حجت الاسلام مهدی وزنه، کارشناس عرفان وفرق در ادامه سلسله مباحث پاسخ به شبهات در رابطه با  عرفان حلقه و اعتقادات اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری«حوزه» در اصفهان، اظهار کرد: برای مقایسه هر ایده و مسلک با اعتقادات شیعی، باید نگاهی منظومه‌ای داشت نه آموزه‌ای؛ یعنی باید مجموعه آنچه اسلام در ابعاد نظری و عملی‌اش گفته با آنچه صاحب مکتبی بیان داشته مقایسه کرد و در صورت همخوانی می‌توان آن مکتب را اسلامی دانست.

وی تاکید کرد: عرفان حلقه از جمله معنویت‌های جدید است که ادعای اسلامی بودن دارد، برای راستی آزمایی این ادعا به مقایسه اعتقادات مطرح‌شده در عرفان حلقه و اعتقادات اسلامی اشاره می‌شود.

کارشناس دینی، اولین بحث را  اصول نظری اسلام دانست و درباره موضوع «خدا» گفت: بنابرآنچه در منابع اسلامی هست، خدا چند ویژگی دارد،نخست آنکه شبیه هیچ مخلوقی نیست؛ عقل و نقل بر عدم شباهت مخلوقات به خداوند اتفاق دارند.

وی افزود: دلیل عقلی آنکه، اگر خدا با دیگران در ذات و حقیقت شریک باشد، حتما در تعیین با آنها مخالف خواهد بود؛ زیرا ضرورت تعدد چنین است و بدون شک وجوه افتراق غیر از وجوه اتفاق است و در نتیجه ترکیب در ماهیت واجب تعالی لازم می‌آید که باطل است.

حجت الاسلام وزنه در توضیح دلیل نقلی، وجودیت خدا اذهان کرد: قرآن صامت می‌گوید «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‌ء؛ همانند او چیزی نیست شوری/۱۱. »، قرآن ناطق نیز فرموده است «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِیِّ عَنْ شَبَهِ الْمَخْلُوقِینَ...؛ سپاس خداوند را که از شباهت به آفریدگان (در ذات و صفات) برتراست» ‌(نهج البلاغه، خطبه۲۱۳.)

۲- خداوند با غیر خودش متحد نمی‌شود

کارشناس فرق و ادیان خاطرنشان کرد: علامه طباطبائی می‌نویسد «ادله و براهینی که خدا را برای عالم اثبات می‌کند، عالم را فعل خدا و خدا را فاعل عالم معرفی می‌کنند و بدیهی است که فعل باید غیر از فاعل باشد و اگر فعل عین فاعل باشد، باید شیئ(فاعل) قبل از وجود خودش (فعل) وجود داشته باشد، پس عالم غیر خداست.»

۳-خداوند در چیزی حلول نمی‌کند

وی بیان کرد: معلوم قطعی است که حالّ نیازمند محلّ است و ضرورت حکم می‌کند که هر نیازمندی به غیر ممکن است، پس اگر خداوند متعال حالّ در غیر خود باشد، لازم می‌آید که ممکن باشد نه واجب و این خلف است. (دلائل الصدق، ج۲، ص۲۰۳.)

خدای عرفان حلقه

این کارشناس دینی افزد: حال که به اختصار به خداوند از منظر اسلامی توجه شد، باید به خداوند از منظر عرفان حلقه نیز توجه شود تا تطابق یا عدم تطابق این دیدگاه با اسلام مشخص گردد.

وی توضیح داد: عرفان حلقه ادعا دارد، خدایش همانند عرفان اسلامی صبغه‌ای توحیدی دارد و چهرۀ آن با هیچگونه کج‌فهمی و کج‌انگاری مخدوش نمی‌شود(حلقه افسون و افسانه نیست، ص۵۳. )، اما با مطالعه آثار این فرقه مشخص میشود خدا به گونه ای غیر از عرفان اسلامی معرفی شده است.

حجت الاسلام وزنه تصریح کرد: خدا در مجموعه حقه، در اول عدم است و با پیدایش اجزایش پیدا و با تعالی اجزاء متعالی می‌شود، درعرفان حلقه؛ خدا وحدت استقلالی ندارد، مرکّب از اجزایی است که تعالیش به وجود تعالی اجزاء است، پدیده‌ها اجزای تن واحده هستی و روح جمعی هستند و طبق قانون میکروکازمیک هر جزء هستی کل و کل هستی همان جزء است.

وی عنوان کرد: در اندیشه‌ طاهری رئیس عرفان حلقه، جهان به تعبیری از اعداد بوجود آمده که تابع قوانین و هوش‌مندی است و در انتهاء به خدا ختم می شود، خداوند اراده خودش را به هوش‌مندی تفویض کرده و هوشمندی هم به قوانین و قوانین هم به اعداد(جزوه ترم ۶، ص۲۳۷.)، و خدای مجذوبان قبل از آمدن در سلک شاگردان طاهری وجود خارجی ندارد. (جزوه ترم۶، ص۱۵۵.)

کارشناس دینی ابراز کرد: در عرفان حلقه در این عرفان، خدا در هر قطبی عدم است و هرگاه موجودات در یک قطب به عنوان اجزای خدا پیدا شدند، خدا نیز در آن قطب پیدا شده است و تا قیامت خدا در حال کامل‌شدن است؛ چون خیلی از اجزاش هنوز پیدا نشده است و انواع مختلفی از خدا در این عرفان وجود دارد. (جزوه ترم۵، ص۴۵.)

وی گفت: رئیس عرفان حلقه باور دارد دو دنیا با نام وارونه و غیر وارونه داریم که خدا در این دو دنیا فرق دارد (جزوه ترم۲، ص۹۴.) خدای دنیای وارونه کشک است (جزوه ترم۲، ص۱۰۳.) محمدعلی طاهری عکس خدا را در اختیار دارد.

حجت الاسلام وزنه افزود: در این عرفان دانستن اسرار و فاش‌کردن آن، عرفان قدرت محسوب می‌شود و چنین آگاهی‌هایی از شیطان دانسته می‌شود، اما جالب است بدانیم منصور حلاج که جایگاه بلندی در نظرگاه محمدعلی طاهری و پیروانش دارد، فاش سرّ می‌کرد  (حسین بن منصور حلاج، دیوان الحلاج، محقق) این تناقضی در این عرفان است، از طرفی درک انا الحقی حلاج بالاترین مقام است و از طرفی عرفان آن شخص قدرت و شیطانی محسوب می‌شود.

وی یادآور شد: اگر بخواهیم به زبان حلقه‌ای‌ها سخن بگوییم و کشف رمز کنیم، می‌توانیم چنین نتیجه بگیریم که اوج خداشناسی حلقه، شیطانی است؛ چون قرار است به مقامی برسند که صاحب این مقام یعنی منصور حلاج رسید و منصور حلاج نیز بنا بر آنچه در این عرفان باور دارند، شیطانی می‌شود.

انتهای پیام