محمدصادق خرسند در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه با اشاره به این که فتنه اخیر با وجود صدمات و لطماتی که برای نظام به همراه داشت، همراه با برکات و آثاری در مسیر روشنگری و شفافیت هر چه بیشتر جامعه بود، اظهار داشت: فتنه گران و اغتشاش طلبان در تناقضی آشکار از سویی خواستار و مدعی آزادی و دمکراسی هستند و از سوی دیگر با تهدید و ارعاب مردم و کسبه می خواهند که در اغتشاش و فتنه انگیزی آن ها را همراهی کنند!
وی با طرح این پرسش که مگر می شود به زور افراد را با انقلاب خیالی همراه نمود، افزود: به نظر می رسد هنوز نویسندگان سناریوهای آشوب و ویرانی، مردم ایران را به خوبی نشناخته اند؛ ایران و ایرانی تنفری به وسعت تاریخ از دخالت بیگانه در امور خویش دارد، حتی به جرأت می توان گفت دلیل پیروزی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، منشأ مردمی و ضد استبداد و استعمار بودن آن بوده است.
وی همچنین ابراز داشت: از سویی وقتی به وضوح، جان بولتون از نبرد مسلحانه ضد انقلاب با نظام جمهوری اسلامی با سلاح های اهدایی غرب خبر می دهد و رئیس جمهور فرتوت آمریکا هم با کنار گذاشتن تمام تعارفات دیپلماتیک سخن از آزاد کردن ایران می راند، به خوبی می توان پشت پرده آشوب ها و اغتشاشات را فهم و درک کرد.
خرسند افزود: آن چه مسلم است این که تقسیم کار و برنامه ریزی دقیق و بی سابقه ای بین اروپا، آمریکا و برخی کشورهای عربی تحت عنوان پروژه ققنوس برای زمین گیر کردن جمهوری اسلامی انجام گرفته است، کما این که هجمه سنگین رسانه ای، ارسال سلاح و پول، حمایت سیاسی و دهها مورد دیگر، تأییدی بر این مدعاست.
وی همچنین خاطرنشان کرد: آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلیس، هلند، نروژ، آلبانی و چند کشور دیگر به عنوان حامیان اصلی جبهه ضد انقلاب با تقسیم کاری پیچیده و هزینه چندصد میلیون یا حتی چند میلیارد دلاری دنبال براندازی جمهوری اسلامی بوده و هستند؛ سوالی که اذهان را درگیر می کند این است که نظام هایی که برای فرار چند دلاری یک شهروند اروپایی از مالیات، سنگین ترین مجازات ها را در نظر می گیرند و خودشان عمیقاً در بحران اقتصادی دست و پا می زنند، چطور این هزینه های سرسام آور را توجیه می کنند!؟
وی گفت: آن ها حقیقتاً اگر بهانه هایی نظیر حقوق بشر دارند، مواردی حادتر و اضطراری تر هم وجود دارد؛ رسیدگی به جنایات حقوق بشری عربستان سعودی که دیگر بدون هیچ ترسی، کودکان ۱۳ ساله را هم به بهانه های واهی اعدام می کند. به راستی که قانون صحنه بین الملل بیشتر از هر زمان دیگری شبیه به قانون جنگل شده است ولی باید به یاد داشت چیزی که ملت ما را متمایز می کند، ایمان، سابقه تمدنی چند هزارساله و هوش تاریخی است که هرگز اجازه نمی دهد، غربی که خود را باغ و بقیه دنیا را جنگل می بیند، به آرزوی دیرینه اش که همان تجزیه این تمدن کهن است برسد.
کارشناس و تحلیلگر مسایل سیاسی در خاتمه بیان داشت: کشور ایران در یک پیچ تاریخی مهم قرار دارد که عبور از آن به معنای باز شدن بال های تمدنی است که دیگر هیچ هماوردی در منطقه و شاید دنیا نخواهد داشت.