شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 27, 2024
کد خبر: 469261
۳۰ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۳
 نشست بررسی نظریات تعارض دعاوی ادیان

نشست علمی نقد کتاب «تعارض دعاوی ادیان» سه شنبه شب به همت مرکز مطالعات قرآن دانشگاه مفید و با حضور کارشناسان حوزه دین و فلسفه اخلاق برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجت  الاسلام شریعتمداری به عنوان دبیر جلسه در ابتدای نشست علمی نقد کتاب «تعارض دعاوی ادیان»، به تشریح بخش های مختلف کتاب پرداخت و ناقدان را نماینده دو طیف فکری اندیشه ای در حوزه فقهی فلسفی و اخلاقی معرفی کرد که از دو زاویه به نقد کتاب می پردازند.

پس از سخنان دبیر جلسه، نویسنده اثر حجت الاسلام عبدالرحیم سلیمانی به ارایه مطالب مورد نظر در کتاب خود پرداخت و در ادامه دو ناقد اصلی، یعنی حجت الاسلام محمد رضا مصطفی پور و ابوالقاسم فنایی به نقد این کتاب پرداختند.

نویسنده کتاب در ابتدا با اشاره به بخش های مخلتف کتاب گفت: در این اثر تلاش شده است که به سه کار مهم اقدام شود؛ اول گزارشی از نظریاتی است که در این باب در ادیان و مکتب های مختلف اشاره شده است.

وی افزود: دومین بخش این کتاب، نقد این نظریات است و سعی شده است که در این نقدها هم مباحث ترکیبی بیان شود و هم در ادامه به نظریات پردازی شخصی اقدام کنم؛ در حقیقت نظریه پردازی را در یک منظومه انجام دادم.

حجت الاسلام سلیمانی با ذکر این مطلب که نظریه بنده نیز برگرفته از نظریه شهید مطهری است، بیان کرد:ایشان نجات را به اسلام فطری می داند نه ظاهری؛ البته ایشان تاکید دارند که دین حق، اسلام فطری است.

این نویسنده حوزوی اظهارکرد: شهید مطهری در باب نجات یافتگان ادیان مختلف بیان می کند که اگر انسانی در دل را به سوی حقیقت باشد و دغدغه حقیقت داشته باشد و در ظاهر به اسلام ظاهری نرسیده باشد، آنچه او را نجات می دهد همان اسلام فطری است.

وی اظهارکرد: در این کتاب سعی کرده ام که وضعیت ادیان را بیان کنم؛ بسیاری از نظریه پردازان بیان می کنند که دین داری ها موروثی است و این دین داری ها از روی تحقیق شکل نگرفته است بلکه به تعبیر غزالی انسان ها در کودکی دین خود را می پذیرند.

نویسنده حوزوی گفت: امام راحل در این رابطه بیان می کنند که این قضیه بین عالم و عامی تفاوت ندارد؛ حتی عالمان و عامیان هر دینی این دین را از بزرگان خود گرفته اند.

وی اظهارکرد: عملا تحقیق برای اکثر انسان ها ممکن نیست؛ اینکه انتظار داشته باشیم مردم از بدو کودکی بتوانند دین خود را بیایبند با نوع آموزش ها و دغدغه ها و.... دین را بیایند کاری محال است و به همین دلیل خداوند نیز امر محال را از ما انتظار ندارد.

استاد حوزه عنوان کرد: سنت های دینی انحصارگرایی غلبه دارند؛ انحصارگرای افراطی اسلامی بیان می کند که تنها مستضعفان از عذاب الهی درامان هستند و این دسته افرادی هستند که اصلا هیچ نامی از اسلام به گوشش نخورده است؛ آیات عظام جوادی آملی وسبحانی معترض به این نگاه هستند.

وی گفت: قرآن کریم انحصارگرایی و کثرت گرایی را رد می کند و آنچه را می پذیرد، همان شمول گرایی است؛ موضع قرآن مجید همان عنصری است که شهید مطهری بیان می کند.

حجت الاسلام والمسلمین مصطفی پور: دین با دین داری متفاوت است

حجت الاسلام مصطفی پور به عنوان ناقد اول نشست و در مقام شرح نظریات آیت الله العظمی جوادی آملی  با ذکر این مطلب که در خصوص این اثر سوالاتی مطرح می شود، گفت: اولین سوال آن است که اگر دین را مجموعه آموزه های وحیانی بدانیم و به دین داری نیز قائل باشیم، باید التزامات آن را نیز بپذیریم.

وی افزود: در زمینه دین داری می توان گفت که ممکن است صورت مشابهی در دین داری وجود نداشته باشد زیرا ممکن است یک فرد جاهل باشد و نفر دیگر عالم باشد؛ ممکن است برخی از افراد در کودکی تحت تعالیم ونظارت های دینی باشند و افراد دیگری چنین وضعیتی نداشته باشند.

شاگرد آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان این مطلب که دین داری مرتبط با شرایط مختلف است و با مفهوم دین متفاوت است، گفت: همه انسان ها نیز قدرت تحقیق ندارند؛ دین حق نیز دینی است که ریشه وحیانی و الهی دارد.

وی اظهارکرد: اگر دینی ریشه الهی نداشته باشد در همان آغاز آن را به عنوان دین حق نمی پذیریم؛ نگاه قرآن چنین نگاهی است زیرا قرآن کریم نیز دین را به حق و باطل تقسیم می کند؛ دین حق واحد است و از آدم ابوالبشر آغاز شده است و آخرین دینی که دراختیار پیامبر خاتم قرار گرفته است در عنوان اسلام واحد هستند.

وی افزود: دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله العظمی جوادی آملی این مطلب است که اسلام دارای یک معنای عام است یعنی همه ما را دعوت به تسلیم به خدا می کنند؛ دین، واحد است ولی اینکه چرا در قالب های مختلف عرضه شده است یک بحث دیگر است.

حجت الاسلام مصطفی پور یادآورشد: علت برانگیخته شدن انبیای الهی در زمان های گوناگون فلسفه خاصی داشته از جمله مقابله با تحریف هایی که  پس از پیامبران رخ می داده است؛ یا اینکه هر پیامبری باید متناسب با شرایط روز با نیازهای حاضر و حذف تحاریف دین را به پیامبر بعدی منتقل کنند.

وی گفت: اسلام به معنی خاص همان دین پیامبر اکرم(ص) است؛ خود قرآن کریم نیز بیان می کند همه انبیای الهی مصدق انبیای پیش از خود هستندو از دیگر سوی مبشر پیامبر پس از خود هستند؛ قرآن کریم قائل به وحدت ادیان است نه تکثر ادیان.

حجت الاسلام مصطفی پور یادآورشد: مطالبی که در دین بعدی نیامده است به این دلیل بود که نیازی به بیان آنها نبوده است؛ از جمله این مسایل می توان به بحث های پیچیده توحیدی است؛ مثلا بیان شده است که در سوره توحید و آیات اولیه سوره حدید نسب نامه های مرتبط توحید عنوان شده است و نیازی نبوده که مطالب دیگری بیان شود.

وی گفت: نیازهای جامعه بودند که مطالب بیان شده در دین و پیامبر بعدی را مشخص می کرد؛ بزرگانی چون شهید مطهری در برابر این سوال که اسلام چگونه مدعی پاسخگویی ابدی به سوالات بشر است چنین مطلبی را بیان می کند.

وی در ادامه در شرح نظریات آیت الله العظمی جوادی آملی، عنوان کرد: ایشان در جلد ششم تسنیم به بحث پلورالیزم از نگاهی دیگر اشاره می کنند؛ ایشان بیان کردند که دین امری واحد است و اگر به ما بگویند که در مقابل این ادیان دیگر به چه ورطه ای سوق پیدا می کنید پاسخ آن است که موضع ما وحدت گرایی است نه شمول گرایی یا تکثرگرایی و هست گرایی.

ناقد این کتاب اظهارکرد: نویسنده شمول گرایی را به شکلی بیان می کند که گویی، وحدت دین( به معنای اول یا مکتب) را می پذیرد؛ در اینجا اگر بخواهیم مرز دین داری ها را مشخص کنیم باید موضع دو مطلب را مشخص کنیم؛ در اینجا نباید نگاه فقهی و عرفانی صرف را به عنوان معیار بررسی قرار دهیم؛ در اینجا باید حداکثر نگاه فلسفی الهی را معیار قرار دهیم.

استاد حوزه یادآورشد: در اینجا نیز در بحث حق باید حق را منحصر بدانیم و نمی توانیم در حق گرایی کثرت گرایی بدانیم مگر اینکه حق را به معارفی معنی کنیم که مطابق با واقع است که در اینجا نیز نمی توان انتظار داشت که همه معارف مطابق با واقع هم در یک معنی و صحیح باشد.

وی در پایان گفت: حجت و معرفت دینی با آنچه در معارف دینی بیان شده است را نباید خلط کرد.

 

دکتر ابوالقاسم فنایی: گزارش و نقد به خوبی انجام شده است ولی در نظریه پردازی خلط صورت گرفته

در ادامه نشست دکتر ابوالقاسم فنایی که وی را به عنوان نظریه پرداز حوزه فلسفه اخلاق می شناسند و دارای نظریات خاصی در این باب است گفت: از حیث گزارش، کتاب حجت الاسلام سلیمانی، کتاب خوب و روان و دقیق تالیف شده است؛ دیدگاه ها نیز به شکل بی طرفانه ای تنظیم شده است؛ در زمینه نقد نیز ضوابط نقد رعایت شده است؛ از حیث نظریه پردازی این کتاب دارای نقدهای جدی است.

فنایی عنوان کرد: نکته اصلی در ابتدا در خصوص جایگاه صورت بندی هستی است؛ ابهام اصلی که کل مباحث این کتاب را تحت الشعاع قرارداده است ابهام در خصوص دو نوع کثرت گرایی است؛ در اینجا شش دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ عدم این تفکیک به نقدهای دیگر نیز تسری پیدا می کند.

استاد دانشگاه با اشاره به مدعیات ادیان و پیروان مختلف گفت: یک حقیقت در دنیای امروز وجود دارد و آن این است که دنیایی زندگی می کنیم که ادیان متعددی حضور دارند و در فرهنگ انسانی هر کدام برای خود طرفدارانی دارند که همه آنها دین خود را حق می داند و خود را اهل نجات و رستگاری می داند و دیگران را اهل شقاوت می پندارد.

پژهشگر فلسفه و اخلاق با اشاره به بحث کثرت ادیان و نسبت سنجی با آموزه های دینی بیان کرد: در اینجا هم می توانیم دلایل درون دینی و هم برون دینی را بیان کنیم که این کثرت نه تنها جنبه منفی ندارد بلکه جنبه مثبت دارد؛ یعنی حکمت این مساله آن است که خود خداوند هم نمی خواهد که این کثرت از بین برود.

وی گفت: دلیل برون دینی همان قاعده ملاصدرا است؛ یعنی اگر در طبیعت تضادی وجود نداشته باشد مساله نزول فیض خاتمه می یابد؛ این تضاد از آن جنس نیست بلکه از باب عقاید و ادیان است است یعنی اگر همه انسان ها پیرو یک دین باشد یک نوع باب از فیض بسته می شود.

فنایی بیان کرد: خداوند در قرآن به پیامبر می فرماید چرا تلاش می کنی که همه انسان به دین تو بگروند زیرا اگر ما ما می خواستیم کاری می کردیم که همه ادیان به یک دین وارد شوند؛ حال اگر این مساله خلاف مشیت خدا است می توانیم بگوییم که نفس این کثرت در حکمت الهی ریشه دارد.

وی گفت: پرسشی که در اینجا مطرح شده و در پاسخ به آن سه یا شش دیدگاه مطرح شده است، پرسش درجه دوم است و ماهیت آن فلسفی است و نه کلامی؛ یعنی باید بیرون از ادیان بایستیم و به آن پرسش پاسخ دهیم.

پژوهشگر فلسفه اخلاق بیان کرد: خلط دیگری که در اینجا صورت گرفته که کمی ساختار کتاب را به یک مجموعه مقالات شبیه کرده آن است که مولف در اینجا جایگاه بحث و ماهیت این پرسش را به درستی تشخیص نداده و تبیین نکرده است و به همین دلیل گاهی به سراغ مفسران دین و گاهی به سراغ متون دین و گاهی پیروان ادیان می رود.

فنایی گفت: در اینجا باید سه منزلت اینکه این دین چه می گوید، مفسران چه می گویند و یا پیروان دین چه می گویند باید بیان می شد؛ اگر بخواهیم به سراغ متون برویم می توانیم شواهدی از مصادیق هر کدام از کثرت گرایان و وحدت گرایان و... بیابیم.

وی اظهارکرد: خلط بین شمول گرایی و انحصارگرایی معتدل از دیگر خلط های دیگر صورت گرفته در این کتاب است؛ در این کتاب بیان شده است که انحصارگرایان متعدل پیروان ادیان دیگر به جاهلان قاصر و مقصر تقسیم می شوند؛ در حالی که این مساله یک نوع شمول گرایی است نه فقط انحصار گرایی.

استاد دانشگاه با بیان دیدگاه شخصی خود در باب نجات پیروان ادیان گفت: می توان در باب صدق انحصار گرا باشیم و در باب نجات کثرت گرا باشیم؛ زیرا اگر بخواهیم در صدق کثرت گرا باشیم به نسبیت گرایی دچار می شویم؛ حقیقت یکی است و چند مورد نیست؛ اگر کسی بخواهد از نسبیت گروی معرفتی سخن بگوید به اشتباه افتاده است؛ نسبی گرایی قابل دفاع و قابل توجیه نیست.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha