به گزارش خبرگزاری حوزه، پس از طوفان الاقصی و مقاومت بی نظیر و چندین ماههی مردم غزه در برابر خوی وحشی گری و جنایات بی شرمانه صهیونیست ها، توجه جهانیان به مساله فلسطین و غزه چندین برابر شده و قطعاً این میزان توجه و رویکرد حمایتی در آستانه روز جهانی قدس مضاعف تر هم خواهد شد.
در چنین حال و هوایی، آشنایی با آثاری در رابطه با فلسطین و قدس شریف برای همه علاقه مندان و مجاهدان در راه آزادی قبله اول مسلمین جهان از یوغ ظالمان صهیونیستی یک الزام محسوب می شود.
به تعبیر رسای رهبر معظم انقلاب، قدس و فلسطین همچنان اولویت نخست جهان اسلام است و در این میان، انقلاب اسلامی ایران با پرچمداری مبارزه با نظام سلطه و حمایت از محرومان و مظلومان، موضوع فلسطین را با قوت هرچه بیشتر دنبال نموده و به هیچ وجه دست از این آرمان نمی کشد.
در کتاب "از غزه تا قدس" نگارنده به طور ویژه گفتمان مقاومت در فلسطین را مورد توجه قرار داده و مشخصاً بر این مساله کلیدی تأکید می کند که صهیونیستها پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری گفتمان مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین متحمل شکست های بزرگی شده اند.
البته در میان صهیونیست ها از همان ابتدای اشغالگری دو رویکرد و گفتمان جدی وجود داشته است؛ گفتمان بسط محور و گفتمان حفظ محور. گفتمان بسط محور بر پایه آموزههای سنتی توسعهطلبانه صهیونیسم، آرزوی «نیل تا فرات» را در سر میپرورانند و مرزهای کنونی سرزمینهای اشغالی را برای این رژیم کافی نمیداند. بااینحال گفتمان «حفظ محور» که بعدها شکلگرفته است، برخلاف آرمانهای صهیونیسم که بر تقدس سرزمینهای باستانی شرق بیتالمقدس و کرانه باختری و الحاق آنان به اسرائیل تأکید داشته و آنها را زادگاه دو قوم کهن یهودی یعنی «یهودا» و «سامره» میدانسته، بر عقبنشینی نیروهای رژیم صهیونیستی از سرزمینهای اشغالی و واگذاری کرانه باختری به فلسطینیها اصرار ورزیده است.
در بخشی از این اثر می خوانیم:"... شکلگیری گفتمان «حفظ محور» و «پساصهیونیسم» چالش بزرگی را در درون رژیم صهیونیستی به وجود آورد، بهگونهای که در رقابتهای انتخاباتی سال ۱۹۹۲ «اسحاق رابین» تأکید کرد که هرگز نمیگذارد بر سر «یهودا» و «سامره» (کرانه باختری) معامله صورت پذیرد. در سال ۱۹۹۳ «اسحاق رابین» مفاد معاهده صلح «اسلو» مبنی بر واگذاری کرانه باختری به اعراب و پذیرش حکومت خودگردان فلسطینی را امضاء کرد و پسازآن به دست یک جوان افراطی صهیونیست به نام «ایگال امیر» به اتهام نفی حکم صریح تورات ترور شد. این چالش درونی این رژیم تاکنون ادامه داشته است و جریان راستگرای حاکم بر دولت (اعم از لیکود، اسرائیل بیتنا و ...) برای تثبیت موقعیت خویش در پایگاه اجتماعی و انتخاباتی خود به دنبال بهرهگیری از حمایتهای جریان بسط محور داخلی این جامعه بود و در این میان تهاجم به غزه این هدف را تأمین کرده است هر چند که مشکلات رژیم غاصب صهیونیستی همچنان ادامه دارد..."