جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
بزهکاری نوجوانان

حوزه/ آقای محمد زمانی در مقاله ای به موضوع «نقش موقعیت اقتصادی خانواده در بزهکاری نوجوانان» پرداخته است.

مقاله | نقش موقعیت اقتصادی خانواده در بزهکاری نوجوانانبه گزارش خبرگزاری حوزه، آقای محمد زمانی در مقاله ای به موضوع «نقش موقعیت اقتصادی خانواده در بزهکاری نوجوانان» پرداخت که متن آن بدین شرح است:

چکیده

افزایش روزافزون بزهکاری نوجوانان یکی از مشکلات مهم جوامع حال حاضر در نظام های کیفری است که ارتکاب بزهکاری نوجوانان علل و عوامل متعددی دارد که سهم هریک در بروز آن متفاوت است ولی پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اقتصادی خانواده در بزهکاری نوجوانان انجام گرفته است که ریشه های پدیده بزهکاری نوجوانان را باید درعامل اقتصادی خانواده جستجو کرد چرا که عدم توانایی مالی و درآمد ناکافی خانواده و مسائل و مشکلات ناشی از کمبودهای مادی نوجوان و یا توانایی بیش از حد مالی خانواده و مسائل و مشکلات ناشی از بی نیازی مادی سبب طغیان و سرکشی نوجوان شده و موجبات بزهکاری نوجوانان را فراهم آورده و باعث پدید آمدن معضل اجتماعی و آسیب زا در سطح کشور شده است. نتایج پژوهش حاضر ، حاصل از تجزیه و تحلیل متغیرهای فقر و رفاه اقتصادی خانواده نوجوانان هست که هر کدام به نحوی در ایجاد و ترغیب بزهکاری نوجوانان موثراند و بیشترین تأثیر را بر بزهکاری نوجوانان داشته ‌اند.

کلید واژه

موقعیت اقتصادی ، فقر ، رفاه ، خانواده ، بزهکاری ، نوجوانان

مقدمه

بزهکاری نوجوانان پدیده اجتماعی جهانی هست، اگرچه جوامع گوناگون بر حسب وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود، با انواع متفاوتی از آن مواجه هستند ولی در همه جوامع بزهکاری نوجوانان بروز پیدا می کند. مسئله بزهکاری نوجوانان از جمله مسایل بغرنج اجتماعی است که دنیای امروز را شدیدا به خود مشغول کرده است. تعریف بزه و رفتار بزهکارانه درهرجامعه ای توسط قوانین حقوقی و هنجارهای اجتماعی آن جامعه مشخص می شود. اقدام به عملی که بر خلاف قوانین و مقررات که به حسب معیارهای فرهنگی هر جامعه باشد، در آن جامعه بزهکاری یا جرم تلقی میشود و کسانی که مرتکب چنین اعمالی میگردند، مجرم یا بزهکار نامیده میشوند.

اهمیت و ضرورت این مسئله به قدری مهم است که توسعه هر جامعه ای بستگی به آن دارد چرا که بدون شک توسعه و پیشرفت هر کشوری تا حد زیادی به نیروی انسانی سالم، متعهد، متخصص و جوان در آن کشور بستگی دارد؛ اما یکی از عواملی که در نابودی نیروی انسانی وجود دارد ، پدیده بزهکاری نسل جوان است. نوجوانان بزهکار، فرصت های جبران ناپذیری را از حیث تحصیل و اشتغال از دست میدهند که این امر موجب عواقب ناخوشایندی را برای زندگی آینده آنان به دنبال دارد و هزینه های کلان و گزافی را بر جامعه تحمیل میکند، جامعه را از داشتن نیروی انسانی کارآمد، متخصص و متعهد محروم میسازد و باعث هدر رفتن سرمایه‏ های ملی و تباهی نیروها و استعدادها می شوند که مهمترین سرمایه‏ ی هر کشور محسوب می‏ شود و همچنین امنیت جامعه را به خطر می اندازد و بالاخره مشروعیت نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور را زیر سؤال میبرد.

بنابراین، بزهکاری نوجوانان یکی از مهمترین مسائل اجتماعی است که جامعه را به طور جدی تهدید میکند. مسأله‌ بزهکاری این قشر می‌تواند به‌ عنوان یک مانع جدی در راه شکوفایی استعدادهای فردی و توسعه و ترقی یک کشور و یا یک شهر قلمداد شود. (جهانی جناقرد. ۱۴۰۰ ، ص ۴) همچنین هزینه‏های هنگفتی همه ساله صرف جبران خسارات وارده بر کشور می‏شود؛ از قبیل: دستگیری، پیگیری، نگهداری و بازپروری نوجوانان. از همه دردناکتر اینکه، متأسفانه درمان بزهکاری نیز همواره کافی نبوده و شواهد موجود حاکی است که بخش عظیمی از نوجوانان بزهکار در بزرگسالی نیز راهشان را ادامه می‏دهند. بررسی‌ها نشان داده است که میزان وقوع جرایم بر حسب سن، جوان ‌تر شده و بزهکاری و جرم از جوانان به نوجوانان به ‌شدت در حال گسترش است. (رجبی‌پور. ۱۳۸۸، ص ۱۲۸-۱۵۸) یکی از مسائلی که نه تنها ذهن خانواده ها بلکه افکار کارشناسان اجتماعی را به خود معطوف کرده است، روند رو به رشد بزهکاری نوجوانان در جامعه است. ارائه آمارهای رو به افزایش در رسانه ها و روئیت به وضوح این نوجوانان بزهکار در معابر عمومی، بر نگرانی ها بیش از پیش دامن می زند و تبعات منفی آن به عنوان یک عارضه وآسیب اجتماعی، تاثیر بسیار نامطلوبی بر جامعه می گذارد. (صادقی فرد. ۱۳۹۴، ص۱۲۴) نوجوانان سرمایه های معنوی جامعه می باشند و سلامت روح و جسم آن ها تضمین کننده ی سلامت جامعه در آینده است. (ساروخانی. ۱۳۹۳ ، ص ۶۷)

انگیزه و هدف از نگارش این مقاله این بود که یکی از ریشه های اصلی بزهکاری نوجوان را بشناسیم و بتوانیم با شناخت آن ، راهکارهایی را برای پیشگیری از آن بدست بیاوریم و با اعتقاد به این حقیقت که پیشگیری به مراتب راحت‌تر و مؤثرتر از درمان است، باید فرصت را غنیمت شمرد و بسترهای پیدایش این‏ گونه معضلات را در جامعه از بین برد. (کریمیان. ۱۳۸۷ ، ص ۷) یکی از انگیزه های مهم و مشوق نوجوان برای بزهکاری وضعیت اقتصادی هستند و رابطه مستقیمی با میزان بزهکاری نوجوانان دارند و حاکی از معنی‌دار بودن تفاوت میانگین بزهکاری نوجوانان بر حسب وضعیت اقتصادی خانواده است، این عامل اقتصادی چه به جهت فقر و چه به جهت رفاه به واسطه خانواده شخص به وجود می آید و خانواده هست که اولین محیط را برای پرورش استعداد و اعمال بزهکارانه در نوجوانان به وجود می آورد. وضعیت اقتصادی و سبک زندگی خانواده یکی از گروه هایی هست که رفتار فرد را تا حدودی معین کرده و به آن شکل می دهد و به تعبیری میتوان گفت پایگاه اقتصادی و اجتماعی نوجوان، خانواده است و خانواده هست که می تواند نقش مهمی در گرایش فرد به کجروی و انحراف را به وجود بیاورد.

پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است که موقعیت اقتصادی خانواده نوجوان چه نقشی در بروز بزهکاری نوجوانان دارد؟ و چه راهکارهایی را می‌ توان برای کاهش و جلوگیری از بروز بزهکاری در بین این قشر از افراد ارائه نمود؟

درارتباط با این موضوع اشخاصی مقالاتی را ارائه داده اند که میتواند به مقاله میلاد جهانی جناقرد (۱۴۰۰) تحت پژوهشی به عنوان تاثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی خانواده در بزهکاری اطفال و نوجوانان و یا آذر اسکندری چراتی (۱۳۹۶) تحت پژوهشی به عنوان بررسی عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر بزهکاری نوجوانان (آزادشهر) اشاره کرد ولی به خاطر آن که اولا مقالات پیشین کاملا به صورت تخصصی به رویکرد اقتصادی نپرداخته اند و ثانیا مقالات همه ابعاد آثار اقتصادی چه به جهت فقر و چه به جهت رفاه را بررسی نکرده اند ، نیاز بر آن شد که مقاله ای تحت عنوان نقش موقعیت اقتصادی خانواده بر بزهکاری نوجوانان بپردازیم.

این مقاله در سه گفتار به تجزیه و تحلیل متغیرهای فقر و رفاه در بزهکاری نوجوانان پرداخته است و به این صورت که گفتاراول؛ به بررسی مفاهیم و کلیات که خود این گفتار به سه بند تقسیم شده و در گفتاردوم؛ به آثار وضعیت فقر اقتصادی خانواده در بزهکاری نوجوانان در دو بند و در گفتارسوم؛ به بررسی آثار وضعیت رفاه اقتصادی خانواده در بزهکاری نوجوانان در دو بند ، پرداخته است که هر کدام از متغیرها به نحوه ای در ایجاد و ترغیب بزهکاری نوجوانان موثر هستند و می توان گفت وضعیت فقر و رفاه بیشترین تأثیر را بر بزهکاری نوجوانان داشته‌ اند. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و با استفاده از دیدگاه ها و نظرات حقوقی و فقهی بررسی شده است.

گفتار اول: بررسی کلیات و مفاهیم

در این گفتار به بررسی مفاهیم عنوان مقاله می پردازیم ، بدین صورت که آن را به سه بند تقسیم کرده و در بند اول؛ موقعیت اقتصادی و در بند دوم؛ خانواده و قلمرو آن و در بند سوم؛ بزهکاری نوجوانان را به طور مختصر بحث می کنیم.

بند اول: موقعیت اقتصادی

منظوراز موقعیت اقتصادی همان جایگاه و طبقه ای است که خانواده در آن به جهت سرمایه و درآمد از شغل خود دارد. پس طبقه بندی اجتماعی ، نوعی قشربندی است که در آن قشرها به وسیله مقررات قانونی ایجاد نمی‌شوند و عضویت بر مبنای موقعیت موروثی است. طبقه اجتماعی؛ گروهبندی وسیعی از افراد هست که دارای منابع اقتصادی مشترکی هستند.

طبقه یک فرد در هنگام تولد انتسابی هست و فقط تا اندازه‌ای اکتسابی است. تحرک اجتماعی صعودی یا نزولی در ساخت طبقاتی معمول نیست. طبقات به تفاوت‌های اقتصادی میان گروهبندی‌های افراد و نابرابری در تملک و کنترل منابع مادی بستگی دارند. طبقات اقتصادی معمولا از طریق میزان برخورداری از ثروت یا متوسط درآمد تفکیک می‌شوند. (حرمتی زاده. ۱۳۹۹ ، ص ۳)

پایه‌های اصلی اختلافات طبقاتی؛ تفاوت در ثروت و شغل است. به‌ طور کلی جامعه شناسان سه طبقه اجتماعی را مشخص می‌کنند: (رفیع پور. ۱۳۷۷ ، ص۵) طبقه بالا (ممتاز): این طبقه بخش کوچکی از جمعیت را تشکیل می‌دهد. این طبقه را اشراف که از راه مالکیت بر زمین، تجارت، کارخانه داران و امثال آن تشکیل می دهند. این طبقه حدود ۱۰ درصد از جمعیت هر جامعه را شامل می شود. طبقه متوسط (میانی): این طبقه را کارگران متخصص و کارمندان تشکیل می‌دهند؛ مثلا پزشکان، استادان دانشگاه، کارکنان دفتری، مستخدمان دولت و غیره. این طبقه متوسط ۴۰ درصد از جمعیت هر جامعه ای را شامل می‌شود که از ۱۰ درصد ممتاز ثروت کمتری داشته و از ۵۰ درصد محرومین جامعه، ثروت بیشتری در اختیار دارند. به عبارتی دیگر، طبقه متوسط دهک‌های ۶ تا ۹ را شامل می‌شود. طبقه پایین(محروم): این طبقه از کارگرانِ یدی و کارکنان خدمات غیر متخصص مثلا کارگرساختمانی ، پیشخدمت، رفتگر، کارگران کارخانه‌ها تشکیل می‌شود. این طبقه۵۰ درصد مابقی را تشکیل می دهند. (حرمتی زاده. ۱۳۹۹ ، ص۳)

بند دوم: خانواده و قلمروآن

جامعه شناسان خانواده را یک واحد اجتماعی می دانند که نشانه های آن اقامت مشترک در یک مکان، همکاری اقتصادی و پذیرش مسئولیت پیدایش فرزندان که حداقل شامل دو شخص رشد یافته از دو جنس مخالف است و لااقل یک فرزند که نتیجه این رابطه این پدر و مادر باشد. (شریف قرشی. ترجمه راشدی ، ۱۳۸۹ ، ص۳) در آیه ۲۱ سوره روم[۱]«از نشانه های او این است که از خود شما جفت هایی برای شما آفرید تا نزد ایشان آرامش یابید و میان شما دوستی و مهربانی برقرار ساخت.»

پس اساس روابط اجتماع درون خانواده دوستی و مودت، تفاهم متقابل و همیاری است که با عشق به هم پیوسته و آمیخته است. نخستین اجتماعی که انسان ها در آن بار می آیند خانواده است. یعنی نخستین هسته پیدایش اجتماع از جامعه بشری خانواده است و جامعه مانند پیکری واحد و خانواده را می توانیم نخستین سلول پدید آورنده آن بدانیم. خوبی و بدی، خوشبختی یا بدبختی، آرامش و تلخکامی، فقط در تعامل و اصطکاک روابط انسان ها معنا می یابد. ماهیت خانواده به گونه ای است که احساس و عاطفه در آن حرف اول را می زند و درخانواده قانون تأثیر اندکی دارد. مزایای داشتن خانواده این است که فرزندان در امور فرهنگی و اقتصادی ثبات دارند وارتباط اجتماعی مناسب داشته و پایداری وضعیت رشدی کودکان در بهداشت و آموزش را به دنبال دارند.

بند سوم: بزهکاری نوجوانان

منظور از بزه، عبارت از اقدام به عملی است که برخلاف موازین، مقررات، قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد در آن جامعه بزهکاری یا جرم تلقی می‌ شود و کسانی که مرتکب چنین عمل خلافی شوند، مجرم یا بزهکار نامیده می‌شوند. (محمدی‌اصل. ۱۳۸۵، ص۴۱) انجام این عمل خلاف موازین و مقررات ، موجب پیگرد قانونی می ‏شود. (فرجاد. ۱۳۷۱، ص ۱۶۹)

جرم شناسان هر فعل یا ترک فعلی را که برای اکثر افراد جامعه خطرناک باشد بزهکاری می نامند. حقوق دانان هر فعل یا ترک فعلی را که مطابق قانون مشمول مجازات و اقدامات تأمینی و تربیتی قرار گیرد تحت عنوان بزهکاری معرفی می کنند. جامعه شناسان همچون دورکیم، یک عمل را وقتی بزهکاری به شمار می آورند که احساسات قوی و مشخص وجدان جمعی را جریحه دار سازد. روانشناسانی پاره ای از افراد نمی توانند خود را تابع قواعد و ممنوعیت های مورد قبول آن اجتماع و یا گروه سازند. (محمدی. ۱۳۹۱ ، ص ۱۵۷)

بزهکاری نوجوانان طیفی از رفتار است که هم به تخلف از قانون و هم به تخلف از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی بدون قانون ‌شکنی رسمی اطلاق می‌شود. (احمدی. ۱۳۹۵، ص ۱۳) اگر با دیده جامعه شناسانه به این پدیده نگریسته شود بزهکاری را می توان به منزله یک بیماری اجتماعی تلقی نمود که باید معالجه شود. مسلماً برای مبارزه با هر مرضی باید ابتدا آن را شناخت و به زمینه های پیدایش آن پی برد، سپس بیمار را نجات دار و از بروز دوباره این عارضه پیشگیری نمود. چنانچه بزهکاری یک عارضه و آسیب اجتماعی تلقی شود، لذا قشر نوجوان به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر جامعه در معرض ابتلا به این عارضه هستند یا به نوعی از آن دچار شده اند. (ساروخانی. ۱۳۹۳ ، ص ۹۷)

از ﻧﻈﺮ ﻣﺎرﺷﺎل ﺑﺰهکاری ﺑﻪ اﻋﻤﺎﻟﯽ اﺷﺎره دارد ﮐﻪ ﻣﻨﻊ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ دارﻧﺪ و ﺗﻮﺳﻂ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﮔﺮوه ﺳﻨﯽ ۱۲ تا ۱۸ ﺳﺎل اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﺑﺰهکاری ﺑﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﺸﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ رﻓﺘﺎر ﻣﻨﺤﺮﻓﺎﻧﻪ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و اﺻﻄﻼح ﺑﺰهکاری ﺑﺮای داﻣﻨﻪ ی وﺳﯿﻌﯽ از رﻓﺘﺎرﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﺑﻪ ارزﺷﻬﺎی ﻗﺎﺑﻞ اﺣﺘﺮام ﻣﺜﻞ ﻓﺮار از ﻣﺪرﺳﻪ ﺗﺎ ﺟﺮاﯾﻤﯽ ﻣﺜﻞ دزدی از ﻣﻐﺎزه ، ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺷﯿﺸﻪ ی ﻣﻐﺎزه و وارد ﺷﺪن ﺑﻪ آن و ﺳﺮﻗﺖ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﻪ ﮐﺎر ﻣﯽ رود. (ﺟﻼﯾﯽ ﭘﻮر و ﺣﺴﯿﻨﯽﻧﺜﺎر. ۱۳۸۷ ، ص۶) قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹: ماده۱- الف) طفل: هر فرد که به سن بلوغ شرعی نرسیده است. ب) نوجوان: هر فرد زیر هجده ‌سال کامل شمسی که به سن بلوغ شرعی رسیده است. پس پایان کودکی براساس مواد ۱۲۱۰ و ۱۲۰۷ از دیدگاه قانون مدنی ۱۵ و ۹ سال ذکر شده است. از دیدگاه حقوقی، کودک به شخصی گفته میشود که آمادگی جسمانی و روانی لازم را برای زندگی اجتماعی نداشته باشد. (امامی. ۱۳۸۰، ج۱ ، ص ۱۳۹ ، ۲۴۳)

گفتار دوم: تاثیر وضعیت فقر اقتصادی خانواده بر بزهکاری نوجوانان

این گفتار را به جهت بررسی تاثیر فقر در بزهکاری نوجوانان در دو بند نگاه حقوقدانان و نگاه فقها تقسیم کردیم؛ در بند اول از دیدگاه حقوقی به آثار فقر نوجوانان در ایجاد بزهکاری و در بند دوم دیدگاه فقهی آن را بررسی می کنیم.

بند اول: دیدگاه حقوقی

امروزه توسعه زندگی شهری، صنعتی، مهاجرت نقاط مختلف به کلان شهرها و مراکز استان ها، افزایش حاشیه نشینی، بیکاری، فقر و غیره بستر مناسبی را برای ابتلا به انواع آسیب و انحراف اجتماعی، به ویژه برای نسل جوان جامعه، فراهم کرده است. از آنجا که بعضی از گروه‌های اجتماعی به منابع ضروری زندگی دسترسی ندارند، نوجوانانی که فاقد ثروت و موقعیت اجتماعی هستند و نمی‌توانند به اهداف خود برسند، برای دستیابی به اهداف خود از راه‌های غیرقانونی استفاده می‌کنند. فقر اقتصادی خانواده وعدم توانایی مالی خانواده که ریشه در ناکافی بودن درآمد خانواده دارد و مسائل و مشکلات ناشی از کمبودهای مادی وعدم تأمین احتیاجات خانواده سبب می شود نوجوان برای رسیدن به خواسته های خود دست به بزهکاری بزند.

فقر یکی از عوامل مهم از انواع انحرافات از جمله دزدی و انحراف جنسی در مردم، به ویژه نوجوانان است. فقر، بی گمان به وجود آورنده سختی ها و ناملایماتی است که اگر نتوان با آنها مبارزه کرد، خواه ناخواه انسان را به زانو در می آورد. بیشتر محرومیت ها و برآورده نشدن تمایلات که موجب عدم اطمینان اجتماعی می شود، ناشی از کمبود مواد غذایی و پوشاک، بیسوادی ، عامل فقر است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. بیکاری ، جهل و خرافات، عدم بهداشت کافی و انواع بیماری های روحی و جسمی ، و عقب افتادگی و جنگ ها و خونریزی ها، ریشه در نیازهای مادی و ترس از فقر دارد. فقدان مسکن، زندگی در زاغه ها، سوء تغذیه و بهداشت ناکافی نیز که با فقر، ارتباط دارند، ازعوامل اقتصادی مهم بزهکاری به شمار می آیند. (شامبیانی. ۱۳۸۹ ، ص۲۱۱) هر چه جامعه ثبات و پایداری اجتماعی و اقتصادی نداشته باشد، یعنی جامعه در شرایط دشواری چون شورش، جنگ یا تحریم باشد و یا پاره ای شرایط غیرعادی و ناسازگاری عمومی در جامعه رواج داشته باشد، میزان بزهکاری رو به افزایش می گذارد و به عکس، هر قدر جامعه به سوی پایداری سوق داده شود، میزان بزهکاری کاهش می یابد. (اسکندری. ۱۳۹۶ ، ص۹)

خانواده کم درآمد و فقیر به علت مشکلات مالی مجبور به حاشیه نشینی در شهرها می شوند و یا به اصلاح در پایین شهر زندگی می کند و این امر سبب می شود نوجوان در محیطی زندگی کند که همراه با سختی و مشقت است و در محیطی خشن و با واکنش های فیزیکی زندگی کند و نوجوان نتواند اسـتعدادهای بالقوه خود را که در درون خود پنهان مانده است پرورش بدهد و عدم حمایت اقتصادی از طرف خانواده سبب می شود نوجوان پیشرفت در زندگی نداشته و موجب عدم اعتماد به نفس و تزلزل در شکل گیری شخصیت سالم در نوجوان می شود. (مهاجرین. ۱۳۸۷ ، ص ۱۲۳) جرائم نوجوانان در ایران بیشترمتوجه اموال به ویژه سـرقت از مغازه ها، سرقت از اتومبیل و یا دعواهای دسته جمعی، تخریب اموال عمومی و جرائم منکراتی میشود. فرد در جمع احساس شهامت وقدرت می کند. خود را قادر به انجام اموری می بیند که در تنهایی هرگز امکان آن برایش فراهم نیست. (جهانی جناقرد. ۱۴۰۰ ، ص۳)

ﻧﯿﺮوﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮ اﻓﺮاد ﻧﻮﺟﻮان تاثیر ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و اﯾﻦ ﺗﺄثیر در ﺳﺮاﺳﺮ زﻧﺪﮔﯽ اداﻣﻪ دارد. ﺳﺎﺧﺘﺎرﮔﺮاﯾﺎن می ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻣﺮدﻣﯽ ﮐﻪ در ﺷﺮاﯾﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﺎﻣﺘﻌﺎدل زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﺸﺎﺑﻬﯽ دارﻧﺪ و ﭼﻮن ﻣﯿﺰان ﺟﺮم در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺷﻬﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺑﯿﺸﺘﺮاﺳﺖ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺗﺄثیر داشته ﺑﺎﺷﺪ. (ﺟﻼﯾﯽ پور. و ﺣﺴﯿﻨﯽﻧﺜﺎر. ۱۳۸۷ ، ص۱۲) ازدﯾﺪﮔﺎه ﺳﺎﺧﺘﺎرﮔﺮاﯾﯽ، ﻧﯿﺮوﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺳﺎﮐﻨﺎن ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭘﺎﯾﯿﻦ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را ﺑﻪ اﻧﺠﺎم اﻟﮕﻮﻫﺎی رﻓﺘﺎری ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ ﺳﻮق ﻣﯽ دﻫﺪ. ﺑﯽ ﻧﻈﻤﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺷﻬﺮی و ﻓﻘﯿﺮﻧﺸﯿﻦ و ﺑﺎﻧﺪﻫﺎی ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﮐﻪ ﻧﻈﺎرﺗﯽ ﺑﺮ آن ﻫﺎ ﺻﻮرت نمی ﮔﯿﺮد؛ از مهمترین ﻣﺸﮑﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﻧﺪ. یک نوجوان به طور معمول در خانواده و محل زندگی ، جامعه‌ پذیرمی‌شود و موقعیت اقتصادی بد خانواده سبب معاشرت‌های انحراف‌آمیز با دوستان ناباب و تماس آن‌ها با الگوهای رفتار کج ‌رو و جدا افتادن آن‌ها از الگوهای بهنجار می شود که از همان بدو کودکی و نوجوانی به عدم رعایت قانون تشویق شود. نوجوانی که توسط والدینشان ، از نظر طبقه اجتماعی و اقتصادی طرد می شوند، برای کسب حمایت و تأیید به سوی همسالان کشانده میشوند. چنین نوجوانانی در به دنبال افرادی میگردند که مانند خودشان باشند؛ از این رو احتمال دارد که دست به اعمال ضد اجتماعی زنند و همدیگر را برای این اعمال مورد تشویق قرار دهند. اکثر بزهکاران در پاسخ به این سوال که بزه را از چه کسی فرا گرفته اند، دوستان خود را نام برده اند. (روشه[۲]. ترجمه نیک گهر، ۱۳۸۳ ، ص۱۲۶)

بنابراین درآمد خانواده و نوع مسکن و محل زندگی با ارقام بزهکاری ارتباط دارد و میانگین بزهکاری نوجوانان در کسانی که درآمد خانواده شان پایین تر است نسبت با آن هایی که درآمد خانواده شان بالاتر است در ارتکاب بزهکاری بیشتر است. وقتی درآمد خانواده کم باشد ، خانواده برای گرفتن مسکن به حواشی شهر و پایین شهر می روند و به علت محیط و وضع نامناسب آن جا و تراکم جمعیت زیاد سبب می شود که نوجوان به سمت بزهکاری برود. ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺗﻀﺎد ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر اﺳﺎﺳﯽ اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ، رﻓﺘﺎر اﻓﺮاد را ﺷﮑﻞ ﻣﯽ دﻫﺪ ﻧﻪ ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی جامعه ﭘﺬﯾﺮی و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺧﺮده ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ. ﺗﻀﺎدﮔرا ﺗﻼش ﺷﺎن اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺮم را در درون ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺗﻮﺿﯿﺢ دﻫﻨﺪ و ارﺗﺒﺎط ﺑﯿﻦ ﻃﺒﻘﻪ ی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺟﺮم و ﮐﻨﺘﺮل اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را ﺑﯿﺎن ﮐﻨﻨﺪ. ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻫﺎی ﺗﻀﺎد ﺑﻪ ﺟﺮم ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﯿﺎﻣﺪ ﻣﺒﺎرزه ی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﻣﺪﻋﯽ اﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻮزﯾﻊ ﻣﺘﻔﺎوت ﻗﺪرت در ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﺘﮑﺜرﻣﻮﺟﺐ می ﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ از ﮔﺮوه ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ از ﺳﻬﻢ ﮐﺎﻓﯽ از ﻗﺪرت ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ ، ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮراﺗﯽ را ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﺧﻮدﺷﺎن و ﺑﻪ ﺿﺮر گروهﻫﺎی رﻗﯿﺐ ﺗﺼﻮﯾﺐ کنند. (ﺟﻼﯾﯽ ﭘﻮر و ﺣﺴﯿﻨﯽﻧﺜﺎر . ۱۳۸۷ ، ص۹)

ممکن است بزهکاری نوجوانان ناشی از تعارض بین فرهنگ ملی، بومی و محلی با فرهنگ صنعتی و جهانی باشد چرا که رسانه های جهان رویای تخیلی را به خورد نوجوان می دهند ، که واقعیت ندارد و باعث می شود که نوجوان تصور کند می تواند آن ها را در یک شب به دست بیاورد و برای رسیدن به آن دست به اقدامات بزهکارانه بزند.

با وجود این که در دوره‏های مختلف زندگی بشریت، همواره بزهکاری نوجوانان جزئی از مسائل جوامع بوده، ولی این مسئله هیچگاه در حد مسائل حاد اجتماعی و به صورت بحران درنیامده است. بزهکاری اصولاً از مجموعه ای از جرایمی به وجود می آید که در یک زمان و مکان معین به وقوع می پیوندد و به همین جهت زمانی که مورد بررسی قرار می گیرند، در حقیقت کلیه پدیده های اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، خانوادگی و غیره یک جامعه عمیقا مورد مطالعه واقع میشوند. بدین ترتیب علت بزهکاری معمولاً واحدی نیست، بلکه همیشه چندین علت دست به دست یکدیگر داده و باعث بروز بزه در افراد می شوند. (احمدی. ۱۳۹۵ ، ص ۱۲۳)

سیگل در سه رویکرد از پنج رویکرد اصلی تبیین کننده جرم، نقش عوامل اقتصادی (اعم از خرد و کلان) مهم است. محاسبه هزینه و فایده برای ارتکاب رفتارهای مجرمانه در افراد در قالب نظریه های انتخاب عاقلانه، نشان دهنده استفاده از مباحث اقتصاد خرد در جرمشناسی است. تأثیر عوامل ساختاری اقتصاد، مانند فقر، بیکاری، تورم و طبقه بر جرم، جزو مباحث اقتصاد کلان قرار دارد. همچنین، عوامل اقتصادی مثل نابرابری اقتصادی و طبقاتی جزو مباحث اقتصادی کلان است که در قالب نظریات انتقادی قرار میگیرد. (جهانی جناقرد. ۱۴۰۰ ، ص۵)

بند دوم: دیدگاه فقهی

فقر و بحران مالی و تبعات آن، نه به عنوان عامل منحصر به فرد ، بلکه یکی از مهمترین عوامل نابهنجاری ها و انحرافات بشری است. تأثیر این عامل در نوجوانان که مراحل رشد جسمی و روانی را می گذرانند و شخصیت آنان از ثبات لازم برخوردار نگردیده است، کاملا واضح و آشکار است. اهمیت این امر در اسلام به حدی است که فقرعامل بسیاری از انحرافات، معرفی شده است. درآمد غیرمکفی ، افراد را از جهت تأمین تغذیه مناسب و پوشاک لازم برای طفل دچار مشکل میکند. سرپرست خانواده های فقیر با اعمال فشار بر اعضاء خانواده ، سعی در برابری خرج با دخل می نمایند که این امر نه تنها در رشد جسمی، بلکه در روحیه و منش نوجوانان اثر منفی قابل ملاحظه ای خواهد داشت. در چنین محیط های متشنجی به لحاظ تأمین مایحتاج زندگی، نوجوانان از زندگی بیزار شده و با ارتکاب جرائم و اعتیاد در گرداب فساد غوطه ور میگردند. (دانش . ۱۳۸۳ ، ص۶)

ذات آدمی، مادی‌ گرا و دنیا طلب است و مال و متاع دنیا را به شدت دوست می‌دارد، و برای بدست آوردن مال و دارایی‌های دنیوی، از تمامی وجود خویش مایه می گذارد و آن را دنبال می‌کند. ریشه بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی ، مال و ثروت است. افراد به طمع کسب ثروت و حرص بدست آوردن آن دست به اعمال بزهکاری می زنند که در اسلام نهی شده است.

پیامبراسلام می‌فرماید:[۳] «فقر نزدیک است که به کفر بینجامد.» (کلینی. ۱۳۷۸، ج۳ ، ص ۳۴۸) و در دعای خود از فقر و کفر به خدا پناه می برد و به خداوند عرض می کرد:[۴]«بارالها! من از کفر و فقر به تو پناه می آورم». مردی که این دعا را از پیامبر(ص) شنید عرض کرد: آیا کفر و فقر معادل و برابر یکدیگرند؟ حضرت در پاسخ فرمود: بلی. (کلینی. ۱۳۷۸ ، ج۴، ص ۴۰۳)

امام علی (علیه السلام) خطاب به فرزندش می فرماید: «انسانی را که طالب معیشت خود است ملامت مکن؛ زیرا در فقر و تنگدستی، خطاهای او زیاد می شود. ای فرزندم! فقیر ، حقیر است، سخن او شنیده نمی شود و مقام او شناخته نمی گردد. فقیر اگر راستگو باشد، دروغگویش خوانند و اگر زاهد باشد و پرهیزگار، او را نادان گویند...» (محمدی ری شهری. ۱۳۸۵ ، مبحث فقر ، حدیث ۱۵۹۹۳)

خداوند در سوره حشر آیه ۷ می فرماید:[۵] «ثروت نباید تنها در میان ثروتمندان گردش داشته باشد.» بلکه باید به دست مستمندان نیز برسد؛ از این ‌رو در اسلام تکالیف مختلف مالی؛ مانند زکات و خمس و وضع شده است، تا ثروت جامعه به فقرا نیز برسد و افراد جامعه در یک سطح و طبقه رشد اقتصادی داشته باشند و شکاف و اختلاف طبقاتی بین آحاد جامعه کمتر شود و در نهایت از بین برود.

آرزو از لوازم پیشرفت است و عاملی برای تحریک و سعی و تلاش انسان هاست اما آرزوهای بسیار، سبب مال زدگی انسان‌ها می‌شود. برای رسیدن به آرزوهای خود خدا و آخرت را فراموش کرده و حتی شرع را زیر پا می‌گذارند. پس آرزوها باید کوتاه و معقول و دست یافتنی باشد و در راه به دست آوردن آن، تن به هر کاری ندهیم و آخرت را فدای دنیا نکنیم. این یک اصل در بهره‌مندی از دنیا و راه رسیدن به آن می‌باشد. و در روایتی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‌فرمایند:[۶]«مرحبا بر کسی که آرزوهایش در دنیا کوتاه، و اوقات پر ارزش زندگی را غنیمت بشمارد.» (تمیمی آمدی. ۱۳۷۶ ، ص ۴۲۳) هر چه آرزوهای مادی و دنیائی کوتاه تر باشد غم‌ها و غصه‌ها کمتر خواهد شد، و زندگی به کام آدمی، خواهد بود، چرا که آنچه مقدر شده است، خواهد رسید.

جامعه ‌شناسان بر این عقیده‌اند که پدیده‌ بزهکاری عوامل اجتماعی از قبیل شرایط نامناسب خانواده، وضعیت نابسامان اقتصادی، میزان درآمد خانواده وهزینه‌های زندگی و میزان پای‌بندی به مسائل مذهبی و ضعف اعتقادات و باورهای دینی و مواردی از این قبیل است که نقش تعیین‌ کننده‌ای در بزهکاری و اعمال مجرمانه افراد دارد. نوجوانانی که نمی‌توانند بر مبنای ضعف عملکرد نهادهای جامعه ‌پذیری چون خانواده و نابسامانی فضای ساختی در نظام اجتماعی و اقتصادی ، تمایلات خود را به سوی رفتارهای همنوا سوق دهند، ممکن است به‌ سوی رفتارهای انحرافی کشیده شوند و در صورت دریافت بر چسب منحرف، از سوی نهادهای کنترل اجتماعی به‌عنوان بزهکار شناخته شوند. (محمدی‌اصل. ۱۳۸۵ ، ص۱۱)

گفتار سوم: تاثیر وضعیت رفاه اقتصادی خانواده بر بزهکاری نوجوانان

این گفتار را به جهت بررسی تاثیر رفاه در بزهکاری نوجوانان در دو بند نگاه حقوقدانان و نگاه فقها تقسیم کردیم؛ در بند اول از دیدگاه حقوقی به آثار رفاه نوجوانان در ایجاد بزهکاری و در بند دوم دیدگاه فقهی آن را بررسی می کنیم.

بند اول: دیدگاه حقوقی

نقش عوامل اقتصادی در بزهکاری نوجوانان خیلی تاثیر دارد ولی بهبود وضع اقـتصادی یک جامعه لزوما کاهش بزهکاری نوجوانان را در بر ندارد. بلکه برعکس در پارهای موارد آمار نشان داده است که یک زندگی مرفه و خوب به خودی خود میتواند منبع بسیاری از مسائل مربوط به نوجوانان باشد. شاید این نکته بدین علت است که پاره ای از مسائل قدیمی و کهنه خانوادگی و اجتماعی که در حال عادی لاینحل بوده و در زیر نقاب داده فقر پنهان شده اند هنگامی که این نقاب کنار برود چهره عبوس خود را نشان و به وضوح بیشتری خودنمائی میکنند. نتیجه هرچه باشد این نکته مسلم است که آن دسته از کشورهایی که از یک زندگی مرفه برخوردارند به هیچ وجه از طغیان بزهکاری نوجوانان در امان نیستند. (صلاحی. ۱۳۸۴ ، ص ۵۵)

برخی از متخصصین جرایم نوجوانان و محققین اجتماعی عقیده دارند که پیدایش رفاه مادی در وضع زندگی نوجوانان آثارعدیده ای باقی می گذارند به طور ناخودآگاه آنان را به سوی طغیان برعلیه نظام اجتماعی موجود و ستیزه جوئی با اجتماعی که در آن زندگی میکنند می کشاند. (جهانی جناقرد. ۱۴۰۰ ،) شاید افرادی خیال کنند که شخصی که موقعیت اقتصادی خوبی دارد پس علتی برای ارتکاب بزهکاری ندارد ولی باید گفت همه ی بزهکاری ها به هدف ارتکاب مسئله مالی صورت نمی گیرد و یا آن که بزهکاری مخصوص افراد فقیر جامعه نیست بلکه شاید بتوان گفت در نوجوانانی که دارای رفاه اقتصادی هستند، گاهی بزهکاری انجام می دهند که به سبب همین موقعیت رفاه اقتصادی است و در صورتی که اگر همین موقعیت اقتصادی را نداشت ، نمی توانستند مرتکب بزهکاری بشوند. پس با این حساب باید گفت که نوجوانان بزهکاری که وضعیت رفاه اقتصادی دارند به علل های دیگری مرتکب بزهکاری می شوند مثل عوامل هویتی و شخصیتی وخانوادگی و دوستان نوجوان ، که به مناسبت به هر کدام از آن ها به طور کوتاه می پردازیم.

عامل شخصیت و هویت در نوجوانان بزهکار یکی از ابعاد مهم ارتکاب بزهکاری است چرا که ، نوجوانی را تولد دوم نامیده اند، مشخصه دورانی از زندگی انسان است که از سال های کودکی و حمایت بی چون و چرای خانواده فاصله می گیرد و بزرگسالی استقلال عملی را تجربه می کند.

هیجانات نوجوانی و پیامدهای روحی و روانی این دوره به قدری است که متخصصان علوم رفتاری این سال ها را با عباراتی نظیر دوران طوفان و فشار، دوران منفی و زندگی تشنج آمیز توصیف می کنند. (روزن باوم[۷] . ترجمه مهدوی، ۱۳۸۷. ص۲۴۵) علاوه بر آن شکل گیری شخصیت نوجوانان در ۱۲ الی ۱۸ سالگی و طی فرآیند بلوغ جسمی و فکری بر حساسیت های این دوره می افزاید. همسالان و دوستان از جمله افرادی هستند که پس از اعضا خانواده الگوهایی برای تقلید نوجوان هستند و در نتیجه سبب تغییر و تعدیل رفتارهای نوجوان می گردند و دوستان در رشد شخصیت و رفتار نوجوان تاثیر به سزایی دارند چرا که دوستان سرمشق همدیگر می شوند و مهارت های اجتماعی مهم را طوری به یکدیگر می آموزند که بزرگسالان قادر به انجام آن نیستند. (جهانی جناقرد. ۱۴۰۰ ، ص۷)

خانواده در شخصیت نوجوان خیلی تاثیر می گذارد زیرا خانواده اولین و مهمترین محیط برای رشد شخصیت نوجوان است خانواده نه تنها زمینه جهت گیری مثبت در نوجوان را ایفا می کنند ، بلکه آثار منفی محیط اجتماع را نیز خنثی و بلااثر میگردد. موقعیت خانواده به مثابه یک واحد کنترل اجتماعی میتواند با تکیه بر اصل تشویق و تنبیه به نوجوان بیاموزد تا با استفاده از استعدادهای خود وظایف خود را به نحو احسن انجام بدهد. تبیین‌های مختلفی درباره بزهکاری و علت‌ شناسی، پیشگیری و درمان آن ارائه شده‌اند و نظریات گوناگونی در این رابطه وجود دارد. علت‌ شناسی بزهکاری همواره به‌ عنوان مهمترین قسمت نظریه‌های پیرامون بزهکاری مطرح بوده است و بیشترین حجم تحقیقات صورت‌ گرفته را به خود اختصاص داده است. از میان علل مطرح شده، عوامل خانوادگی را می‌توان به ‌عنوان مهم‌ ترین عوامل مؤثر بر بزهکاری نوجوانان در نظر گرفت. (نظری و امینی‌منش و شاهینی. ۱۳۹۱ ، ص ۶۰-۶۸)

از سوی محققین؛ خانواده بر رفتار، تفکر و عقائد شخصیت نوجوان تأثیر مهمی دارد و ساختار و کیفیت خانواده، تأثیر انکارناپذیری در آینده نوجوان دارد تا حدی که شالوده و سنگ بنای اخلاقی ، اقتصادی و عاطفی محیط خانواده در صورت نامناسب بودن، ضایعات و خسارات جبران ناپذیری بر ساختمان شخصیت نوجوان وارد آورده و آینده وی را به خطر خواهد انداخت. بنابراین اگر خانواده به وظایف مادی و معنوی درست عمل کند نوجوان ضمن احساس رفع نیازهای طبیعی ، به طور مستمر و مداوم ، اجتماعی شده و کنش ها و واکنش های مناسب بروز میدهد. اگر والدین نتوانند احتیاجات فطری و طبیعی نوجوان را برآورده سازند و او را برای زندگی در اجتماع تجهیز نمایند ، نمیتوان انتظار داشت که چنین نوجوانی توانایی لازم برای انطباق خود را با ارزشهای جامعه داشته باشد. (نجفی ابرند آبادی. ۱۳۹۱، ص۷۶) مبنای ضعف عملکرد نهاد خانواده ، نوجوانان به‌ سوی رفتارهای انحرافی کشیده می شوند.

خانواده به مثابه یک واحد کنترل اجتماعی میماند و بر اساس اصل پاداش و کیفر می آموزد که با کار و کوشش و رفتار مناسب است ، می تواند پاداش شایسته بگیرد و در غیر اینصورت کیفر خواهد دید. درعامل خانوادگی که والدینی که بیش از توان نوجوان آزادی و ابتکارشان را محدود می‌سازند و مقررات خشک و سختی را به آنان تحمیل می‌کنند، روحیه پرخاشگری و عصیان را در آنان تقویت می‌کنند و همچنین بین نوجوانان و والدینشان که ارتباط و درک متقابل و یا محبت وجود ندارد و والدین بی‌اعتنا، سهل‌انگار هستند و یا خانواده هایی که ازهم پاشیدگی دارند ، میزان وقوع بالای بزهکاری ارتباطی وجود دارد. مهمترین عامل مؤثر در بزهکاری، می تواند روش تربیتی نادرست یا اختلال در شبکه ارتباطی خانواده باشد. افزایش احتمال بزهکاری در خانواده هایی وجود دارد که والدین از روشهای انضباطی بسیار سخت گیرانه یا بسیار بی بندوبار و فریبنده استفاده می کنند، شیوه انضباطی به جای آنکه مبتنی بر استدلال باشد، مبتنی بر تنبیه بدنی است. (گیدنز[۸]. ترجمه اباذری ، ۱۳۸۸ ، ص ۲۱۵)

نظارت والدین می تواند یکی از راه های جلوگیری از بزهکاری نوجوانان باشد ، منظور نظارت والدین این است که والدین می‌دانند نوجوان‌ شان در زمان‌هایی که با او نیستند، کجا به‌ سر می‌برد و اوقاتش را چگونه سپری می‌کند یعنی از رفتارها و نحوه‌ گذران وقت فرزندان خود اطلاع دارند. هرچه نظارت والدین بر فرزندان‌شان بیشتر است، بزهکاری نوجوانانشان در حد زیادی کاهش می‌یابد و برعکس. طبق گفته‌های آلبرت باندورا و ریچارد والترز[۹]، هم تنبیهات بدنی مستمر و هم بی‌مبالاتی زیاد در کنترل رفتار پسران جوان توسط والدین به بزهکاری جوانان می‌انجامد. به نظر آنان، پسرانی که اغلب توسط پدران خود کتک می‌خورند به کنترل‌های خارجی متکی می‌شوند؛ یعنی در انجام هر عملی به جای آن ‌که اساس تصمیمات خود را بر احساس درونی خود از درستی و نادرستی آن عمل بگذارند، بیشتر احتمال به دام افتادن را محاسبه می‌کنند. از سوی دیگر پسرانی که همیشه و در مقابل هر نوع عملی با تأیید و تشویق والدین مواجه هستند، با این ذهنیت رشد یافته‌اند که هر چه بکنند پسندیده و مقبول است. (هیلگارد[۱۰]. ترجمه‌ براهنی ، ۱۳۷۵ ، ص ۱۴۷) به عقیده‌ هیرشی[۱۱]

بزهکاری به عنوان یک مسأله اجتماعی باید در عرصه خانواده، محله، مدرسه، همسالان و سایر ارگان‌ها یا مؤسسات اجتماعی که نوجوان به نوعی در آن‌ها عضویت دارد، بررسی گردد. او می گوید هر چه همبستگی میان نوجوانان، والدین و همسالان بیشتر است نوجوانان به خانواده، مدرسه و جامعه علاقه‌ بیشتری داشته و درگیر فعالیت های مقبول اجتماعی می‌شوند و در نتیجه فرصت کمتری برای پرداختن به رفتارهای ناهنجار خواهند داشت. ایشان از چهار عنصر به عنوان عناصر پیوند دهنده‌ افراد جامعه به یکدیگر معرفی می کند که به عنوان متغیرهای کنترل کننده‌ رفتار افراد و ممانعت آن‌ها از ارتکاب جرم و خشونت بر می‌شمارد:

۱- دلبستگی یا تعلق خاطر: این عنصر بیانگر میزان وابستگی فرد به اشخاص دیگر در خانواده، محیط و نهادهای اجتماعی است؛

۲- تعهد: این عنصر تعهد بیانگر میزان پذیرش هدف‌های قراردادی و مرسوم جامعه و نیز احساسات دینی است که فرد نسبت به جامعه بر دوش خود احساس می‌کند.

۳- درگیر بودن یا مشارکت: درگیر بودن در فعالیت‌های روزمره مقدار زیادی از وقت و انرژی فرد را به خود اختصاص میدهد و در نتیجه فرصتی برای فرد نمی ماند که به کارهای خلاف بپردازد.

۴- اعتقادات و باورها: این عنصر بیانگر میزان اعتقاد فرد به اعتبار قواعد اجتماعی و اخلاقی و باور او نسبت به ارزش ها و هنجارهای اخلاقی جامعه و وفاداری او نسبت به آن‌هاست. این امر احساس وظیفه اخلاقی نسبت به دیگران و رعایت هنجارها را برای فرد به ‌وجود آورده و موجب می شود از انحراف و بزهکاری پرهیز نماید. بر عکس ضعف چنین اعتقاداتی، وفاداری فرد را به جامعه سست کرده و راه را برای کجروی فرد هموار می‌سازد. (گسن[۱۲]. ترجمه‌ کی‌نیا ، ۱۳۷۰ ، ص۱۶۳-۱۶۴)

عامل دیگری که جلوگیری از بزهکاری نوجوان می کند دلبستگی به خانواده است یعنی تعلق و دلبستگی حساسیتی است که شخص نسبت به عقاید دیگران درباره خود نشان می‌دهد و در حقیقت، نوعی قید و بند اخلاقی است که فرد را ملزم به رعایت معیارهای اجتماعی می‌کند. (مشکانی. ۱۳۸۱ ، ص ۳-۲۵) ارتباطات عاطفی در درون خانواده دلبستگی فرزندان و والدین نسبت به همدیگر را افزایش می دهد. احساس امنیت و آرامش در خانواده، احترام فراوان برای والدین، اهمیت اظهار نظر والدین، گذران وقت با خانواده تا با دوستان و غیره از متغییرهای دلبستگی به خانواده می باشد که هرچه دلبستگی به خانواده بیشتر است، بزهکاری نوجوانان در حد متوسطی کاهش می‌یابد و برعکس.

از ﻧﻈﺮ ﮔﺎت ﻓﺮدﺳﻮن و ﻫﯿﺮﺷﯽ[۱۳] ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ارﺗﮑﺎب ﺟﺮم ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری دارد ﻣﻔﻬﻮم اﺻﻠﯽ اﯾﻦ دﯾﺪﮔﺎه ، ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری پایین است. اﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﭘﺎﯾﯿﻦ دارﻧﺪ، وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ دارند.

اول: این ﮐﻪ آنﻫﺎ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺧﺸﻨﻮدی ﻓﻮری ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﮕﺮش اﯾﻨﺠﺎ و اﮐﻨﻮﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. درﻣﻘﺎﯾﺴﻪ، ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﺑﺎﻻ ﺑﺎ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺗﻌﻮﯾﻖ اﻧﺪاﺧﺘﻦ ﺧﺸﻨﻮدی ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ.

دوم: اﯾن ﮐﻪ اﻓﺮادی ﮐﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﭘﺎﯾﯿﻦ دارﻧﺪ از ﺷﯿﻮه ﻫﺎی آﺳﺎن ﯾﺎ ﺳﺎده ﺑﺮای ﺑﺮآوردن ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎیشان اﺳﺘﻔﺎده می ﮐﻨﻨﺪ.

ﺳﻮم: این ﮐﻪ آن ها ﻧﯿﺎزﻫﺎیشان را ﺑﺎ ارﺗﮑﺎب ﺧﻄﺮﭘﺬﯾﺮ ﺟﺮم ﮐﻪ به، ﭼﺎﻻﮐﯽ، ﻫﯿﺠﺎن وﻓﺮﯾﺐ ﮐﺎری ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ، ﺑﺮﻃﺮف می ﮐﻨﻨﺪ. در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ اﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﺑﺎﻻ دارﻧﺪ ﺑﻪ اﺣﺘﯿﺎط ، اﻧﺪﯾﺸﯿﺪن و اﺳﺘﺪﻻل ﮔﺮاﯾﺶ دارﻧﺪ.

ﭼﻬﺎرم: آن ﮐﻪ اﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﭘﺎﯾﯿﻦ دارﻧﺪ ﭘﺎﯾﺪاری ﮐﻤﯽ در زﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎن دارﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺟﺮاﯾﻢ، ﭘﺎﯾﺪاری در ﮐﺎر ﯾﺎ ﺣﺮﻓﻪ، دوﺳﺘﯽ ﻫﺎ ﯾﺎ زﻧﺪﮔﯽ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ندارند. ﺑﺮای اﻧﺠﺎم ﺟﺮم ﻧﯿﺎز به ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ و ﺑﺮﻧﺎﻣه ﺮیزی ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﮐﻪ ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺻﺒﺮ و ﺣﻮﺻﻠﻪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﯿﺴﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﭘﺎﯾﯿﻦ دارﻧﺪ، ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﮐﺴﺐ ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﻓﮑﺮی وﻋﻤﻠﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ.

ﭘﻨﺠﻢ: اﯾﻦ ﮐﻪ اﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﺤﻮر دارﻧﺪ ﺧﻮد ﺑﯽ ﺗﻔﺎوت و ﺑﺪون ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺑﻪ رﻧﺞ و ﻧﯿﺎزﻫﺎی دﯾﮕﺮان ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﻓﺮاد ﺑﺎ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﻧﻬﺎﯾﺘﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻤﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ دارﻧﺪ و ﮔﺮاﯾﺶ دارﻧﺪ ﺑﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﺷﺮاﯾﻂ دارﻧﺪ ﻧﻪ ﺷﯿﻮه ی ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ و زﺑﺎﻧﯽ. اﯾﻦ اﻓﺮاد ﺑﺮای درﮔﯿﺮی در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﺑﺰه ﮐﺎراﻧﻪ در ﺳﺮاﺳﺮ زﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎن دارﻧﺪ ﻣﺴﺘﻌﺪﺗﺮ از اﻓﺮادی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﺑﺎﻻ دارند. پس ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﺎ ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﺟﺮم اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ دارد. زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺻﺖ ارﺗﮑﺎب ﺟﺮم وﺟﻮد دارد، ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﺑﺎﻻ دارد ﻣﺴﺘﻌﺪ ارﺗﮑﺎب ﺑﻪ اﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻧﯿﺴﺖ؛ اﻣﺎ ﯾﮏ ﺷﺨﺺ ﺑﺎ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﺴﺘﻌﺪ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪن اﺳﺖ. آن ها ادﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪ ی شان ﯾﮏ ﻧﻈﺮﯾﻪ ی ﻋﻤﻮﻣﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺮم ﻫﺎ را در ﺗﻤﺎم زﻣﺎنﻫﺎ ﺗﺒﯿﯿﻦ می ﮐﻨﺪ. (ﺟﻼﯾﯽ ﭘﻮر و ﺣﺴﯿﻨﯽﻧﺜﺎر. ۱۳۸۷ ، ص۱۱) ﻋﻠﻞ اﺳﺎﺳﯽ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﺿﻌﯿﻒ در اﻋﻤﺎل ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ و ﻧﺎﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ی نوجوانان اﺳﺖ.

ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری ﺿﻌﯿﻒ در ﻣﺮاﺣﻞ اوﻟﯿﻪ ی نوجوانی ﺑﺴﻂ ﯾﺎﻓﺘﻪ و در ﺳﺮاﺳﺮ دوران ﺟﻮاﻧﯽ و بزرگسالی ﺛﺎﺑﺖ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ. (ﺟﻼﯾﯽ ﭘﻮر و ﺣﺴﯿﻨﯽﻧﺜﺎر. ۱۳۸۷ ، ص۸) واﻟﺪﯾﻨﯽ ﮐﻪ در ﮐﻨﺘﺮل و ﻣﺮاﻗﺒﺖ از رﻓﺘﺎر ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻧﺎﺗﻮاﻧﻨﺪ ﯾﺎ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﮐﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﺎ ﺗﺸﺨﯿﺺ رﻓﺘﺎر اﻧﺤﺮاﻓﯽ در ﺑﭽﻪ او را ﻣﺠﺎزات ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و اﯾﻦ ﻣﺠﺎزات ﻣﻮﺟﺐ ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﭽﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﺪاری اش را از دﺳﺖ ﺑﺪﻫﺪ. (ﺟﻼﯾﯽ ﭘﻮر و ﺣﺴﯿﻨﯽﻧﺜﺎر. ۱۳۸۷ ، ص۳)

به اعتقاد نای[۱۴] خانواده از طریق چهارعامل باعث تقویت پیوند اجتماعی می‌گردد:

۱- نظارت درونی: از طریق جامعه‌ پذیری نوجوان و ایجاد وجدان یعنی درونی کردن هنجارها، ارزش‌ها و نیز احساس شرم و گناه در صورت کج‌ رفتاری، به علت رابطه نوجوانان با پدر و مادر و تنبیه و سرزنش از جانب آن‌ها واقع می‌گردد؛

۲- نظارت غیرمستقیم: میل به این‌ که مطابق با انتظارات خانواده رفتار کرده، باعث رنجش و ناراحتی آن‌ها نشود. این امر بستگی به وابستگی عاطفی فرد با خانواده دارد؛

۳- نظارت مستقیم: تنبیه و محدودیت مستقیم از جانب خانواده. برای مثال میزان آزادی جوانان یا نوجوانان، نظارت بر زمانی که بیرون از منزل می‌گذرانند، انتخاب دوستان و نوع سرگرمی‌ها؛

۴- ارضای نیازها: توانایی خانواده در تأمین زندگی، فراهم کردن امکانات موفقیت در آینده برای نوجوانان. برخی از خانواده‌ها در تحقق این امور موفق تر از بقیه هستند و در نتیجه بیشتر می‌توانند نوجوان و جوان را با جامعه همنوا سازند، در حالی‌ که خانواده‌هایی که چنین توانایی‌هایی را ندارند کمتر می‌توانند از نوجوانان خود انتظار همنوایی داشته‌ باشند. نای اضافه می‌کند که فروپاشی خانواده کم‌ اهمیت‌ تر از خوشحالی و خوشبختی خانواده است؛ یعنی خانواده‌ای که پر از تشنج و اختلاف است می‌تواند نقش مهمی در کج ‌رفتاری نوجوانان بازی کند. اما نوجوانی که در خانواده‌ طلاق گرفته ولی آرام زندگی کند وضعیت بهتری دارد. (ممتاز. ۱۳۸۱ ، ص ۱۲۳)

بند دوم: دیدگاه فقهی

ثروت به خودی خود و بالذات امری ناپسند و مذموم نیست بلکه اگر در مسیر توسعه و به هدف تحقق عدالت اجتماعی بکار گرفته شود بسیار مثمر فائده است اما اگر ثروت عاملی شود که به ناهنجاری های اجتماعی و طغیان و سرکشی و فراموشی خداوند و درنهایت سقوط از مرتبه انسانیت گردد ، مذموم و ناپسند است. خداوند در قرآن کریم در سوره علق آیات ۶ و ۷ می فرماید:[۱۵]« به راستی که انسان سرکش و مغرور می‏شود چون که خود را در غناء و دارایی ببیند.» و در سوره منافقین آیه ۹ خداوند می فرماید:[۱۶] «ای کسانی که ایمان آوردید، اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نسازد.»

در اسلام مال و ثروت هیچ وقت تحقیر نشده است، نه تولیدش نه مبادله‌اش، نه مصرف کردنش، بلکه همه‌ ی اینها تأکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افکندنی نیست، بلکه دور افکندنش ، تبذیر تضییع مال و حرام قطعی است. (مطهری. ۱۳۶۸، ص ۱۷)

تجمل گرایی یکی از رذائل اخلاقی است که در دین اسلام مورد نکوهش واقع شده است. استفاده از زینت و زیبایی اگر در حد اعتدال باشد هیچ اشکالی ندارد ولی بعضی از مردم در جریان زندگی راه افراط را در پیش می گیرند و به بهانه های گوناگون رو به تجمل گرایی می آورند، به همین خاطر قرآن کریم بلافاصله مسلمانان را از زیاده روی و اسراف و تجاوز بر حذر داشته و نهی می کنند ، در سوره اعراف آیه ۳۱ و می گوید:[۱۷] «ای فرزندان آدم زینت خود را به هنگاهم رفتن به مسجد با خود بردارید و بخورید و بیاشامید واسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد.» از آثار تجمل گرایی می توان به طغیان و سرکشی چرا که برای رسیدن به مقصود و بهره گیری از لذت های حیوانی ، تمام حد و حصرها و موانع را کنار زده و هیچ ضابطه و معیاری را نمیشناسد. پیامبر اسلام می فرماید:[۱۸] «علاقه به چیزی، انسان را کور و کر می کند.» (شیخ صدوق و ابن بابویه قمی. ج۴ ، ص ۳۸۰ ، حدیث ۵۸۱۴) یعنی قدرت و درک واقعیت را از او می گیرد. و یا می توان به آثار وابستگی شدید انسان به زرق و برق دنیا اشاره کرد که انسان را برده و مطیع خود می سازد؛ زیرا انسان برای این که به زندگی خود، رونق و صفا بخشد، به تنعم و تجمل رو می آورد و به تدریج با امور و اشیایی که وسیله تنعم و تجمل و یا ابزار قوت و قدرت خویش قرار داده، خو گرفته و شیفته آن می شود و رشته هایی نامرئی او را خوار و ذلیل نموده و به زانو در می آورد. در نتیجه خدا و آخرت را به کلی از یاد می ببرد.

پس برای جلوگیری از آثار سوء تجمع ثروت و تجملگرایی می توان به قناعت اشاره کرد که یکی از فضایل اخلاقی است و در اسلام بسیار بر آن سفارش شده است. امام علی(علیه السلام) در این زمینه می‌فرمایند:[۱۹]« چه شایسته است که انسان به کم قناعت کند و بسیار ببخشد.» (تمیمی آمدی. ۱۳۷۶ ، ص ۳۷۷) ولی این امر بدان معنی نیست کرد شخص به خانواده خود سخت بگیرد بلکه موظف هست از درآمدهای مشروع خود در خانواده‌اش خرج کند ، و هرگز آنان را در مضیقه مالی قرار ندهد.

نتیجه گیری

آمارهای منتشر شده حاکی از آن است که با وجود بهبود وضع زندگی از نظرمعیشتی در جهان میزان جرایم ارتکابی جوانان با سرعت بیشتری رو به افزایش است و درهر جامعه ای نیز نوع آن با جامعه دیگر فرق دارد؛ بزهکاری در اجتماع ابتدا دامن گیر نوجوانان میشود. مسئله بزهکاری نوجوانان برای یافتن علل و دستیابی به راه های پیشگیری مهم است از جمله علل وعوامل مؤثر در بزهکاری نوجوانان، عامل اقتصادی هست، نوجوانانی که گرفتار بزهکاری می شوند، در اغلب موارد فرصت های جبران ناپذیری را از حیث تحصیل و کار از دست می دهند. همچنین این مسئله از لحاظ هزینه و وقت و نیرویی که دولت ها صرف حل آن می کنند نیز اهمیت زیادی دارد. اداره کانون های اصلاح و تربیت، کانون های کارآموزی، نیروی انتظامی، دادگاه های مخصوص کودکان و نوجوانان و هزینه های مربوط به آن ها باری بر دوش بودجه هر کشوری است. اما اگر راه های پیشگیری از این معضل شناخته شده را انجام دهیم سبب کاهش نوجوانان بزهکار می شود و می توان قسمت اعظم بودجه ای که برای رسیدگی بزهکار نوجوان است به صرف آموزش و پرورش و تربیت علمی و عملی کرد. از جمله عواملی که میتواند از بزهکاری نوجوانان جلو گیری و آن را کاهش بدهد رسیدگی به دغدغه مردم در امور اقتصادی است که دولت باید در جهت مهار تورم و رکود و رفع مشکلات اقتصادی و بهبود وضع معیشتی اعضای جامعه، به ویژه اقشار محروم و آسیب پذیر جامعه، تلاش کند و همچنین درصدد اشتغال آنان برآید، نه این که با اقداماتی کوتاه مدت فقط به تسکین فقر در جامعه بسنده کند. و اهتمام جدی دولت به منظور حمایت و تحت پوشش قرار دادن خانواده های آسیب پذیر و تدوین قوانین لازم در جهت حفظ نظام خانواده و جلوگیری از نابسامانی و ازهم گسیختگی آن باشد وسعی و تلاش مسئولان و دست اندرکاران نهادهای آموزشی، فرهنگی و رسانه های جمعی، به ویژه رادیو و تلویزیون، جهت ارائه خدمات آموزشی مناسب، فرهنگ سازی و آگاهی دادن به والدین و نوجوانان باشد. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﺬﯾﺮی اوﻟﯿﻪ ﮐﻪ در ﺧﺎﻧﻮاده و درﺳﺎلﻫﺎی اﺑﺘﺪاﯾﯽ زﻧﺪﮔﯽ اﺗﻔﺎق ﻣﯽ اﻓﺘﺪ، ﺳﻬﻢ ﺑﻪ ﺳﺰاﯾﯽ درآﯾﻨﺪه ی ﻫﺮ ﻓﺮد اﯾﻔﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. اﻓﺮادی ﮐﻪ ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﺬﯾﺮی ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ را ﻃﯽ ﮐﺮده اﻧﺪ، در ﻧﻮﺟﻮاﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﺎدﮔﯽ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﺰهکاری ﻧﻤﯽﺷﻮﻧﺪ. اگر نوجوان از کودکی ارزش ها و باید و نباید ها را به خوبی درک کند، می تواند یکی از راه های پیشگیری از بزهکار شدن فرد باشد. نوجوان به جای خوشی ها و لذت های زودگذر به خوشی ها و لذت های منطقی جلب می شود.

منابع

کتب:

۱- احمدی، حبیب. ۱۳۹۵ ، جامعه شناسی انحرافات ، تهران: انتشارات سمت

۲- امامی ، میر سید حسن. ۱۳۸۰ ، حقوق مدنی ، انتشارات اسلامیه

۳- تمیمی آمدی ، عبدالواحد. ۱۳۷۶ ، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ، انتشارات مکتب الاعلام السلامی

۴- دانش ، تاج زمان. ۱۳۸۳ ، اطفال و جوانان بزهکار ، تهران: انتشارات رسا

۵- رجبی‌ پور، محمود. ۱۳۸۸ ، بزهکاری دانش‌آموزان و امکان پیشگیری اجتماعی رشد مدار ، انتشارات میزان

۶- رفیع پور، فرامرز. ۱۳۷۷ ، آناتومی جامعه ، مقدمه‌ ای بر جامعه ‌شناسی کاربردی، تهران: انتشارات کاو

۷- روزن باوم ، هایدی. ترجمه محمد صادق مهدوی، ۱۳۸۷ ، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه ، تهران: مرکز نشر دانشگاهی

۸- روشه ، گی. ترجمه عبدالحسین نیک گهر، ۱۳۸۳ ، جامعه شناسی تالکوت پارسنز، تهران: انتشارات تبیان

۹- ساروخانی ، باقر. ۱۳۹۳ ، مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده ، انتشارات سروش

۱۰- شامبیانی، هوشنگ. ۱۳۸۹ ، بزهکاری اطفال و نوجوانان ، تهران: انشارات پیام

۱۱- شریف قرشی ، باقر. ترجمه لطیف راشدی ، ۱۳۸۹ ، نظام خانواده در اسلام (بررسی تطبیقی) ، انتشارات شرکت چاپ و نشر بین الملل

۱۲- شیخ صدوق ، ابن بابویه ، ابو جعفرمحمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی. ۱۳۷۷ ، من لایحضر الفقیه ، قم ، انتشارات جامعه مدرسین

۱۳- صلاحی، جاوید. ۱۳۸۴ ، بزهکاری اطفال و نوجوانان ، انتشارات بیتا

۱۴- فرجاد، محمد حسین. ۱۳۷۱ ، آسیب‏ شناسی اجتماعی و جامعه ‏شناسی انحرافات ، تهران: انتشارات بدر

۱۵- کلینی ، محمد بن یعقوب بن اسحاق. ۱۳۷۸ ، الکافی ، انتشارات دارالثقلین

۱۶- گسن ، ریموند. ترجمه مهدی کی‌ نیا ، ۱۳۷۰ ، مقدمه‌ ای بر جرم‌ شناسی، تهران:انتشارات مترجم

۱۷- گیدنز، آنتونی. ترجمه یوسف اباذری ، ۱۳۸۸ ، جامعه شناسی ، تهران: انتشارات شرکت سهامی خوارزمی

۱۸- محمدی ، کاوه . آسیب شناسی بیماری های اجتماعی. ۱۳۹۱ ، تهران: انتشارات جامعه شناسان

۱۹- محمدی ری شهری ، محمد. ۱۳۸۵ ، میزان الحکمه ، انتشارات سازمان چاپ و نشر دار الحدیث

۲۰- محمدی‌اصل ، عباس. ۱۳۸۵ ، بزهکاری نوجوانان و نظریه‌های انحراف اجتماعی ، تهران: انتشارات نشرعلم

۲۱- مطهری ، مرتضی. ۱۳۶۸ ، نظری به نظام اقتصادی اسلام ، تهران: انتشارات صدرا

۲۲- ممتاز، فریده. ۱۳۸۱ ، انحرافات اجتماعی: نظریه‌ها و دیدگاه‌ها ، تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار

۲۳- مهاجرین، رضا. ۱۳۸۷ ، تاثیر حاشینه نشینی بر میزان بزهکاری در کلان شهرها ، تهران: انتشارات جنگل

۲۴- نجفی ابرند آبادی ، علی حسین. ۱۳۹۱ ، درباره سن وعلوم جنایی: دیباچه در: رجبی پور، محمود. پژوهشی در مبانی پیشگیری اجتماعی رشد مدار از بزهکاری اطفال و نوجوانان ، تهران: انتشار میزان

۲۵- نجفی‌ توانا ، علی. ۱۳۷۷ ، جرم‌شناسی ، تهران: انتشارات خیام

۲۶- هیلگارد، ارنست. ترجمه‌ محمد نقی براهنی ، ۱۳۷۵ ، زمینه روان‌ شناسی ، تهران: انتشارات رشد

مقالات:

۱- اسکندری چراتی ، آذر. ۱۳۹۶ ، بررسی عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر بزهکاری نوجوانان (آزادشهر)

۲- جلایی ‌پور، حمید رضا. و حسینی‌نثار، مجید. ۱۳۸۷ ، عوامل اجتماعی مؤثر بر بزهکاری نوجوانان در رشت

۳- جهانی جناقرد ، میلاد. ۱۴۰۰ ، تاثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی خانواده در بزهکاری اطفال و نوجوانان

۴- حرمتی زاده ، آمنه. ۱۳۹۹ ، نظریه پارادوکس منافع؛ الگوی رفتاری محافظه کارانه در طبقه متوسط ، سایت علمی و پژوهشی

۵- صادقی فرد ، مهدی. ۱۳۹۴ ، عوامل موثر بر گرایش نوجوانان و جوانان پسر به بزهکاری و راهکارهای پیشگیری از آن

۶- کریمیان ، حسین. ۱۳۸۷ ، نگاهی به بزهکاری نوجوانان و جوانان ، شماره ۱۲۶

۷- مشکانی ، محمد رضا. ۱۳۸۱، و مشکانی ، زهرا السادات. سنجش تأثیرعوامل درونی و بیرونی خانواده بر بزهکاری نوجوانان ، مجله‌ جامعه‌ شناسی ایران، دوره چهارم، ش ۲

۸- نظری ، علی محمد. و امینی ‌منش ، سجاد. و شاهینی ، علی. ۱۳۹۱ ، ساختار خانواده، نظارت والدین و همنشینی با همسالان بزهکار در نوجوانان پسر بزهکار و بهنجار، فصلنامه‌ پژوهش در سلامت روان‌شناختی، دوره‌ ششم، ش ۴

پی نوشت ها:

[۱] وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ

[۲] Guy Rocher

[۳] کاد الفقر ان یکون کفرا

[۴] اللهم انی اعوذ بک من الکفر و الفقر

[۵] کی لایکون دولة بین الاغنیاء منکم

[۶] طوبی لمن قصر امله و اغتنم مهله

[۷] Heidi roizen bawem

[۸] Anthony Giddens

[۹] Albert Bandura and Richard Walters

[۱۰] Ernest Hilgard

[۱۱] Travis Hirschi

[۱۲] Raymond Gassin

[۱۳] Travis Hirschi and Michael Gottfredson

[۱۴] Bill Nye

[۱۵] کلاَّ إِنَّ الْانسَانَ لَیَطْغَی أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنی

[۱۶] یا ایها الذین امنوا لاتلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله

[۱۷] یابنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلو و اشربوا و لاتسرفوا انه لایحب المسرفین

[۱۸] حب الشی یعمی و یصم

[۱۹] ما احسن بالانسان ان یقنع بالقلیل و یجود بالجزیل

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha