به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از آذربایجان غربی، میرزا ابراهیم دُنبُلی خویی، فقیه و محدّث امامی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری بود.
آقا میرزا ابراهیم معروف به شهید آذربایجانی، فرزند حسین خان و نواده ی محمدصادق خان دنبلی، در سال ۱۲۱۱ شمسی در خوی متولد شد و مقدمات علوم را در این شهر فرا گرفت و در سال ۱۲۲۵ شمسی برای تکمیل معلومات خود به نجف اشرف مشرف گردید و در جلسات درس شیخ انصاری، سید حسین کوه کمری، مهدی آل کاشف الغطاء، محمّدحسین بن محمّدهاشم کاظمی حاضر شد و استفاده کامل برده و به درجه اجتهاد رسید و محضر شیخ محمدحسین کاظمی و شیخ مهدی نجفی را درک کرد و غالباً از این دو عالم روایت می کرد و از اساتید خود همچون شیخ محمدحسین کاظمینی و نوه ی کاشف الغطاء (شیخ مهدی مرحوم) اجازه اجتهاد و روایت داشت.
در نجف اشرف علوم دینی را آموخته و به درجه اجتهاد رسید، پس از آن به زادگاهش برگشته و به تدریس، تحقیق و ارشاد مردم پرداخت.
از خصوصیات بارز میرزا ابراهیم را تقوی، پرهیزکاری، اطعام فقرا، کثرت زیارت قبور ائمه (علیهم السّلام)، وقف اموال در راه خدا و رسیدگی به امور مردم بر شمرده اند و از ایشان تالیفات بسیاری در علوم مختلف برجای مانده است.
این عالم نامدار، از نوابغ روزگار و دارای صفات حمیده و اوصاف کثیره است و از نظر اخلاق، پیشوای صاحبان اخلاق و در جود و کرم، انفاق در راه خدا، و تواضع و پرهیزکاری، یگانه ی روزگار بود. عالمی عابد، زاهدی متقی و شجاع بود، در گفتن حرف حق از هیچ مقامی پروا نداشت، همه ساله نه تنها فقیران خوی را بلکه تمام اهل شهر را بدون استثناء، اطعام می کرد و در ماه مبارک رمضان، به نوبت، به هر یک از پیش نمازهای خوی اقتدا می نمود و به کسانی که ورشکست می شدند کمک می کرد و هر کسی که نیاز به سرمایه داشت، برایش سرمایه فراهم می نمود. هنگام صحبت، کلمه ی من را هرگز به زبان نیاورده و همواره از کلمه ما استفاده می کرد و از نظر مراعات آداب، در اوج قرار داشت.
آقا میرزا ابراهیم از دانشمندان مبارز جهان تشیع به شمار می رفت و در علوم اسلامی به ویژه حکمت، سرآمد علمای عصر خود بود.
اوژن اوبن سفیر فرانسه در ایران در سال ۱۸۶۳ میلادی (۱۲۴۲ شمسی) دیداری از خوی داشته است و درباره آیت الله میرزا ابراهیم دنبلی چنین می نویسد: «مجتهد بزرگ شهر، حاجی میرزا ابراهیم آقا، از احترام فوق العاده ی عموم مردم برخوردار است. خانه اش کوچک است و تنها یکی از اطاق های آن که با فرش مفروش شده پنجره اش به حیات کوچکی باز می شود، در آستانه در، طبق رسمی قدیمی، محجر چوبی گذاشته اند؛ یعنی در این جا باید کفش ها را از پا درآورد، مرد محترم کهنسال، نزدیک پنجره اطاق، در میان تعداد بیشماری کتاب، در موضوعات فقه اسلامی و پرورنده هایی که برای اتخاذ تصمیم و صدور رأی به حضور وی آورده اند، نشسته است و به پای کسی بلند نمی شود، او عینک می زند.
عمامه بزرگ سفیدی بر سر دارد و ریشش را با حنا رنگ می کند، بعد از ادامه تحصیل در نجف و کسب فیض از محضر استادان بزرگ، به شهر خود بازگشته است، تا دین و عدالت را در میان همشهریان خود گسترش دهد.
با آن که از راه علم و تقوا به ثروت رسیده است؛ ولی خود، با قناعت زندگی می کند و بیشتر درآمد حاصل املاک اش را، صرف احسان و صدقه می کند.
به موجب وصیتش، بعد از درگذشت وی، همه دارایی اش وقف امام سوم است، عده ای که به دیدار و زیارت وی می آیند، قابل شمارش نیست.
او چندین بار به زیارت مکه نایل شده، و با وجود کبر سن، حداقل در سال یکبار، به شهرهای کربلا و مشهد مشرف می شود و اهالی خوی، هنگامی که او را می بینند، با چنین علو و مقام، چون یک فرد عادی، کفش ها زیر بغل، در مسجدی مشغول دعا خواندن است، سخت به هیجان می آیند.»
