به گزارش خبرگزاری حوزه، هر چند هنوز درگیر تبعات شیوع ویروس نحس کرونا آن هم پس از گذشت حدود یک سال از همه گیری آن هستیم و نه تنها کشور ما بلکه بسیاری از ممالک عالم با این معضل دست و پنجه نرم می کنند، اما در عین حال نباید از وقایع و تحولات اجتماعی نیز غافل بمانیم.
در حوزه ی آسیب های اجتماعی و مشخصاً مساله طلاق، اخیراً خبر دار شدیم که متأسفانه آمار جدایی در میان زوج های دهه هفتادی افزایش قابل توجهی داشته و همین مساله ما را بر آن داشت تا با تنی چند از اساتید و کارشناسان حوزوی و دانشگاهی درباره چرایی این مساله و به خصوص تبیین راهکارهایی برای متوقف کردن روند صعودی این آمار ناپسند، گفتگویی داشته باشیم که مشروح آن در ادامه می آید:
افزایش آمار طلاق و دوری از سبک زندگی اسلامی
حجت الاسلام سید محمود موسوی حسب، کارشناس فرهنگی و پژوهشگر حوزوی با بیان این که ریشه بسیاری از مشکلات زندگی انسان به خاطر دوری از راه و روشی است که خدای متعال برای او ترسیم کرده است، اظهار داشت: امروزه با مشکلات زیادی همچون طلاق در جامعه مواجه هستیم که یکی از علتهای اصلی آن، دور شدن از فرهنگ ناب اسلامی است و حال آن که اگر ما روی این مسایل به ویژه بحث سبک زندگی اسلامی به طور جدی کار نکنیم، به طور قطع نخواهیم توانست بر مشکلات و معضلات موجود غلبه یابیم.
وی با بیان این که متأسفانه در سال های اخیر به دلایل مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی و ...، شاهد افزایش آمار طلاق در سطح جامعه از جمله در میان زوج های جوان بوده ایم، گفت: برپایه اطلاعات به دست آمده از آخرین آمار ثبت احوال کشور، چیزی در حدود ۳۰ درصد طلاق های ثبت شده طی ۶ سال اخیر مربوط به زوج های متولد دهه هفتاد بوده که در میان آن ها، متأسفانه میزان طلاق صورت گرفته در میان کسانی که تنها یک سال از زمان ازدواجشان می گذرد، قابل توجه است.
این پژوهشگر حوزوی همچنین افزود: جدای از تأثیر عوامل فرهنگی و اقتصادی به نظر می رسد که در میان نسل دهه هفتادی، برخلاف دهه های قبل تر از آن، تا حدودی قبح طلاق به عنوان مبغوض ترین حلال الهی از بین رفته و به تعبیر امروزی ها، دیگر طلاق برای آن ها تابو نیست و لذا همان طور که به راحتی این نسل با هم آشنا شده و ازدواج می کنند، از آن سو به راحتی و به کوچک ترین بهانه ای از هم طلاق می گیرند که باید برای این قضیه چاره اندیشی کرد.
بر اساس آموزه های دینی، راهکار ارایه دهیم
مهدی اسلامی، مدرس دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه امام صادق(ع) همچنین با تأکید بر این که باید مبتنی بر آموزه های دینی، راه حل ها و راهکارهایی به منظور حل و یا کاهش مشکلات جامعه از جمله در مساله طلاق شناسایی و ارایه کرد، گفت: بی شک ما در این زمینه نیاز به همفکری و هم اندیشی در بین نخبگان حوزوی و دانشگاهی داریم و این مساله را باید امروز جدی تر از هر زمان دیگری دنبال کنیم.
وی افزود: چندی پیش در یکی از روزنامه ها مطلبی می خواندم مبنی بر این که به طور متوسط هر هفده یا هجده ساعت یک طلاق در کشور ثبت می شود و این قبیل آمارها باید توجه ما به طور جدی را برانگیزاند و حساسیت لازم را در وجود ما ایجاد کند تا به آسیب شناسی قضیه پرداخته و در سایه همین هم اندیشی ها و هم فکری ها راهکارهایی برای برون رفت از این معضل ارایه کنیم. به عقیده بنده اگر نخبگان و کارشناسان حوزوی و دانشگاهی و مسئولان در سایه عزم و اراده ملی برای این قضیه چاره اندیشی کنند، خواهیم توانست در سال های پیش رو تا حدی از آمار طلاق در جامعه از جمله در میان نسل جدید بکاهیم.
ضرورت تقویت بنیه های اعتقادی و اخلاقی جامعه
نرجس شکرزاده، پژوهشگر حوزه علمیه خواهران نیز با بیان این که برای مقابله با افزایش آمار طلاق در کشور باید بیش از هر چیز روی مباحث اخلاقی و اعتقادی جامعه کار کنیم، اظهار داشت: آن چه به نظر بنده می رسد این که باید بنیان خانواده را مستحکم کنیم و راهش نیز تقویت مباحث اخلاقی و اعتقادی است چرا که در این صورت حتی اگر مشکلاتی در جامعه رخ دهد، باز هم مسایل قابل حل است و می توان به تدریج آن ها را مدیریت کرد.
وی افزود: در حال حاضر و بر اساس آمار ارایه شده از سوی ثبت احوال که انعکاس رسانه ای هم پیدا کرده، بخش قابل توجهی از طلاق ها به خصوص در میان زوج های جوان متولد دهه هفتاد، مربوط به زمانی است که زوجین فرزندی ندارند و حال آن که با تولد فرزند، آمار طلاق به طرز محسوسی در میان زوج های جوان کاهش می یابد؛ بنابر این تولد فرزند می تواند تا حدودی باعث انس بیشتر زوجین نسبت به یکدیگر شود، ضمن آن که با حضور فرزند و یا فرزندان، از حیث مالی نیز خدای متعال رزق و برکت را نصیب والدین می کند و این ها جزو مسلمات اعتقادی ماست.
اهمیت آموزش و مشاوره در مواجهه با مشکلات زندگی
این فعال فرهنگی همچنین خاطرنشان کرد: نکته حائز اهمیت دیگر این است که باید زمینه سازگاری و افزایش تاب و تحمل مسایل و صبر و حوصله را در زندگی فردی و به خصوص زندگی خانوادگی ایجاد کنیم و بخشی از این مساله به آموزش و مشاوره باز می گردد ولی مهم این است که زن و مرد قبل از هر چیز دیگر، اراده ای در این باره داشته باشند چرا که تا وقتی خودشان نخواهند، نمی توان کاری برایشان انجام داد.
وی افزود: از سوی دیگر نمی توان این موضوع را نادیده انگاشت که برای برخی از جوانان دهه هفتادی که تعدادشان کم هم نیست، طلاق دیگر تابو به شمار نمی رود چرا که قبح این مساله از نظر آن ها شکسته شده و حال آن که بر اساس آموزه های دینی، طلاق مبغوض ترین حلال الهی به شمار می رود، ضمن آن که همچنین تفاوت نسلی را در این باره نباید از نظر دور داشت، چرا که بچه های دهه شصتی اکثراً خانواده محور بودند و حال آن که بچه های متولد دهه هفتاد بر اساس پیمایش های صورت گرفته عمدتاً فرد محور هستند.
نقش فضای مجازی و شبکه های اجتماعی
حجت الاسلام حبیب بابایی، محقق حوزوی و کارشناس مسایل اجتماعی نیز نقش رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی را در زمینه سازی به منظور افزایش آمار طلاق در میان زوج های جوان، مهم توصیف کرد و گفت: این که افراد به ویژه کسانی که غرق در فضای مجازی هستند مرتب خودشان را با آن چه در فضای مجازی و رسانه ها می بینند مقایسه می کنند، یکی از پیامدهایش سرخوردگی و یأس است چرا که فکر می کند در زندگی اش اصلاً موفق نبوده، خصوصاً در میان زوج های جوان که این مقایسه ها تبعاتش بیشتر است و گاه متاسفانه ختم به طلاق می شود.
وی بر لزوم توجه جدی نسبت به تفاوت های بین نسلی در جامعه تأکید کرد و افزود: در این باره هم نیاز به تقویت بُعد آموزش در میان نسل دهه هفتاد داریم و هم این که فعالیت های رسانه ای و اطلاع رسانی بهتر و قوی تری برای آماده کردن بچه های نسل جدید به منظور ورود به زندگی مشترک و قبول مسئولیت در این زمینه پیگیری شود.
آمارهایی که زنگ خطر را به صدا درآورده است
این کارشناس مسایل اجتماعی همچنین بیان داشت: در سال های اخیر میانگین سنی بسیاری از افرادی که به جدایی تن داده و یا درخواست طلاق داشته اند بین ۲۵ تا ۳۰ سال بوده و این مساله نشان می دهد که متاسفانه بخشی از زوج های متولد دهه هفتاد نیز کارشان به طلاق رسیده است.
وی تصریح کرد: بخش قابل توجهی از این طلاق ها در همان سال های نخست ازدواج صورت می گیرد و این یعنی این که هنوز نسل جدید، آشنا به مهارت های زندگی و نوع مواجهه با سختی ها و مشکلات نشده و لذا به این خاطر است که می بینیم با کوچکترین مساله ای و در همان بدو امر ایجاد چالش در فرآیند زندگی، آخرین گزینه یعنی طلاق را برای ادامه زندگی خود انتخاب می کنند.
گزارش از: سید محمد مهدی موسوی