به گزارش خبرگزاری حوزه، در مراسم افتتاحیه هفتمین کنگره بین المللی علوم انسانی- اسلامی و البته مراسم ششمین جایزه جهانی علوم انسانی -اسلامی که چندی پیش در تالار دکتر رضا داوری اردکانی برگزار شد، جمعی از مسئولان کشور به تبیین نکات مهمی در حوزه علوم انسانی پرداختند که اشاراتی کوتاه به آن ها برای جلب توجه همگان به یک سری از مباحث بنیادین لازم و ضروری است .
دکتر محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در این کنگره با اشاره به اینکه شرایطی در کشور فراهم شده که تنها برخی رشته ها مورد توجه نخبگان قرار می گیرند، اظهار داشت: مدیران اجرایی علوم انسانی باید راهکار توزیع متوازن استعدادها در رشته های مختلف را فراهم کنند.
وی همچنین با بیان اینکه کشورهای پیشرفته می کوشند تا نخبگان خود را به سمت علوم انسانی سوق دهند، تصریح کرد: در کشور ما رشته های علوم انسانی به جز موارد خاصی مورد استقبال قرار نمی گیرند که باید به این موضوع به صورت ریشه ای پرداخت.
دکتر غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی کشور نیز با بیان این که نباید تصور کنیم که با برگزاری همایش، وضع علوم انسانی در دانشگاه ها تغییر می کند، خاطرنشان کرد: علوم انسانی سال ها در دانشگاه ها شکل گرفته و نمی توان انتظار داشت تحول مورد نظر انقلاب با برگزاری همایش هایی در این زمینه محقق شود.
حجت الاسلام و المسلمین احمد حسین شریفی، رئیس دانشگاه قم و دبیر مجمع عالی علوم انسانی اسلامی نیز با بیان اینکه علوم انسانی در کشور ایران، راهگشا نیست، گفت: تلاش شده تا کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی راه دیگری را نشان دهد و پیام انقلاب اسلامی را با ادبیات علمی و آکادمیک به بشر عرضه کند.
وی همچنین با اشاره به این که نقاط انحرافی علوم انسانی باید اصلاح شود و تا تفاسیر اصلاح نشود راهگشای بشر نخواهد بود، تاکید کرد: آرمان علوم انسانی کنونی رهایی و سوداگرایی است در حالی که علوم انسانی باید انسان را به ملکوت برساند.
آن چه از برآیند نظرات و دیدگاه اساتید و مسئولان قابل استفاده است این که نه امروز و دیروز که سال هاست وضعیت علوم انسانی کشور، مطلوب نیست.
چند سال پیش بود که حجت الاسلام و المسلمین مسعود آذربایجانی از اعضای شناخته شده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه از کوتاهی درباره سند ملی علوم انسانی گلایه کرده و خواستار جدیت اندیشمندان علوم انسانی و به خصوص اهتمام مسئولان مربوطه در همین باره شده بود.
به هر صورت هر چند قبول داریم که بایسته ها و الزامات تحول جدی در علوم انسانی از آن دسته مقولاتی نیست که به سبک و سیاق برخی سیاسیون و یا نوع کنشگری اهالی رسانه بتوان با هیجان زودگذر با آن مواجه شد، اما بی گمان دست روی دست گذاشتن و انفعال در این خصوص نیز چاره کار نیست.
به تعبیر یکی از اساتید، از جمله مشکلات و چالش های ما در حوزهی علوم انسانی، عدم کار عمیق است و این که بعضاً هر موضوعی که در این عرصه بسیار فراخ مطرح میشود، میخواهیم سریع یک جزوه و دستورالعمل برایش ارائه دهیم و در صورت نیاز با برگزاری یک یا چند سمینار و همایش، سر و ته قضیه را بهم آوریم!
نکته حائز اهمیت دیگر این که باید در مسیر تحول علوم انسانی اولویتبندی انجام شود، چه آن که بدون توجه به این مسئله نمی توان از همه ظرفیت ها در مسیر اهداف از پیش تعیین شده بهره لازم را بُرد.
سید محمدمهدی موسوی