به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، دوم بهمن یادآور حماسه قیام مسلحانه مردم ارومیه علیه رژیم ستم شاهی است.
مساجد یکی از پایگاههای مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی بود و کار سازماندهی مبارزات اغلب از مسجدها شروع میشد از این رو مسجدها همواره از سوی رژیم پهلوی تهدید میشد. در دوم بهمن سال ۵۷ که حکومت عده ای اندک را اجیر کرده بود تا در حمایت از رژیم راه پیمایی کنند، مردم ارومیه در لبیک گویی به امام راحل و با پیروی از روحانیت اصیل پیرو خط امام مرحوم حاج اقا حسنی امام جمعه فقید ارومیه و آیت الله قره باغی و دیگر روحانیون و علمای شهر در مسجد اعظم ارومیه در حمایت از انقلاب اسلامی و امام خمینی و محکومیت رژیم ستم شاهی تجمع کردند.
گروه های مسلح انقلابی پیرو خط امام(ره) در ارومیه به فرماندهی روحانی سلحشور و مجاهد حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ غلامرضا حسنی از حدود دو ماه قبل از پیروزی انقلاب با سلاح به مبارزه با عوامل رژیم پهلوی می پرداختند.
شورای انقلاب اسلامی در ارومیه به این نتیجه رسیده بود که اگر انقلابیون مسلح نشوند و با سلاح در عرصه انقلاب و راهپیمایی حضور نداشته باشند، امکان پیشرفت امور انقلاب در ارومیه نیست و عناصر وابسته به رژیم شهربانی وقت به فرماندهی سرهنگ مهپور مردم را قتل عام خواهند کرد.
در دوم بهمن ۵۷ که گروه های مسلح انقلابی به فرماندهی حاج آقا حسنی در ارومیه در مقابل نظامیان مسلح و تانکهای وحشت آفرین رژیم ستم شاهی، به دفاع از مردم و راهپیمایی شکوهمند آن روز پرداختند، عوامل رژیم با گلوله تانک، گنبد مسجد اعظم را به عنوان ستاد انقلاب مورد حمله قرار داده، دو گلوله به گنبد مسجد زدند که گنبد را سوراخ کرد! اما حماسه حضور مردم و شجاعت و مقاومت گروه های مسلح انقلابی در هفت ـ هشت نقطه حساس و مرکزی شهر ارومیه، در خیابان بعثت، حوالی بازار و اطراف مسجد اعظم و ...و عمل انقلابی ایشان، چنان زهر چشمی از عناصر مسلح و گستاخ شاه گرفت که تا پیروزی انقلاب اسلامی و ۲۲ بهمن ۵۷ دیگر جرأت مواجهه با مردم را پیدا نکردند... حماسه دوم بهمن ۵۷ در ارومیه، را گرامی میداریم.
مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین شیخ غلامرضا حسنی در گوشههایی از خاطراتش درباره قیام مسلحانه مردم ارومیه در مسجد اعظم این شهر در سال ۵۷ میگوید: مدتها بود با عوامل شاه به انحاء مختلف درگیر بودیم روز واقعه از روستا به شهر ارومیه آمدیم و برخی دوستان گفتند شما باید در جایی مخفی شوید، گفتم نخیر، دیگر وقت این حرف و حدیثها گذشته است، عقبنشینی و فرار دیشب کافی است، ما باید از امروز جنگ مسلحانه را آغاز کرده و از نیروهای خود دعوت به عمل آوریم در مسجد اعظم اجتماع کنند و هرکس از مردم که اسلحه دارد به اینجا بیاورید و به ما ملحق شود.
در عرض چند ساعت این پیشنهاد تحقق یافت. اقشار مختلف مردم بسیج شدند، با وانت بار و خودروهای شخصی، شن و ماسه و گونی و آجر آوردند، پشت بام و اطراف مسجد را با گونیهای پر از شن سنگربندی کردیم. در خیابانهای اطراف که منتهی به مسجد میشدند درختان و چوبهای بزرگ و سنگینی ریختیم تا به خیال خودمان مانع از حرکت و پیشروی تانکها به سوی مسجد شویم و راهها را به روی نیروهای مسلح شاه ببندیم.
مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حسنی در بخشی دیگر از خاطرات خود تصریح می کند: هرچه امکانات و تجهیزات بود در جهت استحکام پایگاه نظامی مسجد اعظم به کار گرفتیم و با تعداد ۴۰-۵۰ نفر افراد مسلح و با حضور انبوه مردم آماده نبرد شدیم، ناگهان صدای غرش تانکها از دور به گوش رسید، به دستور من افراد مسلح در پشت سنگرهای خود قرار گرفتند، تانکها درختان و سایر موانع را شکستند و نزدیک محوطه شدند. شش تانک بود با تعداد زیادی نیروهای پیاده نظام ارتش که آنها را اسکورت میکردند.
وی تاکید می کند: من در پشت بام کنار گنبد قرار گرفته بودم در حالی که یک کلاشینکف دستم بود میخواستم ببینم عکسالعمل تانکها چه خواهد شد، در همین فکر بودم که ناگهان تانک اولی که در جلو حرکت میکرد، یک توپ به سمت گنبد شلیک کرد، گلوله توپ درست از یک متری بالای سرم عبور کرد و به گنبد اصابت نمود بعد از آن طرف گنبد خارج شد و در این میان عدهای با لباس شخصی به عنوان «شاه دوست» در میان آنها ظاهر شدند و شعار «زنده باد شاه و....» سر دادند، دوستانم از شدت خشم بدنشان میلرزید، اول خیال کردم از ترس اینطور شدهاند اما خطاب به من گفتند حاج آقا چرا دستور تیراندازی نمیدهید، گفتم نیازی به دستور نیست بزنید، سربازها که حرف مرا شنیدند فوری روی تانک و اطراف آن را خالی کردند، ما تانک را به رگبار بستیم، از پایین چند نفر از دوستان بر روی تانک اولی کوکتل مولوتوف انداختند و تانک بلافاصله آتش گرفت.
امام جمعه فقید ارومیه می فزاید: لوله تانک که قبلاً به طرف ما و مسجد بود بی اختیار چرخید و به سمت هتل قرار گرفت. تانک دومی از پشت رسید و ما را به رگبار مسلسل بست، من زمین گیر شدم. طرف راست من پسرم رشید بود و در میان ما فقط او یک تفنگ ژ-۳ داشت، بقیه دوستان کلاش داشتند. طرف چپم نیز مرحوم حاج موسی بود، به اینها گفتم هردو به طور همزمان به روی تانکها آتش بریزند و تیراندازی کنند.
وی میگوید: تانک سومی، چهارمی، پنجمی و ششمی آمدند و بین تقاطع خیابان پهلوی و عسگرآبادی (خیابان امام و بعثت امروزی) قرار گرفتند. ما پنج نفر در پشت بام بودیم و چند نفر دیگر هم در بام بانک بودند، بقیه مسلحان به همراه مردم از زمین و اطراف تانکها را محاصره کردند و مرتب به طرفشان تیراندازی نمودند، بهطوری که زمینگیر شدند و مجبور به عقبنشینی شدند، البته اگر میخواستند بمانند و با ما بجنگند میتوانستند چون آنها امکانات و نیروی زیادی داشتند، ولی در اثر مقاومت شجاعانه ما و مردم، خداوند متعال رعب و وحشتی به دلشان انداخت و آنها پا به فرار گذاشتند و به لشگر و پادگان ارومیه بازگشتند.
درباره تعداد شهدای آن روز، روایات متعددی نقل شده است. روزنامه آیندگان تعداد شهدا و زخمیها را بالغ بر ۱۵ نفر ذکر کرد. روزنامه اطلاعات هم آمار شهدا را پنج نفر ذکر میکند. روزنامه کیهان نیز آمار شهدا را هفت نفر اعلام کرد که عبارت بودند از: ۱- قربانعلی حسینزاده ۲- مختار مظاهری ۳- غلامحسین حاجیزاده ۴- نبی جعفرزاده ۵- مهدی نیک فرجام ۶- سیاوش حسنزاده و ۷- عبدالله خسرو کیمیایی. همچنین در این روز یک نفر از مسیحیان ارومیه نیز به شهادت رسید.
برای اولین بار با چشم خود شکست و فرار تانک ها را دیدند و این روز اولین قیام مسلحانه مردم ایران علیه رژیم ستم شاهی بود که توسط مردم مؤمن و انقلابی ارومیه رقم خورد شکست رژیم را جمله معروف امام راحل در خصوص امام جمعه ارومیه مهر تاییدی بر حماسه دوم بهمن ۵۷ این دیدار است، نقش و تاثیر این جنگ مسلحانه در تقویت حرکت انقلابی مردم ایران به حدی بود که حضرت امام خمینی (ره) فرمود: همه باید مثل آقای حسنی مسلح باشیم.
البته این مبارزات مردم ارومیه فقط به دوم بهمن خلاصه نمی شود آن ها از ۹ ماه قبل مبارزه خود را با رژیم به صورت آشکار آغاز کرده بودند و دوم بهمن به عنوان روز قیام مسلحانه مردم ارومیه علیه رژیم ستم شاهی که اولین مبارزه مسلحانه در ایران علیه حکومت پهلوی بود، رقم خورد و این روز در تاریخ انقلابی کشور ثبت شد و در تقویم به عنوان روز فرهنگی ارومیه نیز به ثبت رسید.
در واقع در ۲ بهمن در ارومیه به پیروزی رسید و رژیم دید که دیگر توان مقابله به مردم را ندارد و عقب نشست.