خبرگزاری حوزه | مسأله زمان شناسی و شناخت زمانه خود از جمله مسائل مهم و دارای نقش اساسی در فهم وظیفه فردی و اجتماعی است. در طول تاریخ کسانی که زمانه خویش را به خوبی شناخته و بر طبق آن حرکت نمودند از جملهی سعادتمندان و چهرههای پرفروغ، با عظمت و موثر تاریخ شمرده میشوند و در مقابل افرادی که زمان خود را نشناخته و توجّهی به آن نکردند یا دچار تفریط گشتند و یا افراط که سرانجام هر یک مشخص است!
حدیث شریف نبوی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که فرمود:
(عَلَی العَاقِلِ ان یَکونَ بَصِیراً بِزَمانِه) (۱)
بصیرت مرحلهای فراتر از دیدن است؛ بصیر کسی است که نه تنها مشکلات و وقایع جامعه را به خوبی میبیند بلکه درباره آنها دید و تحلیل دارد، او میتواند اتفاقات در جامعه و مشکلات موجود را همه جانبه تحلیل و بررسی نماید و این همان رمز موفقیت در طول تاریخ به ویژه در زمانهای مشکلات صعب و فضاهای غبار آلود است. در مقابل اگر از شناخت زمانه خود غفلت شود، شاهد انحرافات متعددی در زندگی فردی و اجتماعی خواهیم بود.
امام راحل عظیم الشأن (قدسسره) میفرمایند:
(رشد فکری هر قومی این است که بشناسند مقام را و بفهمند چه وقت باید چه کرد. بسیاری از انحرافات که برای انسان پیدا میشود این است که موقع شناس نباشد و یک مطالبی که حالا باید طرح بشود آن را طرح نکند، یک مطالبی که حالا وقتش نیست طرح بکند. شما الآن باید همهتان و تمام ملت از زن و مرد، از کوچک و بزرگ، از روحانی تا دانشگاهی، همه باید در فکر حال باشید که این قدمی که الآن میخواهیم برداریم صحیح برداریم؛ و قدمهای بعد در موقع خودش.) (۲)
اما از مباحث مهم در هر دوره و زمانی، رعایت اولویتها و پرداختن به آنها در جامعه است.
فهم وابستگی سایر مسائل به مسئله اولویتدار، لزوم حرکت جمعی برای تحقق آن مسئله، نگاه ویژه دشمن به عدم تحقق آن و... همگی از مسائلی است که غالب افراد نسبت به آن عنایت و توجه داشته و سعی در انجام آن مسأله اولویتدار دارند لکن اختلاف نظرها در مقام عمل و اجرا مطرح میشود که کدام مسأله دارای اولویت است؟ کدام مسئله سزاوار است که به عنوان مسئله اول جامعه مطرح و مسئولان و مردم در آن خط حرکت و از یکدیگر مطالبه نمایند؟! یکی در جامعه حجاب را به عنوان اولویت معرفی میکند، دیگری فرهنگ را، دیگری اقتصاد را و... اما به راستی اولویت جامعه در این زمانه چیست و راه تشخیص آن چگونه میسّر میگردد؟
برای قرار گرفتن موضوعی به عنوان مسأله اول جامعه اهمیّت ذاتی آن کافی نیست، بلکه یکی از قیودی که در روشن شدن اولویت جامعه موثر است قید (فوریّت) است! و این یعنی در این بستر زمان به کدام یک از این چند مورد مهم باید در ابتدا توجه و دقت نمود بدون آنکه از سایر موارد غافل شد؟ کدام باید مورد مطالبه بوده و حرکت جمعی جامعه به آن سمت باشد بدون غفلت از سایر مسائل؟ به تعبیری دیگر ریشه فوریّت در زمان شناسی است ؛ در این زمانه کدام یک از این مسائل مهمتر است؟
