با سلام و احترام بر امام جمعه ی عزیز و محترم همدان، که در مورد جناب آقای پناهیان و هجمه ی یک عده دشمنان اسلام تعمداََ و عده ای بی خبر نیز متأسفانه به تأسی از آنان با طرح سخنان بیهوده ، تلاش کرده و میکنند که به خیال خام خود حکومت جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کنند . هنوز هم در این چهل سال و چند ماهی که از عمر پر برکت آن میگذرد نتوانسته اند درک کنند ، اسلام و جمهوری اسلامی از آن بید هائی نیست که به این بادها بجنبد ، همچنان بی وقفه به تلاش های مذبوهانه ی خود از هر راه و به هربهانه ای پوشالین ادمه میدهند ، ونمی فهمند که اگر آنان به پوشال خود آن همه دلبسته اند ، چطور ممکن است ملت شریف و بزر گوار ایران از اسلام یعنی عزت و شرف وانسانیت و کمالات چرا باید دست بکشند ؟!عقل که نباشد جان در عذاب است. یکی از این کاربران ، در جائی بنده را از این که از بزر گوارانی چون جنابان آقایان پناهیان و حداد عادل و فتاح ، مطالبی را نوشته بودم ، بزعم خود ، مؤید الفساد خواند ه بودکه داستانش را ان شاءالله تعالی در قسمت دیگری ، بدنبال این نوشته می آورم .

اما آن داستان : او که بنده را مؤید الفساد خواند ، در جوابش نوشتم عزیزم هر خردمندی برای ثابت کردن ادعای خودش ، دلیل می آورد ، و سند محکمی را ارائه میدهد( الّا در بدیهیات ) ، اینک ، سند محکمی که متناسب با تفکر جناب عالی است ، بنده خودم در اختیارت قرار میدهم ، بشرط آن که کیفیت و روش استنباط خودت را از آن در مورد مؤید الفساد بودنم بیان کنی ، و اینک آن سند : الا تقبل و ترضی انه اذا وضت (او جعلت )النشادر تحت ذنب الحمار یتحرک من مکانه الی الجو بقذف الفرس مرة بعد اخری؟، چون او نتوانست جواب بدهد ، این سروده را برایش نوشتم : سند بگذاشتم در اختیارت __در استنباط حکم آید بکارت __ولی گویا از آن هم نا توانی __ز پیش خود بگوئی هر چه دانی __اگر داری توانش ، کوبیانش ؟__بکن لطفاََ برای ما عیانش__مزن خود را از این در هیچ به آن در __قبول کن که در آرند ، خلق ،از آن ،سر __تو گفتی بر فسادها یاورم من __بکن ثابت بیاید باورم من __بغیر از من ،کسان دیگری هم __دلایل گر شنیدند ،سر کنند خم ___و گر نه حرف خود را باز پس گیر __بسرعت قبل از آن که کار شود دیر __سپس نادم شوی و از حیات سیر __بیندازی سرت در جیب و بر زیر .

دو کلمه ی ِ «ادامه» و «وضعت » را که در دو قسمت از نوشته ام ،سهواََ «ادمه» و «وضت » نوشته ام لطفاََ اصلاح بفرمائید . متشکرم .

با سلام و احترام بر خوانندگان عزیز ، استدعا میکنم ، وقتی که به متنی و نظری نمره ی منفی میدهند ، علت را ذکر بفرمایند و با دلیل ، نظرشان را بیان بفرمایند تا در صورت درست بودن برای دیگران نیز ، قابل استفاده باشد و گرنه این که منطق ناصرالدین شاه قاجار را بگیریم و بگوئیم خوشان آمد ،خوشمان آمد ( که منفی بدهیم) . اثر سازنده ای بر دیگران نخواهد داشت . در جائی نوشته بودم ، عده ای از محترمین کاری به درست وحق و نادرست و باطل بودن نظرات ندارند ، در بسیاری از موارد همین که نام صاحب نظر را می بینند ، نمره ی منفی را از منفیدان خود در آورده و می چسبانند !! کاری ندارند که درست ها را از هر کس باشد قبول و نا درست را نیز با دلیل رد کنند . منطقشان این است : منفی دهندگانیم ، ای باد منفی برخیز ___هر چیز خوب و بد را بشکن ، بکوب ، بهم ریز .