به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، محمدمهدی شیخ جباری در دهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مقاله خود را با عنوان جایگاه تبادلات علمی و نخبگانی بین المللی در سند الگو ارائه کرد.
عضو اندیشکده علم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که مقاله خود را در سالن شماره یک کنفرانس ارائه کرد، گفت: سند الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت پس از بحث و بررسی های متعدد در سطوح مختلف و پس از تبیین مبانی نظری الگو و ارائه چشم اندازی در افق ۵۰ سال کشور، در ۶۰ تدبیر تدوین شده است. مقرر است که سند الگو از سال آینده مبنای برنامه ها و سیاستگذاریهای کشور از جمله برنامه های پنجساله توسعه و دیگر اسناد توسعه راهبردی از جمله نقشه جامع علمی کشور قرار گیرد.
وی ادامه داد: از این ۶۰ تدبیر چند تدبیر به ویژه تدبیر شماره ۱۲ به پیشرفت علم در کشور می پردازد. متن تدبیر ۱۲ بدین شرح است «گسترش تعامل فکری و تبادل علمی بلندمدّت و پایدار نخبگان و مؤسّسات علمی کشور در عرصۀ بینالمللی و حضور فعّال در هنجارسازیهای فراملی و بهرهگیری از شبکۀ جهانی دانایی» این تدبیر به جایگاه و اهمیت حضور و بروز در عرصه جهانی علم اختصاص دارد که البته از خاستگاهی عمیق و وثیق در فرهنگ دینی و ملی فرهنگ اسلامی - ایرانی برخوردار است. در فرهنگ اسلامی-ایرانی ما علم به خودی خود و فارغ از آثار و تبعات مادی آن که البته غیر قابل انکارند، موضوعیت دارد و همچنین در حدیث نبوی هم به فرا جغرافیایی و فرا دینی بودن علوم تأکید شده است.
شیخ جباری افزود: علم یک نهاد مهم اجتماعی است. نهاد علم مانند نهادهای دیگر نظیر دین و فرهنگ و سنت، روشها، دستگاهها و نظامهای خود را دارد و جنبۀ اجتماعی علوم و فرهنگ و روابط کاری «جامعۀ علمی» بخش مهم و بزرگی از نهاد علم است. جامعه علمی بنا به تعریف به مرزهای متعارف جغرافیایی و سیاسی محدود نمی شود اما می توان آن را به یک کشور یا یک حوزه علمی خاص تخصیص داد.
عضو اندیشکده علم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تصریح کرد: در نهاد علم، سه بخش قابل تمیز هستند ساختمان و ساختار علوم (نحوۀ تکوین، استدلال و استنتاجات و فرمول بندیهای علمی)، بخش یا بعد اجتماعی (ساختار جامعه علمی روابط مورد وفاق در آن و نقش اجماع در رد یا قبول نظریات علمی) و البته بخش و بعد فردی علم (دیدگاههای ممکن نسبت به علوم و مثلا این که علوم به ذات برای خود ارزشمند هستند). این سه بخش باید در تعاملی سازنده با یکدیگر قرار گیرند که باعث رشد و پیشرفت در علوم شوند. به علاوه برای پیشرفت در علوم، نهاد علم باید در ارتباط و تعاملی سازنده با سایر نهادهای اجتماعی باشد. از این منظر این تدبیر بیشتر به بخش اجتماعی نهاد علم می پردازد. اهمیت و جایگاه نهاد علم، به معنایی که در بالا گفته شد، در مقدمات، اصول و مبانی سند الگو آمده و قصد ما در اینجا پرداختن به آن نیست. بلکه در اینجا بدان می پردازیم که چگونه این تدبیر می تواند به رساندن نهاد علم به جایگاهی در تراز این سند موثر واقع شود.
وی ادامه داد: برای تبیین این تدبیر و ارائه راهکارهای عملی باید بدانیم که از این منظر نقطه شروع مان کجا بوده و کجا ایستاده ایم. ابتدا لازم است مروری اجمالی بر تاریخ کوتاه علوم جدید به معنای امروزین آن در ایران داشته باشیم. این تاریخ از دارالفنون آغاز می شود و به دانشسرای عالی و سپس به دانشگاه تهران می رسد. به تدریج و طی بیش از ۸۵ سال دانشگاههای متعددی در جای جای کشور شکل گرفته اند. در این دوران چهار نسل از اساتید در دانشگاهها به چشم می خورند. اساتید نسل اول عمدتا تمام دوره تحصیل دانشگاهی را در خارج از کشور طی کرده بودند و اکثر آنها بلافاصله پس از دکتری به ایران بازگشته و در دانشگاهها مشغول تدریس شدند. نسل دوم اما غالبا دوره کارشناسی را در داخل و بعد از آن را تا دکتری در خارج طی کرده بودند اما مانند نسل اول بلافاصله پس از دکتری به کشور بازگشته بودند.
شیخ جباری افزود: پس از انقلاب و تا اواسط دهه هفتاد، حدود ۲۵ سال پیش، اعضاء علمی دانشگاههای کشور این دو نسل و غالباً دانش آموختگان دانشگاههای اروپایی و آمریکایی بودند. پس از تشکیل دوره های دکتری در کشور، به تدریج سهم دانش آموختگان از دانشگاههای داخل کشور به عنوان هیأت علمی دانشگاه ها بیشتر شد. نسل سوم اساتید دانشگاهها ترکیبی از افرادی که پس از دوره کارشناسی و یا ارشد به خارج رفته بودند و با اخذ دکتری و شاید بعضا یک دوره پسادکتری به کشور بازگشته بودند و یا کسانی که تمام دوره تحصیل را در داخل گذرانده بودند، بود. به تدریج این ترکیب به نفع دسته دوم، دانش آموختگان داخل، بیشتر شد.
وی گفت: در نسل چهارم که از حدود اوایل دهه ۱۳۹۰ شروع می شود، اکثریت غالب اعضای هیات علمی دانشگاهها از دانش آموختگان داخل هستند. در دو نسل اول کسانی که تجربه پژوهش مستقل در خارج کشور را داشتند اندک بودند. در نسل سوم و چهارم کسانی که تجربه پژوهش مستقل تر (عمدتا در قالب دوره های پسادکتری) در خارج داشتند یا دارند بیشتر گشته اما هنوز تعداد (درصد) اعضای هیات علمی که پس از دوره دکتری و قبل از شروع به کار به عنوان هیات علمی دوره های پسادکتری را، که فرصتی برای کسب تجربه پژوهشی بیشتر و کسب استقلال علمی-پژوهشی است، گذرانده اند در تراز مطلوب و بین المللی نیست.
عضو اندیشکده علم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اظهار کرد: پس از تشکیل دوره های دکتری و از حدود ۲۰ سال پیش پژوهشهای علمی در کشور و این ایده که نتایج پژوهشها باید در سطح بین المللی ارائه و در سطحی حداقلی (عموما به صورت چاپ مقالات در مجلات بین المللی) مورد پذیرش قرار گیرند، نضج گرفت و امروز در مجموعه علمی و دانشگاهی کشور به امری جاافتاده و معمول تبدیل شده است. به رغم این و رشد کمی قابل توجه بروندادهای علمی کشور، تبادلات و همکاریهای علمی در سطح ملی و بین المللی هنوز به صورت متناسبی رشد نکرده است. اگرچه در حدود ۱۵ سال گذشته بده-بستانها و همکاریهای علمی در سطح ملی رشد خوبی داشته اما به نظر من به جایگاه مناسب و البته مطلوب خود نرسیده و در سطح بین المللی به مراتب عقب تر هستیم.
وی خاطرنشان کرد: ارتباطات علمی باید توسط موسسات علمی و دانشگاهها و انجمنهای علمی کارسازی و اجرا شود و نقش دستگاههای دیگر مانند وزارت علوم باید به بسترسازی و هماهنگی و تشویق و ترغیب محدود شود. چند راهبرد و راهکار با توجه به نیاز به هماهنگ سازی بین وزارتخانه های مرتبط توصیه به ایجاد معاونت بین الملل و ارتباطات و تبادلات علمی در سطح معاونت علمی رئیس جمهور و همچنین ایجاد معاونت بین الملل و ارتباطات و دیپلماسی علمی در وزارت خارجه و وابسته های علمی در نمایندگیهای کشور در خارج با ماموریت ویژه کردیم.
شیخ جباری در پایان تاکید کرد: لازم است که برای تحقق این مهم در اسناد بالادستی و برنامه های ادواری توسعه و پیشرفت کشور که ذیل سند الگو تدوین خواهند شد بخش ویژه ای به گسترش تبادلات علمی بین المللی اختصاص یابد و در راستای مطالبی که در این نوشتار عنوان شد در آنها اهداف مقطعی در این حوزه تعریف و راهکارهای مناسب و نحوه سنجش و پایش نیل به این اهداف دیده شوند.
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷
نظر شما