به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در یزد، شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی پرورش یافته مادرانی هستند که با سیره و سبک صدیقه کبری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها این شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام را در دامان پاک خود پرورانده و به مقام والای بندگی خاص خداوند رسانده‌اند.
گفت‌وگویی با خانم اکرم مشهدی، دانش‌آموخته مدرسه علمیه عالی الزهراء سلام‌الله‌علیها اردبیل و خواهر پاسدار شهید «محمد مشهدی» انجام داده‌ایم:
- خانم مشهدی در ابتدای گفت‌وگو در مورد برادر شهیدتان بگویید و چگونه از شهادتشان مطلع شدید؟
برادرم در روز دوم فروردین سال ۱۳۶۱ در منطقه دشت عباس در عملیات فتح‌المبین به درجه رفیع شهادت نائل شدند. زمانی که پیکر شهید را به شهرستان سراب انتقال داده بودند همه در محله خبر داشتند به جز خانواده‌اش.
روزی که می‌خواستند شهید را تشییع کنند از بنیاد شهید یک روحانی به همراه چند نفر آمدند و پدر مرحومم را با خود بردند. پدرم وقتی به نزدیکی مسجد محله می‌رسند به روحانی بنیاد شهید می‌گوید می‌دانم برای چه آمدید اجازه دهید من به مسجد بروم. آنها به همراه پدرم وارد مسجد می‌شوند و پدرم به سجده می‌افتد و شکر خدا را به جا می‌آورد و همراهان پدرم از صبر و شکیبایی و عکس‌العمل او شگفت‌زده می‌شوند. آن موقع که پدرم را برده بودند ما هم فهمیده بودیم چه اتفاقی افتاده و مادرم و خواهرم گریه می‌کردند…
-از انگیزه برادر شهید خود برای رفتن به جبهه بگویید
آن زمان من دختر بچه‌ای ۱۳ ساله بودم و درک عمیقی از هدف شهید و شهادت نداشتم اما بعدها متوجه شدم و به خواهر شهید بودنم افتخار می‌کنم. برادرم با اینکه تازه ازدواج کرده بود و همسرش چند ماهه باردار بود به صورت داوطلبانه از سپاه سراب به جبهه اعزام شد چون وظیفه خود می‌دانست که باید از رهبر و انقلاب و کشورش دفاع کند.
- مهم‌ترین ویژگی اخلاقی شهید محمد مشهدی چه بود؟
شهید مشهدی خیلی خوش اخلاق و خوش برخورد بود. صله ارحام وی زبانزد همه فامیل بود و همیشه برای بزرگترها به خصوص برای پدر و مادرش احترام خاصی قائل بود. با دوستان خود صمیمی و در کل انسان خونگرمی بود.
- خاطره‌ای از شهید برای ما بگویید؟
من چون فرزند کوچک خانواده بودم و قبل از انقلاب برادرم در تهران تحصیل می‌کرد و بعضی مواقع به خانه می‌آمد وقتی می‌شنیدم برادرم آمده به قدری خوشحال می‌شدم که هیچ چیز من را آنقدر خوشحال نمی‌کرد.
یادم می‌آید من در ۹ سالگی اولین سال روزه گرفته بودم و برادرم من را به روزه گرفتن تشویق می‌کرد و هر روز به من به اصطلاح خاصی می‌گفت: خدا تو را عزیز داشته که می‌توانی روزه بگیری.
در مورد انقلاب هم می‌دیدم که به برادران کوچک‌تر از خود آگاهی می‌داد. وقتی از تهران می‌آمد آنها را دور خودش جمع می‌کرد و از حال و هوای تهران می‌گفت و آنها را با اهداف امام و انقلاب آشنا می‌کرد.
- آشنایی شهید محمد مشهدی با حضرت امام (ره) از چه سالی شروع شد و میزان عشق و علاقه‌ای که نسبت به حضرت امام داشتند در چه سطحی بود؟
از زمان قبل از انقلاب در راهپیمایی‌ها و فعالیت‌های فرهنگی شرکت می‌کرد. بعدها شنیدم وقتی به تهران می‌رفت با بچه‌های خواهرم در مورد امام و انقلاب صحبت می‌کرد و آنها را به دفاع از انقلاب تشویق می‌کرد و وقتی به شهر خود باز می‌گشت برادران و جوانان فامیل و دوستانش را آگاهی می‌داد.
او بسیار ولایت‌مدار بود. همیشه به امام (ره) ارادت خاصی داشت و در وصیت‌نامه‌اش اشاره کرده که قدر امام را که نور چشم مظلومان و ستمدیدگان است بدانید چون او در زمان فعلی امانت خدا در دست شماست و اگر امانت‌دار خوبی نباشید باید در محضر خدا پاسخگو باشید.
- آخرین دیدار شهید عزیز را به یاد دارید؟ چگونه بود؟
بنده آن موقع دانش‌آموز بودم وقتی شنیدم برادرم به جبهه اعزام می‌شود دوست داشتم تا موقع خداحافظی با برادرم، به مدرسه نروم و در منزل باشم ولی خانواده من را راهی مدرسه کردند و بعد از شهادتش از زبان پدرم شنیدم که می‌گفت: وقتی با خانواده خداحافظی می‌کرد نوری در چهره شهید دیدم که فهمیدم سالم بر نمی‌گردد و شهید می‌شود.
از اینکه خواهر شهید هستید در سطح جامعه چه احساسی دارید؟
احساس غرور و سربلندی کرده و افتخار می‌کنم که از خانواده شهید هستم. خانواده من هم هرچند اندک در برپایی و جاودانگی اسلام سهیم بودند و در راه ولایت قدم برداشتند دِین مختصری را برای اسلام و انقلاب و مردم عزیز ادا کردند.
- وقتی دلتنگ شهید عزیزتان می‌شوید چه می‌کنید؟
به یاد کربلا و شهدای کربلا، به یاد امام حسین علیه‌السلام و حضرت زینب سلام‌الله‌علیها می‌افتم و می‌بینم که ما ذره‌ای از آن دریای خروشان و رشادت‌های سید الشهدا علیه‌السلام و خواهر بزرگوارشان هم نمی‌شویم، صبر و استقامت زینب کبری سلام‌الله‌علیها را به یاد می‌آورم که چگونه در کمتر از نصف روز همه هستی خود را فدای اسلام کرد و در آخر هم در مقابل قاتلان عزیزانش فرمود: من در کربلا جز زیبایی چیزی ندیدم. از صبر و شکیبایی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها الگو گرفته و ما هم صبر می‌کنیم و بر این باوریم خون جوانان ما رنگین‌تر از خون دیگر شهدا نیست. شهید خودش راهش را انتخاب کرده، پس خانواده هم باید بر انتخاب شهیدش ارزش قائل شده و راه او را ادامه دهند.
- دیدگاه شما به عنوان یک طلبه در خصوص اینکه چطور می‌شود که فرزندان انسان این طور فی‌سبیل‌الله قدم می‌گذارند و به درجه رفیع شهادت نائل می‌شوند چیست؟
بنده به عنوان یک طلبه عرض می‌کنم انسان باید ببیند خداوند چگونه او را از یک آب بی‌ارزش خلق کرد و چگونه او را عزیز کرده و خلیفه خود در روی زمین قرار داده است. اگر انسان خودشناس باشد اولین قدم را برای رشد و سعادت خود برداشته است و این سعادت حاصل نمی‌شود مگر اینکه انسان خود را به خدا نزدیک کند به‌طورقطع نزدیکی به خداوند جز با خضوع و خشوع و تحت امر او بودن اتفاق نمی‌افتد. انسان باهوش می‌داند چگونه باید برای انجام اوامر الهی بکوشد و نظر لطف خداوند را به خود جلب کند تا خداوند متعال پذیرایش باشد. شهیدان هم جز همین گروه هستند.
- بعد از شهادت ایشان چه مسئولیت‌هایی بر دوش خود احساس می‌کنید؟
نه تنها شهید ما بلکه تمام شهدا هدف یکسانی داشتند وآن ولایت‌مداری و دفاع از ارزش‌های اسلام و انقلاب بود که با فرماندهی امام خمینی (ره) به ثمر رسید و اینک به دست مقام معظم رهبری هدایت می‌شود. ما هم به نوبه خود در هر زمینه‌ای که بتوانیم هدف شهدا را پیش ببریم، باید کار کنیم و از هدف آنها حمایت کنیم که وصیت بیشتر شهدا برای خانم‌ها رعایت حجاب، پشتیبان ولایت فقیه بودن و پیروی از بیانات رهبری و همبستگی و وحدت است.
- امروزه جامعه ما با مشکلاتی از قبیل وضع معیشتی و شیوع کرونا و عوارض اجتماعی و اقتصادی آن روبروست که بر اختلافات خانوادگی دامن زده است. به نظر شما راهکار حل این تعارضات چیست؟
بی‌شک هیچ جامعه‌ای بدون مشکل نبوده و هر کشوری مشکلات خاص خودش را دارد که ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. آمریکا و اسرائیل دشمنان سرسخت ما هر لحظه نقشه‌ای برای براندازی کشور و ملت دارند و در تلاشند به هر نحوی جلوی آبادانی و پیشرفت ایران را بگیرند اما به حول و قوه الهی نتوانستند هیچ کاری انجام دهند و همیشه تیرشان به سنگ خورده و ملت ما بیدارتر شده‌اند. از این به بعد هم با یاری خداوند و حضرات معصومین علیهم‌السلام و راهنمایی رهبر فرزانه و وحدت و همبستگی بین مردم و مسئولین، مشکلات را مثل همیشه از سر راه می‌داریم.
- نظر شما به عنوان فعال فرهنگی در خصوص عدم تمایل خانواده‌ها نسبت به فرزندآوری چیست؟
بنده خودم هر جا می‌بینم که کسی فرزند کمتری دارد به نوعی با او صحبت می‌کنم که الان کشور ما نیاز به جمعیت جوان دارد. متأسفانه بر اثر تبلیغاتی که سالیان قبل در مورد فرزند کمتر زندگی بهتر شده است هنوز اثرش باقی مانده و از طرفی مشکل گرانی هم بهانه‌ای برای مردم شده است اما به نظر بنده گرانی مشکل همه مردم نیست بلکه همان تبلیغات سو چند سال قبل است که خانم‌ها را از شوق و شور فرزندآوری انداخته و فرزند بیشتر را دردسری برای خود می‌دانند. باید در مورد فرزندآوری برنامه دقیقی هم از طرف دولت و مسئولین و هم از طرف مبلّغین اجرا شود تا اثرات خودش را بگذارد، ان‌شاءالله.
- لطفاً مختصری از فعالیت‌های اجتماعی خود را تشریح کنید
بنده چه قبل از طلبگی و چه بعد از آن هرجایی که ببینم نیاز هست و حرف بنده اثر دارد دریغ نمی‌کنم. چه دفاع از اسلام و انقلاب و رهبری باشد و چه در مورد مشکلات کشور، به‌طور حتم به‌صورت خودجوش و آتش به اختیار قدمی بر می‌دارم.درحال حاضر مربی قرآن هستم اما در زمینه تبلیغ جای به خصوصی فعالیت ندارم. باز با تمام وجود هر جا که نیاز باشد آماده‌ام.
- در حال حاضر نقش بانوان را در حمایت از انقلاب اسلامی چه می‌دانید؟
امروزه مهم‌ترین چیزی که خانواده‌های شهدا را اذیت می‌کند وضع نامناسب فرهنگی جامعه و عدم رعایت حجاب اسلامی است.
بانوان باید در درجه اول عفت و پاکدامنی خود را حفظ کنند زیرا رعایت حجاب برای بانوان لازم و از ضروریات دین محسوب می‌شود. در مرحله دوم، فرزندآوری و تربیت صحیح و اصولی و اسلامی فرزندان برای کشور و انقلاب لازم و ضروری است که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند «کم‌شدن نسل جوان در چندین سال بعد، از چیزهایی است که اثرش بعداً ظاهر خواهد شد و وقتی اثرش ظاهر شد دیگر قابل علاج نیست اما امروز قابل علاج است».
در مرحله سوم، حمایت از ارزش‌های اسلامی و حمایت از خون شهدا و انقلاب است. در حقیقت کسی که از ارزش‌های اسلامی حمایت کند مثل این است که در کربلا از سید الشهدا علیه‌السلام حمایت کرده است.
سخن پایانی
به عنوان یک خواهر کوچک از مردم می‌خواهم گوش به فرمان مقام معظم رهبری باشید اگر ما به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام ارادت داریم، در حال حاضر پیروی از رهبر معظم انقلاب مثل اطاعت از ائمه علیهم‌السلام و امام زمان (عج) است و هیچ منافاتی بین اینها وجود ندارد.
زمانی حضرت علی علیه‌السلام در رأس حکومت بودند و زمانی سیدالشهداءعلیه‌السلام و الان ما حسرت می‌خوریم که اگر آن زمان بودیم به طور حتم مطیع محض آنها می‌شدیم. در زمان کنونی و عصر غیبت امام عصر (عج) ما باید از ولی فقیه پیروی کنیم.
اگر از انجام این کار غافل شویم باید بدانیم که امام زمان از ما راضی نیست و نجات پیدا نمی‌کنیم، چراکه ما در زمان غیبت به صورت مستقیم با امام عصر خود در ارتباط نیستیم بلکه ارتباط ما به وسیله کسی است که در رأس حکومت قرار گرفته و رهبری جامعه اسلامی را بر عهده دارد و راه و روش زندگی‌اش همان روش ائمه علیهم‌السلام است.
توصیه بنده به خانواده شهدا این است که صبر پیشه کرده و افتخار کنند که چنین جوانان پاک و مؤمن را در دامن خود پرورش داده‌اند و امیدوار به رحمت و اجر و پاداش الهی باشند. خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار.
- بخشی از وصیت‌نامه شهید محمد مشهدی
«و اینک موقع تجارت با خدا و آمرزش گناهان و سعادت ابدی فرا رسیده است که بعد از وفات پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و حتی در زمان امام علی علیه‌السلام مورد تاخت و تاز دشمنان اسلام بوده است و به‌خصوص بعد از غیبت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه روح اسلام را گرفته بودند. بعد از ۱۴۰۰ سال با اراده خداوند و با کمک امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه و رهبری پیامبرگونه خمینی عزیز و با همت یکپارچه امت حزب‌الله زنده شده است و باز هم مورد هجوم جنایتکاران شرق و غرب قرار گرفته است و ندای «هل من ناصر ینصرونی» سر می‌دهد که ای انسان‌ها، ای خواهران و برادران، امروز اسلام مظلوم واقع شده است و احتیاج به مجاهدت و مال و جان شما دارد تا پا برجا بماند و مستضعفین را از قید و بند استعمارگران برهاند…»
انتهای پیام /
