خبرگزاری حوزه | یکی از مسائل تقریبا رایج در مجامع علمی قیاس حوزویان با دانشگاهیان از نظر علمی میباشد که بعضا دانشگاهی ها علمیت حوزویان را قبول ندارند یا برعکس.
در این بحث دو مسئله وجود دارد اول آنکه آیا این قیاس صحیح میباشد؟ و اگر صحیح میباشد چه ملاک هایی را باید در این قیاس در نظر گرفت؟
در پاسخ به این سوال باید باید در نظر داشت که در واقع علم اقسامی دارد مانند تجربی، ریاضی، فنی، هنری و... یکی دیگر از مقسَم های علم، علم دین است که حداقل دین اسلام خود شاخه های مختلف با گرایشات مختلف دارد مانند فقه، فلسفه، کلام تطبیقی بین الادیان یا بین المذاهب یا کلام تبیینی، تاریخ، اخلاق و....
اگر چنین مطلبی را پیش فرض ذهنی خود قرار دهیم متوجه میشویم که هر علمی درجای خود لازم و ضروری است و جامعه بشری به همه این علوم نیازمند است در نتیجه قیاس دانشگاهی ها با دانشگاهی ها و حوزوی ها با دانشگاهی ها کاملا غلط و بی اساس است اما در رشته های مشترک حوزه و دانشگاه میشود گفت که این قیاس ایرادی ندارد و چه بسا مطلوب است و موجب بهبود روند حوزه و دانشگاه میشود.
تقریبا پاسخ سوال اول را دادیم که اصولا قیاس رشته هایی که ارتباطی باهم ندارند باطل است اما قیاس رشته های مشترک در مراکز علمی مختلف که کدام عمق علمی بیشتری دارد بلامانع است.
اما از یک جهت میتوان تمام مراکز علمی با رشته های علمی مختلف را با یکدیگر قیاس کرد و آن جهت، روش تحصیلی است که روش تحصیل کدام مرکز علمی مناسب تر است؟.
در حوزه برای کسب هر علم ۴ مرحله گذرانده میشود: زمینه سازی و آمادگی جهت دریافت مطلب، دریافت مطلب، تثبیت و تعمیق.در مرحله اول که زمینه سازی و آمادگی جهت دریافت مطلب است فعالیت پیش مطالعه صورت میگیرد یعنی قبل از تدریس استاد باید متن کتاب را مطالعه کرد تا ذهن آمادگی بهتری برای دریافت مطلب داشته باشد ، مرحله دوم همان تدریس استاد است و در مرحله سوم فعالیت پس مطالعه صورت میگیرد تا مطلب کامل در ذهن جا بیافتد و برای تعمیق مطلب و دقت به ظرائف آن طلاب گروه دو الی سه نفره مباحثه تشکیل میدهند و برای یکدیگر توضیح میدهند و اشکال وارد میکنند و در صورت ایجاد سوال و اشکال به استاد مراجعه کرده و با راهنمایی به منابع دیگر رجوع میکنند؛ اما در دانشگاه تنها مرحله دو و سه از این چهار مرحله اجرا میشود.
متقابلا در دانشگاه مزیتی وجود دارد که در حوزه نیست یا بسیار کمرنگ است و آن فرآیند مقاله نویسی و پایان نامه نویسی است که چه بسا کمرنگ بودن آن در حوزه به دلیل عمیق بودن مطالب و حجم زیاد دروس میباشد.
تا اینجا پاسخ سوال دوم هم داده شد که ملاک ما در قیاس این دو باید چه باشد تا قیاس عادلانه ای صورت بگیرد و به این نکته هم باید توجه داشت که چه بسا دانشگاهی از حوزوی علمش بیشتر باشد به جهت فعالیت علمی فردی یا برعکس حوزوی علمش بیشتر باشد از دانشگاهی به جهت فعالیت علمی فردی.
اما حوزه و دانشگاه سه تفاوت اساسی تر دارند اول آنکه در حوزه متن مهم است و محور ما متن عربی میباشد یعنی باید از متن عربی که دقیق ترین زبان است ظرائفی را به وسیله علم نحو و صرف و بلاغت باتوجه به علم اصول و منطق استخراج و ارائه کرد برخلاف دانشگاه که متن محور به این معنا و به این شکل نیست و فردی که علوم نامبرده را خوانده باشد به خوبی این مسئله را درک میکند و دومین فرق اساسی اینست که در حوزه روش کسب مطالب اسلامی را آموزش اما در دانشگاه غالب مطالب خود آموزه های اسلامی است نه روش رسیدن به آموزه ها.
اما در پاسخ به این سوال که روش بدست آوردن آموزه های دینی چگونه حاصل میشود باید عرض شود که با تحصیل علوم ادبی مانند صرف، نحو و بلاغت و علم منطق و اصول که همان علومی میباشد که در حوزه آموزش داده میشود میتوان اسلام شناس شد یعنی کسی که این علوم را میداند اسلام شناس نیست بلکه روش اسلام شناس شدن را میداند آنوقت میتواند یک اسلام شناس متبحر باشد و فهم دقیق و اجتهادی از متون دین ارائه بدهد بطور مثال علامه حلی، علامه امینی و مراجع عظام.
و سوم آنکه در حوزه علاوه بر علمیت، معنویت هم اهمیت بسیار داری برخلاف دانشگاه که تنها توجه آن به علم است اما طلاب علوم دینی باید درس های اخلاق و برنامه های تهذیبی داشته باشند تا قلم و نفس آنها موثرتر باشد.
در پایان دو سوال اساسی مطرح است که آیا دین را میتوان یک علم به حساب آورد یا کلا دین مسئله ای سرکاری است و بی کاربرد است؟
در پاسخ سوال اول باید عرض شود که دین قطعا یک علم است زیرا شامل سلسله مطالبی پیرامون باورها، رفتارها و افکارها میباشد و برای هریک برنامهای دقیق ارائه میدهد و میزان آنها را تعیین میکند و قطعا باورها و افکارها بر روی اعمال و گفتار اثر دارد و اعمال هم بر روی روابط فردی، خانوادگی ، اجتماعی، اقتصادی و... موثر است کسانی که کلا منکر دین هستند و آنها را ساخته دست بشر میدانند آنها را به علم کلام که از علوم دینی محسوب میشود ارجاع میدهیم و مجال پاسخ به این سوال در این یادداشت نیست و این نکته لازم به ذکر است که دین علمی مفید برای سعادت بشر در دنیا و آخرت است یعنی علم دین به ذات خودش این قابلیت و برنامه را برای بشر دارد برخلاف علوم دیگر که نهایتا میتواند موجب سعادت دنیوی باشد و در آخر نقدی اساسی به حوزه وارد می کنیم و آن طولانی بودن سطوح حوزه می باشد که همین علوم در زمان کمتری قابل خواندن است و مقام معظم رهبری هم به کوتاه سازی سطوح اشاره هایی داشتند.
بردیا جهان پرور