پنجشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۷
واقعه ای عجیب و عبرت آموز از رئیس المحدثین

حوزه/ بعد از گذشت حدود ٩٠٠ سال از رحلت این عالم ربانی، واقعه‌ای عجیب و عبرت آموزی به وقوع پیوست که علامه خوانساری (ره) در کتاب ارزشمند «روضات الجنات» به آن اشاره نموده که در عهد حکومت قاجاریه در ایران، مرقد شریف شیخ صدوق (ره) به دلیل بارندگی‌های زیاد فرو ریخت و رخنه‌ای بزرگ در آن پدیدار شد، چنانچه وقتی مردم، برای تعمیر قبر به آنجا رفتند، ناگهان بدن شریف ایشان را کاملاً سالم و گویا تازه از حمام آمده بود، روبرو شدند!

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام محمد کیانی در مطلبی به موضوع «بزرگداشت شیخ صدوق (ره)» پرداخته و آورده است:

امروز پانزدهم اردیبهشت در تقویم به عنوان روز بزرگداشت شیخ صدوق (ره) ثبت گردیده لذا سخن خود را با سلام و صلوات به روح بلند این عالم عامل آغاز می‌نمائیم.

ابوجعفر محمد بن علی بن بابْوِیه (ره) که به سبب شدت صداقت و امانتداریش در نقل احادیث اهل بیت (ع) به «شیخ صدوق» (انسان بزرگ و بسیار راستگو) معروف شده، در حدود سال ۳۰۶ هجری قمری در خاندان اهل علم و فقاهت در شهر مقدس قم به دنیا آمد.

او در سنین کودکی فراگیری دانش دینی را آغاز کرد و در محضر پدر و دیگر اساتید پرورش یافت و پس از آنکه به مرتبه بالایی در علم دست یافت، برای درک محضر حدیث‌شناسان بزرگ آن دوران، سفرهای علمی خود را آغاز کرد و از محضر بیش از ۲۰۰ تن از دانشمندان بزرگ در این عرصه بهره برد تا جایی که به عنوان «رئیس المحدثین» لقب گرفت.

شیخ صدوق را باید یکی از بزرگترین احیاگران علوم اهل بیت(ع) در تاریخ شیعه دانست چنانچه شهرت علمیش در آن عصر، همه‌ی علماء و دانشمندان را مجذوب وی نموده، و در مکتب درس او، عالمان نامداری هم‌چون «شیخ مفید»، «حسن بن محمد قمی»، و «سید مرتضی علم الهدی» پرورش‌ یافتند.

شیخ صدوق (ره) که نزدیک به عصر معصومین می‌زیسته، با جمع‌آوری روایات صحیح اهل بیت (ع) و تألیف بیش از سیصد اثر ارزشمند، خدمات بی‌نظیری را به اسلام و مکتب اهل‌بیت (ع) ارائه نموده است؛ چنانچه کتب عظیمی هم‌چون «أمالی، خِصال، معانی‌الأخبار، فضائل‌الشیعة، عیون اخبار الرّضا(ع)، عِلَلُ الشرایع، و کتاب ارزشمند "مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیه" که یکی از ارکان کتب اربعه شیعه و مشتمل بر شش هزار حدیث گرانقدر است، بخش اندکی از آثار ارزشمند این عالم و فقیه بزرگ شیعی است.

همچنین وی، دائرة المعارف روایی «کَمالُ‌الدّین و تَمامُ‌النّعْمَة» در باب مهدویت و انتظار را (طبق تصریح خودش در مقدمه کتاب) به دستور حضرت ولی‌عصر (عج)، نگاشته است.

سرانجام این عالم نامدار شیعی، پس از عمری تلاش خستگی‌ناپذیر در راه حفظ و تبیین معارف اسلام ناب محمدی، در سال ٣٨١ قمری در ٧۵ سالگی درگذشت و در شهر ری در نزدیکی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ره) به خاک سپرده شد.

بعد از گذشت حدود ٩٠٠ سال از رحلت این عالم ربانی، واقعه‌ای عجیب و عبرت آموزی به وقوع پیوست که علامه خوانساری (ره) در کتاب ارزشمند «روضات الجنات» به آن اشاره نموده که در عهد حکومت قاجاریه در ایران، مرقد شریف شیخ صدوق (ره) به دلیل بارندگی‌های زیاد فرو ریخت و رخنه‌ای بزرگ در آن پدیدار شد، چنانچه وقتی مردم، برای تعمیر قبر به آنجا رفتند، ناگهان بدن شریف ایشان را کاملاً سالم و گویا تازه از حمام آمده بود، روبرو شدند!

این ماجرا را ٢٠ نفر از علما و بزرگان آن دوران از جمله حاج سید محمود مرعشی پدر حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، مشاهده و تأیید نموده‌اند؛ همچنین مورخین آورده‌اند که وقتی خبر به قصر شاه قاجار رسید، فتحعلی شاه شخصاً با جمعی از وزرا و معتمدین به محل مقبره شیخ مراجعه و پس از مشاهدۀ پیکر سالم شیخ صدوق، دستور داد تا گنبد و بارگاهی درخور در آن مکان بنا شود که امروزه این مقبره نورانی‌، زیارتگاه دوست‌داران آل رسول (ص) و محل استجابت دعای مومنان است.

در پایان دانستن این موضوع نیز خالی از لطف نیست که از زمان آغاز غیبت کبری تا کنون، شصت و یک فقیه اعظم، نیابت عامه حضرت ولی‌عصر (عج) و زعامت شیعیان جهان را به عهده داشته‌اند که از فقیه بزرگ «ابن قولویه (ره)»، آغاز و سپس «شیخ صدوق (ره)» و پس از وی، شاگرد اعظمش «شیخ مفید(ره)» و در ادامه «سید مرتضی(ره)» و «شیخ طوسی(ره)» به ترتیب این مسئولیت را برعهده داشتند تا بالاخره در قرون اخیر، پس از آیات عظمی «شیخ عبد الکریم حائری یزدی(ره)»، «سید ابوالحسن اصفهانی(ره)»، «سید حسین طباطبایی بروجردی(ره)» و «امام خمینی(ره)»، این مسئولیت‌ بزرگ در زمان حاضر بر عهده فقیه عالیقدر و مرجع عظیم‌الشأن جهان تشیع حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی)» است که دعا می‌کنیم دوره زعامت ایشان با ظهور دولت یار و اتمام دوران انتظار همراه گردد! (ان شاءالله)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۱۳
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • محمد IR ۱۷:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۵
    ممنون از تبیین خوبتان.
  • علی IR ۰۸:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۶
    خداوند در آیات 11-13 سوره مبارکه نازعات می فرماید: «آیا هنگامی که استخوانهای پوسیده‌ای شدیم (ممکن است زنده شویم)؟!، جز یک صدای مهیب (که در صور اسرافیل کنند) نشنوند. ناگهان همگی بر عرصه زمین ظاهر می‌گردند!»؛ لذا خداوند با تایید پوسیدن استخوان ها پس از مرگ، وعده حتمی بودن قیامت را اعلام می فرماید؛ حالا بفرمایید با دیدن جسدی تازه در قبری 900 ساله، چرا باید مطمئن باشیم جسد مربوط به صاحب قبر است و فتنه ای در کار نیست؟
    • ؟! IR ۲۰:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۶
      قرآن نمی فرماید، همگی بدنشان پوسیده می شود. حصر و کلیت رو از کجا آوردید؟!
    • زهرا IR ۲۰:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۶
      امیرالمومنین علی(ع) فرمودند:«بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشى مى گردند، و استخوان ها بعد از آن همه سختى و مقاومت، پوسيده مى شوند. و ارواح در گرو سنگينى بار گناهانند و در آنجاست كه به اسرار پنهان يقين مى كنند!»
    • اسماعیل IR ۲۱:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۶
      با این منطق شما، ماجرای زنده شدن عزیر نبی که در آیه ۲۵۹ بقره مطرح شده نیز باید مورد تردید واقع شود. شما دارید چیزی که تایید کننده قیامت است را علیه قیامت استفاده می کنید. بدن یک الاغ ۱۰۰ سال بعد سالم شد چطور بدن یک شیعه در قبر سالم مانده باشد.چطور اصحاب کهف ۳۰۹ سال بدن شان سالم ماند. پیشنهاد می کنم همه ما قرآن را جامع تر مطالعه کنیم. به قول انگلیسی ها A little knowledge is something dangerous.
    • نمونه های کثیر IR ۲۱:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۶
      سالم ماندن بدن پس از سالیان متمادی از فوت، مصادیق فراوانی دارد، و‌ منحصر به شیخ صدوق رحمة الله علیه نیست که در آن اشکال یا تردید شود.
  • مرتضی IR ۰۹:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۷
    فضیلت انبیاء و اولیاء الهی، در رفتار و گفتارشان است و نه در جسدشان! خداوند رسولان را از بین خود مردم به پیامبری برگزید؛ یعنی اینکه ایشان مانند سایر مردم بودند و نیاز به غذا، لباس و دعا در درگاه الهی داشتند؛ ولی میهمانان حضرت ابراهیم که فرشته بودند از خوردن غذا معذور بودند، یعنی اگر چه به ظاهر، شبیه انسان بودند ولی اقتضای جسم ظاهری آنها با جسم انسانی متفاوت بوده است!
    • مهدی IR ۱۰:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۷
      مرحوم شیخ صدوق(ره) در کتاب ارجمند «عیون اخبارالرضا (ع)» گزارشی تفصیلی از جلسات مناظره امام هشتم (ع) با بزرگان دیگر ادیان نقل نموده؛ که در مناظره امام (ع) با جاثلیق(عالم مسیحی)، امام رضا(ع) فرمودند: «(حضرت عیسی (ع)) برای چه کسی روزه می‌گرفت و نماز می‌خواند؟! جاثلیق نتوانست پاسخی بگوید و ساکت شد! (زیرا اگر اعتراف به عبودیت و بندگی عیسی(ع) می‌کرد، با ادعای الوهیت او که نزد مسیحیان رایج است، سازگار نبود!)»
    • چه ...؟ IR ۲۲:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۷
      چه اشکالی دارد که بندگان خاص خدا، بر اثر خلوص بالایشان، خداوند بدنشان را از عوارض دنیایی مصون نگه دارد؟ ظهور آثار فضایل در ابدان چیز تعجب برانگیزی نیست.
    • منظور؟ IR ۲۲:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۷
      آقا مهدی منظورتون رو توضیح بدید.
    • مهدی IR ۱۰:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۸
      مرحوم شیخ صدوق(ره) به دلیل نقل پاسخ امام رضا(ع) به جاثلیق، که امروزه در پاسخ به تفکر غلط مسیحیان در سرتاسر جهان نیز قابل ذکر است، باعث شده مورد فتنه و دشمنی قرار گیرد، و با قبول اینکه بدن انسان وارسته ای نپوسیده، در یک فرصت مناسب مطرح خواهند کرد: چطور قبول می کنید بدن انسان خاکی(شیخ صدوق ره) پس از 900 سال نپوسیده پس چرا الوهیت مسیح را قبول نمی کنید؟! چیزی که موجب خوشحالی مسلمان می شود نباید باعث تسلط کافر بر مسلمان شود، و لن یجعل الله للکافرین على المومنین سبیلا!
    • بطلان ملازمه IR ۲۳:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۸
      آقا مهدی، نپوسیدن بدن شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه، مستلزم الوهیت مسیح است؟! نپوسیدن به عنایت الهی است، همه می دانند، شیخ صدوق رحمة الله علیه انسانی بوده مثل دیگر انسانها و نیازهای مختلف مادی همانند دیگران داشته و کسی که چنین باشد، امکان ندارد خدا باشد، خدا غنی بالذات است. باور ملازمات کذایی خیلی عجیب است؟!!! و بعد به خاطر آنها بخواهیم از کرامات الهی نسبت به کسی مثل شیخ صرف نظر کنیم!!!
    • مهدی IR ۱۷:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۹
      البته که شیخ صدوق(ره) خدا نیست و کسی چنین ادعای بی خردانه ای نکرده! ولی ادعای واقعه عبرت آموز، هیزم در آتش انداختن مشرک مسیحی امروزی است که دانشمندانشان با درک و فهم واقعیات، بازهم بر شرک خود اصرار دارند؛ دکتر خوری جرجس فرج می گوید: «در قلبت نگو چگونه ممکن است که خدا مجسم شود و انسان گردد. چون این از شأن خاص اوست.»، دانشمند مسیحی به نام «موسیو لویس» می گوید: «تجسد کلمه الهی از اسرار الهی است که عقل انسان از درک کنه آن عاجز است ولی مخالف عقل نیست.»، همچنین دانشمند دیگر مسیحی به نام قسیس وهبب عطاء الله می گوید: «قضیه تجسد، قضیه ای است که با عقل و منطق و حس و ماده و مصطلحات فلسفی تناقض دارد ولی ما تصدیق می کنیم و ایمان داریم که آن ممکن است اگر چه معقول نباشد.»، با این تفاسیر بازهم می خواهید از واقعه عجیب و عبرت آموز حمایت کنید؟!