به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت الله سید محمد غروی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و اصحاب آن حضرت و با طرح این سوال که هدف از قیام امام حسین(علیه السلام) چه می تواند باشد؟ گفت: آیا هدف از قیام عاشورا این است که زمینه شفاعت امت بهتر فراهم شود؟ یا اینکه باید اهداف مهمتری در پس حرکت امام حسین(علیه السلام) وجود داشته است که ما باید آنها را بشناسیم و بفهمیم.
وی افزود: جریان خلافت وقتی به انحراف کشیده شد به تدریج آنچه که بر مردم و ارزشهای جامعه حاکم شد غیر از آن چیزی بود که پیامبر آن را مطرح کرده بودند. به خاطر همین انحرافها و بدعتها روز به روز جامعه عقب رفت و کم کم حکومت و خلافت شکل دیگری به خودش گرفت.
عضو جامعه مدرسین ادامه داد: از جمله انحرافات در جامعه و حکومت یکی این بود که افرادی به قدرت رسیدند که در مذمت آنها احادیث مختلفی از پیامبر اسلام (ص) وجود داشت و یا افرادی که در غصب خلافت امیرالمومنین (علیه السلام) دخیل بودند و در جعل احادیث علیه امام علی(علیه السلام) نقش داشتند. بنابراین جامعه روز به روز پسرفت میکرد و ارزشها به گونه دیگری حاکم می شد تا جایی که به تدریج خوی و عادت و سنت های جاهلیت حاکم شده بود.
آیت الله غروی سکوت خواص را از جمله انحرافات مهم این دوران دانست و افزود: وضعیت به گونه ای شد که حتی خواص هم دنباله روی این انحرافات بودند و آنجا که باید به میدان می آمدند، نیامدند. لذا خلافت امیرالمومنین به گونه دیگری رقم خورد و در زمان خلافت ایشان چنان مشکلات و چنددستگی ها و انحرافات و بدعتها در جامعه اسلامی پدید آمده بود و مردم آنقدر از دین و مذهب راستین فاصله گرفته بودند که حضرت برای اصلاح آنها کار سختی در پیش داشت.
عضو جامعه مدرسین، با اشاره به انحرافات دوران یزید اظهار داشت: امام حسین (علیه السلام) پس از به قدرت رسیدن یزید با افراد مختلفی متناسب با فهم و درک آنها صحبت کرد که یک مطلب در این سخنان و بیانات امام، خیلی شاخص است و آن این که وضع جامعه به گونه ای شده است که یزیدی که علناً فسق انجام می دهد، در راس حکومت قرار گرفته است. بنابراین اگر بنا باشد امام حسین (علیه السلام) و به تبع آن بنی هاشم با یزید بیعت بکنند دیگر چیزی از اسلام باقی نمی ماند.
وی با انتقاد از برخی برداشت های خاص که حادثه عاشورا را صرفا مسالهای عرفانی و امری بین عقلانیت و عشق تعبیر میکنند، گفت: این درست است که جریان عاشورا ، سراسر عرفان و عشق و محبت است و از رفتار و کردار امام حسین (علیه السلام) و اصحاب ایشان هم عرفان موج میزند اما نمیتوان کل این نهضت را صرفا یک مساله عرفانی تلقی کرد. بله محبت خدا بر دل اولیای خدا موج می زند ولی سخن این است که امام حسین (علیه السلام) برای اهداف خاصی، تلاش کرد که باید کلیت ماجرا را ببینیم.
آیت الله غروی ضمن اشاره به جریان سازی امام حسین (علیه السلام) در مسیر حرکت خود، اظهار داشت: امام حسین (علیه السلام) وقتی این انحرافات و بدعتها را در جامعه اسلامی میبیند، راه میافتد و در مسیر خود چه در مدینه و چه در مکه، هدف خود را بیان میکند و با خواص و اصحاب خود در میان میگذارد. همچنین برای اهل بصره و کوفه نامه مینویسد و جریان سازی میکند. امام حسین (علیه السلام) می دانست سرنوشت چه میشود لذا یکی از چیزهایی که در این حرکت دقیقاً به چشم می خورد این است که امام حسین(علیه السلام) در جاهای مختلف فرموده است که هر کس با ما بیاید شهید میشود. یعنی اینگونه نیست که صحبت پیروزی و امثال اینها در کار باشد.
وی با اشاره به تعابیر مختلفی که برای حادثه عاشورا وجود دارد، گفت: ما قیام را برای حرکت امام حسین (علیه السلام) زیاد بکار می بریم ولی به یک تعبیر امام حسین(علیه السلام) اصلا قیام نکرده است. ایشان در حقیقت زیر بار بیعت یزید نمیرود و به خاطر اینکه از شر یزید و اطرافیان او دور باشد حتی حج را نیمه تمام میگذارد و حرکتش را از مکه آغاز می کند. چون دشمنان به دنبال این بودند که امام حسین (علیه السلام) را در مکه ترور کنند و آن حضرت نمی خواست اینگونه حرم خداوند مورد خدشه واقع شود . بنابراین پس از دریافت نامه اهالی کوفه، به سمت آن شهر حرکت کردند .
عضو جامعه مدرسین ادامه داد: امام حسین(علیه السلام) حتی یک مورد هم اقدام کننده و شروع کننده جنگ نبوده است در روز عاشورا وقتی بعضی یاران امام می خواستند که افراد دشمن را بکشند، حضرت اجازه ندادند و فرمودند شما آغازگر جنگ نباشید. امام حسین (علیه السلام) را محاصره کردند و گفتند یا باید بیعت کنی یا این که با تو مقاتله می کنیم. پس امام حسین (علیه السلام) و یارانش دفاع کردند و این نکته بسیار حائز اهمیت است.
وی بیعت نکردن امام حسین(علیه السلام) با یزید را مبارزه ایشان با انحرافات و بدعتها دانست و گفت: اگر امام حسین (علیه السلام) بیعت می کردند و اهل بیت او به اسارت نمی رفتند و امام حسین (علیه السلام) را به گونهای ترور می کردند، حرکت امام دفن می شد ولی این حرکت باید از مدینه به سمت مکه انجام بشود و در آنجا حضرت با خواص جلسه داشته باشند و سپس به سمت کوفه و کربلا بیایند و از دیگران هم دعوت کنند و این مسئله را بازگو کنند که هرکس با ما بیاید شهید می شود. بنابراین اگر قیام امام حسین(علیه السلام) نبود چیزی از اسلام باقی نمی ماند. در جایی هست که مروان، امام حسین (علیه السلام) را نصیحت می کند و می گوید بیا با یزید بیعت کن که حضرت می فرماید اگر من با چنین شخصی بیعت کنم فاتحه اسلام را باید خواند.
آیت الله غروی، امر به معروف و نهی از منکر را از دیگر اهداف قیام امام حسین(علیه السلام) دانست و افزود: حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در وصیت نامه ای به برادرش محمد بن حنفیه تاکید میکنند که قیام من به خاطر طغیان و سرپیچی و افساد فی الارض نیست؛ من قیام می کنم به خاطر اینکه در امت جدم اصلاح ایجاد کنم. من میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم. من می خواهم در همان مسیری که جدم رسول الله و پدرم امیرالمومنین حرکت کردند حرکت کنم. پس کسی که حرفم را میپذیرد همراه من بیاید.
وی، زنده ماندن اسلام را از برکات خون امام حسین(علیه السلام) و یاران باوفای ایشان دانست و اظهار داشت: امام حسین (علیه السلام) درست تشخیص دادند که اگر با یزید بیعت کنند چیزی از اسلام باقی نمی ماند. این حرکت باعث شد که اسلام و حقیقت آن باقی بماند. همچنین حقایقی که توسط ائمه رقم خورد همه به برکت قیام امام حسین(علیه السلام) بود. امام حسین(علیه السلام) با حرکت خود هویت حکومت بنی امیه را آشکار و مردم را با انحراف در خلافت آشنا کرد. در حقیقت از اثرات حرکت امام حسین(علیه السلام) است که امروز ما میتوانیم طرفدار مکتب حق باشیم.