به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیانگر سیر تحولات اجتماعی به سوی هدفهای مطلوب در نیم قرن آینده است. این الگو مبانی نظری، اصول عملی، آرمانها، رسالت، افق و تدبیرها و الزامات را در بر دارد و طراحی آن با استفاده از نتایج مطالعات و تحقیقات لازم و مطابق رویکردی ترکیبی و با فرایندی منسجم انجام گرفته است که خوشبختانه مراحل پایانی آن را میگذراند. به جهت آشنایی جامعه قبل از ابلاغ نهایی الگو، دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در سلسله گفتگوهایی با اندیشمندانی که ظرف ده سال گذشته جهت تدوین الگو با مرکز همکاری داشته اند به تبیین محتوای الگو پرداخته است.
بدین منظور با محمدعلی سوادی، عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی به تبیین نگرش و فرایند دیالکتیکی ترسیم الگوی جامع و تفصیلی پیشرفت اسلامی ایرانی پرداخته است.
این عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفت: بدون سند الگوی جامع و ناظر بر ساحتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، سیاستگذاریِ کارآمد مقدور نیست. تجربه پیش و پس از انقلاب در اختیار است. اگر الگوی یکپارچه، سیاستِ کلانِ بلندمدت و آیندهنگر شامل بخشهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی پیش روی سیاستگذاران نظام نباشد، کارگزاران نظام بر چه اساسی میخواهند برای امور کوچک و بزرگ کشور، اهداف راهبردی و برنامههای بلندمدت بنویسند و اجرا کنند؟
وی افزود: الگوی جامع و تفصیلی پیشرفت اسلامی ایرانی، پیشنیاز دستیابی به آرمانهای متعالی حیات طیبه فردی و اجتماعی، سعادت دنیا و آخرت، آرامش درون و برون در سطح فرد و جامعه و احیای تمدن نوین اسلامی است و عینیتیابی زمینههای پیشرفت حداکثری مادی و معنوی، وابسته به مشارکت همگان برای اقامه همه معروفها و ریشهکنی همه منکرها، با بهرهگیری بهینه از تمام منابع معتبر معرفتی است.
غایت پیشرفت شناخت خلیفه خدا و سنن الهی است
عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفت: بایستگی تلاش برای نیل به حداکثر پیشرفت ممکن و جامعه حدی در پرتو آیندهپژوهی، به عنوان پیشنیاز و مقدمه جامعه آرمانی مهدوی، مقولههایی عقلی است و مستند آنها دلیل عقل است که از راه تشخیص قطعی، لزوم پیگیری مییابند. غایت پیشرفت حداکثری دستیابی به صحیحترین، ژرفترین و کاملترین شناخت از پروردگار، خلیفه وی، جامعه انسانی، تاریخ و سرشت تمدنها و چگونگی نقشآفرینی فرهنگهای گونهگون به موازات تحولآفرینی باورها، ارزشها و سنن الهی است.
به گفته سوادی، مهمترین نکته و مؤلفه نقشآفرین در شکل دادن به سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ضرورت حیاتی پردازش نظریه عام پیشرفت الگوست. بعد از پردازش این نظریه پشتیبان، در راستای غنیسازی و ژرفابخشی به آن، ساز و کاری برای داد و ستد مستمر و دیالکتیکی تجربهها بین کارگروههای مبانی و مسائل همه اندیشکدهها برای بررسیهای تخصصیتر تعریف میشود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: بدون الگوی جامع و ناظر بر ساحتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، سیاستگذاریِ کارآمد میسور نیست. تجربه پیش و پس از انقلاب در اختیار است. اگر الگوی یکپارچه، سیاستِ کلانِ بلندمدت و آیندهنگر شامل بخشهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی پیش روی سیاستگذاران نظام نباشد، بر چه اساسی میخواهند برای امور کوچک و بزرگ کشور، اهداف راهبردی و برنامههای بلندمدت بنویسند و اجرا کنند؟ دستیابی به این الگو در صورت طراحی سنجیده نقشه راه، امری دور از دسترس نیست.
هفت مرحله تدوین سند الگو
عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت سپس به تشریح تجربه شخصی ۵۰ ساله و اندیشه ورزیهای پنج ساله اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخت و گفت: سند الگو متشکل از هفت مرحله غایت توحیدی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، مبنای توحیدی، بیان مختصات انسان موحد، تبیین مبانی و مؤلفههای جامعه و تاریخ، توجیه نظریه عدالت، معرفی دستگاه روشگان و تشریح ظرفیت تمدنسازی است هر یک را به تفصیل توضیح میدهم.
سوادی غایت توحیدی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را اولین مرحله تدوین سند الگو دانست و گفت: غایت بایسته الگو، پیشرفت فراگیر، پویا، پایا، بهینه، حداکثری به لحاظ کمیت و سرعت و پیشتاز معنوی و مادی کشور ایران، برای هر چه بیشتر نورانی ساختن گوهر ذات انسان و جامعه ملی و فراملی به انوار هدایت و صفات الهی با توجه به فطرت الهی انسان و عزتمندی و شرافت و حکمت او و توان کمالیابی و مسئولیت کمالبخشی وی است. این تعالی و پیشرفت باید مبتنی بر مؤلفههای علم صائب و نافع، عمل صالح شامل خودشناسی علمی و خودسازی عملی و بصیرت ویژه شامل روشنضمیری ناشی از این دو باشد.
انسانها و جامعههای آگاه از نقص خویش، ضرورت نیازمندی به معلم بیرونی را احساس و با رجوع به خلیفة الله و انسان کامل، دین این هدیه سراسر نورانی خدای سبحان را بهگونه شایسته تلقی میکنند.
مبنای توحیدی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مبنای توحیدی را دومین مرحله تدوین سند الگو پرداخت و گفت: باید تلاش شود در حد امکان در تمام ساحتهای امور، بی هیچ استثنایی امتداد اجتماعی- سیاسی توحید با توجه به مراتب تشکیکی آن به صورت حداکثری از همه جهت سریان یابد. مبدأ و مقصد همه معتقدات و افعال را خدا دیدن و امتدادبخشی این توحید فراگیر و عبادت به تمام ساحتهای زندگی، باورها، اخلاق و کنشها و لحاظ کردن حسن فاعلی و فعلی و قوانین الهی در تمام جنبههای ناظر به یک فعل، مفاد اصلی دعوت همه کتب آسمانی و پیامبران است.
مختصات انسان موحد
عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، بیان مختصات انسان موحد را سومین مرحله تدوین سند الگو دانست و گفت: انسان از مؤلفه کرامت فطری و سرشتی و تقوای الهامی برخوردار است و در راستای پاسداشت منزلت وی، همواره باید ارزش انسان به خودی خودش در تعاملهای انسانی- اخلاقی با وی لحاظ شود. البته شاخص ایمان و حقمداری باعث امتیازیابی انسان مؤمن از انسان عادی میشود. شاخصهای کفرورزی، عصیان و طغیان موجب تنزل به سطح حیوانیت و فروتر از آن میشود.
وی ادامه داد: با عنایت به غایت حیات فردی، ملی و فراملی انسان، معیار سنجش کارکرد بایسته باید و نبایدهای اخلاقی، حقوقی و فقهی و حکمت عملی، باید تعادل بین شهوت و غضب و عقل باشد و در جهت غالب ساختن ساحت متعالیه فطرتگرایی بر ساحت متدانیه دنیازدگی، ضرورت شکوفاسازی استعدادهای فطری، از راه شناسایی عوامل بالندگی فطرت و نیز شناخت موانع آن در راستای پیشگیری و درمان آنها است.
سوادی با اشاره به عوامل بالندگی فطرت انسانی، اظهار کرد: تغذیه حس، خیال، عقل و دل، با محتوا و روشی هماهنگ با فطرت و ارجاع متشابهات حس، خیال و وهم در بخش اندیشه به محکمات عقل نظری، متشابهات بخش شهود به شهود معصوم و متشابهات شهوت و غضب در بخش عقل عملی به محکمات عقل عملی و متشابهات نقل به محکمات آن، از راه شناسایی سیره نظری و عملی و رهنمونیهای انسان معصوم که خود تبلور عینی محکمات نظری و عملی وحی الهی مصون از هر شائبه تحریف هستند و نیز رهنمودهای عقل برهانی به عنوان منبع و پیامبر درون و نیز بلند مرتبهترین عالمان و عارفان متعهدی که شایسته رهبری هستند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تصریح کرد: در انسانشناسی توحیدی بر خلاف اومانیسم و فردگرایی انسان خلیفه الله و مسؤول نسبت به سوی خدا رفتن و خدایی شدن خویش و دیگران است «تخلقوا باخلاق الله». بینشها و علوم مبتنی بر فطرت و غایات توحیدی انسان، با سرشت پیشینی انسان و سرمایههای آن چنان سازوار است که میتواند تمام انسانها و ملتهای حقیقتجو، آزادیخواه و عدالتطلب را بر محور دین فطری گرد هم آورد مگر اینکه افراد و گروههایی خود نخواهند در این مجموعه وارد شوند.
وی گفت: نقطه تمرکز انسانشناسیِ اسلام، نظریه فطرت الهی انسان است و علوم انسانی باید در راستای شکوفایی معارف فطری انسان باشد، نه در جهت بیگانهسازی یا تحریف و مستور کردن آن. اینگونه نیست که انسان در برابر انواع گوناگون انگارهها و مدعاهای به اصطلاح علمی، فاقد زمینهای پیشینی باشد و نتواند از هیچ بدیلی در برابر آنها استفاده کند.
مؤلفههای جامعه
سوادی تبیین مبانی و مؤلفههای جامعه و تاریخ را چهارمین معیار تدوین سند الگو دانست و اظهار کرد: خاستگاه ناکارآمدی نظریهها و الگوهای توسعه و فلسفههای مادی پشتیبان آنها، سو استفاده سلطهگران در راستای تحمیل نگرشی خاص به جامعه و تاریخ، علوم انسانی، دانشگاهها، مراکز پژوهشی و رسانهها است تا همگی ابزارهایی در خدمت سلطه ثروت و قدرت باشند. از اینرو، در ترسیم الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی، مبانی جامعهشناختی و ساحتها و سطوح گوناگون جامعه و مبانی و مؤلفههای تاریخشناختی از مسائل مورد اهتمام فلسفه تاریخ، به لحاظ عنایت به تحولات گوناگون جامعهها در گذر زمان و فراز و فرود تمدنها و پیروزی و شکست اقوام که در قرآن کریم و سخنان معصومان (ع) مورد اهتمام بسیارند، با نگرشی اسلامی و بومی مورد توجه شایسته قرار گرفته است.
نظریه عدالت
عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، توجیه نظریه عدالت را به عنوان پنجمین معیار تدوین سند الگو برشمرد و تصریح کرد: از لوازم گریزناپذیر چهار مقوله پیش، عنایت به نظریه عام عدالت در جهت استقرار عدالت و تمرکز کردن بر تمام ساحتهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قضائی … آن، در سطحهای فرد، جامعه و نظام بینالملل دفاع از مظلومان و مقابله با مستکبران است. چارچوب، مبانی، اصول و معیارهای کلی و عام عدالت تجویزی و مطلوب، عمدتاً در حوزه حکمت نظری و عملی و معیارهای خاص و عرصهای عدالت عمدتاً از راه سیره عقلا یا نقل تعیین تکلیف میشوند. معیارهای عدالت در پرتو شناسایی نظریه عدالت از ادله و مؤلفههای معتبر معرفتی استنباط و تعریف میشوند.
دستگاه روشگان
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، معرفی دستگاه روشگان را ششمین مرحله تدوین سند الگو اعلام کرد و افزود: در راستای اسلامی ایرانیسازی الگوی پیشرفت، اصلیترین نیاز، دستگاه روشگانی جامع و کارآمد متکی به علوم انسانی اسلامی و قادر به ترکیب روشهای برآمده از دو منبع اصلی معرفتی اسلام، عقل و نقل است. منظومهای روشگانی عقلانیت وحیانی با بهرهگیری از فلسفه محض، فلسفه مضاف، منطقهای استنباط قرآن، عقاید، احکام و علوم طبیعی، هم زمینه استفاده کامل تمام رشتهها یا گرایشهای علمی از منابع و روشهای گوناگون را فراهم میکند و هم ظرفیت ترکیب و هماهنگسازی نیکوی آنها را.
تمدنسازی
وی تشریح ظرفیت تمدنسازی را آخرین معیار تدوین سند الگو برشمرد و اظهار کرد: در راستای هر چه بیشتر شکوفاسازی استعدادهای جامعه برای پیشرفت به سوی برترین کمال، آرمانطلبی انسان و جامعه و مشیت و اراده تشریعی و تکوینی مبدأ فاعلی، نقشی بس تعیینگر در شکوفاسازی حداکثری و همه جانبه بینشها و شفافسازی گرایشهای کمالگرای فطری، چارچوب و منطق فهم انسان، انگیزههای عملی وی و چگونگی بهرهگیری از فلسفه محض و فلسفه مضاف و علم و باورها و ارزشهای دین و کاربست آنها در حیات ملی و فراملی مییابند.
نگرش منظومهای و فهم منظومهای
سوادی در بخش دیگری از این گفت و گو به تبیین معنای نگرش منظومهای و فهم منظومهای پرداخت و گفت: مراد از نگرش منظومهای به فهم دین، بررسیدن منظومهوار آن است یعنی به هنگام بررسی یک اندیشه، دین و به طور کلی هر مکتب فکری، موضوع یا پدیدار، آن اندیشه یا موضوع را در قالب یک منظومه بررسی و سعی کنیم منظومه آن اندیشه را ترسیم کنیم. یعنی ابتدا غایت آن منظومه را هر چند اجمالی شناسایی کنیم و سپس در پی شناسایی مبانی مبتنی بر آن غایت برآییم و به صورت رفت و برگشتی بین غایت، مبانی و مسائل آن منظومه، پیوسته هر یک را شفافتر سازیم تا به فهم هر چه دقیقتر از آن منظومه نائل بیائیم.
عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ادامه داد: در این نگرش غایت و بنیادیترین مبنا یعنی توحید اصلیترین مؤلفه منظومه است و تعیین گر تمامی مبانی، ارکان، عناصر، روشها و حتی گونهشناسی مسائل تمام رشتههای علوم و گزارهها و آموزههای زیرمجموعه آن منظومه است. یکی از فایدههای نگرش منظومهای به دین، فراهمسازی زمینه استنباط ادق و بسیار ژرف از منابع نقلی و عقلی دین، مصونیتبخشی از انحراف در بینشها و گرایشهای دینی و فراهمسازی دستگاه سنجمانی در راستای ارزیابی و درستیآزمایی پیوسته دستاوردهای بینشی و دانشی منظومه دین است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تاکید کرد: نگرش منظومهای ظرفیتی بس غنی و تعیینگر برای جامعه جهانی، معرف شاخصهای مطلوبیت برای جامعه امروز و میزانی قابل اعتماد برای داوری نسبت به دریافتهای نظری ما از دین و نقادی پیشینه عملی ما در نسبت با دین و دنیایمان است. مثلاً اینکه آیا ما همواره در پی تعیین نسبت خویش با غایت حقیقی دین جهانی بودهایم یا نه از یکسو و اینکه این غفلت و جهل ما چه نقشی در عقبماندگی ملل مسلمان، دینباوران، محرومان و مستضعفان داشته است. از دیگر سو، چه یاری عظیمی به مستکبران تاریخ در جهت استثمار، استحمار و استعمار مردم حتی با سوءاستفاده از دین، ایمان و جهل ایشان داشته است و بسیاری موارد امثال آن، همه و همه اموری است که ما باید پاسخگوی آنها باشیم.
مسببان وضع موجود در دنیا و آخرت بازخواست میشوند
وی افزود: هر چند در موارد بسیاری اینگونه برداشتها یا اقدامهای خطا، نوعاً غیرعالمانه و غیرعامدانه بوده باشد ولی به یقین همواره چنین نبوده است و کسانی مسبب این وضعیت بودهاند و مقصر هستند و مورد بازخواست آگاهان در این جهان و نیز مشمول آیه ۲۴ سوره صافات مبنی بر وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ، در عالم آخرت هستند. آشکار است اگر یکی از عوامل قابلیتبخش به امت برای ظهور حضرت مهدی، وجود ۳۱۳ یار واجد صلاحیت برای همراهی با آن حضرت است و هر یک از آنها به لحاظ ظرفیت وجودی و منزلت، کمتر از امثال امام خمینی نباشند و اگر بنا نباشد که آنها همه مانند حضرت مسیح از آسمان به زمین فرود بیایند، منجیگرایی، مهدویت، معنابخشی به انتظار واقعی و زمینهسازی برای ظهور میتوانست سرمایهای بس عظیم، آرمانزا، احیاگر، امیدبخش و شوقآفرین، مقدس، حرکتآفرین و بسیجگر …، در راستای دغدغه پیوسته ما برای تربیت چنان افرادی باشد.
سوادی ادامه داد: ضرورت تشکیل حکومت اسلامی، وجوب حفظ نظام یا حرمت آنچه موجب اختلال نظام میباشد، همه احکامی از ایندست میباشند زیرا در اینگونه موارد، عقل است که مصالح یا مفاسد الزامآور را درک میکند؛ رعایت مصلحت امری واقعی و تعبدناپذیر است.
عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، متذکر شد: نگرش منظومهای به فهم دین، کل عالم را مجموعهای از منظومهها میداند که دین نیز یکی از آن منظومهها و دارای زیرمنظومههای متعدد است. غایت منظومه مهمترین مؤلفه و تعیینگر مبانی، ارکان و اجزای منظومه، وضعیت مطلوب یا نامطلوب هر یک و نسبت بایسته بین آنها است. غایت دین تعیینگر منابع دین، منطقهای فهم، مختصات موضوعهای رشتهها و مسائل آنهاست. در منظومه دین بنیادیترین مبنا توحید است و سپس مبانی، ادله و مؤلفههای معتبر معرفتشناختی مشتمل بر فطرت، وحی، سنت، عقل و سیره عقلا، دل، عدالت، مصلحت، عرف، ارزشهای اخلاقی و نوع نگرش دین به انسان، جامعه، تاریخ و نظام بینالملل، همه پایهها و معیارهای اصلی برای همه رشتههای علوم و تمام گونههای اقدامها میباشند و بین غایت، مبانی، تمام ارکان و اجزا، همه رشتههای دانش دینی و نیز رفتارها، باورها و ارزشها هماهنگی کامل وجود دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با اشاره به سخنان آیتالله جوادی آملی، گفت: یقین منطقی از هر راه که دست آید، حجت فکری و نظری است و طمأنینه منطقی از هر راه که حاصل شود، حجت عملی و مجوز اقدام یا احجام است بنابراین ادعاهای «عقلی یا شرعی» و یا «کشفی یا دینی» بودن یک مطلب، ایجاد رویارویی ناروا و جعل مقسم در موضع قسیم است زیرا شرع یا دین شامل اراده و علم ازلی خدا در باب عقاید، اخلاق، فقه، حقوق، منبع سه راه نقل، عقل و شهود است نه مساوی با متن منقول. هر سه راه هماهنگ با هم، کاشف مراد متکلم از راه کلام وی هستند و تنها انسان کامل معصوم قادر به کشف مراد متکلم از خود وی میباشد. حصول قطع یا اطمینان منطقی، مشروط به رعایت شروطی ویژه برای هر قسم از معرفت شامل فقه، کلام، حکمت و عرفان است وگرنه یقین و طمانینه حاصل روانی است و حوزه نفوذ آن تنها نسبت به خود قاطع یا مطمئن است و هرگز قابل انتقال به دیگری نیست. هر چند گاه قطع روانی، در حقیقت یقین متفکری است در افتاده در تور مغالطه، که آن گرفتار را از عرضه اندیشهاش بر وحی باز میدارد.
وی ادامه داد: قوانین منطق میزان عاصماند. عاصم بودن قوانین منطق، وابسته به پیشگیری از دخالت وهم و خیال در امور عقلی و عرضه نکردن متشابهات به جای محکمات و اعمال دقت لازم برای برحذر ماندن از آثار سو دهها قسم مغالطه است. در مسائل علمی، تکیه اندیشمند بر قول سدید و سپردن امامت اندیشهاش به عقل نظری، قویترین مصونیتبخش برای وی در برابر انواع مغالطههاست. علوم کسبی مُدرک به امامت عقل نظری از قوای فطری بینش انسان، هماهنگ با علوم فطری، ثابت و جاودانهاند و مانند دیگر علوم کسبی سابقه و لاحقه عدم ندارند. خاستگاه اصلی دشوارهها و ناکامیهای نظریهها و روشهای غربی تحلیل جریانهای اعتقادی یا سیاسی، فطرتمدار نبودن و دینگریز بودن آنهاست از آنرو که فطرت را نادیده انگاشتهاند و فاقد نگرشی صحیح نسبت به انسان و جامعهاند از یکسو با تغییرپذیری پیوسته و ناگزیر نظریهها در طول زمان مواجهاند و از دیگرسو با مکانمندی و عدم فراگیری آنها.
سوادی اظهار کرد: البته بخشهایی از علوم انسانی اسلامی ناظر به پیامدهای نظامهای سیاسی و مانند آن، باید از حسیات و تجربیات استفاده کند و در غیرعلوم معقول، معرفت یقینی به معنای اخص لازم نیست و دیگر صورتهای معتبر معرفت کافی است ولی در مباحث نظری علوم معقول شامل فلسفی و کلامی یقین به معنی الأخص لازم است.
عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ادامه داد: در صورت شک نسبت به سلامت عقیدهای، باید آن را به میزانهای معصوم قسط و عقاید پیامبران و امامان عرضه کرد و با ایشان سنجید. امام صادق (ع) انبیا و اوصیا را مصادیق میزانهای قسط در آیه ۴۷ انبیا «وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیوْمِ الْقِیامَة» برمیشمرد نیز مفاد عبارت السلام علیک یا میزان یوم الحساب در زیارت نامه امیر مؤمنان حضرت علی (ع) نسبت به همه پیامبران و امامان (ع) صادق است یعنی در روز قیامت اعمال مردم بر پایه میزان پیروی از فرمانها و قرب به ایشان و عصیانها از دستورهای آنها و بُعد از ایشان ارزیابی میشود. نیز عدالت، امنیت، امانتداری، وفای به عهد و مانند اینها باید از مؤلفههای اصلی معتبر معرفتی و استنباط و داوری محسوب شوند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، افزود: بخشهایی از معارف دین را با تفکر عقلی نمیتوان فهمید و تنها راه رسیدن به اینگونه حقایق، طهارت دل و راه شهود است زیرا عقل تنها مفاهیم حصولی را از راه برهان میفهمد و حقایق شهودی را با عقل و استدلال نمیتواند ادراک کند. تنها صاحب یقین از شهود بهره میبرد. آیات ۵ و ۶ سوره تکاثر «کَلاّلَو تَعلَمونَ عِلمَ الیقین لَتَرَوُنَّ الجَحیم» زیرا رؤیت جحیم هرگز با استدلال شدنی نیست و با ادله قطعی تنها میتوان اصل وجود بهشت و جهنم و پاداش و کیفر را ثابت کرد ولی هرگز نمیتوان به مقام حارثه بن مالک رسید که میگوید «گویا عرش خدا را به وضوح میبینم و گویا من هماکنون زوزه اهل جهنم را میشنوم. شهود جهنم مورد اشاره در سوره تکاثر در همین دنیا است وگرنه کافر نیز پس از مرگ جهنم را میبیند. قرآن کریم در آیه ۹۹ سوره حجر عبادت را راهی برای تقویت چنین شهودی میداند.
وی متذکر شد: فرجام هولناک عدم شناخت صحیح انسان، سپردن ولایت وی به دست شیطان است تا شیطان به جای او بیندیشد، ببیند، بشنود، بگوید و فعالیت کند و نتیجه نیکوی شناخت صحیح انسان، سپردن ولایت وی به دست خدای سبحان است تا پروردگار مدیریت حیات فردی و اجتماعی و سیاسی وی را به بهترین وجه ممکن در اختیار بگیرد.
۱۱ پرسش مهم
سوادی با اشاره به پرسشهای ۱۱ گانه در تدوین الگوی جامع و تفصیلی پیشرفت گفت: قبل و حین تدوین سند الگو پرسشهای متعددی چون فطرت الهی انسان و جامعه حامل چه نگرشها و آرمانهایی برای انسان و جامعه هستند؟ فطرت الهی انسان و جامعه، آنها را در راستای کدام غایت به تکاپو فرا میخواند؟ مقدمات و لوازم دستیابی به آن غایت، چه اموری میباشند؟ در راستای نیل به آن غایت، انسان خود از چه بینشها و گرایشهایی به صورت فطری بهرهمند است؟ افراد انسان و جوامع، به چگونه تربیت اجتماعی نیازمند هستند؟ الگوی بایسته راهبری انسان و جامعه چگونه است و رهبر آن باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد؟
انسان، جامعه و رهبر، هر یک چه مسئولیتهایی برعهده دارند؟ ساختار تقسیم مسئولیتها بین انسان، جامعه و رهبر چگونه است؟ هر انسان یا جامعهای در برابر دیگر انسانها و جوامع چه مسئولیتهایی بر عهده دارد؟ و در دین الهی فطری، انسان از کدام جایگاه شایسته و چگونه سهم بایستهای در نظام اجتماعی برخوردار است؟ مطرح و پاسخ یابی شد.
نتیجه
عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در پایان به تبیین مهمترین مراحل طراحی الگوی جامع و تفصیلی پیشرفت پرداخت و گفت: شناخت غایت الگو که همان غایت دین جهانی، مبانی و مؤلفههای توحیدی و شاخصهای آن، در راستای فراهمسازی زمینههای دستیابی به برترین کمال ممکن، با لحاظ مؤلفههای قدرت دولت؛ شناخت نظریههای بومی عام و عرصهای و روششناسی برآمده از آن نظریهها؛ یافتن الگوی پیشرفت برای هر مؤلفه از راه فعالیت پژوهشی تیمی؛ بهرهگیری بایسته از منابع و روش معتبر معرفتی برای هر مؤلفه و در فرجام تدوین الگوی فراگیر از راه هماهنگسازی دستاوردهای بررسیهاست.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، اظهار کرد: عینیتیابی الگو و ترویج و پایش آن، در گرو ایجاد قاطع ساختارهای سیاسی لازم و درونیسازی حکمت سیاسی در هویت کارگزاران نظام به گونهای است که همواره اولویت ساحتهای اصلی، معنوی، دائمی یا بلندمدت مصالح و منافع محفوظ بماند. عمدهترین منابع معتبر علوم سیاسی اسلامی، عقل سیاسی و نقل سیاسی است. رسالت این علوم شناسایی دقیق غایت بایسته انسان و جهان و مقدمات و لوازم سیاسی آن غایت، رسالت دین جهان شمول و ابدی، کتب آسمانی و پیامبران نسبت به هدایت و مدیریت سیاسی مسائل ساحتهای گوناگون فرهنگ سیاسی و حل آنها، مهندسی و بهسازی فرهنگ سیاسی ملی، تلاش برای همافزایی و رساندن ملت یا همه انسانها و جامعهها به برترین درجه ممکن کمال و تضمین پیشرفت فراگیر، پایا و پویای فرهنگ سیاسی جامعه، بر اساس نظریههای برآمده از منابع و مبانی اسلام است.
انتهای پیام /