باشد. به عنوان نمونه نمادگرایی افراطی یکی از آسیب‌ها در این زمینه می‌باشد. رسانه باید مخاطبین را از نمادها به صاحب نماد و پیام اصلی سوق دهد.

مهم‌ترین کارکرد رسانه تراز تمدن نوین اسلامی در تغییر نگرش جامعه به آموزه های دینی به رویکرد فعالانه و راهبردی و هویت ‌سازی به دین در رسانه برمی‌گردد. منحصر کردن اندیشه های دینی به یک تئوری یا نظریه دینی در رسانه چیزی جز کوچک‌نمایی این نهضت اصلاحی جهان‌شمول جامعه بشری نیست. تلقّی حداقلی از آموزه های دینی در رسانه ناشی از عدم توجه به قوت و غنای این آموزه ها است.

هم اکنون نیز با توجه به تحولات پرشتاب کنونی و متغیرهای متعدد در صحنه فرهنگی کشورها ناگزیریم از الگو و روش‌های سنّتی در رسانه فاصله گرفته و مطالعات دینی را با توجه به تغییرات محیط داخلی و منطقه‌ای به روزرسانی کنیم، بازنمایی و بازپژوهی آموزه های دینی در رسانه یک ضرورت عینی است تا جریانی که برای ناب‌ سازی معرفت دینی اتفاق می‌افتد هماره ناب، زلال و اصیل بماند.

از دیدگاه شما مهم ترین ویژگی انتقال پیام دینی در رسانه تراز تمدن اسلامی را چه می توان برشمرد؟

مفید بودن» و «دارای اولویت بودن» از جمله خصوصیات یک برنامه دینی در رسانه تراز تمدن نوین اسلامی است. مراد از مفید بودن برنامه‌های رسانه ‌ای به این معنا است که نیاز خاصی را مرتفع سازد و دارای فایده و ارزش باشد. پرداختن به موضوع ‌های تکراری در عرصه مطالعات دینی در رسانه تنها برای اسقاط تکلیف است. مفید بودن لزوماً به معنای کاربردی بودن نیست، بلکه مراد از آن، اثربخشی برنامه دینی در دو سطح بنیادی و کاربردی است. کشف خلأهای معرفتی موجود در تبیین معارف دینی و به دست‌ آوردن نگرش نوین یا رهیافت جدید و دستیابی به دیدگاه تازه در عرصه معارف دینی و در نهایت گسترش نظریه‌ها در حوزه مطالعات دینی. هدف در برنامه‌های کاربردی رسانه، ناظر به تغییر عملی گرایش‌ها و بینش‌های دینی موجود در جامعه است. 

منظور از دارای اولویت بودن برنامه دینی رسانه این است که علاوه بر مفید بودن، ضرورت داشته باشد. مهم‌ترین شاخصه‌های دارای اولویت بودن یک برنامه رسانه ای عبارت است از: پاسخ‌گو بودن به مبرم‌ترین نیاز دینی مخاطب؛ رفع فوری‌تری خلل هنری و علمی در این زمینه؛ داشتن عمیق‌ترین تأثیر؛ مسبوقیت آن به تحقیقات غنی.

سؤالات و نیازهای دین مداران سلسله مراتبی دارند، به طوری که تا پایین‌ترین سؤالات و نیازهای دینی برآورده نشوند سؤالات رتبه دوم بروز نمی‌کنند. عدم توجه به سلسله‌ مراتب نیازها و غفلت از این که مهم‌ترین نیازها و کمبود و کاستی ‌ها چیست، خود یکی از مصادیق عدم تمییز مسئله از مسئله‌نماها است و با واقع‌نگری منافات دارد.

برای نمونه یکی از آسیب های رسانه ها در آموزش معارف دینی به جوانان سبک تبیین و غیردلنشین و ناهماهنگ با فطرت است. یکی از شیوه های کارآمد در این میدان توجه به تشنگی فطری جوانان و احیای فطرت خفته آن هاست، چیزی که در آموزش های رایج دینی تا حدودی مورد بی مهری است. بی تردید بخشی از مشکل پذیرش محدودیت های دینی توسط جوانان، در تمایلات غریزی آنان ریشه دارد. زمینه شناختی، عاطفی و گرایش فطری به دین در جوان وجود دارد؛ ولی از دیگر سوی،کشش های غریزی او را به ارضاء آزادانه غرایز مادی سوق می دهد چرا که از جمله گرایشات حیوانی بشر میل به آزادی از هر قید و بند اخلاقی است.

از این جا روشن می گردد؛ که اولاً تربیت دینی، از جهتی، کاری بسی سخت تر از تربیت جسمی است؛ ثانیاً با توجه به وجود کشش های غریزی مذکور، دین برای آن ها باید به گونه ای خاص تبیین شود تا آن را هم آوای انسداد کامل راه آزادی و ارضای غرایز تلقی نکنند، بلکه آن را برآورنده نیازهای فطری و روانی بیابند.

یکی از مهم ترین مقولات در حوزه مطالعات رسانه موضوع جنگ نرم رسانه ای است. از دیدگاه شما برای مواجهه رسانه ای با جنگ نرم دشمن به چه مواردی باید توجه داشت؟

تهدیدات نرم رسانه ‌ای در طول تاریخ، با دو نوع سنتی و مدرن به کار گرفته‌شده ‌اند: در گونه ‌های سنتی، تهدیدات رسانه ‌ای ذیل تهدیدات نظامی مطرح بودند و بیشتر متوجه پنهان‌کاری، توجیه یا فریب اذهان عمومی بودند، حال آنکه، در گونه‌های مدرن بیشتر «تصویرسازی» موضوعیت دارد و از این حیث تهدیدات رسانه‌ای بر تهدیدات نظامی مقدم ‌اند و حتی اولویت و اهمیت بیشتری دارند. و این به خاطر بروز تحولی بزرگ در ماهیت تهدیدات نرم است.

گروه‌های هدف در جنگ نرم علیه دین رهبران و نخبگان و توده‌های مردم هستند. پدیده جنگ نرم که هم اکنون به عنوان پروژه‌ای عظیم علیه اندیشه دینی در حال تدوین و اجرا است در شاخص‌هایی نظیر ایجاد تردید و شبهه آفرینی در آموزه های دینی، تضعیف باورهای دینی در جامعه و ... متبلور می‌شود.

گفتنی است که جنگ نرم در شرایطی صورت می‌ گیرد که قدرت نرمی وجود داشته باشد و دارندگان قدرت نرم می‌توانند از تاکتیک ‌ها و فرصت ‌های جنگ نرم استفاده کنند. بهترین راه مقابله با جنگ نرم ایجاد قدرت نرم در رسانه‌ ها و بهترین وضع قدرت نرم، وحدت موضوع و وحدت نظری رسانه‌ها در حوزه ترویج و تبلیغ اندیشه های دینی است.

 قدرت نرم در حوزه معارف دینی دو کارکرد اساسی دارد: کارکرد ایجابی به معنای  مشروعیت ‌بخشی به تلاش‌ها و کوشش‌ها در حوزه مطالعات دینی(حق با ماست) و اقناع توده مردم برای پشتیبانی از برنامه‌ها و اهداف دینی در جامعه. و کارکرد سلبی به معنای مشروعیت ‌زدایی از نیروی دشمن (این افراد شایسته نابودی هستند) و سلب مقاومت از آنها.

مصادیق قدرت نرم در حوزه دین اسلام عبارت‌اند از: بحث امامت و امت، فرهنگ انتظار در مکتب تشیع، نزاع جبهه باطل و جبهه حق در گستره تاریخ و پیروزی جبهه حق در فرجام این ستیزش تاریخی، ظرفیت راهبردی زمینه سازی در روزگار غیبت، فرهنگ غنی اسلامی با محوریت جهاد و شهادت، باور به منجی موعود و نقش آن در معنا بخشی به حیات جمعی در تاریخ.

تهدید نرم در حوزه دین اسلام به دلیل پیچیدگی از ویژگی‌های بسیار زیاد و متنوعی برخوردار است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: تغییر قالب‌های ماهوی جامعه در باورداشت آموزه های دینی، آسیب‌ محور بودن، چند وجهی بودن، آرام، تدریجی و زیرسطحی بودن، نمادساز بودن، پایدار و بادوام بودن، پرتحرک و جاذبه‌دار بودن، هیجان سازی، و تردید آفرینی.

حیطه تحت پوشش عملیات نرم در حوزه معارف دینی باورها، افکار، احساسات و تمایلات و نهایتاً رفتار دینی در جامعه هدف است.

سلاح اصلی در جنگ نرم، نه چگونگی و ابزار انتقال پیام بلکه خود پیام و چگونگی تأثیرگذاری بر  مخاطب است. روش‌های فعالیت علیه اندیشه های دینی از سوی دشمن را با تکیه بر مفهوم ارضای یک سویه، اقناع و اغوا می ‌توان چنین دسته ‌بندی کرد: روش جلب رضایت و تمایل(متقاعدسازی)؛ تحمیل (پذیرش پیام بدون مشارکت ذهنی مخاطب)؛ اغفال (پذیرش با مشارکت حداقلی)؛ در این خصوص، سه روش ارضا، اقناع و اغوا راهبرد اساسی دشمنان علیه آموزه های دینی است.

۳۱۳/۴۰

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha