خبرگزاری حوزه | یکی از آسیب هایی که همواره ادیان الهی را تهدید می کرده برداشت های نادرست از متونی بوده که از طرف خداوند بر پیامبران اولوالعزم نازل شده بود؛ این برداشتهای غلط به حدی آسیب زا بود که آیین آن پیامبر به کلی از مسیر اصلی منحرف می گشت و ارسال پیامبری دیگر ضرورت مییافت.
دین اسلام نیز از این خطر مصون نبوده و از چند روز بعد از رحلت پیامبر(ص) ریشه های انحراف در آن پایه گذاری شد تا سالها بعد، این ریشه ها به برداشتهای انحرافی بیشتری منجر شود که نتایج آن برای اسلام مصیبت بار باشد؛ ولی تفاوت اسلام در این بود که پیامبر(ص) کتابی را در میان امت گذاشت که تحریف نشدنی بود و عترت خود را نیز به عنوان برترین مفسران قرآن بعد از خود تعیین کرد.
به این صورت بود که اگرچه اصل اسلام با تمهیدات پیامبر(ص) در طول قرن ها ثابت مانده است اما برداشت های افراطی، و انحرافی نیز به موازات آن رشد کرد و طرفداران خود را پیدا کرد به گونه ای که نتیجه آن منجر به تقویت دیدگاه های افراطی و تکفیر و تهدیر خون مسلمانانی شود که برداشت های متفاوت و حتی اصیلی از اسلام دارند.
نمونه این برداشتهای افراطی از اسلام را امروز در مذهب وهابیت مشاهده می کنیم که بدون توجه به بسیاری از متون و منابع اصیل اسلامی و حتی سیره بزرگان و علمای اهل سنت حکم به تخریب میراث فرهنگی و شعائر اسلامی داده و در پی آن مسلمانانی که به دستور صریح قران خواستار احترام و تعظیم شعائر و نمادهای اسلامی هستند را مشرک می دانند و تکفیر می کنند.
وهابیان که ریشه در اندیشه های ابن تیمیه دارند به دلیل برداشت نادرست از مسأله توحید، شرک و بحث توسل، با سایر مذاهب اسلامی اختلاف دارند و به قدری در این مسأله افراطی هستند که حتی دیگر مذاهب اسلامی را متهم به شرک کرده و به تخریب آثار فاخر و ارزشمند تمدن اسلامی پرداخته اند.
اولین تخریب قبور ائمه بقیع در سال ۱۲۲۰ق، اتفاق افتاد که وهابیان پس از یک سال و نیم محاصره و در نتیجه شیوع قحطی در مدینه، شهر را از تصرف حکام عثمانی خارج کردن و اداره آن را به دست گرفتند. سعود بن عبدالعزیز، پس از تسلیم شدن مدینه، همه اموال موجود در خزانههای حرم نبوی را توقیف کرد و همچنین دستور ویران کردن همه بناها و گنبدهای مدینه و از جمله قبرستان بقیع را صادر کرد.
پس از این رخداد، دولت عثمانی، لشکری را برای تصرف مدینه و بازپسگیری آن از وهابیان فرستاد و در ذیالحجة ۱۲۲۷ق، حکومت مدینه را پس گرفت؛ بر همین اساس، محمود دوم، سیامین سلطان عثمانی، در سال ۱۲۳۴ق دستور بازسازی بارگاههای ائمه بقیع را صادر کرد.
وهابیان بار دیگر در صفر ۱۳۴۴ق به مدینه حمله کردند و در این حمله، خسارتهایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد. هفت ماه بعد، در رمضان ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود، وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور بقیع را دریافت کرد. بدین ترتیب در ۸ شوال ۱۳۴۴ق، بقعههای بقیع تخریب شد و پس از تخریب، ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در نامهای به تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۴۴ق خطاب به عبدالله بن بلیهد، اقدامات وی در این باره را تحسین کرد.
آنان اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومین علیهمالسلام، قبور دیگری از جمله قبر منسوب به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، قبور مطهر عبدالله بن عبدالمطلب و حضرت آمنه پدر و مادر پیامبر اسلام(ص)، فاطمه بنتاسد علیهاالسلام، حضرت امالبنین علیهاالسلام، عباس عموی پیامبر(ص)، ابراهیم پسر پیامبر(ص)، اسماعیل فرزند حضرت صادق علیهالسلام، دختر خواندگان پیامبر(ص)، حلیمه سعدیه مرضعه پیامبر(ص) و قبور شهدای زمان پیامبر(ص) را ویران کردند و در همان سال به کربلای معلی حمله کردند و ضریح مطهر حضرت امام حسین علیهالسلام را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که بیشتر آنها از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود را غارت کردند و نزدیک به ۷ هزار نفر از علما، فضلا، سادات و مردم را کشتند؛ سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.
بنابراین هشتم شوال سالگرد بروز و ظهور عینی این تفکر وهم انگیز وهابیت است که برای دومین بار بعد از به قدرت رسیدن در مدینة النبی اقدام به تخریب قبور ائمه بقیع(ع) کردند ونخستین گروهی شدند که با تکیه بر نظرات دینی، بارگاه بزرگان مذهبی را ویران کردند.
این در حالی است که به باور مشهور اهل سنت و شیعیان ساختن بنا بر روی قبور اهل بیت(ع)، علما و افراد صالح با اعتقادات اسلامی تضادی ندارد و زیارت قبور بزرگان دین و مزار مؤمنان در تمامی مذاهب اسلامی مستحب و تخریب قبور مؤمنین که مصداق بارز هتک حرمتشان محسوب می شود حرام است؛ بنابراین این اقدام کوردلانه و ناپذیرفتنی وهابیت خود دلیلی بر انحراف برداشت آنان از متون دینی و کج روی در مسیر اسلام ناب است.
شاید وهابیت گمان می کردند که مانند ائمه سلف خود که با نابودی و ممنوعیت نقل احادیث نبوی سیره و سفارش ایشان را از یاد عامه مردم بردند و این دیوار کج را بنا نهادند، امروز هم می توانند با تخریب بقعه و بارگاه اهل بیت(ع) غبار فراموشی سیره و مکتب آنان را بر ذهن و دل مردم بپاشند و قرآن را باب میل خود تفسیر به رأی کنند ولی غافل از اینکه مکتب اهل بیت(ع) در دلهای محبان ریشه دارد و در قلوب مؤمنان بارگاهی بس رفیع برای پیامبر(ص) و عترتش بنا شده است.
حسین حسنی
نظر شما