عذرخواهی میرزای شیرازی از میرزا ابراهیم شهید
آیت الله شهید در یکی از مسافرت های خود به عتبات عالیات درباره یک موضوع دینی با آیت الله حاجی محمدحسن شیرازی مباحثه و در نتیجه اختلاف عقیده پیدا کرد و بعد حاجی میرزا ابراهیم آقا به کاظمین می رود و آیت الله شیرازی در مدارک و اسناد موضوع اختلاف بار دیگر تحقیق می کند و بر او محقق می شود که اشتباه کرده است فوراً از نظر خود عدول کرده و موضوع را به اطلاع حاجی میرزا ابراهیم آقا رسانده و عذر خواهی می نماید.
حاجی میرزا ابراهیم آقا عالمی ثروتمند بود که از نظر اخلاقی سخاوت و گشاده روئی را نیز داشت. وی از درآمدهای خود معمولاً مقدار ناچیزی را به مصرف شخصی رسانده بقیه را صرف خیرات و مبرات می کرد و تمام دارائی خود را وقف نمود.
شهید مشروطه
در زمان نهضت مشروطیت، شهر خوی، از شهرهایی بود که دلبستگی شدیدی به نهضت داشت و در پشتیبانی از نهضت دنباله رو تبریز بود.
در آغاز، کار مشروطه خواهی در خوی به سمت مردان معتدل و میانه رو و خیراندیش بود و با ورود مجاهدان قفقاز، تمایلات آرام مشروطه خواهی در خوی، رو به تندی رفت.
میرزا جعفر زنجانی، به اتفاق شش تن از خویی های مقیم قفقاز که در آن جا به حرکت های انقلابی پیوسته بودند، وارد خوی شد و مردم را به قیام ترغیب کردند.
همزمان با جریان مشروطه، جنگ خوی و ماکو که سیاست محمدعلی شاه بود، با شوراندن عشایر و ایجاد قتل و غارت در روستاها و اطراف شهرها، مردم را از مشروطه رویگردان می کرد آغاز شد.
برای اجرای آن نقشه شوم، به تحریک سردار ماکو، کردها برای غارت، به روستاهای شمال خوی تاختند و خوی مشروطه خواه و ماکو طرفدار استبداد بود و این دو شهر رویاروی هم قرار گرفتند.
در جنگی که درتاریخ ۲۱ شهریورماه ۱۲۸۶ خورشیدی در سکمن آباد خوی روی داد، مجاهدین، شکست فاحشی از مستبدین خوردند و عده ای کشته و اسیر شدند، از جمله اسیران، میرزا جعفر زنجانی، رهبر مجاهدین بود، که بعد از چند روز اسارت او را کشتند. مجاهدین با این شکست سخت به سمت خوی عقب نشینی کردند. خوف و هراس شهر را فراگرفت.
در این میان، برخی از آیت الله میرزا ابراهیم دنبلی که دارای جایگاه مذهبی، سیاسی و مردمی بود، انتظار پیوستن به مشروطه خواهان را داشتند و برخلاف انتظار آن دسته از مردم، این عالم ربانی، با اختیار رویه بی طرفی به کارگشایی امور شرعی می پرداخت.
مجاهدین به تلافی شکست خودشان در سکمن آباد و کشته شدن میرزا جعفر زنجانی، می خواستند دست به کشتار مخالفان مشروطه یا کسانی که به این صفت شناخته می شدند، بزنند و در این گیر و دار، مرتضی نامی، از مجاهدین افراطی، در ۲۳ شهریورماه ۱۲۸۶ شمسی همزمان با ۶ شعبان ۱۳۲۵ قمری در خوی، آقا میرزا ابراهیم دنبلی را به همراه آقا ضیا، خواهرزاده وی در منزل آقا میرزا ابراهیم به ضرب گلوله در هفتاد و شش سالگی به شهادت رساند.
با توجه به اوضاع نابسامان آن روز، که بر شهر خوی حاکم بود، جنازه آن مرد بزرگ، تشییع نشد بلکه نماز توسط آقا سید علی اکبر موسوی خویی، پدر مرحوم آیت اللَّه سید ابوالقاسم خویی بر جنازه ایشان اقامه شد و درحسینیه میرزا ابراهیم آقا که به نام این مرحوم نامگذاری شده و توسط وی ساخته شده بود مدفون گردید.
جنازه ای میرزا ابراهیم بعد از چهار سال سالم مانده بود
پس از گذشت چهار سال، هنگامی که خواستند جسم شریفش را بنا بر وصیت خودش، به نجف منتقل کنند، در کمال حیرت سالم یافتند، به طوری که مأمورین مرزی عراق، مانع ورود جنازه شده گفتند: ما اجازه ورود جنازه تازه فوت شده را نداریم! با دادن مبلغی پول به مأمورین جسم شریفش در مقبره ای در وادی السلام نجف، کنار بقعه آیت الله ملا علی بن میرزا خلیل تهرانی، که خود قبلاً آماده کرده بود، مدفون گردید.
دعای مستجاب
او مرد ایثارو سخاوت بود و در هر ۲ سال ۱ بار به عتبات و عالیات می رفت و در کتاب « کرامات و حکایاتی پند آموز، حسن بصیری، ص ۳» در حالات حاج میرزا ابراهیم آورده اند، زمانی که برای اداء فریضه حج، عازم مکه مکرمه شد؛ استار کعبه را گرفته از خدا سه حاجت خواسته بود. اول این که: خدایا! مرا در هیچ جهت محتاج دیگران نکن. گویند: حتی در طبابت نیز به دیگران محتاج نبود. دوم: خدایا! به من اولاد صالح عطاء کن و اگر صلاح نیست، بدون اولاد بمانم. سوم: مرگم را، شهادت در راه خودت قرار بده! هر سه دعای وی به اجابت رسید؛ او تا آخر عمر صاحب فرزند نشد و به هیچ کسی، محتاج نبود و با شهادت از دنیا رفت.
او فرزندی نداشت، اما میرزا یحیی خوئی، پسر خواهرش، که بعدها امام جمعه مشهور و عضو مجلس شورای ملی و مجلس مؤسّسان شد، تحت تربیت و مراقبت او بود.
موقوفات آیت الله میرزا ابراهیم شهید
از جمله وقف های آیت الله میرزا ابراهیم شهید، وقف قبرستان با غسالخانه در دروازه ماکو، پل قره قوشون در کوهپایه قره قوشون که هنوز هم موجود است؛ پل روستای سید تاج الدین ، پل بولاماج، حسینیه میرزا ابراهیم که اکثر مراسم های شهرستان در این حسینیه بر گزار می شود و در خیابان امام در نبش کوچه نرسیده به مسجد آ قا ابراهیم قرار دارد و احداث قناتهای آبی و حمام نیز از امور خیریه ای است که به دست آن عالم بزرگوار صورت گرفته است.
همچنین پرداخت هزینه تعمیر مساجد خوی، تامین هزینه طلاّب نیازمند و رسیدگی به فقیران و مستحقین این شهرستان، احسان در دهه عاشورای حسینی به صورت هر ساله، افطاریه در شبهای ماه مبارک رمضان، برقراری مجلس روضه سیّدالشهداء (علیهالسّلام)، حج و زیارت عتبات به صورت نیابتی از طرف وی در هر سال، وقف چند دستگاه منزل مسکونی در نجف برای طلاّب نیازمند، وقف پانصد جلد کتاب ـ که در واقع کتابخانه شخصی وی بود ، بعد از وفاتش به مدرسه نمازی خوی، از دیگر موقوفات این عالم بزرگ شیعه بوده است.
آثار و تألیفات میرزا ابراهیم شهید
الاربعون حدیثا، وی در این اثر به چهل حدیث در مسائل اخلاقی، عقیدتی و فقهی با شرح لازم پرداخته است، جُنگ با موضوعات متفرقه فقهی، اصولی، ادبی و عقیدتی، حاشیه علی فرائد الاصول، به زبان عربی، حاشیه ای است به فرائد الاصول شیخ مرتضی انصاری، مأة خبر، حاوی صد حدیث یا بیشتر در موضوعات اخلاقی، الدرة النجفیة، اثر عربی در دو قسمت شرح حال و فضائل و امامت حضرت امیر المومنین علی علیه السلام و شرح مختصر نهج البلاغه تنظیم و نگارش یافته، الدعوات، رساله فی الاصول، شرح الشرایع، ملخّص بحار الانوار، ملخص المقال فی تحقیق احوال الرجال از تالیفات میرزا ابراهیم شهید است.
علامه امینی در کتاب شهداء الفضیله در مورد میرزا ابراهیم شهید می نویسد؛ «او در طلیعه علمای ژرف بین و متبحر قرار داشت، و از شخصیت هایی بود که در همه رشته های علمی زبر دست و ماهر بود، از فقه و اصول و حدیث گرفته تا عقیده شناسی، فلسفه، عرفان و رجال. در اخلاق، سرمشق و نمونه بود و مقتدا به شمار می رفت. در هر یکی از علوم استادی بی نظیر و پهلوانی دلیر بود.»
در اسفند ۹۳ نخستین همایش آیت الله شهید میرزا ابراهیم خویی در راستای ارج نهادن به مقام شامخ این واقف خیراندیش و شهید مشروطه در بقعه شیخ نوایی خوی برگزار و در آن کتب و آثار خطی وی در معرض دید عموم قرار گرفت.
محمد الوانساز خویی در کتاب وقف نامه ربانی گوشه هایی از زندگینامه میرزا ابراهیم دُنبلی خویی و ویژگیهای علمی و اخلاقی وی را بیان کرده است و خصوصیات رفتاری وی را در ضمن بیان چند داستان عبرتآموز از زندگی وی به تصویر کشیده و آنگاه برخی از موقوفات به جای مانده از این علم بزرگ اعم از حسینیه، کتابخانه و اموال منقول و غیرمنقول معرفی شده و متن وقفنامه مربوط به آنها را درج کرده است.
هم اکنون مدرسه علمیه ای به نام میرزا ابراهیم شهید به نام این عالم برجسته در خوی وجود دارد که در ان طلاب سطح دو و سه مشغول به تحصیل هستند.
انتهای پیام