به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان در مطلبی به تفاوت طالبان با وهابیت پرداخته است که بدین شرح است:
فهم این موضوع را با قصه ای شروع می کنم. در سالهای پیش، روزی یکی از رهبران طالبان با اسامه بن لادن جلسه ای داشت.
رهبر طالب به موقع در وقت ملاقات حاضر نشد و اسامه بن لادن به او گفت: "چرا شما پشتوها سر وقت نمی آیید و برای وقت دیگران ارزش قائل نیستید؟!!"
آن رهبر طالب در جواب گفت: "عذر می خواهم. فرزند معلولی دارم و رفته بودم سر مزار فلان ولی خدا تا شفایش را از او بگیرم. می دانم شما این کار را شرک می دانید، اما استغاثه از دیدگاه طالبان به شرط آنکه بداند رابطه ولی با خدا چگونه است، هیچ اشکالی ندارد."
در اینجا رهبر طالب به اسامه بن لادنی که وهابی بود و اکنون رهبر القاعده شده بود، این نکته را متذکر شد که استغاثه با شرط آنکه شرایطش رعایت شود، نزد ما جایز است، اگرچه نزد وهابیون شرک است.
به طور خلاصه تفاوت های وهابیت با طالبان را می توان در موارد ذیل دانست:
۱. وهابیت در اجتهاد و تقلید، بیشتر رویکرد اجتهادی دارند ولی طالبان، مقلد ابوحنیفه هستند و رویکرد تقلیدی دارند.
۲. وهابیت، ماتریدیه را یک فرقه انحرافی می داند، ولی طالبان از نظر اعتقادی ماتریدی-اشعری هستند.
۳. وهابیت، صوفیان را مشرک و همه آداب و رسوم صوفیانه را بدعت و ابن عربی را ملحد، زندیق و کافر می داند؛ اما طالبان نگاه مثبتی به طرائق صوفیه دارند و ابن عربی را قبول دارند.
۴. هر دو تعریف، عبادت ابن تیمیه را قبول دارند، اما در مصادیق اختلافات فراوانی دارند.
به نوعی می توان گفت طالبان بسیاری از اعمالی که وهابیت از مصادیق شرک و بدعت می دانند، با شرایطی قبول دارند که در قصه بالا بیان شد.
نمونه بارز آن تخریب قبور توسط وهابیت و عدم تخریب قبور توسط طالبان است. طالبان تاکنون هیچ قبری را تخریب نکرده اند و سفر برای زیارت قبور را نیز مستحب می داند.
البته طالبان عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) را بدعت دانسته و نسبت به استغاثه و نذر برای اولیاء الهی حساسیت نشان می دهند و آنرا شرک می دانند؛ اما مسلمانان را به خاطر این اعمال تکفیر نمی کنند.