به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «احکام خانواده در پرتو فقه اسلامی» اثری از آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی است که در آن به احکام شرعی موضوعات مختلف زندگی اشاره شده و «حوزه نیوز» به انتشار این احکام در شماره های گوناگون خواهد پرداخت.
بخش هفتم: عیوب فسخ نکاح
سؤال ۴۲۵. آیا در صورت فسخ عقد، احتیاجی به طلاق است؟
جواب: هرگاه مرد یا زن به واسطه یکی از عیوبی که موجب فسخ می شود که آن عیوب عبارتند از:
۱. عیوب مرد
الف) دیوانه بودن شوهر.
ب) نداشتن آلت مردی.
ج) ناتوانی از نزدیکی جنسی.
د) بیضه های او را کشیده باشند.
۲. عیوب زن
الف) دیوانگی.
ب) بیماری خوره.
ج) بیماری برص (پیسی).
د) کور بودن.
هـ) شَل بودن بطوری که آشکار باشد.
و) افضا شدن.
ز) گوشت یا استخوان یا غدّه ای در او باشد که مانع نزدیکی شود.
در این موارد اگر عقد را به هم زنند احتیاجی به طلاق نیست، و همان فسخ کافی است.
سؤال ۴۲۶. در صورت فسخ عقد آیا پرداخت مهریه لازم است؟
جواب: هرگاه به خاطر ناتوانی مرد از نزدیکی، زن عقد را به هم زند، شوهر باید نصف مهر او را بپردازد، ولی اگر به خاطر یکی دیگر از عیب هایی که گفته شد، مرد یا زن عقد را به هم بزند اگر باهم نزدیکی نکرده باشند چیزی بر مرد نیست و اگر نزدیکی کرده باشند بنابر احتیاط واجب باید تمام مهر را بپردازد.
سؤال ۴۲۷. آیا عیوبی که موجب فسخ عقد ازدواج دائم است، شامل عقد موقّت نیز می شود؟
جواب: ظاهراً شامل عقد موقّت هم می شود.
سؤال ۴۲۸. با توجه به این که کشور ما، در حال حاضر، در مرحله حذف بیماری جذام است، آیا می توان جایگزین های دیگری، مثل بیماری ایدز، یا سایر بیماری های پوستی که مُخلّ روابط زناشویی است، برای آن در نظر گرفت؟
جواب: در صورتی که واقعاً مُخلّ رابطه زناشویی باشد، حقّ فسخ ثابت است.
سؤال ۴۲۹. مواردی که مرد حقّ فسخ دارد، مانند بیماری برص (ویتیلیگو)، نقص مادر زادی، افضاء، موانع مقاربت (مانع استخوانی، یا پرده پوستی و مانند آن) همگی امروزه با درمان قابل رفع می باشد. حال چنانچه مردی پس از ازدواج متوجّه موارد مذکور گردد، آیا باز هم اختیار بر هم زدن عقد را دارد؟ چنانچه نیاز به درمان باشد، آیا درمان و هزینه آن، بر عهده زن و خانواده اوست، یا بر عهده شوهر می باشد؟
جواب: هر گاه به سهولت قابل معالجه باشد، و زن با هزینه خود اقدام به درمان نماید، خیار فسخ جاری نیست.
سؤال ۴۳۰. زن در چه صورت می تواند عقد را فسخ کند؟
جواب: زن نیز می تواند در چند صورت عقد را به هم زند:
الف) دیوانه بودن شوهر.
ب) نداشتن آلت مردی.
ج) ناتوانی از نزدیکی جنسی.
د) بیضه های او را کشیده باشند (تفصیل این مسأله و مسأله سابق در کتاب های مفصّل فقهی آمده است).
سؤال ۴۳۱. تعریف «خصا» را بیان فرمایید؟
جواب: خصا به معنای بیرون کشیدن و بیرون آوردن بیضه هاست و اگر بیضه ها را بطوری بکوبند که از کار بیفتد آن هم در حکم خصاست.
سؤال ۴۳۲. تعریف «جَبّ» چیست؟
جواب: جبّ آن است که آلت قطع شده باشد؛ بطوری که قادر بر دخول نباشد.
سؤال ۴۳۳. شوهرم پزشک محترمی بود؛ ولی متأسّفانه پس از چند سال زندگی مشترک، مبتلا به جنون شد. اختلال حواسّ او را به دادگاه اعلام کردم و پزشک قانونی نیز آن را تأیید کرده است. در صورتی که محجور شود نکاح خود به خود فسخ می شود، یا جهت فسخ نکاح باید به حاکم شرع مراجعه کنم؟
جواب: زن می تواند صیغه فسخ را جاری کند، و احتیاط آن است که آن را به اطّلاع حاکم شرع برساند.
سؤال ۴۳۴. اگر در ضمن عقد لازمی (همچون نکاح) به زوجه وکالت دهیم که هرگاه عارضه ای پیش آمد، خود را مطلّقه سازد. سپس زوج مجنون شود، آیا زن می تواند با استفاده از این وکالت، خود را مطلّقه سازد، در حالی که علما می فرمایند: «وکالت، عقدی جایز است، و با جنون باطل می شود»؟
جواب: درست است که وکالت با جنون باطل می شود؛ ولی یکی از مجوّزات فسخ نکاح جنون است، هر چند بعد از ازدواج عارض شده باشد.
سؤال ۴۳۵. اگر مردی قبل از ازدواج از نزدیکی عاجز باشد، و زن بعد از مراسم عروسی بفهمد و فوراً عقد را بر هم نزند و از شوهر جدا نشود؛ ولی راضی به عقد نباشد، آیا در این صورت زن می تواند بدون طلاق شوهر کند؟
جواب: در این موارد، زن باید به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم یک سال به مرد مهلت می دهد، اگر درمان شد ازدواج باقی است، در غیر این صورت زن می تواند نکاح را فسخ کند و احتیاج به طلاق نیست، و به فرض که مرد بعد از آن هم خوب شود قابل بازگشت نیست؛ مگر به ازدواج جدید.
سؤال ۴۳۶. اینجانب به مدّت دو سال و نیم است که به عقد دائم فردی درآمده ام که به علّت ناتوانی جسمی قادر به تصاحب بنده نبوده، و هنوز هم باکره می باشم. لطفاً در این خصوص به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) آیا این مورد، از موارد فسخ است؟
ب) آیا شرعاً مستحقّ نفقه می باشم؟
ج) سایر حقوقی که به بنده تعلّق می گیرد چیست؟
جواب: در صورتی که به عیب او رضایت نداده باشید، حقّ فسخ دارید و چنانچه حکم را نمی دانسته اید و فسخ نکرده اید و آماده تمکین بوده اید، حقّ نفقه دارید و در صورت جدا شدن با فسخ، هرگاه عروسی نشده باشد، حقّ نصف مهر را دارید.
سؤال ۴۳۷. اگر در مدّت یک سال مهلت به فرد عنین، زوجه از تمکین خودداری کند، آیا بعد از اتمام مدّت، زوجه حقّ فسخ دارد؟
جواب: چنانچه درمان او نیاز به همبستر شدن با زوجه دارد، در صورت عدم تمکین زوجه، باید مدّت تمکین تجدید شود.
سؤال ۴۳۸. زوجه مدّعی ناتوانی جنسی زوج است، ولی زوج برای نفی ادّعای زوجه حاضر نیست اعمالی از قبیل معاینه توسط اطبای موثّق، و مجامعت با زوجه را انجام دهد و نفقه زوجه را نیز نمی پردازد، حکم شرعی این زوجین چیست؟
جواب: اگر زوج نسبت به ترک انفاق، اصرار داشته باشد و حاضر به انجام وظیفه شرعی نشود، حاکم شرع می تواند زوجه را مطلّقه سازد و یا حقّ او را از زوج بگیرد. و نسبت به اتّهام عنین بودن، اگر این امر از ابتدای زوجیت بوده و زوج حاضر به آزمایش نشود و بر آن اصرار ورزد، باز حاکم شرع می تواند زوجه را مطلّقه سازد. ضمناً توجّه داشته باشید هر گاه ثابت شود زوج عنین است، باید یک سال مهلت داد، اگر بیماری او خوب نشد زوجه حقّ فسخ دارد، و می تواند نصف مهر خود را بگیرد.
سؤال ۴۳۹. اگر فردی در بعضی مواقع، به علّت وضعیت خاصّ جسمانی اش، قادر بر نزدیکی نباشد، ولی در بعضی مواقع، که کلیه شرایط فردی و محیطی مهیا باشد، و طرف مقابل نیز همکاری لازم را بنماید، موفّق بر این عمل شود، آیا این مشکل عنن محسوب شده، و موجب فسخ نکاح می شود؟
جواب: در صورتی که فراهم شدن این شرایط میسّر باشد، عنن محسوب نمی شود.
سؤال ۴۴۰. اگر فردی از لحاظ جنسی در حالت عادی موفّق به عمل نزدیکی نباشد، ولی با استفاده از داروهای موجود، که توسّط پزشکان مورد تأیید و تجویز است، قادر به این کار باشد. آیا بیماری مذکور عنن محسوب، و موجب فسخ نکاح می شود؟
جواب: بیماری مزبور عنن محسوب نمی شود.
سؤال ۴۴۱. با توجّه به پیشرفت علوم پزشکی، در صورتی که با آزمایشات متعدّد اطمینان حاصل شود که زوج عنین است، آیا باز هم یک سال مهلت دادن لازم است؟
جواب: آری لازم است و باید به او فرصت معالجه داد.
سؤال ۴۴۲. زنی پس از سال ها ازدواج بچّه دار نشده است، دکتر تشخیص داده که عیب از مرد می باشد، اکنون زن می گوید: «شوهرم فاقد بیضه است». و بدین جهت بچّه دار نشده است، آیا زن می تواند عقد را فسخ کند؟
جواب: در صورتی که آگاهی بر این امر نداشته، می تواند فسخ کند؛ مگر این که بعد از آگاه شدن راضی شده و با او زندگی کرده باشد.
سؤال ۴۴۳. آیا بیماری ایدز را در هر یک از زن و مرد، از عیوبی که بتوان عقد نکاح را بدون طلاق فسخ کرد می دانید؟
جواب: اگر به گواهی اهل اطّلاع این بیماری در مرحله ای باشد که موجب سرایت و خطر گردد و شوهر حاضر به طلاق دادن زن نباشد، زن می تواند طلاق خود را به وسیله حاکم شرع بگیرد و مرد نیز در این گونه موارد می تواند زن را طلاق بدهد.
سؤال ۴۴۴. زوجه ای به علّت بیماری پیسی زوج (بیماری برص که در هر دو پا و هر دو دست اوست) از غذا خوردن با زوج و نیز در انجام وظایف زناشویی با او کراهت دارد. حال با توجّه به این که بیماری زوج مسلّم و مبتنی بر گواهی پزشکی قانونی است و با عنایت به این که اقوام و خویشاوندان زوجه به لحاظ بیماری زوج محدودیت شدیدی در رفت و آمد خود قائل شده و تقریباً قطع رابطه نموده اند، و حتّی مردان آنها حاضر به دست دادن با زوج نیستند، آیا چنین وضعیتی برای زوجه «عسر و حرج» محسوب می شود؟
جواب: اگر ترس آنها از سرایت بیماری مزبور از نظر پزشکی بجاست و پزشکان آن را تأیید می کنند، عسر و حرج در فرض بالا مسلّم است.
سؤال ۴۴۵. این جانب، سعیده، یک سال قبل به عقد دائمی آقای «ح» درآمدم. مدّت ۶ ماه در منزل شوهرم زندگی کردم؛ ولی او توان عمل زناشویی ندارد، بنده بعد از ۶ ماه به منزل پدرم برگشتم و فعلاً باکره هستم و پزشک قانونی هم به عدم توانایی آمیزش جنسی شوهرم نظر داده است، لطفاً بفرمایید:
الف) در این صورت آیا بنده می توانم عقد را فسخ نمایم، یا نیاز به طلاق دارم؟
جواب: شما باید از این تاریخ تا یک سال مهلت بدهید، اگر همسرتان معالجه شد و توانایی بر آمیزش جنسی و دخول پیدا کرد عقد به قوّت خود باقی است. در غیر این صورت می توانید فسخ کنید.
ب) در صورت فسخ، مهریه و جهیزیه ام که فعلاً در دست شوهرم می باشد، متعلّق به کیست؟
جواب: جهیزیه متعلق به شماست و حق نصف مهریه را دارید.
سؤال ۴۴۶. آیا شخص مسلمانی که مبتلا به ایدز می باشد، می تواند دختر مسلمانی را به عقد خود در آورد؟
جواب: در صورتی که تولید خطر کند جایز نیست.
سؤال ۴۴۷. کدام عیوب زن به مرد این اجازه را میدهد عقد را فسخ کند؟
جواب: هرگاه مرد بعد از عقد بفهمد که زن او یکی از هفت عیب زیر را دارد می تواند عقد را فسخ کند:
الف) دیوانگی.
ب) بیماری خوره.
ج) بیماری برص (پیسی).
د) کور بودن.
هـ) شل بودن بطوری که آشکار باشد.
و) افضا شدن (یعنی راه بول و حیض او، یا راه حیض و غائط او، یکی شده باشد و بطور کلّی پارگی طوری باشد که قابل استفاده برای آمیزش جنسی نباشد).
ز) گوشت یا استخوان یا غدّه ای در او باشد که مانع نزدیکی شود.
سؤال ۴۴۸. تعریف «برص» که سبب جواز فسخ نکاح می شود چیست؟
جواب: برص به معنای پیسی است و آن یک نوع بیماری پوستی است که رنگ قسمتی از پوست بدن بر اثر آن سفید می شود.
سؤال ۴۴۹. لطفاً «کوری» را تعریف کنید.
جواب: کوری آن است که مطلقاً چیزی را نبیند، یا بینایی به قدری کم باشد که به حساب نیاید؛ خواه چشم ظاهراً سالم باشد یا غیر سالم.
سؤال ۴۵۰. اگر زن و شوهری قبل از ازدواج و نزدیکی، یا بعد از ازدواج و دخول، به مرض جنون ادواری مبتلا شوند، آیا حقّ فسخ نکاح را دارند؟
جواب: آری، حق فسخ دارند.
سؤال ۴۵۱. دختر خانمی ازدواج نموده، و پس از آن طبق نظر متخصّصان و اقرار خانواده و خود دختر، معلوم شده که قبل از ازدواج دارای مرتبه ای از جنون بوده، و اکنون ادامه زندگی با ایشان غیر ممکن است. آیا شوهر حقّ فسخ دارد؟ و در صورت فسخ، آیا زوجه مستحقّ مهرالمثل است یا مهر المسمّی؟
جواب: شوهر حقّ فسخ دارد؛ ولی اگر دخول واقع شده باید مهر المسمّی را بپردازد.
سؤال ۴۵۲. زنی به صورت مزمن مبتلا به جنون دائم یا ادواری بوده، و سوابق جنون و بستری شدن در بیمارستان روانی را از شوهر مخفی نگاه داشته، و حتی پس از طرح دعوا از طرف مرد، نیز موضوع را انکار نموده است. مرد پس از ازدواج و دخول و گذشت چند سال، از نوع بیماری و سوابق بستری شدن قبلی زوجه در بیمارستان آگاهی نسبی یافته، و بلافاصله پس از اطّلاع، ضمن مشورت با حقوقدانها، اقدام به فسخ نکاح می نماید. حال اگر بیماری فوق توسّط کمیسیون پزشکی قانونی به صورت زیر تأیید گردد: «زوجه دارای سابقه اختلال روانی و واجد علائم جنون حدّاقلّ از سال ۱۳۶۷ (شش سال قبل از ازدواج) بوده، و در حال حاضر نیز دچار عوارض مزمن بیماری است». در فرض مسأله آیا مرد حقّ فسخ دارد، و به زن مهریه ای تعلّق می گیرد؟
جواب: سابقه بیماری روانی به تنهایی برای فسخ کافی نیست. و با توجّه به این که چند سال با او زندگی کرده، و آثار محسوسی در این مدّت نبوده، نشان می دهد که بهبودی نسبی یافته است. و وجود عوارض غیر محسوس، یا ضعیف گذشته، به تنهایی برای فسخ نکاح کافی نیست.
سؤال ۴۵۳. آیا نبودن بکارت در دختر، باعث جواز فسخ عقد می شود؟ معنی فسخ چیست؟
جواب: در صورتی که شرط بکارت کرده باشد حقّ فسخ دارد و معمولاً در محیط های ما، شرط بکارت به عنوان یک شرط ضمنی و از پیش توافق شده می باشد و معنی فسخ این است که بگوید: «من عقد را فسخ کردم، یا به هم زدم». و به هر زبانی کافی است.