مثال ساده آن را میتوان در خانوادهای یافت که بناست تا یک ماه آینده جهیزیه فرزند خویش را تهیه نمایند. حرکت کلی آن خانواده و افکار و اذهان آنها همگی متوجه بودجه و نحوه تهیه جهیزیه است، بدون آنکه از تربیت فرزند خردسال خویش غافل شوند، بدون آنکه در برنامه تفریحی و فرهنگی خود خللی وارد کنند، اما سیر حرکت و محور توجه آنها همان تهیه جهیزیه است و دیگر فعالیتهای خود را در این ریل برنامهریزی و دنبال میکنند. اکنون این سوال مطرح میشود که در جامعه کنونی و در این بستر زمان، کدام یک از مسائل دارای اولویت و به تعبیری قید فوریت برای آن لحاظ شده که باید به آن پرداخته شود بدون آنکه از سایر موارد مهم غفلت شود؟
قبل از پاسخ به سوال بالا باید دید چه کسی در جامعه میتواند قید فوریت را از میان چند مسئله مهم برای مسئله مهمتر و مناسب با بستر زمان قرار دهد؟ چه کسی به خوبی اوضاع را میشناسد و به زمانه خویش بصیر است؟
پاسخ آن است که: ولیّ جامعه اسلامی، آن فقیه بصیر کلاننگرِ آگاه به زمان خویش و دشمن شناس، تنها شخص لایق برای این منصب است. باید نگاه کرد و دید ولیّ جامعه اسلامی کدام یک از مسائل را در این زمانه مهمتر از سایر مسائل میدانند، چرا که به راستی هر موضوعی که چنین باشد بدیهی و روشن است که سایر مسائل مهم نیز به آن مربوط و با حل شدن آن یکی از مبانی اصلی سایر مشکلات حل میگردد! بدیهی است که رعایت و توجه به این اولویت به معنای نفی و عدم توجه به سایر مباحث مهم نیست، بلکه تنها بیانگر حرکت جمعی جامعه و افراد آن به این سمت و تلاش وسیع دشمن برای عدم تحقق آن است!
گرچه رهبری معظم (حفظهالله) در طی چند سال اخیر و به ویژه در حدود یک سال اخیر مکرراً و با بیانات مختلف و متعددشان با قرار دادن قید فوریت برای یکی از مسائل اساسی کشور اولویت را معین نمودهاند، اما بهترین کلام و مدرک برای فهم اولویت جامعه، شعار سال معظمله است ؛ چرا که ایشان پیرامون شعار سال میفرمایند:
(شعار سال با دو منظور مطرح میشود: یکی جهت دادن به سیاستهای اجرائی و عملکرد مسئولین دولتی و مسئولین حکومتی است، یکی توجیه افکار عمومی است؛ یعنی افکار عمومی توجّه پیدا کنند به اینکه چه مسئلهای امروز برای کشور مهم است) (۳)
و اما شعار امسال : (مهار تورم رشد تولید)
شعاری با محوریت اقتصاد! و به طور کلی چندین مرتبه تاکید بر مسأله اقتصاد و اینکه در این زمان اولویت کشور و جامعه باید حل شدن مسائل اقتصادی باشد. کسانی که توانایی در مقام اجرا و عمل دارند کمک نمایند، اندیشمندان و متفکران با بیان نظریات خویش درباره راههای برونرفت از وضع موجود به کمک دستگاههای اجرایی آیند، دستگاههای اداری و تقنینی و ... اولویت و توجه خود را بر این مسئله متمرکز نمایند و مورد مطالبه مردم و نخبگان از مسئولین در وهله اول این موضوع باشد.
در این میان افرادی در بستر جامعه سعی میکنند که مسائل دیگر همچون حجاب _که مسئله مهم و غیر قابل غفلت است_ را به عنوان مسأله اول جامعه مطرح نمایند و سایر مسائل را نیز به آن مربوط نمایند! و این در حالیست که رهبری معظم (حفظهالله) در موضعی به صراحت به بیان تاثیر اقتصاد بر فرهنگ پرداخته و میفرمایند:
(اقتصاد، اوّلین مسئلهی کشور است، مهمترین مسئلهی کشور است؛ مسئلهی معیشت مردم، مسئلهی ملموسِ همهی آحاد کشور است. خب، شعار امسال شعار مهمّی است، شعار حسّاسی است؛ البتّه شعارهای سالهای قبل هم تا سالهای متعدّد عموماً اقتصادی بود؛ امّا اینکه ما شعارها را شعارهای اقتصادی قرار دادیم، این به معنای بیاعتنائی به مسائل فرهنگی و اجتماعی و مانند اینها نیست؛ آنها هم به جای خود مهم است امّا یک اقتصاد نابسامان بر روی فرهنگ جامعه هم اثر میگذارد؛ یعنی تأثیر کج و کوله بودن و ناموزون بودن اقتصاد کشور بر روی مسائل اجتماعی و بر روی مسائل فرهنگی هم نباید نادیده گرفته بشود. تورّمِ بالا، در چند سال پیدرپی خیلی چیز مهمّی است؛ سالهای متعدّد، پشت سر هم تورّم بالا.
خب، این روی نظام توزیع درآمدها در کشور اثر می گذارد و توزیع درآمدهای کشور را ناموزون میکند؛ یک عدّهای محروم میمانند، یک عدّهای هم حالا از طرق مختلفی جیبهایشان پُر میشود.
از هر دو طرف، ایجاد فساد خواهد شد؛ هم از طرف فقر، فسادهای فرهنگی، اجتماعی به وجود میآید؛ هم از طرف آن مجموعهای که توانستهاند از این آبهای گلآلود ماهی بگیرند، استفادهی نامشروع کنند، حرامخوری کنند، از ناحیهی آنها هم فسادهایی به وجود میآید. تورّم یک مسئلهی صرفاً اقتصادی به نظر میرسد امّا انسان میبیند نه، این میتواند بر روی فرهنگ مردم، افکار مردم، رفتار مردم، مسائل اجتماعی کشور اثر بگذارد. خیلی از فسادهای اجتماعی و فرهنگی هست که اگر ما سر نخ اینها را دنبال کنیم، به همین پولهای حرام و برخورداریهای تبعیضآمیز خواهیم رسید.) (۴)
همچنین معظمله در بخشی دیگر از بیانات ارزشمندشان میفرمایند:
(اگر بخواهیم این شعار عملیّاتی بشود، اوّلاً لازم است که دستگاههای مختلف و بخشهای مختلف کشور اولویّت این امر را بپذیرند؛ اوّل این است.
«اولویّت را بپذیرند» یعنی چه؟ یعنی همهی همّتها، همهی ارادهها در طول سال ــ یک سال در مقابل ما است دیگر ــ متوجّه این نکتهی کانونی باشد. اینجور نباشد که ما چند صباحی بگوییم و حرف بزنیم و در سربرگها بنویسیم و تبلیغ بکنیم، بعد آرامآرام کهنه بشود، به انزوا کشیده بشود، به حاشیه برود، فراموش کنیم؛ نه. البتّه این شعار فقط مال یک سال نیست، این شعارها غالباً ادامه دارد و باید ادامه پیدا کند، امّا حالا تا آخر امسال، سال ۱۴۰۲، همهی همّتها، هم در تقنین، هم در اجرا، هم در قوّهی قضائیّه، هم در بخشهای گوناگونِ دیگر متوجّه این مسئلهی کانونی باشند؛ یعنی توجّه کنند که این وظیفه، یک وظیفهی اصلی و کانونی است.
اولویّت دادن، یک معنای دیگر هم دارد و آن، این است که از همهی ظرفیّتهای کشور برای این کار استفاده بشود؛ ما ظرفیّتهای زیادی در کشور داریم. بعضی از امکاناتِ ما امکانات سختافزاری است؛ منابع طبیعی داریم، موقعیّت جغرافیایی داریم، زیرساختهای اقتصادی داریم ــ کارخانجات، دستگاهها ــ بعضی، امکانات نرمافزاری است؛ نیروی انسانی خلّاق داریم، جوانهای پُرانگیزه داریم، ظرفیّتهای علمی داریم، ظرفیّتهای فنّاوری داریم، فکرهای نو داریم ... اینها همه باید در خدمت مهار تورّم و رشد تولید قرار بگیرد. امکانات اجرائی داریم، امکانات تقنینی داریم، امکانات قضائی داریم، امکانات رسانهای داریم، تجربهها و عناصر مجرّب داریم؛ کسانی هستند که کارآزمودهاند، کار کردهاند، میشناسند، بلدند؛ از همهی اینها باید استفاده بشود. از ارتباطات خارجی استفاده کنیم؛ ... از این ارتباطات خارجی میشود استفاده کرد برای این [منظور]. این بُعدِ دیگر معنای اولویّت است.) (۵)
تعجب اینجاست که بهجای توجه به توصیه و فرامین ولی جامعه اسلامی و اهتمام به اولویت کشور یعنی مسائل اقتصادی، عدهای سعی در معرفی کردن مسأله مهم حجاب بعنوان اولویت جامعه و کشور دارند!
مسئله حجابی که موضع ما نسبت به غرب و دشمنان زن و آزادی موضعی طلبکارانه و مقتدرانه است اما معالاسف به علت عدم توجه به مقوله زمانشناسی و احیاناً اقدامات بیقاعده و برنامه و همچنین اقداماتی غیر موثر و یا کم اثر از موضع مقتدرانه به منفعلانه و بلکه بالاتر به نزاع و درگیری متقابل میان افراد جامعه رسیدهایم!
دشمن برای ساخت کلانروایت خویش از ایران ناامن نیازمند به این نزاعها و درگیریهاست و عدهای در داخل نیز غافلانه و یا عامدانه به ساخت روایت دشمن کمک مینمایند تا او نیز به این بهانه واهی، با اعمال فشارهای متعدد مِن جمله فشار اقتصادیِ بیشتر و خروج و یا عدم ورود سرمایهگزاران و تولیدگران، ضربه بیشتری بر اقتصاد ایران وارد آورَد و این یعنی اولویت جامعه که ولیّ آن مشخص نموده بود به فراموشی و کمتوجهی دچار گردد، و همچنان که بخش عمدهای از مشکلات فرهنگی فعلی ماحصل کم توجهی به مقوله فرهنگ در دهه و یا دهههای گذشته است، آثار مخرّب یک اقتصاد نابسامان نیز در سالهای بعد شامل کشور گردد.
نیازی به تکرار نیست که بگوئیم: حجاب هم امری مهم و نباید مغفول بماند و لکن ضریب توجه به هر موضوعی به حسب اهمیت و اولویت آنست!
به راستی ولایتمداران و دغدغهمندان نظام و انقلاب باید برای رهایی از مشکلات، تابع فرامین ولیّ امر خویش باشند و به اولویت جامعه توجه نمایند، چگونه است که یک دهم این دغدغهها و... در مقوله حجاب، برای مسائل اقتصادی مطرح نمیشود؟!
چگونه کسی مطالبه فرارهای گسترده مالیاتی با کدملی کودکان! و یا درآمدهای گزاف و خارج از عرف برخی سلبریتیها در فضای مجازی و یا ... را مطرح نمیکند؟؟!
بدیهی است که اولویت جامعه یک چیز بیشتر نیست و تعیین آن هم به عهده ولی جامعه اسلامی است و هر کسی که به کشور خویش و سربلندی و اقتدار روزافزون آن علاقهمند است، لازم است در هر بُرههای به اولویت جامعه خود توجه و برای تحقق آن تلاش نماید. خوب است بدانیم رستگاران و مصلحین جامعه از بهترین زمان شناسان خویش بودهاند و الا هم افراطگران و هم تفریطگران در طول تاریخ نتوانستهاند به وظیفه خویش به نحو احسن عمل نمایند...
گرچه این سخن تلخ و ناراحتکننده است ولی:
گوئی ولیشناسان رفتند از این ولایت ...
علی گلستانی
منابع:
۱) خصال، ج۲، ص۵۲۵
۲) صحیفهامام، ج۹، ص۴۹۷
۳) بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۰۱\۰۱\۱۳۹۷
۴) بیانات در دیدار مسئولان نظام ۱۵\۰۱\۱۴۰۲
۵) همان