به گزارش خبرگزاری حوزه،مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم با همکاری مدیریت آموزش معاونت فرهنگی حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، دوره شبههپژوهی وهابیت معاصر با عنوان مدرسه زمستانه را به مدت دو روز در قم برگزار کرد.
براساس این گزارش، این دوره به صورت مجازی در روزهای ۲۹ و ۳۰ بهمن ماه برگزار شد که در این دوره شماری از طلاب و روحانیان کاروانها از طریق سامانه کارگزاران فرهنگی مدیریت آموزش بعثه مقام معظم رهبری شرکت کردند.
چهار راهبرد مهم در ارتباط تبلیغ با جریان وهابیت معاصر
حجت الاسلام و المسلمین سیدعبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت در این مراسم به موضوع راهبرد تبلیغ در ارتباط با جریان وهابیت معاصر پرداخت و گفت: در این زمینه وقتی پیرامون این موضوع بخواهیم بپردازیم، ابتدا باید به پیشینه وهابیت و تطرف اشاره کنیم؛ زیرا تطرف و تندروی از زمان پیامبر اکرم (ص) و در سایر ادیان هم وجود داشته است.
وی با بیان اینکه در زمان امیرمومنان (ع) خوارج از جمله تندروها به شمار میرفتند، تصریح کرد: در زمان معصومان افراد دیگری وجود داشتند که از امام معصوم روی بر میگرداندند یا شرایطی را برای امام به گونهای در نظر میگرفتند که اگر کسی این شرایط را ندارد، نمیتواند امام باشد، در صورتی که دست مردم نیست که چه کسی امام باشد و چه کسی امام نباشد. تنها امام معصوم میتواند شرایط زمان و مکان را شناسایی کند.
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت به چهار راهبرد مهم تبلیغ اشاره کرد و گفت: یکی از راهبردهای تبلیغ، خردورزی و اخلاق مداری است، زیرا خرد ورزی، تعقل و اخلاقمداری پایه و اساس تبلیغ به شمار میآید. که تحقق آن با صبر امکان پذیر است، در تبلیغ مبلغ باید صبور باشد.
وی تاکید کرد: بنابراین نیکی کردن و برخورد با ملایمت بسیار مهم است؛ قرآن هم میفرماید نیکی کردن و بدی کردن یکسان نیست؛ بدی دیگران را به شیوهای که نیکوتر است، انسان باید برخورد و جبران کند.
حجتالاسلام و المسلمین نواب، دومین راهبرد تبلیغ را انصاف مداری برشمرد و گفت: انسان باید در برنامه تبلیغ انصاف مدار باشد؛ جایی که فرد حق میگوید و کلامش درست است، بپذیرد و جایی که کلامش درست نیست، نپذیرد. اما روشن کند که به چه دلیل کلامش درست نیست. ما درباره انصاف مداری در برخوردهای خود تجدید نظر کنیم؛ گاهی از اوقات کسی را که قبول نداریم، کارهای خوب او را نادیده می گیریم؛ این اشتباه است؛ اگر انسان همان کار خوب را به رخ او بکشد چه بسا که گرایش پیدا کند، و اگر کار خوبش را نادیده بگیرد، دلزده میشود.
وی سومین راهبرد را پرهیز از پیش داوری دانست و با بیان اینکه انسان نباید پیش داوری کند؛ پیش داوری کردن برای انسان و جامعه مشکل ساز است، یادآور شد: ریشه بسیاری از تفرقه های اجتماعی و اختلافات پیش داوری است. نقل است اسامه مامور به قبیلهای شد و با روبرو شدن با یکی از افراد آن قبیله با آنکه «لا اله الا الله گفت» او را به خاطر پیشداوری کشت، وقتی اسامه با پیامبر رو برو شد پیامبر (ص) فرمود: یا اُسَامَهُ، اَقَتَلْتَهُ بَعْدَ مَا قَالَ لَا اِلَهَ اِلَّا اللَّهُ؟ به پیامبر عرض کردم او شهادت را دستاویز برای نجات خود کرده بود. اسامه می گوید پیامبر (ص) پیوسته تکرار می کردند؛ اَقَتَلْتَهُ بَعْدَ مَا قَالَ لَا اِلَهَ اِلَّا اللَّهُ؟... از همین رو در صحیح مسلم بابی به عنوان حرمت کشتن کافر وقتی بگوید «اشهد ان لا اله الا الله» آورده است.
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت تصریح کرد: چهارمین راهبرد، توجه به مشترکات است؛ در تبلیغ انسان باید مشترکات را به صورت برجسته در نظر بگیرد و با استفاده از ظرفیت خوب مشترکات به سراغ مواردی برود که مشترک نیست و آنها را مورد بحث و بررسی قرار دهد.
ضرورتها و بایستههای شبهه پژوهشی با نگاه تطبیقی به جریانهای مختلف
در ادامه این دوره حجتالاسلام و المسلمین محمدحسن زمانی از استادان حوزه علمیه بایدها در مناظره و گفتگو با وهابیت پرداخت و گفت: در یک تقسیمبندی کلی، روحانیت شیعه در عرصه بینالملل چهار گروه مخاطب دارد که باید معارف اسلام ناب، و فرهنگ انقلاب را به ایشان عرضه کند. اولین دایره جمعیتی، جمعیت شیعیان مقیم سایر کشورها هستند؛ حدود سیصد میلیون شیعه در کشورهای دیگر داریم؛ همه آنها تشنه معارف هستند و باید برای آنها برنامهریزی خاص کرد.
مسئول دفتر اجتماعی سیاسی حوزه های علمیه، افزود: گروه دوم پیروان سایر مذاهب از امت اسلامی شامل بیش از یک میلیارد و دویست یا سیصد میلیون نفر مسلمان هستند. دایره سوم جمعیتی، پیروان دیگر ادیان آسمانی اعم از مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان، سابعین و دیگران هستند. گروه چهارم، پیروان دیگر ادیان غیر آسمانی و مکاتب بشری مانند هندوها، بودائیان، کنفسوس، جئنها، بت پرستها، ماتریالیستها، ملحدین و غیر از اینها، جمعیت اینها بیشتر از مسیحیان هستند.
حجتالاسلام والمسلمین زمانی خاطرنشان کرد: آیا روحانیت، برای اینکه معارف ناب اسلام و مکتب اهل بیت را به آنها عرضه کند، هیچ تکلیف شرعی ندارد؟ در حالیکه خداوند در قرآن کریم به پیامبر اکرم امر کرده است، باید تبلیغ را برای اهل کتاب شروع کند؛ قل یا اهل الکتاب تعالوا و قل امر است و امر دلالت بر وجوب دارد.
جغرافیای سلفیگری
حجتالاسلام و المسلمین محمدباقر پورامینی، در این دوره آموزشی به بررسی جغرافیای سلفیگری پرداخت و یادآور شد: سلفیون مجموعهای از مسلمانان هستند که راه انتخابیشان به اذعان خودشان راهی است که صحابه و تابعین و اتباع تابعین در پیروی از کتاب، پیروی از سنت انتخاب کردهاند.سلفیگری از بعد جغرافیایی و سرزمینی مشترک و در شش منطقه جغرافیایی قابل بررسی هستند.
وی افزود: سلفیان وهابی معاصر، فقط در منطقه نجد و حجاز محدود نشدند؛ در پنجاه سال اخیر، در افغانستان، پاکستان، مصر به صورت محدود، شام و بویژه در سوریه و لبنان، در جریانهای اخیر هم در عراق رد پای داشتند. وهابیت نجدی و حجازی، سلفیان وهابی گرایشهایی است که از این طیف خشن منشعب شده است؛ جریانی به نام وهابیت درباری است که اینها را ملکیه و درباری میگویند؛ روی المدخلی به نوعی محور اینها است؛ معمولاً مراکز اصلی مذهبی وهابی در حجاز دست اینها است، هیأت العلما، اداره شئون حرمین، اداره امر به معروف و نهی از منکر، سازمان رابط العالم الاسلامی همه معمولاً زیر نظر این جریان ملکیه و درباری است.
استاد حوزه علمیه خاطرشان کرد: جریان جهیمان را از این جریان منشعب میدانیم، حرکت مسلحانه جهیمان العطینی که در همان سالهای اول انقلاب ۱۴۰۰ مسجد الحرام را تصرف کردند و به نوعی احیای وهابیت اخوانی بود؛ سخت به عقاید محمد بن عبدالوهاب وفادار بودند، در برابر جریان ملکیه و درباری قرار داشتند؛ آنها را منحرف از مسیر وهابیت میدانستند؛ گرچه اینها شاگردان بن باز بودند و بن باز اینها را به شدت در مقطعی تأیید کرد، اما چون این درگیریها صورت گرفت به نوعی مورد طرد بن باز هم قرار گرفتند که آنها هم به نوعی در برابرشان فرد نابینا و فاقد بصیرت و فاقد شئون تلقی کردند.
وی تاکید کرد: جریان نو سلفی را در حجاز داریم؛ سلمان عوده و برخی چهرههایی که در این زمینه مطرح هستند؛ متأثر از سید قطب هستند و به نوعی تلاش اینها این بود که باز بینی یا بازسازی را در تفکر وهابیت داشته باشند که اخیراً در این سالهای به شدت تحت فشار و غالب رهبران سلفی زندانی هستند. جریان دیگر سلفی وهابی مستقر در حجاز، جریان سروری است؛ منتسب به محمد سرور زینالعابدین هستند؛ معروف به سروریه یا سروری هستند. این محمد سرور یکی از علمای وهابی است که در نقطه مقابل علمای درباری جانی قرار داشت.
این پژوهشگر حوزه علمیه خاطرنشان کرد: جریان تکفیری و جهادی را هم داریم که به نوعی وهابیونی هستند که با سید قطب انس داشتند، متأسفانه بر خلاف برخی از آراء سید قطب صف آرایی مسلمین و تکفیر آنها را بهانهای قرار دادند که این جنگ و درگیریهایی که در دهه اخیر داشتیم منشعب از همین جریان افراطی است. محور چهارم سلفیگری، یمن است؛ سلفیگری در میان برخی از زیدیهای یمن دارای پیشینه بود که متأسفانه از زیدیه معتزلی و حتی زیدیه اهل بیتی (ع) دور شدند و افکار اهل حدیثی، افکار ابن تیمیه و به افکار محمد بن عبدالوهاب گرایش پیدا کردند؛ به شدت مورد حمایت وهابیون بودند.
وی تصریح کرد: سلفیگری در شبه قاره هندوستان به شاه ولی الله دهلوی بر میگردد؛ در قرن دوازدهم همزمان با محمد بن عبدالوهاب جنبش سلفی را در آنجا شروع کرد؛ اصراری نداشت که در برابر انگلستان و استعمار انگلیس قرار بگیرد؛ این حرکتی را شروع کرد که بعد منتهی به ساخت و تشکیل و گسترش مدارس دیوبند شد. سلفیون دیوبندی، با توجه به قضایایی که در دو قرن اخیر شکل گرفت و انقراض خلافت عثمانی، بحث جنبش خلافت را در سراسر هند مطرح کردند؛ در راستای دفاع از خلافت عثمانی، شاهد قبض و بسطها و افراط و تفریطهایی را در همین جنبش سلفی شبه قاره هستیم.